حوزه نجف

‏ برخورد حوزه نجف چگونه بود؟ و اصلا نجفی ها چه خصوصیاتی ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 147
‏داشتند؟‏

‏ نجفی ها مختلف بودند. انسانهایی با یک سری صداقتها و ‏‎ ‎‏بینش های خاص خودشان و به دور از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ‏‎ ‎‏بودند. درسشان را می خواندند و کار و زندگی روزمره شان را ملاک قرار ‏‎ ‎‏می دادند و اصلا در مایه مبارزات سیاسی نبوده و حتی بینش سیاسی ‏‎ ‎‏نداشتند. آنها طبیعتا به دلیل پاکی فطرت و صداقتشان، به سادگی با‏‎ ‎‏مسائل اجتماعی و سیاسی روبه رو می شدند و هر چیزی را که به آنها‏‎ ‎‏القاء می شد می پذیرفتند. بدیهی است نقش حاج آقامصطفی در ‏‎ ‎‏سازندگی و جهت دهی آن عناصر ساده بسیار مفید بود. البته معدود ‏‎ ‎‏افرادی هم به شدت طرفدار و وابسته به تشکیلات دربار و رژیم شاه ‏‎ ‎‏بودند. بعضی از آنها خباثت ذاتی داشتند و عناصر ناپاک و فاسد و ‏‎ ‎‏فرصت جو و غیر قابل اصلاح بودند و بعضی دیگر گمراه بودند که ‏‎ ‎‏می بایست به نحوی آگاه شوند. افراد معاند می بایست افشاء و منزوی ‏‎ ‎‏شوند و گروه دوم که به دلیل نا آگاهی به رژیم خوش بین بودند ارشاد ‏‎ ‎‏شوند. در هر صورت حاج آقامصطفی مانند سدی در مقابل این حوادث ‏‎ ‎‏می ایستاد تا مانع هر گونه صدمه ای به امام چه از لحاظ شخصیتی و چه ‏‎ ‎‏از لحاظ روحی شود.‏

‏ایشان چون بازویی توانا و قدرتمند که همیشه نقش سازندگی و ‏‎ ‎‏روشنگری و دفاع از پدر را بر عهده داشت، ایستادگی می کرد.‏

‏ وضعیت عراق در آن زمان چطور بود؟ و چرا شیعیان از نظر امام ‏‎ ‎‏در مبارزه بارژیم شاه پیروی نمی کردند؟‏

‏ عراق بعد از تحولاتی که در آن صورت گرفته بود وضع خاصّی ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 148
‏داشت. کودتاهای پیاپی صورت گرفته بود. شیعیان در حکومت اکثریت ‏‎ ‎‏مطلق را نداشتند. و عناصر غیر شیعی در آن جا قدرت داشتند. دولتها و ‏‎ ‎‏رژیمهایی که بر سر کار می آمدند و بر امور کشور حاکم بودند موقعیتهای ‏‎ ‎‏مذهبی شیعیان را درک نمی کردند و عکس العملهایی ویژه در قبال آنان ‏‎ ‎‏داشتند. به همین دلیل اکثر شیعیان بر اثر تبلیغاتی که رژیم شاه می کرد و ‏‎ ‎‏خود را تنها رژیم شیعه اثنی عشری می نامید و شاه را تنها شاه شیعه دنیا‏‎ ‎‏قلمداد می کرد، از او حمآیت می کردند. تصور می کردند که به جهت از ‏‎ ‎‏بین نرفتن این قطب در جهان اسلام نباید علیه او مبارزه کرد و حتی به ‏‎ ‎‏جای تضعیف رژیم می بایست از آن حمایت نمود. بدیهی است که آگاه ‏‎ ‎‏کردن شیعیان این منطقه و نشست و برخاست و گفتگو با آنها، شاید به ‏‎ ‎‏دلیل مصائب و سختی هایی که در طول زمان از حکومتهای غیرشیعی ‏‎ ‎‏کشیده بودند امری آسان نبود. حاج آقامصطفی در مراودات خود با‏‎ ‎‏قشرهای وسیعی از روحانیون پاک سرشت نجفی توانسته بود آنها را‏‎ ‎‏تحت تاثیر قرار دهد.‏

‏ نظر امام خمینی در مورد حاج آقامصطفی و نقشی که در عراق ‏‎ ‎‏داشت چگونه بود؟‏

‏ با توضیحاتی که از وضعیت حاج آقامصطفی در زمان تحصیل و ‏‎ ‎‏تبعید امام در ترکیه دادم می توان به عنایت و توجه ویژه امام به ایشان ‏‎ ‎‏پی برد.‏

‏امام به دلیل استعدادی که در حاج آقامصطفی می دید از او به عنوان ‏‎ ‎‏یک نیروی بالقوه و رهبر ارجمند آینده جهان اسلام نام می برد و در تعبیر ‏‎ ‎‏خیلی رسا و کوتاهی که خود امام از ایشان داشت می گفت: «مصطفی ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 149
‏امید آینده اسلام بود». این تعبیر نشان می داد که امام تا چه حد به ‏‎ ‎‏فرزانگی، دیانت و اجتهاد ایشان اعتقاد داشت. البته امام با آن ویژگی ها و ‏‎ ‎‏وارستگی های معنوی و اخلاقی و علمی اش گزافه نمی گفت.‏

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 150