برای تبیین این موضوع و یافتن پاسخ سوال، به دهه سی و چهل شمسی میرویم.
در جهان اسلام و در کشوری مثل لبنان، دوران، دوران آرمانگرایی است. اندیشه مارکسیسم و ماتریالیسم دیالکتیک بر جهان، سیطره فکری و سیاسی و داعیه علمی بودن و مبارزه دارد. فضای حاکم بر ذهن و احساس تحصیلکردگان متاثر از پیروزیهای پیدرپی جنبشهای به اصطلاح آزادی بخش کمونیستی در سراسر جهان است. فکر و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 13
مکتب حاکم و غالب بر سر و دل جوانان تئوریهای مارکس و اندیشههای لنین و پرچم بر افراشته مائوتسه تونگ و مشی پیروز هوشیمینه و دلآوریهای چهگوارا و پیکارگریهای فیدل کاسترو و مجاهدتهای احمد بن بلا و خروش پرفروغ لومومبا در آسیا و آمریکای لاتین و آفریقاعلیه سلطهگریهای امپریالیسم آمریکا میباشد. دینبه عنوان افیون تودهها و عامل بازدارنده و رخوت جمع و جماعت و وادادگی انسانها در مقابل ستمگران تلقی میشود. جامعه دانشگاهی به شدت ضددینی و ضدمذهبی است.
از سوی دیگر بزرگترین متفکران ضدشیعی و برجستهترین علمای اهل سنت با آن داعیههای بلندپروازانه خود جوّ حاکم بر جماعت مسلمانان را شکل میدهند.
علمای بزرگ مسیحی و متکلمین برجسته عصر بیداری و نویسندگان پرآوازه و شعرای با نام و نشان فرقههای مختلف مسیحیت نیز حضوری پراقتدار دارند.
همه این بزرگان فکر و اندیشه چه در عالم سیاست و چه در وادی دین اعم از مارکسیست و مسیحی و سنی یک وجه مشترک دارند و آن ضدیت و مبارزه با فکر و عقیده و مرام و مذهب تشیع است.
کشور لبنان از نظر سیاسی ـ اجتماعی کشوری طایفهای است. در تقسیمبندیهایی که از سالهای استقرار فرانسویها در آنجا صورت گرفته،قرار بر این است که رئیس جمهور از مسیحیان ـ که دارای اکثریت هستند ـ باشد. مسلمانان نیز به دو دسته تقسیم شدهاند: سنی و شیعه. چون سنیها اکثریت دارند، مقام نخستوزیری به آنان میرسد. و بالاخره ریاست مجلس هم با شیعیان میباشد. گرچه مسیحیان به فرقههای بیشتری تقسیم شدهاند، اما برای آنکه اکثریت را پیدا کنند، همه فرقهها با هم یک جا در نظر گرفته شدهاند.
بیشترین امکانات و رانتهای حکومتی در دست مسیحیان و بعد در اختیار پیروان تسنن است.
در این تقسیمبندی قدرت جامعه شیعه لبنانی به عنوان اقلیتی مفلوک و مهجور و فقیر و مستضعف و فاقد هویت فرهنگی در فقر و فاقه غوطه میخورد و دختران و پسران خود را اسیر روسپیگری و قاچاق مواد مخدر میبینند. اگر تک و توک جوان
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 14
تحصیلکردهای در میان این قوم دیده شود ناچار انگل فئودالهای شیعه تبار و یا خادم سرمایه داران مارونی و یا عنصر و آلت سر به زیر زمامداران حاکم میگردد.
در چنان فضایی از فقر فرهنگی و درماندگی اقتصادی و فحشای اخلاقی که بر قوم شیعه لبنانی حاکم است روحانی حدوداً سی سالهای از قم وارد میشود.
در مدتی کمتر از دهسال از آن اقلیت مفلوک جماعتی میسازد دارای بالاترین هویت انسانی و دینی و فرهنگی و سیاسی.
آن شمار عظیم متفکران و اندیشمندان و قلمزنان و انقلابیون چپ و راست و روحانیان مسیحی و اهل تسنن نه تنها مانع موفقیت این روحانی شیعی نمیشوند بلکه حتی آنچنان مجذوب خلق و خو و مرام و منش و شیوه سلوک و منطق دینی او میشوند که زبانزد خاص و عام میشود. امام موسی صدر «وجدان لبنان» نام میگیرد و قدم و قلم وکلامش در کلیسای مسیحی بقول یک عالم بزرگ مسیحی ـ همان روحانیتی را متجلی میکند که در مساجد و محافل اسلامی.
رهبران مسیحی در کلیساهای کبوشین در بیروت و مارمارون در شمال بارها و بارها از ایشان برای تقویت مبانی معنوی و روحانی جماعت خود دعوت کردند. از جمله یک بار که یکی از رهبران مسیحی از امام صدر برای سخنرانی در دیرالمخلص که دیر راهبههای مسیحی است دعوت کرده بود پس از سخنرانی ایشان میگوید: «روحانیتی که امام موسی صدر با یک سخنرانی در دیرها و کلیساها و قلوب جوانان ما میریزد بیش از معنویتی است که خود ما طی این سالها در این اماکن مقدس پدید میآوریم.»
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 15