فصل اول: در ایران

سخنرانی های معروف فلسفی در محرم 42

‏این جریانات ادامه داشت تا ایام محرم آن سال که امام یک اعلامیه بسیار ‏‎ ‎‏تندی صادر کردند.همچنین آیت‌الله العظمی میلانی اعلامیه ای صادر ‏‎ ‎‏کردند و این اعلامیه‌ها توسط منبری ها و وعاظ مخصوصاً مرحوم آقای ‏‎ ‎‏فلسفی خوانده شد. در آن جلسه ای که مرحوم آقای فلسفی این دو ‏‎ ‎‏اعلامیه را می خواست بخواند من بودم، چون در ایام 15 خرداد در تهران ‏‎ ‎‏بودم، من ایام محرم و صفر تهران می‌آمدم و منبر می رفتم. ایشان در ‏‎ ‎‏مسجد در بازار سخنرانی می کرد. در آنجا اعلام کرد که حضرت آیت‌الله ‏‎ ‎‏میلانی و حضرت آیت‌الله العظمی خمینی ‏‏نامه‌ای ‏‏به من نوشتند که ‏‎ ‎‏می خواهم آن نامه‏‏‌ها‏‏ را برای شما بخوانم - چون ایشان احساس خطر ‏‎ ‎‏می کرد و سابقه مدرسه فیضیه را داشت که ساواکی ها، در مدرسه فیضیه ‏‎ ‎‏شلوغ کردند - دستور داد که همه مستمعین بایستند و همچنین ‏‎ ‎‏درخواست کرد که درب را هم ببندند. درب بسته شد و جمعیت هم ‏‎ ‎‏ایستادند به حال آماده باش که اگر در بین جمعیت کسی خواست به ‏‎ ‎‏مستمعین حمله کند آنها آماده برای دفاع باشند. ایشان نامه آیت‌الله ‏‎ ‎‏العظمی خمینی را خواندند و بعد از آن اعلامیه آیت‌الله العظمی میلانی را ‏‎ ‎‏خواندند. در اعلامیه مرحوم آیت‌الله العظمی میلانی این جمله بود‏‏:‏‏ کسی ‏‎ ‎

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 41
‏که در این ماه محرم سر سفره ابا عبدالله الحسین(ع) بنشیند و نسبت به ‏‎ ‎‏مظالم و جنایات رژیم سخن نگوید مثل آن است که سر سفره نشسته و ‏‎ ‎‏غذا خورده و نمکدان شکسته است، وظیفه همه است که در این جریان ‏‎ ‎‏اقدام کنند و سخن بگویند. خوب این موضوع حاکی از یک تحول و یک ‏‎ ‎‏حرکت سراسری و عمومی در دهه عاشورا بود‏‏.‏

‏قبل از عاشورا، ‏‏مرحوم فلسفی ‏‏جنب ترکها در بازار منبر می رفتند و از ‏‎ ‎‏شب اول موضوعی را که ایشان مطرح کردند موضوع حریت وآزادی ‏‎ ‎‏بود. که بحث آزادی را تا شب عاشورا ادامه دادند و به مسائل روز و ‏‎ ‎‏مسائل انقلاب ‏‏کشاندند‏‏. من هم در همین ایام در تهران منبر می‌رفتم از ‏‎ ‎‏اینرو نتوانستم در مجلس سخنرانی شب عاشورای آقای فلسفی شرکت ‏‎ ‎‏کنم اما دوستانی که در این مراسم شرکت کرده بودند نقل می‏‏‌‏‏کردند: آن ‏‎ ‎‏شب جمعیت به قدری زیاد بود که مدرسه، مسجد بازار و تیمچه‏‏‌‏‏های ‏‎ ‎‏اطراف پر از جمعیت بود و ایشان را از سبزه میدان، از بالای بام ‏‏مسجد ‏‎ ‎‏برده بودند. آن شب سخنرانی مرحوم آقای فلسفی بسیار جالب بود که ‏‎ ‎‏در کتاب خاطراتشان‏‎[1]‎‏چاپ شده است. ایشان با 10 ماده دولت علم را ‏‎ ‎‏استیضاح کردند و به مردم هم اعلام کردند که هر یک از این مواد را که ‏‎ ‎‏من خواندم هر کدام را که قبول دارید یک بار بگویید صحیح است که ‏‎ ‎‏انبوه جمعیت حاضر «صحیح است» «صحیح است» راه انداخته بودند و ‏‎ ‎‏دولت را استیضاح کردند، این شب عاشورا بود.‏

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 42

  • . خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378.