فصل سوم : گفتگـو

امام صدر و دکتر مفتح در فرودگاه دمشق در انتظار ورود جنازه دکتر شریعتی

‏در فرودگاه بین‌المللی دمشق امام موسی صدر، دکتر چمران، نماینده آقای حافظ اسد، ‏‎ ‎‏وزیر اوقاف سوریه، و نیز حجت الاسلام دکتر محمد مفتح که درآن موقع در دمشق بود ‏‎ ‎‏و از نجف آقای سید محمود دعایی منتظر ما بودند.‏

‏حوالی اذان صبح بود که هواپیما در دمشق بر زمین نشست.‏

‏تالم و تاثر غیرقابل وصفی همه ما را در برگرفته بود. به میزبانی وزیر اوقاف سوریه ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 67
‏و امام صدر به سالن تشریفات ریاست جمهوری هدایت شدیم. پیام تسلیت آقای حافظ ‏‎ ‎‏اسد توسط وزیر اوقاف سوریه به همه ما و خصوصاً به احسان شریعتی ابلاغ گردید.‏

‏همه ما مشغول صرف قهوه عربی و چای بودیم که یکی از ماموران فرودگاه مطلبی ‏‎ ‎‏را در گوشی به آقای صدر گفت. لحظه‌ای بعد آقای صدر با اشاره مرا خواستند و ‏‎ ‎‏آهسته به من گفتند ظاهراً در هواپیما از جنازه خبری نیست. و اضافه کردند بر خود ‏‎ ‎‏مسلط باشم تا چند دقیقه دیگر که ببینیم چه اتفاقی افتاده است.‏

‏صادق قطب‌زاده که متوجه جریان شده و حالت بهت و حیرت مرا تشخیص داده ‏‎ ‎‏بود، مرا به کناری کشید و جویای موضوع شد. من نیز همان مطلب را برای او بازگو ‏‎ ‎‏کردم. سخت برآشفته شد، خصوصاً که او عهده‌دار حفاظت از جنازه بود.‏

‏دقایق سختی بر ما گذشت تا این که صدای تلاوت آیات قرآن بلندشد. دایی‌جان ‏‎ ‎‏اشاره کردند که نگران نباشیم.‏

‏بعداً معلوم شد که چون جسد مومیایی شده بود آن را در قسمت مرسله‌های ‏‎ ‎‏دیپلماتیک جای داده بودند. مامورین تخلیه بار که در قسمت مخصوص حمل اجساد، ‏‎ ‎‏جنازه را نیافته بودند موضوع را به آقای صدر خبر دادند. زمانی که برای تخلیه سایر ‏‎ ‎‏مرسله‌ها و بارها به دیگر قسمت‌ها مراجعه کردند با جعبه حاوی پیکر دکتر مواجه شدند.‏

‏بعد از انجام مراسم احترام در فرودگاه، همگی به دنبال پیکر پاک دکتر به زینبیه ‏‎ ‎‏رفتیم. در آنجا تنی چند از روحانیون مبارز مقیم دمشق و حجت‌الاسلام سید محمود ‏‎ ‎‏دعایی که شبانه خود را از نجف به دمشق رسانده بود و نیز حجت‌الاسلام دکتر محمد ‏‎ ‎‏مفتح و تعدادی از اعضای انجمن اسلامی ‌دانشگاههای بیروت در انتظار ما بودند.‏

‏به امامت آقای صدر نماز بر میت خوانده شد و سپس جنازه بر دوش حاضران تا ‏‎ ‎‏آرامگاه مورد نظر تشییع گردید.‏

‏حال و روزگار عاطفی ما در آن لحظات قابل بیان نیست. به یاد دارم که دفن جسد ‏‎ ‎‏به دلیل قرائت دعاهای مخصوص، به ویژه مرثیه‌ای که مصطفی چمران (به شرح زیر) ‏‎ ‎‏قرائت کرد به طول انجامید.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 68
C:\Users\Asus\Pictures\۱۲.JPG

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 69