فصل اول: در ایران

تبعید آیت الله قمی به خاش

‏بعد از مدتی چون آیت‏‏الله قمی هم به مبارزه ادامه می داد مخصوصاً ‏‎ ‎‏برنامه ای بود که قانون خانواده را می خواستند در مجلس تصویب بکنند ‏‎ ‎‏ایشان در آنجا یک سخنرانی تندی علیه دستگاه کرد و به واسطه همین ‏‎ ‎‏سخنرانی ایشان را گرفتند و به زاهدان بردند و از آنجا هم مدت 14 ماه ‏‎ ‎‏به خاش تبعید کردند.‏

‏در اینجا من یک خاطره ای از امام برایتان عرض کنم که خیلی جالب ‏‎ ‎‏است. مرحوم سید عباس مهری که نماینده امام در کویت بودند نقل ‏‎ ‎‏کردند‏‏:‏‏ من یک روز تابستان بیرونی امام رفتم. آنجا نشسته بودم دیدم یک ‏‎ ‎‏کولر لخ و لخ می کند و خیلی گرم است کسانی که می آیند به آنجا هم ‏‎ ‎‏عرق می ریزند و گرما می خورند. من می خواستم خدمت امام برسم اجازه ‏‎ ‎‏خواستم و اندرون خدمت امام رفتم. تصور کردم حالا اگر بروم اندرون ‏‎ ‎‏لابد آنجا یک کولری هست و یک هوای سردی به ما می خورد. وقتی ‏‎ ‎‏آنجا رفتم دیدم از همان کولر یک کانال به اندرون وصل است و هوا با ‏‎ ‎‏بیرونی هیچ فرقی ندارد. ایشان فرمود من ناراحت شدم و بعد عرض ‏‎ ‎‏کردم آقا اجازه بدهید ما یک کولر بگیریم یکی برای اینجا و یکی برای ‏‎ ‎‏بیرونی. اما ایشان فرمودند که: آقای مهری من کسی را فرستادم که از ‏‎ ‎‏آقای قمی در خاش احوالپرسی کند. ایشان وقتی که رفته بود آنجا اولاً ‏‎ ‎‏راه نمی دادند، آدرس نمی دادند و نمی گفتند ایشان کجا هستند تا بالاخره ‏‎ ‎

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 78
‏با تجسس و تحقیقی که ایشان داشته است پی می برد که یکی از کسبه ‏‎ ‎‏می داند که آقا کجاست. خودش را می رساند به او و می گوید من آمده ام ‏‎ ‎‏خدمت آیت‌الله قمی برسم، شنیده ام شما اطلاع دارید. او هم گفته بود بله ‏‎ ‎‏من اطلاع دارم آدرسی که داده بود آدرس یک کاروانسرایی بود. ایشان ‏‎ ‎‏هم رفته و پیدا کرده بود، آنجایی که تقریباً می شود گفت اصطبل شتر و ‏‎ ‎‏اسب و قاطر و اینها بود که وقتی کاروانها می آمدند، حیواناتشان را آنجا ‏‎ ‎‏می بردند. امام فرموده بود که وقتی ایشان آمد و برای من نقل کرد گفت ‏‎ ‎‏آقا ‏‏وقتی‏‏یک مدت بسیار کوتاهی خدمت آیت‌الله قمی نشستم از شر پشه ‏‎ ‎‏و مگس و زنبور در امان نبودم از طرفی گرمای هوا بسیار شدید بود هیچ ‏‎ ‎‏وسیله ای هم ‏‏مثل ‏‏پنکه یا کولر آنجا نبود، بعد امام فرموده بودند که: آقای ‏‎ ‎‏مهری دوستان ما این جور دارند زندگی می کنند آیا صلاح است که من ‏‎ ‎‏برای خودم و برای بیرونی و برای استراحت خودم کولر تهیه بکنم که ‏‎ ‎‏گرما نخوریم و ناراحت نباشیم و کسانی که اینجا می آیند گرما نخورند ‏‎ ‎‏در حالی که عزیزان ما در داخل زندانها ناراحت هستند. امام این جور ‏‎ ‎‏زندگانی می کردند و به فکر کسانی که با ایشان همراه بودند و مبارزه ‏‎ ‎‏می کردند بودند. آقای مهری نقل کردند بعد از این قضیه من هیچ عرضی ‏‎ ‎‏نکردم و گفتم بله حق با شماست نمی شود کولر تهیه کرد‏‏.‏

‏خوب آیت‏‏الله قمی 14 ماه در آنجا و تحت آن شرایط و با آن آب و ‏‎ ‎‏هوا تبعید بودند، البته امام هم دنبال احوالپرسی و دنبال رسیدگی به این ‏‎ ‎‏آقایانی که تبعید می شدند بودند‏‏. خوب درمشهد یک حرکت مهمی‏‎ ‎‏ایجاد ‏‎ ‎‏شد که مردم بیدار شدند، و فهمیدند که این انقلاب یک انقلاب اسلامی ‏‎ ‎‏و یک انقلاب دینی است ‏‏و ‏‏بدنبال علما باید حرکت بکنند‏‏. از آنجا که‏‎ ‎‏امام ‏‎ ‎‏در ایران ‏‏نبودند ‏‏که رهبری بکنند بقیه علما جلساتی داشتند، سخنرانی ‏‎ ‎

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 79
‏می‌‏‏کردند، ولی تصمیم آنان به جایی نمی رسید.‏

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 80