فصل دوم : فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و دانشجویی

در مورد حزب ‌التحریر

‏در مورد حزب التحریر بگویم که یک شاخه آن وابسته به اردن بود. متاسفانه آنها ‏‎ ‎‏توانسته بودند بعضی از دوستان ایرانی را جذب بکنند. در ظاهر به تعبد مذهبی و ‏‎ ‎‏پرورش دانشجویان اهمیت زیادی می دادند، اما در باطن به دنبال اهداف سیاسی بودند. ‏‎ ‎‏ضمناً مخالف گروهی از شاخه اخوان المسلمین بودند که در مصر و عربستان، فعالیت ‏‎ ‎‏می کردند. اخوان المسلمین هم بعد از دستگیری و اعدام سید قطب و برادرش ‏‎ ‎‏محمدقطب مرام روشنی نداشتند. در یک مقطعی مخالف جنبش فلسطین و در تعارض ‏‎ ‎‏با سازمان آزادیبخش فلسطین بودند، با جمال عبدالناصر مخالف بودند. یکی از رهبران ‏‎ ‎‏آنها به نام عصام العطار که تحت تعقیب دولت سوریه بود، به شهر آخن آمد و ‏‎ ‎‏سرپرستی مسجد این شهر و جنبش دانشجویان ایمسو را عهده دار شد. او یک متفکر ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 74
‏معتدل و مسلمان با ارزشی بود و ظاهراً جزء معدود افراد سطح بالای اخوان المسلمین ‏‎ ‎‏به حساب می آمد. خواهر او که بکلی دارای تفکری مخالف برادرش بود، چند دوره ‏‎ ‎‏وزیر فرهنگ سوریه شد. با این حال همین آقای عطار مخالف دولت سوریه بود و ‏‎ ‎‏نسبت به جنبش فلسطین نظرات روشنی ابراز نمی کرد. به هرحال مسائلی وجود داشت ‏‎ ‎‏که ما را به شک انداخته بود و ما نمی خواستیم آلت دست قرار بگیریم، بنابراین ‏‎ ‎‏رفته رفته فعالیت دانشجویی مان را از سازمان اُمسو جدا کردیم. وقتی این موضوع را با ‏‎ ‎‏مرحوم دکتر بهشتی در میان گذاشتیم، ایشان هم به نوعی کار ما را تایید کردند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 75