فصل سوم : گفتگـو

امام صدر در جمع روسای کارخانه بایر آلمان از جابربن حیان و زکریای رازی نام بردند

* آیا آقای صدر در سفرهای خود به اروپا از موسسات علمی، صنعتی، فرهنگی یا  کارخانجات هم دیدن می‌کردند؟

‏در همه سفرها خیر، ولی در اغلب سفرها خیلی علاقمند بودند به تناسب وقت و زمان ‏‎ ‎‏سفر این نوع دیدارها را هم داشته باشند. در سال 1969 طی سفری ده روزه به آلمان ‏‎ ‎‏ترتیب دیدار ایشان را از کارخانجات بایر‏‎[1]‎‏ دادم. من در آن موقع در دانشکده شیمی‏‎ ‎‏‌دانشگاه آخن مشغول بودم و طبعاً دانشکده ما با کارخانجات شیمیایی بایر ارتباط ‏‎ ‎‏علمی‌و پژوهشی داشت. از این موقعیت بهره گرفتم و یک دیدار چند ساعته به دعوت ‏‎ ‎‏مدیرعامل کارخانجات انجام دادند. حضور ایشان با آن جبروت روحانیت و سیمای ‏‎ ‎‏دلپذیر و کاریزمای دلنشین هم برای کادر علمی ‌کارخانه و هم برای تکنسینها و کارگران ‏‎ ‎‏فوق‌العاده جالب بود. س‏‏و‏‏الات و گفتگوهایی که با دست‌اندکاران، بویژه کارگران مطرح ‏‎ ‎‏می‌کردند، بسیار جذاب بود و چهره‌ای فوق‌العاده عاطفی و روحانی از یک شخصیت ‏‎ ‎‏مذهبی مسلمان در اذهان بجای گذارد. به هنگام پذیرایی ناهار و بعد از خوشآمدگویی ‏‎ ‎‏دکتر گرهارد‏‎[2]‎‏، دایی‌جان طی سخنان کوتاهی نظم و شکوه کارخانه را ستودند واز ‏‎ ‎‏گستردگی لابراتوارهای پژوهشی در کنار کارگاههای بزرگ تولیدی نام بردند و ضمناً ‏‎ ‎‏تاریخچه کوتاهی از تلاشهای مسلمانان در تدوین شیمی ‌مدرن ذکر کردند. و از جابربن ‏‎ ‎‏حیان که شاگرد مستقیم امام صادق(ع) بود و نیز زکریای رازی نام بردند و اظهار ‏‎ ‎‏داشتند، در واقع به ابتکار مسلمانان علم شیمی ‌از کیمیاگری به صورت علم تجربی در ‏‎ ‎‏آمد و شاخه‌ای از علم و فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی‌ شد. و به اعتراف محققین بزرگ ‏‎ ‎‏غرب، مانند سایر رشته‌های دیگر علمی ‌به غرب آمد و در تکوین فرهنگ و تمدن غرب ‏‎ ‎‏نقش‌آفرین بود. و این در حالی بود که شرق به دلایل مختلف از راه ایستاد و بعد هم ‏‎ ‎‏گرفتار حملات اقوام بیگانه و سرانجام استعمار و استثمار غرب شد. از این که یک عالم ‏‎ ‎‏مذهبی از علم و تاریخ علم و فلسفه علم آن هم از شیمی ‌مطالبی عنوان کند شگفتی ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 135
‏حاضران را موجب شده بود. بعد از ناهار بازدید را ادامه دادند و از قسمت تهیه و تولید ‏‎ ‎‏فیلم عکاسی و نوار‌های مغناطیسی دیدن کردند. در این قسمت تعدادی کارگران ‏‎ ‎‏مسلمان ترک کار می‌کردند. وقتی نگاه آنها به دایی‌جان افتاد بی اختیار به طرف ایشان ‏‎ ‎‏دویدند و حلقه‌ای را گرداگرد ایشان بوجود آوردند. هنگامی‌که ایشان، ضمن احترام به ‏‎ ‎‏عواطف و تقدیر از کار و کوشش و تلاش آنها، قید کردند که کار را به عنوان عبادت ‏‎ ‎‏خدا تلقی کنید و قصد قربت داشته باشید، اضافه کردند این صحیح نیست محل کار ‏‎ ‎‏خود را ترک کنید و خداوند راضی‌تر خواهد بود که مقررات و ضوابط کار را رعایت ‏‎ ‎‏کنید. با این تذکر اثر بسیار مثبتی در چهره چند تن از مدیران که ایشان را هدایت و ‏‎ ‎‏همراهی می‌کردند نمودار شد. قرار شد جمعه شب همان هفته در محل اجتماع برادران ‏‎ ‎‏ترک در شهر لورکوزن‏‎[3]‎‏ جلسه دیداری با آقای صدر تشکیل گردد، که چنین هم شد. ‏‎ ‎‏علاوه بر این از کارخانجات اتومبیل‌سازی فورد، ذوب آهن و فولادسازی کروپ، ‏‎ ‎‏کشتی‌سازی ورفت‏‎[4]‎‏ در شهر کیل، یک کارخانه تولید شومینه‌های بهداشتی نیز در دو سه ‏‎ ‎‏سفر بعد دیدار کردند.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 136

  • .Bayer
  • . Dr. Gerhard
  • . Leverkusen
  • . Werft