در راس حرکتهای انقلابی کرمان چه کسی یا چه کسانی بودند؟
پرچم دار مبارزات در کرمان و محور فعالیت آن جا آقای محمدجواد حجتی کرمانی بود. آقای شیخ مهدی موحدی کرمانیاز سخنوران توانا و به نام شهر کرمان نیز جزو مبارزان به حساب می آمد.
آقای فهیم در آن زمان از طلاب جوان و پرشوری بود که نقش مرتبط بین تهران و قم و کرمان را ایفا می کرد. ایشان با آقای باهنر و آقای هاشمی رفسنجانی ارتباط خوبی داشت ولی محور مبارزات در کرمان آقای حجتی و اخوان موحدی ها بودند.
مبارزه در آغاز چه شکل و قالبی داشت؟
مبارزه ابتدا به شکل منفی انجام می شد. یعنی مخالفت با برنامه های
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 50
رژیم و شرکت نکردن در محافلی که با رژیم شاه در ارتباط بود. قرار شد که روحانیت فعالیتهای رسمی و عملیاتی داشته باشد و با آگاهی دادن به عموم مردم کار را آغاز کند.
هنگام سفر شاه به کرمان، تراکتهایی را تهیه کردیم. خود من که در دوره دبیرستان تایپ را آموزش دیده بودم، دستگاه تایپی از مغازه آقای شکیبی، امانی گرفتم. آنگاه در مدرسه یا منزل، اعلامیه ها و تراکتها را چاپ می کردیم. این تراکتها علیه شاه و خطاب به مردم بود و در آن نوشته شده بود که ما مهمان ناخوانده نمی خواهیم، شاه خائن است، به اهداف اسلام و روحانیت خیانت می کند و مسائلی از این قبیل.
سپس تراکتها را توزیع می کردیم. مثلا در یک صفحه خط بندی می کردیم. یعنی در یک صفحه A4 دو ستون قرار می دادیم. 12 تا 13 عبارت را انتخاب کرده کپی گذاشته تایپ می کردیم. در هر دفعه تایپ 50 تا 100 عدد تراکت به دست می آمد. از شب تاصبح کار می کردیم تا چند هزار اعلامیه تهیه می کردیم. واحدهای دیگر هم بودند که در انجام این کار به ماکمک می کردند. سپس تمام اعلامیه ها را در سطح شهر توزیع می کردیم. همچنین در یک حرکت چشمگیر و قابل انعکاس تصمیم گرفتیم یکی از طاق نصرتهایی را که علاقمندان شاه نصب کرده بودند، آتش بزنیم. وقتی در سطح شهر گشتیم دیدیم تمام طاق نصرتها به جز یکی که مربوط به صنف گرمابه داران کرمان بود فلزی است. فقط طاق نصرت گرمابه داران چوبی بود. ماهم به کمک دوستان بر روی این طاق نصرت بنزین ریختیم و آتش زدیم.
آتش زدن این طاق نصرت در شهر صدا کرد و انعکاس وسیعی
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 51
یافت. چرا که در میان همه اقشار و اصناف منتشر شد که یکی از طاق نصرتها به وسیله مخالفین شاه آتش زده شده است. بنابراین وقتی شاه به کرمان آمد سخنرانی تند و خشنی کرد و تعابیر بدی رانسبت به روحانیون بخصوص روحانیون کرمان بر زبان آورد.
او در سخنان خود گفت: اینها مثل حیوان نجس هستند که باید از آنها پرهیز کرد. حضرت امام خمینی وقتی این سخنان شاه را در کرمان شنیدند، در بیانات معروف خود در 13 خرداد 42 بدان اشاره کردند و فرمودند: تو از کسانی به عنوان حیوان نجس یاد کردی! خدا کند قصدت روحانیت نباشد اگر قصدت ما باشیم تکلیف سخت تر می شود.
تهیه، تکثیر، توزیع و پخش اعلامیه ها و سخنرانیهای امام از جمله کارهای مادر کرمان بود. البته واقعه ی آتش زدن طاق نصرت چون تا آن زمان سابقه نداشت حرکت خوبی بود و انعکاس وسیعی یافت. در کنارش حادثه ای در شهر اتفاق افتاد که البته به قضایای بعد از 15 خرداد مربوط می شود.
فعالیت شاخص دیگری هم در کرمان داشتید؟
بله. آقای حجتی از قتلی که توسط یک ساواکی صورت گرفته بود استفاده سیاسی کرد. تا آن زمان هنوز ساواک در کرمان تاسیس نشده بود و اطلاعات شهربانی کارهای ساواک را انجام می داد و تعقیب می کرد. ما را هم شناسایی کرده بودند و چند مرتبه دستگیر و بازجویی کردند و اطلاعاتی در حد بازجویی اولیه به دست آوردند. همین بازداشتهای
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 52
سطحی سوء سابقه می شد و پرونده ای در شهربانی به حساب می آمد.
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 53