* اجازه دهید برگردیم به سفری که با امام صدر به پاریس برای دیدار با دکتر شریعتی داشتید، اشاره کردید که امام صدر از به روز نبودن حوزههای علمیه اظهار دلتنگی کرده بودند؟
بله همینطور است. در بعد از ظهر فردای آن ملاقات، من در حومه شهر پاریس با یکی از وکلای مدافع فرانسوی قرار ملاقاتی گذاشته بودم تا داییجان را ببیند. آن شخص که «رولن دوما» نام داشت، بعدها در کابینه میتران وزیر امور خارجه فرانسه شد. آن روز در یکی از دهکدههای اطراف پاریس، در کنار دریاچهای نشسته بودیم و قهوه میخوردیم. قبل از اینکه آقای دوما بیاید، حدود نیم ساعت سه ربعی وقت داشتیم. در آنجا داییجان تقریباً تمام مدت برای من صحبت کردند که اوج دردمندی ایشان را نسبت به مشکلات جوامع دینی و خصوصاً جامعه روحانیت خودمان نشان میداد! من واقعاً همیشه غبطه میخورم که چرا اینجور وقتها ضبط صوت همراهم نبود. همیشه فکر میکردیم که بعدها هم مجال داریم و این حرفها را ضبط خواهیم نمود. ایشان در آن روز از کارهایی صحبت میکردند که باید صورت بگیرد و اینکه زمان دارد به سرعت از دست میرود. ایشان بشدت متاسف بودند از اینکه روحانیت را اسیر مسائلی کردهاند که مشکلات خود و نیازهای عصر را نمیبیند! در حالیکه توقعات دنیا روز به روز زیادتر میگردد! یک حالت شکوهای از همصنفان خودشان داشتند که چرا اینقدر عقب هستند! مثلاً با تاسف میگفتند که گاهی از ایشان سوالاتی یا توضیحاتی خواسته میشود که اصلاً نباید در ذهن طرف ایجاد شود! چه رسد به اینکه در ذهنش ایجاد شود و نتواند از عهده جواب آن برآید! یادم هست که در نجف تنی چند از روحانیون از ایشان گله کرده بودند که چرا برای تاسیس مجلس اعلای اسلامی شیعه تلاش میکند! و این را دلیل بر وابستگی ایشان به امپریالیسم میدانستند! و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 74
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 75
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 76
میگفتند که ایشان به جای اینکه در جهت وحدت مسلمانان قدم بردارد تا تعدادشان بیشتر نشان داده شود و نتیجتاً ریاست جمهوری لبنان از آن مسلمانان گردد، باعث انشقاق صفوف آنان میگردد! تمامی تلاشهای ایشان را خدشهدار میکردند و سعی میکردند به نوعی در ذهن امام هم نسبت به آقای صدر شبهه ایجاد کنند. البته هوشیاری امام و درایت ایشان مانع توفیق آنها میشد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 77