فصل سوم : گفتگـو

امام صدر سلوک آمرانه نداشت

‏نوع سلوک ایشان با انسانها و افرادی که با ایشان مواجه می‌شدند خیلی جالب بود. هیچ وقت اینطوری که ما از غالب روحانیون دیده و با آن عادت کرده‌ایم، از موضع آمرانه ‏‎ ‎‏برخورد نمی‌کردند! در عین حال هم همیشه اثرگذار بودند! یعنی به گونه‌ای از درون، ‏‎ ‎‏آدم را به جوشش می‌انداختند، که خود فرد آن طوری که شایسته است وظیفه خویش ‏‎ ‎‏را انجام می‌داد! مثلاً خانم رباب صدر خواهر ایشان که سرپرستی م‏‏و‏‏سسات متعددی را ‏‎ ‎‏در لبنان بر دوش دارد، تعریف می‌کرد که هیئتی از سازمان تبلیغات اسلامی ‌از ایران به ‏‎ ‎‏لبنان رفته و از مدارس ایشان بازدید کرده بودند. بعد از چند روزی که آنجا بودند، یکی ‏‎ ‎‏از آقایان به خانم صدر گفته بود: ما در ایران با وجود اینکه 20 سال حکومت را در ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 33
‏دست داریم، رادیو تلویزیون داریم، خرج می‌کنیم و در سازمان‌ها، مدارس ودانشگاهها ‏‎ ‎‏ابزار تبلیغاتی را بدست داریم، اما نتوانستیم دانش‌آموزان و دانشجویان خودمان را از ‏‎ ‎‏درون آنطور نسبت به مسائل و احکام دینی مشتاق کنیم که شما در اینجا کرده‌اید! آنهم ‏‎ ‎‏در جامعه‌ای که از در و دیوارش همه چیز غیر از «معروف» می‌بارد! شما چه می‌کنید؟ ‏‎ ‎‏خانم صدر هم در جواب گفته بود که ما بر روی در و دیوار شهر نمی‌نویسیم که نماز ‏‎ ‎‏فلان است یا مرگ بر فلان و زنده باد فلان! ما سعی می‌کنیم که در درون بچه ذوق و ‏‎ ‎‏شوق را بوجود آوریم. در مدرسه شبانه‌روزی ساعت 3 یا 4 نیمه شب بچه را بیدار ‏‎ ‎‏نمی‌کنیم که نماز جماعت بخواند! بچه وقتی می‌بیند که دوستانش بلند می‌شوند، خود به خود انگیزه پیدا می‌کند و در شبهای بعد بلند می‌شود!‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 34