فصل سوم : خاطرات آیت الله محمد رضا رحمت

ضبط نوارها و مخابره به ایران

‏درس های خلل الصلوﺓ را به طور کامل ضبط کردم، یعنی تا آخر درس هایی که امام ‏‎ ‎‏فرمود به این وسیله ضبط شد. روال کار این گونه بود که بعد از سخنرانی که ساعت ده ‏‎ ‎‏شروع می شد من ابتدا نوار را به منزل برده و بازنگری می کردم و قبل از اذان ظهر به ‏‎ ‎‏منزل امام می بردم تا نوار را گوش دهند. گاهی می فرمود مثلا فلان کلمه این طور است ‏‎ ‎‏که آن را روی یک تکه کاغذ می نوشت که فلان کلمه حذف شود یا فلان جمله حذف ‏‎ ‎‏شود دوباره ساعت سه و نیم بعد از ظهر می رفتم و نوار را می گرفتم و آن را‏‎ ‎‏اصلاح می کردم و در اختیار برادران می گذاشتم که به ایران مخابره کنند. نوارها را به ‏‎ ‎‏این شکل جمع آوری و سعی می کردم که کلکسیون نوارها را حفظ کنم. حالا چه ‏‎ ‎‏اتهاماتی به من می زدند، بماند. چون می دانستم اگر انسان خواسته باشد در این مسیر، کار مثبتی بکند بالاخره همه جور مسایل هست، همه جور اتهامات خواهد بود، ولی من اعتنا نمی کردم. نوارهایی را که تکثیر می کردم گاهی در اختیار زوار قرار می دادم، گاهی هم مغز نوار را به صورت فرض کنید یک بسته شکلات می پیچیدم و زوار با خود به ایران می آوردند ‏‏به این شکل سعی می کردم نوارهای ‏‏امام را به طور مستقیم و غیرمستقیم به ایران برسانم.‏

‏نوارهای اصلی را هم خودم نگه می داشتم. در این نوارها اگر جمله ای حذف شده ‏‎ ‎‏است، دستور خود امام است و الا کس دیگری دخل و تصرفی به هیچ عنوان در ‏‎ ‎‏فرمایشات امام نداشته است.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 35