من علی رغم اینکه به نهضت آزادی سمپاتی داشتم اما خیلی راحت درباره آن اظهارنظر می کردم. در نجف با امام دیدار داشتم، در دیداری که نیمه دوم سال 57 بود، بحث کشیده شد به مسائل ایران. من در آنجا گفتم دوستان ما در خارج از کشور، حتی آنهایی که با نهضت آزادی نزدیک هستند از آقای بازرگان گِله مندند و بعضی از اظهارنظرهای ایشان را نمی پسندند. امام گفتند مسئله آقای بازرگان را به من محوّل کنید، مبادا در انجمن ها توهینی به ایشان بشود. ایشان باید مورد احترام قرار بگیرند و مورد اعتماد آقایان باشند و آن گله ها مسئله ای نیست. من از این گفته امام این طور استنباط کردم که پاره ای از اظهارات آقای بازرگان بدلیل بعضی اقتضائات می باشد.
بعد ایشان در مورد دکتر سنجابی و عناصر جبهه ملی سوال کردند، گفتم ما (یعنی انجمن های اسلامی دانشجویان) به جبهه ملی اعتقادی نداریم و معتقدیم آقای سنجابی نان به نرخ روز می خورد، البته چهره های ملی و مبارز توی آنها هست ولی عنایتی به مذهب ندارند.
در این جا لازم می دانم برای وضوح بیش تر تلاش های سیاسی و دانشجویی و خاصه تاثیر قیام پانزدهم خرداد در جنبش دانشجویان خارج از کشور، اجمالاً به تاریخچه این جنبش و مقاطع ویژه آن جداگانه بپردازم.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 159
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 160
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 161
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 162