* محور گفتگوی آقای صدر با پاپ چه بود؟ آیا عمدتا مساله فلسطین بوده است؟
بله، اصلاً به همین دلیل قرار ملاقات را گذاشته بودند. ایشان به پاپ گفته بودند که در رابطه با مساله بیتالمقدس، به هماناندازه که ما سهیم هستیم شما هم هستید! نگذارید که این وجه مشترک ادیان الهی، که همانا الهی بودن آنهاست، آلت دست مقاصد سیاسی یک گروه نژاد پرست قرار بگیرد و در نتیجه یک جهانی از ثمرات وحدت ادیان محروم گردد! میگفتند که مبنای ما شعار «تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم» قرآن کریم است! و حتی نسبت به بی دینان مبنای «لکم دینکم ولی دین» را داریم. خلاصه آن چیزی که بعدها و بخصوص بعد از فروپاشی شوروی در یک مقیاس جهانی بوقوع پیوست، یعنی نوعی وحدت شوم مسیحیت و یهودیت علیه اسلام، همواره یکی از موارد نگرانی آقای صدر بوده است! ایشان از همان سالهای 8 ـ1967 به دنبال آن بودند که چنین وحدت شومی بوجود نیاید! در این راه خیلی تلاش کردند. ملاقاتهای زیادی با اساقفه و اعاظم کلیسا در اروپا داشتند که در بسیاری از آنها من نیز حضور داشتم. برخی از این ملاقاتها در منزل خود من روی میداد. و یا گاه من مترجم بودم.
* درباره ملاقاتهای آخن و بوخوم بفرمایید.
هم در آخن و هم در بوخوم، در همه این ملاقاتها تلاششان بر استفاده از مشترکات ادیان الهی بود. ایشان همواره تاکید داشتند که عارضه اخلاقزدایی از علم، همه ادیان الهی را تهدید میکند. تاکید میکردند که مشکل اصلی دهههای آینده مشکل دینداری است، و منشا آن را در مقیاس جهانی، اخلاق و ارزشزدایی از علم میدانستند که چنین ثمراتی را به بارخواهد آورد. اگر مقاله «اسلام و فرهنگ قرن بیستم» را مطالعه کنید، خواهید دید که ایشان در چه سالی چه موضوعاتی را مطرح کردهاند، موضوعاتی که برخی از آنها را تازه امروز تحت عنوان «انحطاط فرهنگی در عصر یورش اطلاعات» مورد توجه قرار دادهایم. اینجاست که انسان به جمله مرحوم مطهری یا اظهارات مشابه آن توسط آقای موسوی اردبیلی پی میبرد که گفته بودند، آقای صدر 50 سال از زمان
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 125
خودش جلوتر فکر و حرکت میکرد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 126