خطبه کتاب

5‏الحمدلله‏‎[1]‎‎[2]‎‏ الباسط ببهائه علی سکّان الملک والملکوت، والساطع بسنائه ‏‎ ‎‏علی قطّان الجبروت واللاهوت. تجلّی من غیب الهویة بجماله الأجمل ولا ‏‎ ‎

کتابشرح دعای سحر (ترجمه فارسی)صفحه 1
‏حجاب له إلّا جلاله، واختفی فی ظهوره الأظهر ولا ظهور لشیء إلّا جماله. ظهر بذاته من ‏‎ ‎‏عین الجمع فی مجلی صفاته وبصفاته من الکنزیة المخفیة فی ملابس آیاته وعنده مفاتح ‏‎ ‎‏غیب الأرواح و شهود الأشباح. فسبحان من إله صعد الی السماء العلیا وهبط الی الارض ‏‎ ‎‏السفلی. وهو الذی فی السماء إله وفی الارض إله‏‎[3]‎‏ ولو دلیتم الی الارض السفلی لهبطتم علی ‏‎ ‎‏الله.‏

‏والصلاة والسلام علی مفتاح الوجود والرابط بین الشاهد والمشهود، باب الابواب الغیب ‏‎ ‎‏الهویة، المتردّی برداء العماویة، الحافظ للحضرات الخمس الإلهیة، الذی تدّلی وافتقر واستقام ‏‎ ‎‏بأمره کما أمر، مفتاح الدائرة ومختمها ومؤخّر السلسلة ومقدّمها، محمد، صلی الله علیه وآله ‏‎ ‎‏المصطفین من الله، الذین بهم فتح الله وبمعرفتهم عرف الله، الاسباب المتصلة بین سماء الالهیة ‏‎ ‎‏واراضی الخلقیة، الظاهر فیهم الولایة والباطن فیهم النبوة‏‎[4]‎‏ والرسالة، الهادین بالهدایة التکوینیة ‏‎ ‎‏سرّا والتشریعیة جهرا، الآیات التامّات والأنوار الباهرات.‏

‏واللعن علی اعدائهم، مظاهر الشیطان و البهائم علی هیکل الانسان سیّما اصل الشجرة ‏‎ ‎‏الخبیثة، الی یوم یحشرون علی صور تحسن عندها القردة؛ جزاء بما کانوا یعملون.‏


کتابشرح دعای سحر (ترجمه فارسی)صفحه 2
‏اما بعد، این فقیر درگاه پروردگار عظیم که افتخار انتساب به رسول کریم را دارد، سید ‏‎ ‎‏روح‌الله بن سید مصطفی خمینی هندی، عفی عنهما، می‌گوید: دعاهایی که از خزائن وحی و ‏‎ ‎‏شریعت و حاملان علم و حکمت به ما رسیده از بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند بر بندگان و ‏‎ ‎‏از جمله رحمت واسعه ‌او بر شهرها و دیارها است؛ زیرا این دعاها پیوند معنوی میان خالق ‏‎ ‎‏و مخلوق، رشته میان عاشق و معشوق، وسیله ورود به دژ محکم خداوند، و عامل تمسک ‏‎ ‎‏به عروة‌الوثقی و حبل‌المتین‌اند. اما روشن است که رسیدن به این غرض نهایی و مقصد والا ‏‎ ‎‏جز به قدر توان آدمی در توجه به معنای ادعیه و قدرت او در فهم اسرار و حقیقت آن‌ها ‏‎ ‎‏ممکن نیست. ‏

‏در این میان، من دعای مشهور مباهله را ـ که از ائمه اطهار، علیهم السلام، به منظور ‏‎ ‎‏توسل به حضرت نورالانوار در سحرگاهان به ما رسیده ـ از دعاهایی یافتم که قدرش بسی ‏‎ ‎‏جلیل‌ و منزلتش بسی رفیع‌ است، زیرا مشتمل بر صفات حسنای الهی و امثال علیای ربوبی ‏‎ ‎‏است و اسم اعظم و تجلی اتمّ اقدم پروردگار در آن آمده است؛ لذا خواستم آن را از بعض ‏‎ ‎‏جهات، با توانی اندک و دانشی ناچیز، به مقدار استعداد خویش شرح دهم؛ اما حرباء ‏‎ ‎‏(آفتاب‌پرست) را به توصیف خورشید و خفاش را به نگریستن به نور آن چه کار؟ با این ‏‎ ‎‏حال، به قول آن شاعر استناد کرده و به راستی می‌گویم:‏

جائت سلیمان یوم العیــد قبرة                    أتت بفخذ جراد کان فی فیها

ترنمت بفصیح القول واعتـذرت                    ان الهدایا علی مقدار مهدیها[5]

‏اینک، سخن خویش را با طلب توفیق از پروردگار مهربان و استمداد از ارواح مطهر و ‏‎ ‎‏انفاس پاکیزه انبیای عظام و اولیای کرام، علیهم السلام، آغاز می‌کنم.‏

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎

‎ ‎


کتابشرح دعای سحر (ترجمه فارسی)صفحه 3

‎ ‎

کتابشرح دعای سحر (ترجمه فارسی)صفحه 4

  • . خطبه ابتدای کتاب مطابق رسم قدیم آغازی است مبتنی بر براعت استهلال. بدین معنا که در خطبه یا مقدمه کتاب  کلماتی آورده می شود که معرف محتوای متن و موضوع آن هستند. خطبه این کتاب نیز در بردارنده کلماتی عرفانی  چون حضرات خمس، بهاء، غیب هویت، شاهد و مشهود و ... است که نمایانگر محتوای عرفانی کتاب است. از  آن جا که این مقدمه ها آهنگین و مسجع هستند و ارائه ترجمه ای زیبا از آن ها به راستی ممکن نیست و از سویی، در  اکثر آثار دینی خطبه ها به عربی نوشته می شوند، اصل خطبه را به عربی حفظ کردیم. محتوای این خطبه شامل حمد  و ثنای پروردگار، ذکر پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت طاهرینش، علیهم السلام، و نفرین بر دشمنان ایشان است که  ترجمه ساده آن چنین است: سپاس و ستایش خدای راست که نورش را بر ساکنان ملک و ملکوت گسترانیده و  پرتو فروغش را بر مقیمان جبروت و لاهوت تابانیده است. او که به جمیل ترین جمال خویش از غیب هویت تجلی  فرموده بدان سان که جز جلالش حجابی ندارد و در ظاهرترین ظهورش نهان گشته در حالی که جز جمالش هیچ  چیز ظاهر نیست. به ذات خود، از [مقام] عین جمع در مجلای صفات ظهور فرموده و به صفات خود از [مقام] کنز  مخفی در کسوت آیاتش ظهور کرده و کلیدهای غیب ارواح و شهود اشباح همه در نزد اوست. پس، منزه است خدا  از این که به آسمان علیا صعود یا به زمین سفلی هبوط کرده باشد و اوست که هم در آسمان و هم در زمین خداست  و [طبق روایت رسول اکرم(ص)] اگر با ریسمان به زمین های فرودین پایین روید، باز بر خداوند فرو خواهید آمد.   و درود و سلام بر مفتاح وجود و رابط میان شاهد و مشهود و باب الابواب غیب هویت. آن که ردای عما بر تن  کرده و حافظ حضرات خمس الهی است. او که [به حق] در آویخت و فقیر و نیازمند [او] شد و در امتثال امر او  چنانکه مأمور بود پایداری ورزید. کسی که آغاز و انجام دایرة وجود و اولین و آخرین حلقه زنجیره هستی است:  پیامبر ما، حضرت محمد، که درود خدا بر او و خاندان برگزیده اش باد! آنان که خداوند باب خلقت را به سبب  ایشان باز کرده و از راه شناخت آنان خدا شناخته می شود. آنان که سبب های اتصال آسمان الوهیت و زمین های  مخلوقیت به هم اند. ولایت در ایشان به ظهور و فعلیت رسیده و نبوت و رسالت [به سبب تاخر زمانی شان از پیامبر]  در آنان بالقوه و نهفته مانده است. آنان که خلق را به هدایت های تکوینی و تشریعی در نهان و آشکار هدایت  می کنند و نشانه های تام و تمام خدا و انوار درخشان اویند.   و نفرین بر دشمنان ایشان که مظاهر شیطان و چهارپایانی به شکل انسانند، به ویژه بر اصل درخت خبیثه، تا آن  روز که به صورت هایی محشور شوند که میمون ها از آنان زیباتر باشند. این جزای کارهایی است که انجام داده اند.
  • . زخرف / 84.
  • . شیخ ما، عارف کامل جناب شاه آبادی، مُدّظلّه، فرمود: سالکی که با قدم معرفت به سوی خداوند سیر می کند، وقتی  سفر سوم خود را به پایان برد و به هویت جمعیه اش در جمیع مراتب موجودات سیر کرد، با چشم بصیرت تمام  مصالح بندگان را می بیند. [یعنی مصالح آنان] را در امور [مربوط] به مبدأ و معاد و همه آنچه که آنان را به خداوند  متعال نزدیک می کند می بیند و نیز می داند که راه [رسیدن] به خداوند برای هرکس [راهی است] مخصوص به خود  او. سالک در این مقام می تواند تشریع کند و این مقام برای مولای ما، قطب الموحدین امیرالمؤمنین و ائمه معصوم  بعد از ایشان، علیهم السلام، حاصل شده است؛ ولی چون رسول الله، صلی الله علیه و آله، از نظر زمانی بر آن  حضرات، علیهم السلام، تقدم داشت، لذا شریعت را آن حضرت(ص) ظاهر فرمود و به سبب تام و تمام بودن شریعت  ایشان نیز مجال تشریع برای کس دیگر باقی نماند. لذا، اولیای بعد [از او] بالضروره تابع وی، صلوات الله علیه و آله،  شدند. اما اگر فرض می کردیم که حضرت علی، علیه السلام، بر حضرت رسول، صلوات الله علیه و آله، تقدم زمانی  داشت، یقیناً آن حضرت شریعت را ظاهر می کرد و شأن رسالت و نبوت را عهده دار می شد. آن گاه، بر پیامبر،  صلوات الله علیه و آله، فرض بود که از ایشان تبعیت فرماید؛ ولی حکمت بالغه خداوندی بر این قرار گرفت که  شریعت به دست حضرت رسول، صلوات الله علیه و آله، ظاهر شود.
  • . روزعید، مرغی کوچک نزد سلیمان آمد در حالی که ران ملخی در دهانش بود. پس عذر خواست و با بیانی گویا  گفت: ارزش هدیه مناسب حال و به قدر  توان آورنده آن است.