به عنوان حسنختام این بخش درج گفتگوی امام صدر با خانم حنان معلوف، از روزنامه النهار را که در تابستان 1348 در شهر صور، انجام شد را خالی از لطف نمیبینم. به ویژه آنکه در این گفتگو نکاتی آموزنده از سیره و نظرات فقهی و اجتماعی آقای صدر نمودار میگردد. این نکات گوشههایی از رمز و راز موفقیت امام صدر را نشان میدهد.
دقت در تاریخ این گفتگو نشان میدهد که ایشان هنوز دهه چهارم عمر خود را پشت سر نگذارده بود با وجود آن از چنان نگرش و تجربه و دانش و قدرت استنباطی فقهی برخوردار بود که دامنه تاثیر تلاشها و مجاهدتهای ایشان، مرزهای مکان (لبنان) را نه تنها درنوردید، بلکه تا امروز که قریب به سی سال از اختفای ایشان میگذرد، همچنان اثرگذار و تعیینکننده میباشد.
خانم حنان معلوف از روزنامه «النهار» مصاحبه زیر را با امام موسی صدر در منزل وی واقع در صور انجام داد و آن را در تاریخ 27 نیسان 1969 منتشر کرد.
* آیا من که این روسری را سر کردهام، منافق محسوب میشوم؟
امام موسی صدر: خیر شما منافق نیستید. این پوشش شما تنها لباس خاص و رسمی است که برای دیدار با یک روحانی از آن استفاده میکنید. شما یکی از تکالیف دینی خود را رعایت کردهاید و همین مراعات شما بر روی احساس انسان متدین و در نتیجه بر اندیشه او که از موقعیتهای معین و خاصی منتج شده بسیار تاثیر میگذارد. تنها زن مسلمان نیست که در برابر عالمان دین حجاب را رعایت میکند، بلکه همه کسانی هم که به کلیسای پطرس قدیس در رم میروند نیز حجاب را رعایت میکنند. علاوه بر این ما میدانیم اسلام به زن مسلمان توصیه میکند که در اجتماع وزین و با وقار و احتشام ظاهر شود که در کتب فقهی حدود این مساله بیان شده است.
* حال اگر من میخواستم با سر برهنه با شما مصاحبه کنم چه میشد؟
امام موسی صدر: من آنچه را که به مصلحت تحقق اهداف دینی است در نظر میگیرم و دیدار شما را ارزیابی میکنم. بنابراین اگر در مصاحبه با شما و این فعالیت
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 253
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 254
روزنامهایتان فایدههایی به نظر آید که بر مصالح دیگر برتری داشته باشد، من بدون هیچ شرط و اکراهی با شما روبرو میشوم وگرنه از مصاحبه با شما امتناع میورزم و پوزش میخواهم.
* شما مرا قانع کردید من از این پس از روسری استفاده خواهم کرد.
امام موسی صدر: توفیق بزرگی است، خصوصاً اینکه شما در زندگی به چیزی که میخواستید، رسیدید. بعلاوه من عقیده ندارم که رعایت حجاب زن را از انجام هرگونه فعالیت در جامعه باز میدارد. هیات لباس زنان در این عصر جنبه زنانگی زن را بیش از دیگر لیاقتها و استعدادها و امکانات او آشکار میکند تا آنجا که زنانگی وی در نزد خود او سر به طغیان مینهد و او را از بسیاری امتیازات دیگر محروم میکند. اما هیات
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 255
الان سادگی لباس اطفال را پیدا کرده است. چنانکه زن وقتی اینگونه لباسها را به تن میکند مثل بچهها میشود.
* چرا مثل بچهها؟
امام موسی صدر: به عقیده آنها با شباهتشان به اطفال بیشترین اثر را از خود به جای میگذارند.
* چرا شما به خداوند ایمان دارید در حالی که بسیاری از اندیشمندان و متفکرین به خدا ایمان ندارند؟
امام موسی صدر: بنابر مطالعاتی که کردهام بیشتر اندیشمندان این قرن از مومنان به خدا بودهاند، در حالی که در قرن نوزدهم اینگونه نبوده است. مایلم در این پیوند نکاتی را توضیح دهم.
انسان نسبت به خداوند در سه حالت بهسر میبرد: یقین، ایمان و صورت ایمان. یقین همان تصدیق خداوند و وجود اوست و از راه مطالعه در پدیدههای هستی و پژوهش و استدلال علمی بدست میآید. اما ایمان در مرحلهای پس از این جای دارد. یعنی وقتی که انسان بر مبنای یقینش زندگی کند و در فعالیتها و عواطف و احساساتش آن را به کار گیرد، آنگاه ایمان را احساس میکند و ایمان هم در اثر عمل به مناسک دینی رشد و پیشرفت میکند. برعکس این هم البته درست است.
بنابراین ایمان به معنای صحیح آن در افکار و عواطف و فعالیتهای انسانی منعکس میشود و به عبارتی کوتاه میتوانیم بگوییم، ایمان همان یقین انسان در مراحل و ساحتهای مختلف وجودی او است.
اما صورت ایمان همان است که نزد بسیاری از مردم وجود دارد. آنان میگویند مومن هستند، ولی ایمانشان در اعمال و افکار و عواطفشان انعکاسی ندارد. پس این شکل ایمان است نه حقیقت ایمان و ما میتوانیم آن را به واژه مسلمان یا مسیحی که در شناسنامه فرد نوشته میشود، تشبیه کنیم. بنابراین ایمان به معنای درست کلمه نقشی زنده و موثر و فعال در روح انسان دارد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 256
در پاسخ سوال شما باید عرض کنم که من در محیطی با ایمان به دنیا آمدهام. اما ایمان ارثی نمیتوانست در برابر شکها و پرسشهای علمی که برایم پیش آمد رویارویی کند. از اینرو تلاش کردم تا با پژوهش و مطالعه به تثبیت یقین خود بپردازم و آن را به ایمان تبدیل کنم. تردیدی نیست که ایمان همچنین با حالات و احساسات دینی در کنش متقابل است، آنچنان که با فعالیتهایی که از ایمان میجوشد نیز در تعامل قرار دارد است.
* هنگام دیدار از خانوادههای متوسطالحال شیعه احساس میکردم حزن و اندوهی بر آنان سایه افکنده، علت این حزن و اندوه چیست؟
امام موسی صدر: در طول تاریخ بر طایفه شیعه مصیبتها و فاجعههای بسیاری گذشته است. استمرار این سختیها و مصیبتها در جان شیعه رسوخ کرده و جزء وجودشان شده است. چهبسا امروز هم ما برخی از بقایای این فجایع و مصائب را در استمرار همین عادات در نزد آنها بیابیم. اما عمومیت ندارد و باور ندارم که در تمام خانوادههای شیعه این حالتی که گفتید به چشم بخورد.
* درباره تعذیب جسمی و روحی آنان در مراسم عاشورا چه میگویید؟
امام موسی صدر: بهتر است گفتگو در این مورد را به فرصت دیگری موکول کنیم.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 257