* دیگر محورهای صحبت با بزرگان مسیحیت اروپا چه بود؟
یکی دیگر از محورهای گفتگوی ایشان، زدودن مطالبی بود که به ناحق به اسلام نسبت داده میشد. مثلاً یکی از موضوعاتی که الآن یادم هست، در سال 69 یا 70 میلادی در آلمان با بزرگان کاتولیک در شهر کلن و ماینس مطرح کردند، مساله ختنه زنان بود. موضوع دیگر مساله بیماری یرقان بود که آن زمان در شمال آلمان رواج یافته بود. بعضی از این روزنامههای صهیونیستی اینطور عنوان کرده بودند که مسلمانان در توالتها خودشان را با دست شسته و بنابراین عامل بیماری یرقان که به آن مبتلا هستند به دست آنها سرایت میکند. از طرفی اغلب کارگران مسلمان ترک در کارخانههای مواد غذایی آلمان کار میکنند و نتیجتاً آلودگی را به مواد غذایی منتقل کردهاند! این مواد غذایی مورد مصرف قرار گرفته و در نتیجه بیماری یرقان در اروپا منتشر شده است! یادم هست که آن موقع دیگر مرحوم شهید بهشتی در ایران بودند و آقای شبستری به هامبورگ آمده بودند که خوب، اقدامات بسیار گستردهای هم در آنجا انجام دادند. ما مساله را به نجف منتقل کردیم و انجمنهای اسلامی هم در اروپا خیلی در این مورد فعالیت کردند. تلاشهای انجمن اسلامی منجر به این شد که اداره مرکزی کار آلمان این اتهام را رسماً تکذیب کند و به مطبوعات صهیونیستی برگرداند و امام هم در یکی از جلسات درسی خود در نجف از زحمات برادران انجمن اسلامی در اروپا تقدیر و تشکر کردند. خوب! در همان مقطع که آقای صدر به آنجا آمده بودند، خودشان محرک دو سه تا ملاقات با اعاظم کلیسا بودند که این مساله را طرح و به آن اعتراض کردند. یکی دیگر از این ملاقاتها در شهر ورتسبورگ آلمان بود که با اسقف کبیر و دیگر اعاظم پروتستان آنجا صورت گرفت. من هم در این ملاقات به عنوان مترجم حاضر بودم که البته ضرورتی پیش نیامد. زیرا آن اسقف به زبان فرانسه مسلط بود و در نتیجه مستقیماً با آقای صدر وارد گفتگو شد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 126
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 127
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 128
* آیا میتوان موضوعات گفتگو را در چند محور خلاصه کرد؟
دقیقاً! اولین محور گفتگوی آقای صدر با بزرگان مسیحیت، تفهیم اوضاع خاورمیانه، مظلومیت مردم فلسطین و حقانیت تلاشهای جاری به منظور بازگرداندن آنها به سرزمینشان بود. محور دوم، مباحث مربوط به وحدت ادیان بود. محور سوم نیز زدودن انگهایی بود که به اسلام زده میشد و ایشان این بخش از تلاشها را نیز از وظایف بسیار مهم خود میدانستند. رابطه اسلام با علوم جدید، اسلام و جهان مدرن، اومانیسم و فلسفه آفرینش انسان در قرآن، نظام اقتصادی خانواده و مسائل مرتبط با ارث، فلسفه نظام خانواده در اسلام، حل ابهاماتی که در اذهان آنها وجود داشت نظیر مساله اختلاف زن و مرد، مساله تبعیض زن در زندگی خانوادگی، مساله عدم حضور زن در اجتماعات تا مسائلی چون ختنه زنان در برخی از کشورها و... این بحثها و نیز نظام استبدادی در ایران و مساله اختناق و فشارهای قرون وسطایی بر زندانیان سیاسی ایران، آن چند محور زمینههای اصلی بودند که آقای صدر در ملاقاتهای خود با اعاظم کلیسا و رهبران سیاسی اروپا پیرامون آن صحبت میکردند. البته در بعضی مقاطع خاص ضرورت اقتضا میکرد که برخی از مطالب خاص و حاد روز را نیز مورد توجه قرار دهند. مثلاً یادم هست که ایشان سفری به اروپا آمدند. در آن زمان قرارداد راجرز بین اعراب و اسرائیل منعقد شده بود، که ایشان خیلی ناراحت بودند. در آن سفر در این مورد با شخصیتهای زیادی صحبت کردند که یکی از آنها والتر شل وزیر خارجه وقت آلمان بود. همینجا این را هم بگویم که والتر شل به ایشان یک سرویس قهوهخوری خیلی زیبایی هدیه داده بود که بعداً نصیب من شد! برای اینکه وقتیکه بیرون آمدیم، گفتم داییجان چقدر قشنگ است! ایشان هم آن را به من هدیه کردند. این سفر باید به فاصله کوتاهی بعد از جنگ 1967 بوده باشد! و بعد از عقد پیمان راجرز، در همان سالهای 8 ـ1967.
* آیا این همان سفری بود که با پاپ ملاقات داشتند؟
در آن سفر نبود، ولی در همان اوان بود. مقاطعی پیش میآمد که ایشان دو یا سه ماه بعد مجدداً به اروپا میآمدند. مثلاً گاهی برای کنفرانسی به آفریقا میرفتند و در
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 129
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 130
بازگشت چند روزی پیش ما بودند. گاهی هم صرفاً به نیت اروپا و برای ملاقات خاصی میآمدند و دو سه روزی آنجا بودند. سفرهای منظم ایشان تقریباً سالی یکبار و غالباً در تابستان بود که گاهی هم جنبه خانوادگی داشت. و با وجود این در جلسات انجمنهای اسلامی چه ایرانی و چه بینالمللی از ایشان فیض میبردیم.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 131