فصل سوم : خاطرات آیت الله محمد رضا رحمت

منزلت هر کس به اندازه علم او

‏امام برای شخصیت علمی افراد بسیار اهمیت قایل بود و حتی به اندازه شخصیت علمی ‏‎ ‎‏افراد به آن ها احترام می گذاشت. ایشان شب ها نیم ساعت در بیرونی تشریف می آورد و می نشست. فضلا و طلاب هم می آمدند. بعضی که سلام می کردند امام فقط جواب سلام را می داد، برای بعضی ها نیم خیز می شد و برای بعضی هم تمام قامت بلند می شد. این روش امام بر اساس شخصیت علمی و تقوایی افراد بود، مثلا آقای شیخ حسین حلی که از علمای با فضل و بزرگوار نجف بود و دارای شخصیت علمی بود ‏‎ ‎‏منتها موقعیت مرجعیتی برای او ایجاد نشده بود. وقتی امام فهمید که وی وضع ‏‎ ‎‏زندگی اش خوب نیست، دستور داد که به او رسیدگی شود. کمک هایی را که امام به ‏‎ ‎‏فضلا، طلاب و افراد نیازمند داشت بر همین معیار بود. آقای میرزا باقر زنجانی که از ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 36
‏فضلا و مدرسین والامقام بود، وقتی مریض شد و تب وی قطع نمی شد و دکتر گفته ‏‎ ‎‏بود که هوای کوفه برای او مناسب تر از هوای نجف است، امام دستور داد که در کوفه ‏‎ ‎‏منزلی را کرایه کنند و آمیرزا باقر را به آنجا ببرند. یکی از شب ها من به اتفاق حاج آقا مصطفی ‏‎ ‎‏برای دیدن وی به کوفه رفته بودیم که خود آمیرزا باقر می فرمود: من باور نمی کردم که هوا تا‏‎ ‎‏این اندازه م‏‏و‏‏ثر باشد. چون همان روز اول که مقداری کنار شط کوفه توقف کردم و برگشتم ‏‎ ‎‏دیدم یک دهم تب من کم شده، فردا همین طور و بتدریج قطع شد، یعنی آن قدر هوای کوفه ‏‎ ‎‏م‏‏و‏‏ثر بود. شاهد عرض من این بود که امام بسیار به فضلا و علما اهمیت می داد و آنچه در ‏‎ ‎‏اختیار امام بود سعی می کرد که در ارتباط با فضلا و علما رعایت کند. زمانی امام دستور داده ‏‎ ‎‏بود که شهریه طلاب را در قم افزایش دهند بعضی از آقایان به امام پیغام دادند که آقا شما که ‏‎ ‎‏شهریه طلاب را اضافه می کنید ما نمی توانیم اضافه کنیم، چون نمی رسد. امام هم در جواب ‏‎ ‎‏گفته بود: شما هم اگر اطراف را جمع کنید می رسد. خود امام چون اطرافی نداشت، هر چه که بود عادلانه تقسیم می کرد.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 37