شیوه مبارزاتی حاج آقامصطفی و حاج سید احمد آقا در کنار امام خمینی چه تفاوتهایی داشت؟
سبک و سیاق مبارزاتی حاج آقامصطفی و حاج احمد آقا با یکدیگر تفاوت داشت. حاج آقامصطفی در کلیه مراحل مبارزه در کنار پدرش قرار داشت و در مبارزه با طاغوت تا آن جا پیش رفت که کلیه پلهای پشت سرش را خراب کرد و منفور رژیم شاه شد. او دقیقا در کنار امام خمینی به مثابه یک بازو و سپر نیرومند و توانا عمل کرد. حتی حاج آقامصطفی در مراحلی از مبارزه سیاسی وارد می شد که در حد و شان حضرت امام خمینی به عنوان یک مرجع عالی قدر شیعی نبود و در واقع جهت حفظ حیثیت و شخصیت امام از خودگذشتگی می کرد. به عنوان مثال در زمانی که حضرت امام خمینی تماس با سیاسیون غیر روحانی را مجاز نمی دانست و شخصیتهای سیاسی و رجال غیر روحانی را به حضور نمی پذیرفت و در شرایط خاص اجازه نمی داد گروههای سیاسی دیگر از وجودشان جهت تبلیغات خود و کارهایشان استفاده کنند تشکیلات سیاسی بیت امام خمینی به کار می افتاد. یعنی حاج آقامصطفی
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 183
خمینی این مهم را بر عهده می گرفت و با سیاسیون و شخصیتهای غیر روحانی نشست و برخاست می کرد و از حال آنان و درخواستهایشان باخبر می شد. ایشان از دید همه به دلیل اصالت و صداقت ذاتی خود از هر گونه اتهامی مصون بود. البته این نحوه عملکرد در امور سیاسی در جوّ حاکم بر حوزه علمیه نجف یک نوع فداکاری و گذشت را می طلبید که جناب حاج آقامصطفی خمینی از آن برخوردار بود.
محیط نجف یک محیط بسته بود به طوری که حتی روزنامه خواندن هم عمل خلاف مروّت! شمرده می شد تا چه رسد به رادیو گوش کردن و بحث سیاسی کردن و ارتباط با سیاسیون عصر داشتن. بدیهی است در چنین فضای بسته و تنگی ادامه دادن راه امام خمینی، بسیار سخت به شمار می آمد. یکی از دلایل مهم تبعید امام خمینی به نجف هم همین فضای بسته بود تا حضرت امام خمینی امکان مبارزات سیاسی را نداشته باشد. در این میان مرحوم حاج آقامصطفی خمینی سعی کرد با از خودگذشتگی و فدا کردن جان و آبروی خود این نقیصه را جبران کند.
ایشان با دانشجویان و تشکلات سیاسی آنها ارتباط داشت. بعضی از افراد سیاسی از خارج می آمدند و با حاج آقامصطفی ملاقات می کردند. البته گاهی افراد ناباب هم در بین آنها بودند که حاج آقامصطفی بعد از درک آن، دیگر آنها را نمی پذیرفتند. به عنوان مثال آقای قطب زاده یک بار در سفری که به نجف کرده بود یک شب تا صبح خدمت ایشان بود و گویا در آن شب یادش رفته بود نماز بخواند. حاج آقامصطفی از این مساله خیلی ناراحت شد. آدمی که ادعای اسلامی بودن می کند و با روحانیت تماس می گیرد و به نجف می آید و آن قدر بی خیال یا گستاخ
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 184
است که بدون هیچ اضطرار و اضطرابی نمازش را فراموش می کند به درد نمی خورد. لذا دفعه بعد قطب زاده را به بیت خود راه نداد.
البته قطب زاده صرف نظر از این موضوع، صفات حسنه ای در مسیر مبارزه و انقلاب داشت که امام با توجه به آن مسئولیت صدا و سیما را در نخستین حکم صادره به وی سپردند. امّا متاسفانه سرانجام تلخی پیدا کرد، نه قدر خود را دانست و نه قدر دیگران را. و از همین رهگذر، هم به خودش ضربه زد و هم به انقلاب.
در آن زمان تشکلهای زیادی مثل جبهه ملی به نجف می آمدند و با حاج آقامصطفی تماس می گرفتند. عناصر کنفدراسیون و تشکلهای سیاسی مختلفی بودند که با ایشان تماس داشتند. جالب این که حاج آقا مصطفی همیشه با قاطعیت و از موضع بالا با آنها برخورد می کرد و همیشه آنها بودند که ارشاد می شدند.
اما حاج احمد آقاخمینی وضعیتی دیگر گونه داشتند. ایشان در ظاهر در امور سیاسی حداقل به شکل علنی شرکت نمی کرد و موظف بود در ایران باشد و درس بخواند و از کلیه مبارزات علنی به دور بماند. او کلا از هر اقدامی که رژیم را نسبت به خودش حساس بکند، منع شده بود. ولیکن در همان حال رابط بیت امام با علما و مردم در داخل کشور به حساب می آمد و اطلاعات ذی قیمتی برای امام می آورد.
بدین ترتیب این دو نفر در جریان مبارزات سیاسی امام خمینی علیه رژیم، دو طرز کار مختلف را بر عهده داشتند. گرچه حاج احمد آقا پس از شهادت حاج آقامصطفی خمینی، از این سبک و سیاق خود عدول کرد و عَلَم حمایت و پاسداری از آرمآنهای پدر و خدمتگزاری به ایشان
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 185
را علنا بدوش گرفت. از آن به بعد حاج احمد آقا به دلیل مخالفت علنی بارژیم شاه امکان بازگشت به ایران را از دست داد و در کنار پدر اقامت کرد.
شایان ذکر است که حاج آقامصطفی خمینی یک عالم عالی قدر اسلامی بود که در حوزه ی مبانی زیربنایی فقهی و علمی و اصولی اسلام فعالیت بسیاری کرد و به معنای کامل به درجه عالی فقاهت دست یافت. وی یک فیلسوف برجسته و متکلم عالی قدر و یک مجتهد والا بود اما حاج احمد آقا در آن دوران یک طلبه نوپا بود که تازه به مرحله خواندن درس خارج رسیده بود. از طرف دیگر حاج احمد آقا به قدر کافی مجال و امکان کسب فیض از منبع علمی یی را که در درون خانه شان وجود داشت نداشت و به اندازه حاج آقامصطفی از فرصتهای لازمی که یک فقیه را متبحر می کند و یک فیلسوف را می سازد، برخوردار نبود.
در عوض حاج احمد آقا بیشتر امکان مطالعات به روز و نوآوریهای دوران خود را داشت. حاج آقامصطفی به دلیل دوری از ایران و گرفتاریهای زیاد، فرصت کافی برای کسب نوآوریهای جدید و آشنایی با عقاید و آرای گروههای جدید و نوپای اسلامی را به دست نمی آورد.
سبک و سیاق مبارزاتی حاج احمد آقا در داخل کشور چگونه بود؟
حاج احمد آقا به دلیل حضور در ایران و مراوده با گروههای سیاسی درون کشور از تسامح بسیاری برخوردار بود. یک بار من کتاب تفسیر پرتوی از قرآن مرحوم آقای طالقانی را برای امام خمینی برده بودم تا مطالعه کرده و نظر خودشان را بیان کنند. به من گفتند: شیوه و مشی
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 186
آقای طالقانی را من پسندیده ام. بنا ندارم تقریظ بر کسی بنویسم. اگر می خواستم چنین کاری کنم حتما بر کتاب پرتوی از قرآن آقای طالقانی می نوشتم. خوب است به مصطفی بدهید تا او هم بدان توجه کند چرا که مشغول نوشتن تفسیر است. من کتاب را خدمت حاج آقامصطفی بردم.
اما حاج احمدآقا به دلیل ارتباط با کانونهای گرم مبارزاتی داخل کشور که بعد از تبعید امام خمینی به نجف بیشتر پایه و قوام گرفت بسیار راحت تر با شخصیتها و رهبران مبارز درون کشور رفت و آمد می کرد و کنار می آمد. ایشان به دلیل رشد در چنین محیط و فضایی، بیشتر با نوآوریهای اسلامی آشنا بود و پس از فوت حاج آقامصطفی ایشان در کنار امام قرار گرفت و به دلیل شرایط خاص زمان و اوج گیری مبارزات، با گروههای مختلف مراوده داشت. حاج احمد آقا از جوانی در کوران مبارزات، مطالعات و نوآوریهای سیاسی قرار گرفته بود و طبیعتا به سرعت آبدیده و پخته می شد.
ارتباط تنگاتنگ شما و حاج احمد آقا از چه دورانی آغاز شد؟
ارتباط تنگاتنگ و دوستی ما از زمان آمدن ایشان به نجف و اقامت دایم ایشان در آن جا آغاز شد. همان طور که گفتم حاج احمد آقا بعد از رحلت حاج آقامصطفی به صورت دایم به نجف آمد و تصمیم گرفت در کنار پدر بماند و به کارهای بیت امام سر و سامانی بدهد. شایان ذکر است که تنظیم ارتباطات حضرت امام از کارهای خیلی سخت به شمار می رفت. حضرت امام مرکز ثقل مبارزه به حساب می آمد و بی تردید در اطرافشان روحانیون مبارز و افراد فرهیخته زیادی وجود داشتند و به مبارزه می پرداختند. منتهی این افراد به دلیل تفاوت بینش و دیدی که
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 187
نسبت به مسائل داشتند از سبک مبارزاتی خاصی پیروی می کردند. برخی از آنها سعی می کردند در عرصه های روشن تر و ملموس تری حرکت کنند و برخی دیگر به دلیل تقوا و صیانت نفس از ابراز فعالیتهای علنی خودداری می کردند و در عین کتمان، نقش ارزشمندی در مبارزات روحانیت ایفا می نمودند.
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 188