فصل سوم : گفتگـو

شیوه برخورد با مسائل نوین

‏به عنوان مثال به برخورد ایشان با فرقه‌ها، مذاهب و مکاتب مختلف اشاره می‌کنم. ‏‎ ‎‏جامعه مورد نظر ایشان جامعه‌ای بود که مبتنی بر آراء و آرمان‌های اسلامی ‌باشد. اما ‏‎ ‎‏جامعه دینی و یا حکومت اسلامی ‌را تا آنجایی که من از ایشان برداشت کردم، به این ‏‎ ‎‏نمی‌دانستند که تمام افراد و‏‎ ‎‏آحادی که در تحت این پرچم زندگی می‌کنند، مسلمانهای ‏‎ ‎‏حزب‌اللهی دو آتشه باشند! خود جامعه لبنان هم به عنوان نمونه کوچکی از مجموعه ‏‎ ‎‏جهان، آراء گوناگون، ادیان ومکاتب مختلفی را در برگرفته بود. روش برخورد ایشان ‏‎ ‎‏یک روش متعالی مبتنی بر آموزه‌های قرآنی و تو‏‏ا‏‏م با لطف و مرحمت و زیبایی و ‏‎ ‎‏سعه‌صدر و کاملاً آگاهانه و هوشیارانه، و در عین حال استوار بر شناخت دقیق از ‏‎ ‎‏وضعیت زمانه بود. حرکت‌هایی که ایشان کردند و آثار و سخنرانی‌هایی که از ایشان ‏‎ ‎‏باقی مانده است، همه م‏‏و‏‏ید این نظریه هستند. بنابراین ویژگی ممتاز و هنر و توانایی ‏‎ ‎‏ایشان در هر دو بخش بود. ایشان صاحب فکر و اندیشه‌های نوینی بودند که بر اساس ‏‎ ‎‏استنباط‌‏‎ ‎‏های فقهی خود به آنها رسیده بودند آن هم در چهل سال پیش. در زمره نظرات ‏‎ ‎‏فقهی خلاف مشهور ایشان، می‌توانم نمونه‌هایی را اینجا ذکر کنم. مثلاً یک مورد مس‏‏ا‏‏له ‏‎ ‎‏طهارت اهل کتاب بود، آن هم زمانی که هنوز کسی جر‏‏ا‏‏ت ابراز آن را نداشت! یا مورد ‏‎ ‎‏دیگری که من هنوز در جایی ندیدم مطرح شده باشد، پاک بودن ذبیحه اهل کتاب بود! ‏‎ ‎‏البته مرحوم پدر من هم در آخرین سفری که به آلمان آمدند، در جلسه‌ای با حضور ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 32
‏برخی از فضلا عنوان کردند که ذبیحه اهل کتاب را پاک می‌دانند! نمونه دیگر، آراء ‏‎ ‎‏ایشان در مورد موسیقی می‌باشد. شما در کتاب «اسلام و فرهنگ قرن بیستم» می‌توانید فشرده‌ای از مبانی احکام و اندیشه‌های ایشان را پیدا کنید که برخاسته از یک اندیشه و تفکر نو بود. و همیشه هم اعتقاد داشتند که روحانیت باید پیشگام و پیشقراول ‏‎ ‎‏نوآوری‌ها باشد. این تعبیر را همیشه داشتند که ما در برخورد با مسائل نو آنقدر صبر ‏‎ ‎‏می‌کنیم و صبر می‌کنیم، که آن چیز نو خودش را با همه خصوصیاتش بر ما تحمیل ‏‎ ‎‏نماید و بعد عکس‌العمل نشان می‌دهیم. مثلاً تعریف می‌کردند که وقتی تازه پنکه آمده ‏‎ ‎‏بود، یکی از بزرگان قم تعریف کرده بود که امروز برای من چیزی آورده بودند که فوت ‏‎ ‎‏تعبیه می‌کرد! و این چون از غرب آمده چه‌بسا که یک گرفتاری برای جامعه اسلامی ‏‎ ‎‏‌ایجاد کند! به همین جهت گفته بود که آن را بیرون ببرند! و همینطور درباره رادیو، ‏‎ ‎‏تلویزیون، سینما و موارد دیگر! ایشان می‌گفتند که چون حوزه‌های ما از جریانات روز ‏‎ ‎‏به دور هستند و در مسیر نوآوریها قرار ندارند، نه تنها از آنها بهره‌ای نمی‌برند، بلکه اول ‏‎ ‎‏آنها را تحریم می‌کنند و بعد که آن امور خود را بر آنها تحمیل کردند جبراً می‌پذیرند! ‏‎ ‎‏یعنی بعد از آنکه خودشان را با همه خصوصیات بر ما تحمیل کردند و اثرشان را ‏‎ ‎‏گذاشتند، چون چاره‌ای نداریم با آنها کنار می‌آییم! هنر دیگر آقای صدر این بود که ‏‎ ‎‏در‌صدد تطبیق شرائط موجود با وضع آرمانی و مطلوب بودند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 33