فصل سوم : گفتگـو

تکذیبیه هانی الحسن در روزنامه آقای بنی صدر و گله ما از هر دو

‏دو هفته از این ماجرا نگذشته بود که خبرنامه جبهه ملی سوم منتشر گردید. این خبرنامه ‏‎ ‎‏توسط آقای بنی‌صدر منتشر می‌‌شد. در این خبرنامه س‏‏و‏‏ال و دستخطی از‌ هانی الحسن و مطلبی بدین مضمون چاپ شده بود: «در مصاحبه‌ای که با ماهنامه قدس انجام داده‌اید، ‏‎ ‎‏اظهاراتی کرده‌اید که س‏‏و‏‏ال‌برانگیز است. نظرتان در این‌باره چیست؟» هانی الحسن هم ‏‎ ‎‏جواب داده بود که من نه چنین ماهنامه‌ای را می‌شناسم و نه چنین مصاحبه‌ای را انجام ‏‎ ‎‏داده‌ام. و نه مواضعی که در این نشریه به من و سازمان آزادیبخش فلسطین استناد داده ‏‎ ‎‏شده صحت دارد! اینها به خط و امضا‌ی هانی الحسن چاپ شده بود. طبیعتاً یکی از ‏‎ ‎‏کسانی که خیلی آتش گرفت، خود من بودم. همان شب به آقای بنی‌صدر تلفن زدم. آن ‏‎ ‎‏موقع به ایشان «سید» می‌گفتیم و به آقای دکتر حبیبی «شیخ». گفتم سید، این مطلب ‏‎ ‎‏چیست که نوشته‌اید؟ گفت که به من رسیده و من هم نوشته‌ام. گفتم آخر این سوزاندن ‏‎ ‎‏کباب است! گفت ببین پسر جان! آنهایی که می‌خواهند نه سیخ بسوزد و نه کباب، هم ‏‎ ‎‏سیخ را می‌سوزانند و هم کباب؛ باید دارای مواضع روشن بود. نباید برای ت‏‏ا‏‏یید یک ‏‎ ‎‏مقامی ‌مطلب جعل کرد. شما‌ها چرا مطلب جعل کردید؟ آقای بنی‌صدر قدری نسبت به ‏‎ ‎‏آقای صدر حساس بود. برای اینکه می‌خواست در انجمن‌های اسلامی ‌به عنوان تنها ‏‎ ‎‏ایدئولوگ اعتبار داشته باشد. من گفتم خیلی متشکرم، فقط همین جمله را می‌خواستم ‏‎ ‎‏از شما بشنوم. بعداً ان شاءالله خدمت خواهیم رسید.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 204