فصل چهارم : نامه های دکتر چمران... اسناد و مدارک

نامه (8)

‏بسم‌الله‏‎[1]‎

‏برادرم سلام گرم مرا بپذیر. از میان رعد و برق و انفجارات و دریایی از خون و ‏‎ ‎‏طوفانی از اتهامات ناروا و تبلیغات زهرآگین دروغین این نامه را می‌نویسم تا کم و ‏‎ ‎‏بیش از اوضاع آشفته لبنان با خبر شوی...‏

‏بیش از 15 ماه است که لبنان در آتشی سوزان می‌سوزد. بیش از 30000 کشته و ‏‎ ‎‏صدهزار مجروح و میلیاردها دلار خسارت و تخریب کلی بیروت و قسمتی مهم از ‏‎ ‎‏لبنان و نتیجه این جنگ‌های داخلی هنوز مبهم است و به احتمال قوی به تقسیم لبنان و ‏‎ ‎‏سیطره اسرائیل بر جنوب لبنان خواهد انجامید.‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 333
‏این جنگ خانمانسوز دارای دلایل داخلی و همچنین دلائل خارجی است. دلایل ‏‎ ‎‏داخلی مهمتر از همه ظلم و ستم هیئت حاکمه مارونی و عدم عدالت اجتماعی و ‏‎ ‎‏اختلاف طبقاتی شدید، محرومیت اکثریت قریب به اتفاق مردم، امتیازات خاص سیاسی ‏‎ ‎‏اقتصادی نظامی ‌برای طایفه مارونی، سیستم برتری‌طلبی طایفی، عدم برابری مردم در ‏‎ ‎‏مقابل قانون، عدم امکانات و مجال مساوی برای اکثریت مردم در همه امور حتی ‏‎ ‎‏سربازی!‏

‏سیستم فئودالی حاکم بر قسمت اعظم لبنان، 450 هزار مارونی مسلط بر همه‌چیز و ‏‎ ‎‏حدود یک میلیون شیعه فقیر و محروم...‏

‏این دلایل داخلی باعث نارضایتی اکثریت مردم و تظاهرات همگانی محرومین بود ‏‎ ‎‏که از چند سال پیش برای کسب حقوق اولیه خود مبارزه می‌کردند ولی این مبارزات ‏‎ ‎‏در کادر اصول پارلمانی و توازن قوای داخلی لبنان بود و به هیچ‌وجه به خودی خود ‏‎ ‎‏باعث انفجار نمی‌شد ولی دلایل خارجی از این زمینه مساعد و نارضایتی توده‌ها استفاده ‏‎ ‎‏کرد و برای مصالح خاصی لبنان را به این روز تیره کشانید... مسائل خاورمیانه، پیچیده ‏‎ ‎‏و مشکل و فراوان است، مسئله اعراب و اسرائیل، حل مشکلات فلسطین، مسئله نفت، ‏‎ ‎‏قبول اسرائیل و فشار برای مصالحه با اسرائیل، عدم تمکین مقاومت فلسطین در مقابل ‏‎ ‎‏خواسته‌های آمریکا و اسرائیل... همه مسائلی است خارجی که لبنان در گرداب هولناک ‏‎ ‎‏این مسائل فروافتاده و هر روز بیشتر و بیشتر غرق می‌شود.‏

‏امریکا به رهبری دکتر کیسینجر یهودی نسب بعد از چند سال زحمت توانست ‏‎ ‎‏اتفاقیه سینا را به امضاء سادات برساند و بین مصر و اسرائیل مصالحه برقرار سازد. اما ‏‎ ‎‏سوریه موافقت نکرد و حاضر نشد به آن قیمت رخیص، اتفاقیه جولان را امضاء کند، ‏‎ ‎‏بنابراین تادیب سوریه از نظر آمریکا ضروری بود. مقاومت فلسطین و یا لااقل تادیب و ‏‎ ‎‏تضعیف رهبران آن نیز از نظر آمریکا و اسرائیل واجب بود... لذا توطئه‌ای بزرگ توسط ‏‎ ‎‏آمریکا و اسرائیل نقشه‌ریزی شد که دکتر کیسینجر رسماً به آن اعتراف دارد... تا در لبنان ‏‎ ‎‏ایجاد انفجار کرده مقاومت را وارد صحنه معرکه کند و احتمالاً از بین ببرد.... در ‏‎ ‎‏ماههای اول انفجار، مقاومت فلسطین ماهرانه خود را کنار کشید، و حتی وقتی کتائب ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 334
‏به منطقه فلسطینی تل زعتر حمله کردند، احزاب چپ با تحریک مقاومت از منطقه ‏‎ ‎‏شیاح که شیعه‌نشین و غیرمسلح و خارج معرکه بود به منطقه مسیحی عین‌الرمانه حمله کردند و لذا جنگ داخلی لبنانی فلسطینی از منطقه تل زعتر، به جنگ لبنانی، لبنانی در منطقه شیاح منتقل شد و شیعیان با قبول همه خسارات جانی و مالی جنگ برای محافظت از مقاومت فلسطین، جنگ را تحمل کردند و دم نزدند و شیاح به کلی ویران ‏‎ ‎‏شد و به صحنه مبارزه جنگندگان مبدل گردید. در این دوران مقاومت سعی می‌کرد که ‏‎ ‎‏در لبنان آرامش برقرار کند و از انفجار جلوگیری نماید، زیرا انفجار خواه و ناخواه پای ‏‎ ‎‏مقاومت را به صحنه می‌کشید و آن را به سلاخ‌خانه می‌برد... و خطر تصفیه سپتامبر ‏‎ ‎‏اردن را در اذهان زنده می‌کرد... ولی احزاب چپ و سازمان‌های فدایی «رفض» همیشه ‏‎ ‎‏برخلاف میل مقاومت به جنگ دامن می‌زدند و با انواع حیله و فریب هر روز آتشی ‏‎ ‎‏می‌افروختند و مسیحیان کتائبی نیز که بر حسب توطئه آمریکایی و اسرائیلی خواهان ‏‎ ‎‏انفجار و جنگ و بالاخره تقسیم بودند. در تمام این مدت نقش امام موسی صدر ایجاد ‏‎ ‎‏آرامش و قبول آتش‌بس و دفاع از مقاومت و جلوگیری از انفجار بود و اغلب اوقات به ‏‎ ‎‏تقاضای مقاومت برای جلوگیری از بحران وارد صحنه می‌شد تا خطر انفجار را تخفیف ‏‎ ‎‏دهد و یا مسئله را حل کند.‏

‏بر اثر اشتباهات فراوانی که صورت گرفت جنگ به صورت جنگ مذهبی و دینی ‏‎ ‎‏درآمد و مسلمان و مسیحی را ـ هر مسیحی را فقط بر اثر شناسنامه می‌کشت و مسیحی نیز هر مسلمانی را فقط به خاطر این ‌که مسلمان است ذبح می‌کرد ـ و این سبب شد که همه مسیحیان برای دفاع از حیات و موجودیت خود اطراف کتائب جمع آیند و بالاخره فلسفه‌های تند و افراطی مسیحی ضدمسلمان به وجود آید ـ در میان مسلمانان نیز احزاب چپ که فطرتاً مخالف دین و مذهب هستند و مذهب را ارتجاع می‌دانند کاسه گرم‌تر از آش شده به نام مذهب تبلیغات کرده و مردم را به نام مذهب و به خصوص به اسم شیعه تحریک می‌کردند و به جنگ وامی‌داشتند و این فقط برای سوءاستفاده از احساسات مذهبی مردم مسیحی و مسلمان بود که آتش‌افروزان از آن استفاده می‌کردند ـ و حتی بر اثر توصیه توطئه‌گران خارجی این نوع جنگ‌های روانی و مذهبی طراحی و ‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 335
‏تشویق می‌شد.‏

‏حدود 6 ماه پیش ـ قدرت کتائب فزونی گرفت و بعضی مناطق مسلمان‌نشین نظیر ‏‎ ‎‏«حی‌غوارنه» و «حی‌سبنای» را تصفیه کرد ـ با چند هزار جنگنده این مناطق را محاصره ‏‎ ‎‏نمود و پس از پیروزی جنگجویان منطقه را گشته و خانه‌های مهم را خراب کرده و بقیه ‏‎ ‎‏موجودین را از منطقه کوچ داده و در آن مناطق اثری از مسلمان باقی نگذاشت.‏

‏و در این وقت منطقه مسلمان‌نشین تل زعترکه تقریبا نیمی ‌شیعه و نیمی ‌فلسطینی ‏‎ ‎‏بودند مدت دو ماه در محاصره بود و حتی نان و دوا به آنها نمی‌رسید و فقر و گرسنگی ‏‎ ‎‏کارد را به استخوان رسانده بود. منطقه شیعه‌نشین بزرگ برج حمود و نبعه نیز در این ‏‎ ‎‏مدت همچنان تحت محاصره شدید بود و به آنان غذا و دوا و اسلحه نمی‌رسید. ‏‎ ‎‏مجروحین بسیار ساده می‌مردند و در نبعه و برج حمود حتی جراح و مریض‌خانه ‏‎ ‎‏وجود نداشت و هر روز ده‌ها نفر مجروح بر اثر خونریزی می‌مردند. حتی اکنون نیز تنها ‏‎ ‎‏وسیله جراحی مریض‌خانه موقت کوچکی است که امام موسی با کمک بعضی دکترهای ‏‎ ‎‏فرانسوی ایجاد کرده است و تا به حال چندین هزار عمل جراحی انجام گرفته و حیات ‏‎ ‎‏آنها را تامین کرده است.‏

‏مقاومت فلسطین برای دفاع از تل زعتر خواستار قطع محاصره تل زعتر شد و 24 ‏‎ ‎‏ساعت نیز اولتیماتوم داد که اگر کتائب حلقه محاصره را برای حمل نان و آرد باز نکند ‏‎ ‎‏وارد جنگ خواهد شد. البته کتائب این اولتیماتوم را نپذیرفت و لذا مقاومت وارد جنگ ‏‎ ‎‏شد و جنگندگان مقاومت روز اول وارد «حورش ثابت» شدند که نزدیک تل زعتر ‏‎ ‎‏است. چهار روز جنگ ادامه یافت و اسلحه سبک و سنگین به کار افتاد و خسارات ‏‎ ‎‏زیادی به طرفین وارد آمد ولی مقاومت نتوانست حلقه محاصره تل زعتر را بشکند و ‏‎ ‎‏لذا جنگ بدون نتیجه پایان یافت.‏

‏در مسلخ و کرنتینا ـ تا آن موقع مقاومت فلسطین هیبتی فراوان داشت و طرفین فکر ‏‎ ‎‏می‌کردند اگر مقاومت وارد معرکه شود در عرض یک روز قادر است که کتائب را به ‏‎ ‎‏زانو در آورد ـ ولی عدم پیروزی مقاومت در تل زعتر سبب شد که معنویات کتائب به ‏‎ ‎‏حد زیادی بالا رود و روحیه مسلمانان ضعیف گردد. بعد از این واقعه، هجوم شدید ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 336
‏کتائب به دو منطقه مسلمان مسلخ و کرنتینا شروع شد. مقاومت و احزاب چپ اعلام ‏‎ ‎‏کردند که محال است این دو منطقه سقوط کند ولی متاسفانه بعد از دو روز جنگ ‏‎ ‎‏سخت سقوط کرد و قتل‌عام مسلمان‌ها شروع شد و مسیحیان با خشونت و وحشی‌گری بیش از حد هرکه را یافتند کشتند و خانه‌ها را آتش زدند و با تراکتور خانه‌های مخروبه را با خاک یکسان کردند و بر اجساد کشتگان رقصیدند و شامپانی نوشیدند و این ‏‎ ‎‏پیروزی بزرگ را جشن گرفتند. روحیه مسلمانان به حدی ضعیف شده بود که حدی بر ‏‎ ‎‏آن نبود. امیدشان به مقاومت هم قطع شده بود. نخست‌وزیر مسلمانان رشید کرامی ‌نیز ‏‎ ‎‏استعفا داد و گفت قادر به هیچ عملی نیست و نمی‌خواهد با دست بسته مسوولیت این ‏‎ ‎‏کشتارها و شکست‌ها را تحمل کند. آخرین امید مسلمان‌ها یعنی وجود رشید کرامی‌ در ‏‎ ‎‏هیئت حاکمه نیز از بین رفت.‏

‏* * *‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 2صفحه 337

  • . تاریخ تقریبی نامه: تابستان سال 1355.