آغاز مبارزه در کرمان

‏ در راس حرکتهای انقلابی کرمان چه کسی یا چه کسانی بودند؟‏

‏ پرچم دار مبارزات در کرمان و محور فعالیت آن جا آقای ‏‎ ‎‏محمدجواد حجتی کرمانی بود. آقای شیخ مهدی موحدی کرمانی‏‎[1]‎‏از ‏‎ ‎‏سخنوران توانا و به نام شهر کرمان نیز جزو مبارزان به حساب می آمد.‏

‏آقای فهیم در آن زمان از طلاب جوان و پرشوری بود که نقش مرتبط ‏‎ ‎‏بین تهران و قم و کرمان را ایفا می کرد. ایشان با آقای باهنر و آقای ‏‎ ‎‏هاشمی رفسنجانی ارتباط خوبی داشت ولی محور مبارزات در کرمان ‏‎ ‎‏آقای حجتی و اخوان موحدی ها بودند.‏

‏ مبارزه در آغاز چه شکل و قالبی داشت؟‏

‏ مبارزه ابتدا به شکل منفی انجام می شد. یعنی مخالفت با برنامه های ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 50
‏رژیم و شرکت نکردن در محافلی که با‏‎ ‎‏رژیم شاه در ارتباط بود. قرار شد ‏‎ ‎‏که روحانیت فعالیتهای رسمی و عملیاتی داشته باشد و با آگاهی دادن به ‏‎ ‎‏عموم مردم کار را آغاز کند.‏

‏هنگام سفر شاه به کرمان، تراکتهایی را تهیه کردیم. خود من که در ‏‎ ‎‏دوره دبیرستان تایپ را آموزش دیده بودم، دستگاه تایپی از مغازه آقای ‏‎ ‎‏شکیبی، امانی گرفتم. آنگاه در مدرسه یا منزل، اعلامیه ها و تراکتها را‏‎ ‎‏چاپ می کردیم. این تراکتها علیه شاه و خطاب به مردم بود و در آن ‏‎ ‎‏نوشته شده بود که ما مهمان ناخوانده نمی خواهیم، شاه خائن است، به ‏‎ ‎‏اهداف اسلام و روحانیت خیانت می کند و مسائلی از این قبیل.‏

‏سپس تراکتها را توزیع می کردیم. مثلا در یک صفحه خط بندی ‏‎ ‎‏می کردیم. یعنی در یک صفحه ‏‎A4‎‏ دو ستون قرار می دادیم. 12 تا 13 ‏‎ ‎‏عبارت را انتخاب کرده کپی گذاشته تایپ می کردیم. در هر دفعه تایپ ‏‎ ‎‏50 تا 100 عدد تراکت به دست می آمد. از شب تاصبح کار می کردیم تا‏‎ ‎‏چند هزار اعلامیه تهیه می کردیم. واحدهای دیگر هم بودند که در انجام ‏‎ ‎‏این کار به ماکمک می کردند. سپس تمام اعلامیه ها را در سطح شهر ‏‎ ‎‏توزیع می کردیم. همچنین در یک حرکت چشمگیر و قابل انعکاس ‏‎ ‎‏تصمیم گرفتیم یکی از طاق نصرتهایی را که علاقمندان شاه نصب کرده ‏‎ ‎‏بودند، آتش بزنیم. وقتی در سطح شهر گشتیم دیدیم تمام طاق نصرتها به ‏‎ ‎‏جز یکی که مربوط به صنف گرمابه داران کرمان بود فلزی است. فقط ‏‎ ‎‏طاق نصرت گرمابه داران چوبی بود. ماهم به کمک دوستان بر روی این ‏‎ ‎‏طاق نصرت بنزین ریختیم و آتش زدیم.‏

‏آتش زدن این طاق نصرت در شهر صدا کرد و انعکاس وسیعی ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 51
‏یافت. چرا که در میان همه اقشار و اصناف منتشر شد که یکی از طاق ‏‎ ‎‏نصرتها به وسیله مخالفین شاه آتش زده شده است. بنابراین وقتی شاه به ‏‎ ‎‏کرمان آمد سخنرانی تند و خشنی کرد و تعابیر بدی رانسبت به ‏‎ ‎‏روحانیون بخصوص روحانیون کرمان بر زبان آورد.‏

‏او در سخنان خود گفت: اینها مثل حیوان نجس هستند که باید از آنها‏‎ ‎‏پرهیز کرد. حضرت امام خمینی وقتی این سخنان شاه را در کرمان ‏‎ ‎‏شنیدند، در بیانات معروف خود در 13 خرداد ‏‏42 ‏‏بدان اشاره کردند و ‏‎ ‎‏فرمودند: تو از کسانی به عنوان حیوان نجس یاد کردی! خدا کند قصدت ‏‎ ‎‏روحانیت نباشد اگر قصدت ما باشیم تکلیف سخت تر می شود‏‎[2]‎‏.‏

‏تهیه، تکثیر، توزیع و پخش اعلامیه ها و سخنرانیهای امام از جمله ‏‎ ‎‏کارهای مادر کرمان بود. البته واقعه ی آتش زدن طاق نصرت چون تا آن ‏‎ ‎‏زمان سابقه نداشت حرکت خوبی بود و انعکاس وسیعی یافت. در ‏‎ ‎‏کنارش حادثه ای در شهر اتفاق افتاد که البته به قضایای بعد از 15 خرداد ‏‎ ‎‏مربوط می شود.‏

‏ فعالیت شاخص دیگری هم در کرمان داشتید؟‏

‏ بله. آقای حجتی از قتلی که توسط یک ساواکی صورت گرفته بود ‏‎ ‎‏استفاده سیاسی کرد. تا آن زمان هنوز ساواک در کرمان تاسیس نشده بود ‏‎ ‎‏و اطلاعات شهربانی کارهای ساواک را انجام می داد و تعقیب می کرد. ما‏‎ ‎‏را هم شناسایی کرده بودند و چند مرتبه دستگیر و بازجویی کردند و ‏‎ ‎‏اطلاعاتی در حد بازجویی اولیه به دست آوردند. همین بازداشتهای ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 52
‏سطحی سوء سابقه می شد و پرونده ای در شهربانی به حساب می آمد.‏

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 53

  • . ایشان تا امسال (زمان مصاحبه 1376) در شهر مشهد بودند و مدتی در منصب ریاست  عقیدتی سیاسی شهربانی خدمت می کردند (راوی).
  • . صحیفه امام، ج 1، ص 245.