از هفده هجده ماه قبل از پیروزی انقلاب، سید احمد آقا با پیوستن به امام نقش مهمی را در هدایت مبارزات داخل کشور و سیر تحولات مربوط به انقلاب ایفا کرد. متاسفانه این جایگاه مهم ایشان آن چنانکه شایسته است در مقالات و کتاب های مربوط به روز شمار انقلاب ذکر نشده است، علت این واقعیت این است که او تحت الشعاع امام قرار داشت. انسان وقتی آن خورشید فروزان را می دید، ماه در کنارش کمتر جلوه می کرد. خیلی ها از اقدامات سید احمد آقا اطلاع نداشتند و تعدادی اندک از کسانی که در جریان کارهای او قرار داشتند در قید حیات نیستند و یا کمتر فرصت بیان یافته اند. به هر حال نقش سید احمد آقا در انقلاب ناشناخته باقی مانده است و اگر این نقش بیان نشود ظلمی به ایشان و به تاریخ خواهد بود.
مهم ترین نکته ای که باید در خصوص نقش سید احمد آقا عنوان کرد، سازمان دادن
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 360
به ارتباط تشکیلاتی امام با ایران و خارج از ایران بود. قبل از آن، این ارتباط توسط یکی دو نفر از یاران امام به خصوص حجت الاسلام والمسلمین آقای دعایی برقرار می شد. بعضی اوقات جریانات سیاسی داخل ایران نیاز به رهنمود یا مساعدت امام داشتند، اما رساندن مطلب یا خبر و جلب اعتماد امام به راحتی امکانپذیر نبود. نمونه ای از آن را قبلاً بیان کردم که آقای صدر حاج سید جوادی نامه ای با امضای عده ای از علما از جمله آیت الله محلاتی به آلمان آوردند و به من ماموریت دادند که آن را به عراق نزد امام ببرم که من موفق نشدم از امام پاسخ مساعد بگیرم و دست خالی برگشتم. بررسی و تحقیقی که امام می بایست انجام می دادند چند هفته و گاه چند ماه طول می کشید، که نمونه اش را در ارسال حواله به اتحادیه انجمن های اسلامی برای خرید چاپخانه ذکر کردم، اما از زمانی که حاج احمد آقا به نجف آمد، این مشکلات برطرف شد و دریافت نقطه نظر و رهنمود از امام در مدت کوتاهی میسر گردید، زیرا ایشان یک شبکه کسب خبر در داخل کشور ایجاد کرده بود که خبرگیری و اطلاع رسانی را آسان می ساخت و یک مکانیزم جالب از کانال های ارتباطی در کشورهای همجوار و اروپا پدید آورده بود، که با وجود شرایط خفقان، پیچیده ترین و مخفی ترین مسائل مبارزه تسلط آن کانال ها جریان می یافت و دریافت رهنمود و هدایت و ارشاد از امام در کمتر از 24 ساعت به نتیجه می رسید. ارتباط از مبدابه منبع و پاسخ و دستورالعمل واضح و روشن از منبع (امام) به مبدابه واسطه ای امین و مطلع نیاز داشت که سید احمد این نقش را بر عهده داشت و در فعالیت های انقلابی تسریع به عمل آورد. از آن پس هدایت مسائل سیاسی خارج از کشور نیز به طور کلی یک فرم دیگری به خودش گرفت و به ویژه انجمن های اسلامی دانشجویان فعالیت های تبلیغاتی و انتشاراتی زیادی را در ارتباط با پیام ها، سخنرانی ها و اعلامیه های امام انجام دادند. البته اعتماد متقابل ناشی از قرابت خانوادگی میان ما نیز در این رابطه موثر بود. ارتباط تلفنی از نجف به ایران به راحتی امکانپذیر نبود و شدیداً تحت کنترل ساواک قرار داشت، اما این ارتباط از عراق با اروپا امکانپذیر بود و نیز ارتباط تلفنی از اروپا و آمریکا به ایران به آن شدت تحت کنترل و پوشش ساواک نمی توانست قرار داشته باشد. البته ارتباطات احمد آقا
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 361
منحصراً از طریق تلفن نبود، بلکه استفاده از افراد مخلص و انقلابی و رفت و آمدها و هر گونه راه ممکن برای برقراری ارتباط توسط او انجام می شد.
نگاهی به آمار بیانیه های امام پس از پیوستن سید احمد به ایشان و مقایسه آن با تعداد اعلامیه ها و بیانیه های امام تا پیش از آن، بیانگر نقش مهم سید احمد آقا در این ارتباط است. تعداد بیانیه های امام از هنگام تبعید به ترکیه در 13 آبان 43 تا اواسط سال 1356 حدود 35 فقره است. از پیوستن سید احمد آقا که بیانیه امام در فقد دکتر شریعتی در مرداد 1356 صادر شد (که مصادف بود با سفر من به نجف) تا 14 مهر 57 یعنی زمان مهاجرت امام به فرانسه، امام همین حدود اعلامیه و بیانیه صادر کردند یعنی در مدت 13 ماه برابر با 13 سال پیش از آن (به طور متوسط ماهی 3 اعلامیه) امام در صورتی می توانستند این اعلامیه ها را صادر کنند و نسبت به مسائل مختلف موضع گیری کنند که دقیقاً بدانند در ایران چه حوادثی اتفاق افتاده است و از جزئیات این حوادث مطلع باشند و عامل این اطلاع یابی و اطلاع رسانی به امام، کسی نبود جز سید احمد آقا که توانست بسیاری از آب باریکه هایی که به طور سازمان هایی کوچک و بزرگ و متفرق وجود داشت به یک مسیر بکشاند و آنها را به امام متصل کند که با رهبری امام به رودی خروشان مبدل شوند.
یک شاخه اطلاع رسانی ما (انجمن های اسلامی دانشجویان) در اروپا بودیم که هر دو یا سه روز یکبار تماس تلفنی با هم داشتیم. سید احمد آقا در این تماس ها کسب نظر هم می کرد. مثلاً اگر قرار بود امام بیانیه ای صادر کنند، مجموعه اخبار و نظرات را جمع آوری می کرد و به امام ارائه می نمود که امام بتوانند به طور همه جانبه و به موقع موضعگیری کنند. یکبار بعد از یکی از حوادث ناشی بزرگداشت از چهلم ها یک روز غروب به من تلفن زد در بوخوم و گفت که امام می خواهند یک بیانیه ای بدهند شما و دوستانتان آیا نظر خاصی دارید یا نه؟ من گفتم تا فردا شب با دوستان ارتباط برقرار می کنم و به شما جواب می دهم، اما یک نکته همین الآن به نظرم می رسد و آن اینکه
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 362
امام هر اعلامیه ای که می دهند همه دنبالش راه می افتند و همان شعار را می دهند (نظر من بیشتر به آقای شریعتمداری بود) اما این آقایان جرات نمی کنند متعرض قانون اساسی بشوند، امام که تا اینجا آمده اند باید یکباره کلک قانون اساسی را هم بکَنَند و این دندان لق را از تاریخ سیاسی ایران بیندازند دور! حاج احمد آقا مطلب را گرفت و ضمن تاکید بر پیروی بعضی از بزرگان روحانی از نظرات امام، بعد از انتشار پیام ایشان، با نکته لطیفی گفت «وقتی بُزی می پرد بقیه گوسفندان هم دنبالش می پرند، اما توجه داشته باش که اینجا بُزه آقاست!»
فکر می کنم چند روز بعد که بیانیه امام منتشر شد، در آنجا بود که به اصطلاح پنبه قانون اساسی زده شد. من تصور می کنم اگر حاج احمد آقا نبود، امکان این نبود که چنین اخبار، اطلاعات و پیشنهاداتی چنین سریع و مطمئن به امام عرضه شود و یاسریعاً از سوی امام مورد پذیرش قرار گیرد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 363