در ایران، شرایط به گونه ای پیش رفت که آثار بحران برای زمامداران رژیم و نیز آمریکاییان حاکم بر ایران نمودار شد. در یک بررسی سطحی، سردمداران رژیم غافل از اقدامات انجام شده و تحولات عمیق اجتماعی حاصل آمده از مبارزات سه بعدی ملت مسلمان و رهبران جنبش، تصمیم به باز کردن دریچه های اطمینان گرفتند و به خیال خود، به مثابه سال های آخر دهه 40، با تعویض هویدا و دیگر مهره های رژیم و دادن آزادی های نسبی سیاسی، به آرام کردن جامعه و کاستن از بحران روی آوردند. اتخاذ
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 279
این روش تجربه شده در مقاطع گذشته و در کشورهای دیگر، این بار در ایران نتیجه نداد و مشاوران رژیم و سازمان های ساواک و سیا، قدرت درک تحولات صورت گرفته در ایران را نداشتند.
توجه کامل آمریکاییان به ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس، رویکرد تمام عیار رژیم به مسائل و تجهیزات نظامی، آنان را به کلی از تحولات سیاسی ایران غافل کرده بود.
چنانکه می دانیم شاه رویای حاکمیت بر خلیج فارس را بعد از خروج انگلیسی ها در سال 1971 از خلیج فارس، درسر می پروراند. او می خواست با این امر، مانع حضور نظامی شوروی در خلیج فارس شده و آمریکاییان را که سخت درگیر مشکلات و شکست های پیاپی نظامی در ویتنام بودند و به مجهز ساختن شاه به تسلیحات لازم نظامی و حضور او در منطقه دل خوش کرده بودند، مجدداً متقاعد سازد که ایران توانایی حفظ امنیت خلیج فارس و تامین مصالح آمریکا در اقیانوس هند تا شاخ آفریقا را دارا خواهد بود.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 280