فصل سوم: در فرانسه

دیدار نمایندگان رئیس جمهور فرانسه با امام

‏شب ‏‏نخست، ‏‏امام دستور دادند که کسی را نپذیرید من خسته هستم و با ‏‎ ‎‏هیچکس مصاحبه یا ملاقات نمی کنم. عده ای از دانشجویان ‏‏هم ‏‏که آمده ‏‎ ‎‏بودند خداحافظی کردند و رفتند‏‏.‏‏ نماز مغرب و عشاء را خواندیم بنا بود ‏‎ ‎‏استراحت بکنیم، زنگ زدند و گفتند که چند نفر از کاخ الیزه یعنی از ‏‎ ‎‏کاخ ریاست جمهوری آمده اند و گفته اند ما باید با شما ملاقات کنیم. امام ‏‎ ‎

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 234
‏فرمودند من خسته هستم امشب لازم نیست ملاقات بکنم فردا بیایند. ‏‎ ‎‏گفتند نه ما ماموریم که امشب ملاقات بکنیم و چند تا سوال از ایشان ‏‎ ‎‏داریم. امام فرمودند خیلی خب حالا که این طور است بیایند. آمدند و ‏‎ ‎‏همان شب اول گفتند ما به شما خیر مقدم عرض می کنیم اما فعالیت ‏‎ ‎‏سیاسی در اینجا ممنوع است. امام فرمودند‏‏:‏‏ من نمی دانم شما می ترسید ‏‎ ‎‏من سخنرانی کنم، اعلامیه بدهم یا مصاحبه بکنم. مردم فرانسه هم متوجه ‏‎ ‎‏بشوند مثل مردم ایران علیه دولت فرانسه قیام بکنند؛ ولی من به شما ‏‎ ‎‏اطمینان می دهم سخنرانی، نوار و پیام من فارسی است. به مصاحبه که ‏‎ ‎‏رسید آنها گفتند، خیلی خب پس شما سخنرانی کنید، نوار به ایران ‏‎ ‎‏بفرستید، پیام هم به ایران بدهید اما مصاحبه نکنید برای اینکه در مصاحبه ‏‎ ‎‏قهراً خبرنگاران خارجی با زبان خارجی مصاحبه می کنند و بیانات شما ‏‎ ‎‏ترجمه می‏‏‌‏‏شود و مردم متوجه می‌شوند. امام فرمودند فعلاً مصاحبه ‏‎ ‎‏نمی کنم. ولی خبرنگار روزنامه فیگارو از همان روزهای اول خدمت امام ‏‎ ‎‏می نشست و به عنوان سوال، سوال سیاسی مطرح می کرد. خبرنگاران ‏‎ ‎‏اعتراض کرده بودند که چطور شد فیگارو مصاحبه می‏‏‌‏‏کند‏‏ ولی‏‏ ما را ‏‎ ‎‏نمی گذارند و اجازه نمی دهند مصاحبه بکنیم‏‏.‏

کتابخاطرات حجت الاسلام والمسلمین فردوسی پورصفحه 235