فصل ششم : نقش فراموش شده

زندان و تبعید

‏پس از دستگیری امام در ساعت سه یا چهار سحرگاه پانزدهم خرداد 1342؛ که با ‏‎ ‎‏ریختن ماموران ساواک از در ودیوار منزل ایشان در محله یخچال قاضی قم صورت ‏‎ ‎‏گرفت و شبانه ایشان را به تهران منتقل کردند، مردم قم با فریاد حاج آقا مصطفی از ‏‎ ‎‏پشت بام منزل مجاور، از بازداشت امام اطلاع حاصل کردند. اعتراض مردم در قم و ‏‎ ‎‏تهران و تظاهرات خیابانی علیه دستگیری امام منجر به کشتار خونین هزاران نفر گردید ‏‎ ‎‏که به عنوان قیام و کشتار پانزدهم خرداد 42 د ر تاریخ ایران رقم خورده است.‏

‏پس از دستگیری امام، اداره امور منزل ایشان و ارتباط با روحانیون و بازاریان سراسر ‏‎ ‎‏کشور، تا مدتی حسب گزارشات ساواک توسط حاج آقا مصطفی صورت می‌گرفت. در ‏‎ ‎‏این مدت حتی سفرهای ایشان به نقاط مهم کشور نظیر مشهد و اصفهان و خمین و ‏‎ ‎‏مشاوره با بزرگان و مراجع وقت حوزه؛ دقیقاً توسط ماموران ویژه ساواک کنترل می‌شد.‏

‏در اوراق ساواک گزارشاتی از ملاقات ژنرال نصیری با ایشان در تاریخ 16 شهریور ‏‎ ‎‏42 دیده می‌شود که به شدت ایشان را در تعقیب راه پدرش مورد تهدید قرار داده بود.‏

‏در پی سخنرانی معروف امام علیه لایحه کاپیتولاسیون که به بازداشت مجدد و تبعید ‏‎ ‎‏ایشان  به ترکیه منجر شد؛ حاج آقا مصطفی نیز در ساعت ده و ربع روز سیزدهم آبان ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 372
‏43 توسط نیروهای ویژه ساواک قم دستگیر و مستقیماً به تهران منتقل شد. بر اساس ‏‎ ‎‏مدارک موجود ایشان در ساعت نه شب همانروز سیزدهم آبان تحویل زندان قزل قلعه ‏‎ ‎‏تهران گردید و روز بعد به اتهام «اقدام بر ضدامنیت داخلی مملکت» که در تاریخ بیست ‏‎ ‎‏آبانماه به تایید رئیس دادگاه شماره یک دادرسی ارتش رسید، موقتاً در همان زندان ‏‎ ‎‏بازداشت گردید. اظهارات ایشان در پی به اصطلاح سین، جیم‌های ساواک آن‌طور که ‏‎ ‎‏در پرونده قطور امنیتی ایشان منعکس است بسیار خواندنی است.‏

‏ماموران ساواک در مشاوره با مقامات عالی امنیتی کشور، از یکسو بازداشت طولانی ‏‎ ‎‏ایشان را به صلاح ندانسته و از سوی دیگر حضور ایشان را در قم خلاف مصالح کشور ‏‎ ‎‏تشخیص داده لذا تصمیم به تبعید نامبرده می‌گیرند. لذا در ساعت شش بعد از ظهر روز ‏‎ ‎‏هشتم دیماه 43 از زندان آزاد شده و روز سیزدهم دیماه همان سال طی حکم مقامات ‏‎ ‎‏دادرسی ارتش از کشور اخراج و نزد پدرش به ترکیه تبعید گردید.‏

‏از آن پس بود که اداره امور مبارزه و انقلاب در دفتر امام در قم، بر دوش پرتوان ‏‎ ‎‏سید احمد جوان قرار گرفت که جداگانه به آن پرداخته‌ام.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 373