اما در مورد موسیقی مطلبی باقی ماند که مایلم اینجا بیان کنم! یادم هست در همان اولین سفرشان به آلمان، اظهار داشتند که یک عنصر محرکی باید در موسیقی غرب باشد که سوای از موسیقی ماست. میگفتند: «منشا تحرک و عنصر اصلی در موسیقی مشرق زمین حرمان است! اینجا قاعدتاً این امر وجود ندارد! بشکاف و دقت کن! ببین انگیزهها و منشا و مهمترین ویژگی موسیقی کلاسیک مغرب زمین در کجاست!». همین حرف باعث شد تا من به یک دوره آموزش موسیقی کلاسیک روی آورم و در آن غور کنم! یکبار که سمفونی شماره پنج بتهوون را برای ایشان جمله به جمله تشریح میکردم، گفتم چایکفسکی بالهای دارد به نام «دریاچه قو»! حیف که شما نمیتوانید آنرا ببینید! داییجان گفتند: «مگر چه اشکالی دارد؟». گفتم: در روی سن علاوه بر ارکستر بزرگ هنرمندانی هستند که حرکات باله را اجرا میکنند...». ایشان گفتند که اگر من یک وقت سفری در اروپا بودم و در همان زمان آن را اجرا میکردند میخواهم ببینم! اینجا
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 42
باز یک جملهای به من گفتند که همواره در ذهنم نقش بسته است! گفتند: «متاسفانه علمای ما آنچنان خودشان را به گذشته وصل کردهاند که هر چیز نویی که میآید، فوراً نسبت به آن موضع سلبی میگیرند! یعنی قبل از اینکه بررسی کنند و ببینند که این چیز به چه دلیل بوجود آمده، چه ضرورتی ایجابش کرده و به چه کارهایی میآید، فوراً آن را نفی کردهاند! غافل از اینکه این بالاخره خود و شرایط خودش را بر اینها تحمیل خواهد کرد! در حالیکه اگر اول آن را شناخته بودند، چه بسا که شرایط خودشان را به آن ابزار دیکته کرده و آن را به خدمت میگرفتند! نه اینکه آن ابزار بیاید و بر اینها مسلط شود!». ایشان این روش برخورد را قبول نداشتند و منشا آن را در بیخبری، به کار نگرفتن عقل و تماس نداشتن با گروههای مختلف و جهان در حال حاضر میدانستند. من در آنجا فتوای یکی از علمای نجف را از ایشان سوال کردم که چون غیبت میشود، نام نمیبرم. ایشان گفتند: «از این انسان 95 ساله چه توقعی داری؟ او 95 سال پیش در یک دهکدهای در فلان استان ایران به دنیا آمده و تا سن 23 سالگی هم از آنجا خارج نشده است، بعد هم یک دفعه بلند شده و به شهری آمده که از همه چیز و همه جای دنیا بیاطلاع است، او اصلاً از موضوع مساله اطلاعی ندارد».
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 43