در مهاجرت امام به کویت، به همراهشان در بصره به مسجدی که متعلق به برادران اهل سنت بود وارد شدیم. آن بزرگوار در انجا تجدید وضو کرده و پرسیدند: چقدر به اذان ظهر باقی است؟ عرض کردیم: حدود نیم ساعت. فرمودند: یا در این جا تامل می کنیم و مثل سایرین به امام جماعت مسجد اقتداء می کنیم و یا این که باید حرکت کنیم و در جای دیگر نماز بخوانیم.
در حین این گفتگو آقای فردوسی پور که مشغول وضو بودند شروع به صحبت با امام کردند در حالی که شیر آب باز بود؛ آقا فرمودند: شیر آب را ببندید.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 15