فصل دوم : فعالیت های سیاسی ، اجتماعی و دانشجویی

ارگان ها و تشکیلات اتحادیه انجمن های اسلامی

‏تشکیلات اتحادیه انجمن های اسلامی نیز مانند کنفدراسیون بود. ابتدا افراد به عضویت ‏‎ ‎‏واحدهای انجمن در شهرهای محل تحصیل در می آمدند و از طریق پیوستن آن انجمن ‏‎ ‎‏به عضویت اتحادیه درمی آمدند. تعداد نمایندگان هر انجمن در کنگره که عالی ترین ‏‎ ‎‏مرجع تصمیم گیری سازمان بود،بستگی به تعداد اعضای همان انجمن داشت. نمایندگان ‏‎ ‎‏انجمن ها در کنگره سالآنه حق رای داشتند و گاه برحسب تعداد اعضای واحدها به ‏‎ ‎‏کنگره دعوت می شدند. البته در کنار واحدهای عضو، گاه افراد یا نمایندگان قابل اعتماد ‏‎ ‎‏واحدهای پیوسته (که هنوز به عضویت اتحادیه درنیامده بودند) شرکت می کردند اما ‏‎ ‎‏حق رای نداشتند.‏

‏در کنگره سالانه، خط مشی کلی اتحادیه و عملکرد و فعالیت های آن مورد بحث ‏‎ ‎‏قرار می گرفت و گزارش مالی و منابع درآمدها مطرح می شد. هیات مدیره گزارش سال ‏‎ ‎‏قبل را ارائه می داد. سپس کمیسیون ها تشکیل و مشغول کار می شدند و پس از یکی ـ ‏‎ ‎‏دو روز نتیجه کار کمیسیون ها به کنگره می آمد و پس از بحث و بررسی مصوبات آن ‏‎ ‎‏اعلام می شد.‏

‏کمیسیون ها عبارت بودند از: کمیسیون تعیین خط مشی، انتشارات، امور فرهنگی، ‏‎ ‎‏مالی، قطعنامه و کمیسیون اساسنامه که چنانچه تغییراتی مناسب با رشد اتحادیه و ‏‎ ‎‏شرایط سیاسی و اجتماعی ضرورت می یافت موضوع را بررسی می کردند. از جمله در ‏‎ ‎‏کنگره پنجم تجدیدنظری در اساسنامه کردیم.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 95

C:\Users\archive9\Desktop\Capture.JPG

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 96

‏ ‏

‏در کنگره سالانه اعضای کادر مرکزی یا هیات مدیره اتحادیه، دبیر روابط بین الملل، ‏‎ ‎‏دبیر امور فرهنگی و انتشارات و دبیر امور مالی، توسط نمایندگان و از بین اعضای ‏‎ ‎‏باتجربه و وابسته به اتحادیه انتخاب می شدند. البته کسانی که به عضویت هیات مدیره ‏‎ ‎‏درمی آمدند نمی بایستی به یک سازمان سیاسی غیرعلنی تعلق داشته باشند.‏

‏تعدادی از مسوولان اتحادیه که در کادر هیات دبیران یا هیات مدیره در دوره های ‏‎ ‎‏متناوب و متعدد انجام وظیفه می کردند عبارت بودند از: 1ـ حسین نمازی (دبیر ‏‎ ‎‏انتشارات)، 2ـ مهدی نواب (انتشارات)، 3ـ ابراهیم فروهِش (انتشارات)، 4ـ حسین ‏‎ ‎‏کاشفی (انتشارات) 5ـ عباس تائب (انتشارات)، 6ـ جعفر نیکویی (مالی و انتشارات)، ‏‎ ‎‏7ـ همایون یاقوت فام (روابط بین الملل و انتشارات)، 8ـ رضا صفاتی (مالی و ‏‎ ‎‏انتشارات). 9ـ کریم خداپناهی (انتشارات) 10ـ مرحوم علی ابریشمی (مالی) و من ‏‎ ‎‏(روابط بین الملل) یکی از فعالیت های آموزشی و عقیدتی انجمن اسلامی، برگزاری سمینارهای ‏‎ ‎‏سراسری بود. بعضی سمینارها ایدئولوژیک و عقیدتی و بعضی سیاسی بود یا مسائل ‏‎ ‎‏اجتماعی مورد بحث قرار می گرفت. سمینارهای منطقه ای و آموزشی هم داشتیم. ‏‎ ‎‏سمینارهای آموزشی و ایدئولوژیکی را اغلب در مرکز اسلامی هامبورگ برگزار ‏‎ ‎‏می کردیم که دکتر بهشتی و بعد آقای محمد مجتهد شبستری آن را اداره می کردند. ‏‎ ‎‏مطالب آموزشی از این طریق به تمامی اعضاء منتقل می شد. خود واحدها هم ‏‎ ‎‏سمینارهای آموزشی محلی برگزار می کردند و مطالب به صورت جزواتی منتشر می شد ‏‎ ‎‏و در اختیار بقیه اعضاء و سایر کادرها قرار می گرفت. چندین جزوه از جمله نقش ‏‎ ‎‏ایمان در زندگی انسان، مسئله نبوت، موضوع معاد به ایران هم فرستاده شد و در ایران ‏‎ ‎‏هم چاپ شد. علاوه براین، سمینارهای منطقه ای هم داشتیم که موضوعش بر حسب ‏‎ ‎‏ضرورت تعیین می شد. مثلاً تاریخ ایران، حکومت از نظر اسلام، تاریخ اسلام، مسائل ‏‎ ‎‏اقتصادی یا سیاسی و به تناسب از افراد و صاحبنظران مختلف دعوت به سخنرانی ‏‎ ‎‏می شد. مثل امام موسی صدر، دکتر چمران دکتر حبیبی، دکتر سروش، آقایان قطب زاده، ‏‎ ‎‏بنی‌صدر و دکتر یزدی.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 97
‏این افراد عضو انجمن نبودند اما در جلسات غیرتشکیلاتی از آنها برای سخنرانی ‏‎ ‎‏دعوت می کردیم. هر انجمن در شهر خودش شب های جمعه یا یکشنبه جلسه هفتگی ‏‎ ‎‏داشت که برنامه های کلی و جهت های فکری و سیاسی آن، علاوه بر مباحث و مسائلی ‏‎ ‎‏که واحدها خود با آن درگیر بودند، از طرف کنگره سالآنه تعیین شده بود و بیشتر راجع ‏‎ ‎‏به مسائل عقیدتی بود. عمدتاً خود اعضاء تهیه کننده مقالات برای این گونه جلسات ‏‎ ‎‏بودند و گاه به تناسب حال از افراد سایر انجمن ها دعوت می شد. خود من یا آقای ‏‎ ‎‏نواب یا دیگر برادرانی که به عنوان چهره های شاخص برای ساواک شناخته شده بودیم ‏‎ ‎‏و لذا نیازی به مخفی کاری و یا دیگر ملاحظات سیاسی نداشتیم، اغلب برای سخنرانی ‏‎ ‎‏به انجمن شهرهای دیگر می رفتیم. در شهر آخن جلسات ما شب های یکشنبه بود، چون ‏‎ ‎‏جمعه شب ها که برای ما خیلی مطلوب بود، کنفدراسیون برنامه داشت و دانشجویان در ‏‎ ‎‏جلسات آنها شرکت می کردند و اگر ما جلسات را همان زمان می گذاشتیم متهم ‏‎ ‎‏می شدیم که اختلاف انداخته ایم و دانشجویان را از مسائل مبارزه جدا کرده ایم. از طرفی ‏‎ ‎‏این حُسن را داشت که چند نفر از اعضای ما می توانستند در جلسات آنها شرکت کنند ‏‎ ‎‏و یک مقداری مسائل عقیدتی را طرح بکنند و آنجا را شلوغ بکنند و ضمناً به شناسایی ‏‎ ‎‏افراد مستعد پرداخته و کار جذب و آموزش روی آنها را آغاز کنند. هم چنین بعضی از ‏‎ ‎‏افراد سالم آن ها امکان حضور در جلسات ما را پیدا می کردند.‏

‏هر انجمنی علاوه بر جلسات هفتگی، کمیسیون های مختلفی مانند عقیدتی، تاریخ، ‏‎ ‎‏سیاسی و ادبی داشت که افراد بنابر ذوق و سلیقه در آنها عضو می شدند و کار مشترک ‏‎ ‎‏و مطالعات دسته جمعی انجام می دادند. موضوعات عقیدتی مثلاً مسئله جبر و اختیار و ‏‎ ‎‏یا مسائل غامض فلسفی و نیز موضوعات حاد سیاسی نظیر سرمایه گذاری های خارجی ‏‎ ‎‏در ایران، مباحث مربوط به فلسطین و... را عنوان می کردیم که تا مثلاً سه ماه دیگر باید ‏‎ ‎‏به بحث گذاشته شود. کمیسیون عقیدتی، مسوول اداره برنامه می شد. کتاب های مورد ‏‎ ‎‏لزوم شناسایی و در اختیار افراد قرار می گرفت و در موعد مقرر مقالات تهیه شده آن ها ‏‎ ‎‏به بحث گذاشته می شد.‏

‏در کنار فعالیت های مستمر و دائمی گاهی مسائل و حوادث غیرمترقبه ای مانند سیل ‏‎ ‎


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 98

C:\Users\archive9\Desktop\1.JPG


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 99
‏و زلزله پیش می آمد که برای کمک به مردم مصیبت زده، اعضای انجمن های اسلامی ‏‎ ‎‏بسیج می شدند. نظیر حادثه سیلی که در اثر طغیان رودخانه در پاکستان اتفاق افتاد یا ‏‎ ‎‏حوادث دیگری بویژه در کشورهای مسلمان یا زمین لرزه طبس و امثال آن. به این ‏‎ ‎‏مناسبت ها یک برنامه ریزی برای جمع آوری پول می کردیم، مثلاً در همان سیل پاکستان ‏‎ ‎‏که فکر می کنم در سال 1347 ش / 1968 م بود، برای انجام یک تلاش گسترده و ‏‎ ‎‏جمع آوری اعانات نقدی و جنسی و دارویی، ما در آخن از پلیس اجازه گرفتیم، ‏‎ ‎‏بیانیه هایی پخش کردیم و در سطح شهر اقدام به گرداندن قلک کردیم. آخن شهری بود ‏‎ ‎‏دارای مرز مشترک با هلند و بلژیک، یک روز را اجازه گرفتیم که اعضاء به این دو ‏‎ ‎‏کشور بروند و اعانه جمع کنند. آن سال خانم من تازه آمده بود به آلمان غربی و به ‏‎ ‎‏عنوان اولین زن محجبه در دانشگاه های آلمان آغاز به تحصیل کرده بود و با روسری، ‏‎ ‎‏قلک به دست و یک پلاکارد بر روی سینه دایر بر کمک به آسیب دیدگان سیل در ‏‎ ‎‏پاکستان مشغول جمع آوری پول بود. اتفاقاً زمستان سردی هم بود ولی مردم هم خوب کمک ‏‎ ‎‏کردند و ما پول زیادی فراهم کردیم و توسط دوستان و دکتر بهشتی به پاکستان فرستادیم.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 100