آیا خاطره دیگری از ارتباط امام با روزنامه ها و مجلات دیگر دارید؟
بله، یک روز گل آقا یعنی آقای کیومرث صابری ابراز علاقه کرد که خدمت امام برسد. من او را کنار سکویی که معمولا مشرف می شدم و
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 206
دست آقا را می بوسیدم بردم و آقای صابری را حضورشان معرفی کردم و گفتم آقای کیومرث صابری گل آقای روزنامه اطلاعات هستند. ایشان با لبخند مهرانگیز و خیلی صمیمی با گل آقا برخورد کردند و معلوم بود که مطالب ایشان را می خوانند و به آنها توجه دارند. گل آقا از این مساله خیلی خوشحال شد به طوری که از این صحنه شوق و شعفی پیدا کرده و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت: من برای خدمت به انقلاب راه لغزنده ای را انتخاب کرده ام و شما از خدا بخواهید و دعایم کنید تا نلغزم. امام گفتند: ان شاءالله، نیت تان خالص باشد خداوند یاری تان می کند. شما نهایت سعی و کوشش خود را انجام دهید و به خداوند و مسائل دینی و اسلامی توجه داشته باشید.
چون فردای آن روز، روز عید بود امام به مناسبت روز عید در کنارشان سکه های قدس یک قرآنی گذاشته بودند و به افراد می دادند. به گل آقا هم یک مشت پول دادند. گل آقا شمرد و گفت: امام ولخرجی کردند امروز 15 قرآن به من پول دادند.
هم چنین به یاد دارم که یک روز که در نزد امام مشرف شدیم قبل از این که داخل برویم آقایان مهندس بازرگان، سحابی، صدر حاج سید جوادی، دکتر یزدی و توسلی قبل از ما خدمت امام بودند. آنها گلایه هایی از روزنامه ها و برخی نوشته ها کرده و مدعی بودند که عناصر توده ای در روزنامه ها زیاد هستند و علیه دولت موقت و نهضت اسلامی قلم فرسایی می نمایند. وقتی من به خدمت امام رسیدم و خواستم دست ایشان را ببوسم در همان لحظه فرمودند: این حسام الدین امامی کیست؟
من گفتم ایشان مفسر سیاسی و مترجم ماهری است که به چپی بودن
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 207
متهم است، به توصیه بعضی از دوستان اطلاعاتی بنا شد که از این تبحر ایشان استفاده کنیم و در عین حال مراقبش باشیم که چیزی از دستش در نرود و در حد و حدود روزنامه سخن بگوید. به هر حال ایشان کارشناس مسائل سیاسی هستند و در این زمینه اشراف دارند. ضمنا ایشان همان کسی است که آیین زندگی دیل کارنگی را ترجمه کرده و برای این کتاب آقای مهندس بازرگان هم مقدمه نوشته اند. امام خنده ای کردند و گفتند: خوب، بروید. پیدا بود که آقایان حضور آقای حسام الدین امامی را در تحریریه روزنامه اطلاعات شاهد بر نفوذ چپی ها و توده ای ها گرفته بودند.
زمان: 20 اردیبهشت 1359 / 24 جمادی الثانی 1400
مکان: تهران، شمیران، دربند
موضوع:انتصاب سرپرست موسسه اطلاعات
مخاطب: دعایی، سید محمود
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید محمود دعایی ـ دامت افاضاته
از آنجا که مطبوعات کشور در ساختن جامعه نقش موثری را ایفا می نماید، جنابعالی را به خاطر شایستگی و لیاقتی که در اداره اینگونه امور دارید به سرپرستی روزنامه اطلاعات که مربوط به مستضعفین است منصوب می نمایم. و البته متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند و آزادیها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تامین شود. امید است به
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 208
یاری خداو با همکاری کارمندان متعهد، این روزنامه را در راه تحقق بخشیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی اداره نمایید. از خدای تعالی توفیق همگان را در این راه مسئلت دارم.
به تاریخ 20 اردیبهشت ماه 1359
روح الله الموسوی الخمینی
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 209
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 210