فصل ششم : نقش فراموش شده

دیدگاه متفاوت دو برادر

‏قبلاً در جایی دیگر نقل کرده‌ام که یک تفاوت اصولی میان این دو برادر وجود داشت. ‏‎ ‎‏حاج آقا مصطفی در عین حال که به شدت نسبت به رژیم پهلوی تنفر می‌ورزید و ‏‎ ‎‏قاطعانه با برنامه‌های اعلیحضرت، خصوصاً پس از اعلام انقلاب سفید؛ مخالفت می‌کرد ‏‎ ‎‏و مشوق ما در اروپا بود و یاران امام را در امر مبارزه یاری می‌رساند؛ ولی هوش و ‏‎ ‎‏حواس او بیشتر متوجه مرجعیت امام بود تا زعامت سیاسی ایشان. در مقاطعی اعتقاد ‏‎ ‎‏داشت که مرجعیت امام نباید تحت‌تاثیر برنامه‌های مبارزاتی ایشان قرار گیرد، زیرا ‏‎ ‎‏تنگ‌نظران و متحجرینی در بین حوزویان حضور دارند که اصولاً دخول در سیاست را ‏‎ ‎‏در شان روحانیون خاصه یک مرجع نمی‌دانند ـ شاید هم در خفا با دربار شاه زد و ‏‎ ‎‏بندی داشته‌اند ـ از این جهت تمامی تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا بر سر راه ‏‎ ‎‏مرجعیت عامه امام مانع‌تراشی کنند. ایشان می‌گفت اول باید مرجعیت علی‌الاطلاق امام ‏‎ ‎‏در دنیای شیعه تثبیت شود؛ آنگاه امام برنامه‌های سیاسی خود را علناً و قاطعانه پیش ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 373
‏ببرد. اما احمد آقا این چنین نمی‌اندیشید و این دو محور تلاش پدرش را جدا از هم ‏‎ ‎‏نمی‌دید. او بارها به خود من گفته بود که جایگاه امام دیگر خدشه‌بردار نیست و هیچ ‏‎ ‎‏یک از مراجع توان همگامی با ایشان را ندارند و اتفاقاً جایگاهی که امام در آن قرار ‏‎ ‎‏داشت و از آن مبنا برنامه‌های سیاسی خود را پیش می‌برد، سبب اقبال نه تنها ‏‎ ‎‏روشنفکران و مبارزان دانشگاهی مسلمان در داخل و خارج کشور به ایشان شده بود، ‏‎ ‎‏بلکه حتی سیاسیون و نیروهای لائیک اپوزیسیون هم حول محور ایشان در صفوف ‏‎ ‎‏مبارزه علیه استبداد دیده می‌شدند. کم نبودند نیروهای سیاسی غیر و حتی ضدمذهبی ‏‎ ‎‏که از اروپا به نجف می‌رفتند تا از نقطه‌نظرات امام آگاهی یابند.‏

‏ذکر این نکته را در این جا لازم می‌دانم که این دیدگاه حاج آقا مصطفی گرچه از ‏‎ ‎‏نظر امام پنهان نبود، اما هیچگاه تاثیری در برنامه‌های امام نداشت، نه ایشان می‌کوشید  ‏‎ ‎‏امام را در برنامه‌هایش تعدیل کند و نه امام تحت تاثیر عواملی جز اعتقاد و احساس ‏‎ ‎‏مسئولیت خود قرار می‌گرفت. اما سید احمد به گفته خود امام در کلیه امور سیاسی و ‏‎ ‎‏حوادث و جریانات مبارزه در کنار ایشان بود و در روایط با گروههای زیرزمینی و ‏‎ ‎‏سیاسیون داخل و خارج کشور و روحانیونی که مشی و برنامه‌های امام را در داخل به ‏‎ ‎‏اجرا می‌گذاردند ـ چه به صورت فردی و چه در چارچوب سازمانی و دستجات ‏‎ ‎‏متشکل ـ به عنوان یک مجری مخلص و امین و نیز مشاوری صدیق و هوشیار و ‏‎ ‎‏پرطاقت ایفای نقش می‌کرد. به این قسمت از مجاهدت‌های سید احمد در فصل «نقش ‏‎ ‎‏فراموش شده» به تفصیل اشاره کرده‌ام.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 374