در سال 1921، لبنان که نام منطقه جبل لبنان (امروز یک استان از کشور است) بود به همه پنج استان لبنان اطلاق شد. مارونیها که شصت سال در منطقه جبل حکومت میکردند و یک نوع خودمختاری با حمایت چند دولت اروپایی به دست آورده بودند، سعی میکردند در این میهن جدید وجود سیاسی خود را حفظ کنند. گروهی خود را از دیگران مترقیتر میدانستند و جمعی وضع اقلیتهای جهان عرب را قابل تحمل نمیدیدند و گروهی وضع تحتالحمایگی قبل از جنگ جهانی را علیرغم تغییرات شگرفی که در جهان به وجود آمده بود قابل دوام میشناختند و به همین دلایل سعی میکردند در میهن جدید هضم نشوند. یک رژیم پیچیده مذهبی با اشغال مراکز حساس دولتی با کمک استعمار فرانسه برای مسیحیان ایجاد شد که کاملاً منافع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و بینالمللی دولت جدید را به مارونیها اختصاص میداد و نیروهای مسلح این دولت نیز از این اشغال حمایت میکردند. فرهنگهای گوناگون عربی و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 271
سازمانهای سیاسی و مطبوعات گوناگون هم این وضع استثنایی را توجیه کرده و برای آن ایدئولوژی میساختند و آن را بهترین رژیمهای خاورمیانه بر میشمردند. اسرائیل هم برای تبلیغات خود به این موج دامن میزد. وضع عمومی کشورهای عرب هم رضایتبخش و قانعکننده نبود. در سال 1958 با بالا گرفتن قدرت جمال عبدالناصر و وحدت مصر با سوریه، وضع مارونیها تزلزل یافت. فوراً به ناوگان ششم آمریکا در مدیترانه توسل جستند. و سپس سهم ناچیزی از منافع خود را به مسلمانان و بخصوص سنیان واگذار کردند بلکه از این راه برای حفظ امتیازات خود سندی محکم به دست آورده باشند.
تحولات جهان و بحرانهای خاص خاورمیانه و جنگهای سرد و گرمی که در این منطقه پیوسته جریان دارد، افکار عمومی را بالا برده است. اصولاً شیعیان لبنان با سفر و هجرت و آزادی مطبوعات و تماس فراوان با توریستهای جهان و نیز توسعه تحصیلات گوناگون، با سرعت بیشتری رشد فکری میکنند. طبیعی است که روشنگری و بالا رفتن سطح افکار عمومی به هیچوجه با منطق تفوق و برتری قوم و مذهب تطبیق نمیکند. از طرف دیگر سازمان مقاومت فلسطین در لبنان از وجودآزادی در این کشور و سستی و ضعف رژیم سیاسی آن و بیتوجهی و بیعلاقگی حکمرانان به مشکلات جنوب استفاده کرده، قانون منع حمل اسلحه را نادیده گرفته و به دنبال آن دیگر احزاب و مردم و خصوصاً مسیحیان غیرمارونی هم مسلح شدند و اصل حمایت امتیازها از راه آتش حاکمیت یافت. یک بار هم در سال 1973 و در جنگی که بین فلسطینیها و ارتش در گرفت، کاملاً روشن شد که تفوق نظامی و معنوی ارتش کلاسیک رژیم لبنان بر هم خورده است.
در این زمان سوریه مرزهای خود را برای جلوگیری از تردد وابستگان احزاب کاملاً بست و یا به شدت کنترل کرد. از این رو مارونیها مدتی سعی میکردند، شیعیان را همدست خود سازند مگر اکثریتی مطلق از این پیمان به وجود آورند تا منافع و مصالحشان محفوظ باشد. ولی از همان آغاز روشن بود که آنان فقط از شیعیان کمک نظامی و سیاسی میخواهند و در مقابل به هیچوجه از امتیازات خود چشم نمیپوشند و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 272
برای بهبود بخشیدن وضع زندگی شیعیان و باز دادن حقوق از دست رفته آنان هیچ قدمی برنمیدارند. این حقیقت با تذکرات مکرر مجلس شیعیان و با تجربههای کوچکتر دیگری روشن شده و بارها مورد و موضوع بحث و مطالعه قرار گرفته بود. اصولاً شیعیان لبنان در راهی که به رهبری آقای صدر برگزیده بودند، سعی میکردند اصالت اسلامیخود را حفظ کنند و همچون پیشوایان خود به امت اسلام وفادار باشند و به هیچوجه منافع موقت و فشارهای دور و نزدیک را در مبارزات تاریخی و مصالح خود، دخالت ندهند.
آنان قضیه نهضت فلسطین را مظهر حق و عدالت و تبلور اراده مسلمانان و فرصت تاریخی کشف حقیقت شمردند و در کنار مبارزان اصیل و جان بر کف فلسطینی و با دوری گزیدن از شبه مبارزانی که از قداست نام فلسطین بهرههای سوء میبردند مردانه و مخلصانه و مظلومانه در برابر تجاوزات اسرائیل ایستادند.
شیعیان لبنان به هیچوجه حاضر نشدند علیه مصالح مسلمانان قدمی بردارند و همدست غاصبان داخلی و خارجی گردند و از روی فرصتطلبی و مصلحتجویی مانند پارهای از فئودالهای بزرگ ادامه راه دهند و سندی جدید برای ادعاهای نادرستی که هزار سال علیهشان در جهان عرب تبلیغ میشد به دست دشمن بدهند.
شیعیان تصمیم گرفته بودند با عقیده و تاریخ و آرمانهای بزرگ مذهبی و ملی خود هم آهنگ باشند. و این همه را تحت زعامت و رهبری امام صدور فراگرفته بودند.
آنها این پیشنهاد عملی و پنهانی مارونیها را رد کردند و در این راه آتش یک بحران سخت سیاسی داخلی و پیچیده را که ایادی مزدور و پارهای جیرهخواران قدرتهای خارجی هم بر آن دامن میزدند، تحمل کردند. شیعیان همانقدر که وفای خود را به اسلام و امت مسلمان و مصالح اعراب و قضیه فلسطین اعلام میکردند، همبستگی و تعهد خود را نیز به لبنان واحد، به استقلال و وحدت لبنان و به تمامیت ارضی آن و به همکاری شرافتمندانه و وطنپرستانه با همه هموطنان از هر مذهب و فرقه که باشند به اثبات رسانده، و با تلاش پیگیر بر ترقی و عظمت لبنان تاکید میکردند و در آن راه به اقدامات خستگیناپذیر و مستمر روی آوردند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 273