فصل دوم: در عراق

اخراج ایرانیان از عراق و واکنش امام

‏ حاج آقا یک سوالی است که مربوط به سال 1350 می‌‏‏شود، سالی ‏‎ ‎‏که اختلاف رژیم بعثی با ایران بالا گرفت و منجر به آواره شدن یک ‏‎ ‎‏سری از ایرانی های مقیم عراق شد آیا امام عکس العملی نشان دادند؟‏

‏ بله، این سوال خوبی است. در سال 1350 و قبل از انعقاد قرارداد ‏‎ ‎‏صلح 1975 الجزایر بین ایران و عراق رخ داد همچنین این واقعه بعد از ‏‎ ‎‏تشکیل هسته مرکزی ‏‏روحانیت مبارز خارج از کشور ‏‏بود. در آن سال ‏‎ ‎‏دولت عراق اعلام کرد که تمام ایرانی های عراق اعم از مقیم و غیر مقیم ‏‎ ‎‏باید از عراق خارج بشوند و یک مهلت سه روزه دادند‏‏،‏‏ در حالی که قبلاً ‏‎ ‎‏به یهودی ها شش روز مهلت داده بودند. این سه روز به سرعت تمام شد ‏‎ ‎‏و طلبه ها خیلی به زحمت افتادند. فردای روزی که مهلت تمام می‏‏ ‏‏شد ‏‎ ‎‏طلاب اجتماع کردند و به بیت آیت‌الله خویی رفتند که ببینند تکلیفشان ‏‎ ‎‏چیست و آقا چه دستوری می دهد. وقتی آنجا رفته بودند من نبودم ‏‏ولی ‏‎ ‎‏گفتند که ‏‏افراد بیت ایشان‏‏ اعلام کردند‏‏:‏‏ آقا دیشب حالشان به هم خورده ‏‎ ‎‏است و به بغداد فوری منتقل کرده‌اند و از آنجا هم به لندن برای معالجه ‏‎ ‎‏اعزام گردیده اند. این مساله از اصل ماجرای اخراج ای‏‏ر‏‏انیان برای طلاب ‏‎ ‎

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 127
‏سنگین تر بود مثل اینکه امید هر کسی به پدرش است یک مرتبه متوجه ‏‎ ‎‏می شود که پدرش هم رفت.‏

‏طلاب دیدند چکار کنند منزل امام آمدند.آنجا که آمدند امام سخنرانی ‏‎ ‎‏مفصل کردند و فرمودند: از این مسائل نگران نباشید از این مسائل خیلی ‏‎ ‎‏پیش آمده است، حوزه ها را به هم زدند دوباره حوزه ها شکل گرفت و ‏‎ ‎‏تشکیل شد، اگر ایران هم رفتید یا جای دیگری رفتید باز هم به همین ‏‎ ‎‏عراق بر می گردید. ایشان یک تلگرافی هم به احمد حسن البکر که آن ‏‎ ‎‏موقع ریاست جمهور بود ‏‏مخابره کردند ‏‏که تلگراف خیلی تند و مفصلی ‏‎ ‎‏بود‏‏.‏

‏آیت‌الله حکیم هم اقدام کردند اقدام ایشان این بود که یکی از صاحب ‏‎ ‎‏منصبان را از بغداد خواستند. وقتی که آن فرد خدمت آیت‌الله العظمی ‏‎ ‎‏حکیم ‏‏آمد ‏‏ایشان یک مهر تربت برداشته بودند فرمودند: ببینید ایرانی هایی ‏‎ ‎‏که به عراق می آیند به این خاک عراق میلیونها تومان پول می دهند و این ‏‎ ‎‏خاک را بر می دارند و با خودشان به ایران می برند، حالا شما چه دلی ‏‎ ‎‏دارید که اینها را بیرون می‏‏ ‏‏کنید و اینها را راه نمی دهید.‏

‏بعد آقای فلسفی رحمة‌الله علیه در آن سخنرانی که در مسجد حاج ‏‎ ‎‏سید عزیز‌الله ایراد کردند فرموده بودند‏‏:‏‏ امام تلگرافی کردند که 51 کلمه ‏‎ ‎‏بود و تنها کسی که اقدام کرد امام بود. البته آقای حکیم هم اقدام کرد اما ‏‎ ‎‏اقدام مفید و موثر همان اقدام امام بود برای طلبه ها سخنرانی کرد، ایشان ‏‎ ‎‏به طلاب فرمودند: نگران نباشید ما اینجا تبعیدی هستیم، اینجا که نباشیم ‏‎ ‎‏یک جای دیگر می رویم هر جا که باشیم زمین خدا وسعت دارد و ما ‏‎ ‎‏زندگانی و مبارزه خودمان را ادامه می دهیم. البته غالب طرفداران امام و ‏‎ ‎‏همچنین کسانیکه علیه شاه مبارزه کردند اخراج نشدند.‏

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 128