فصل سوم : خاطرات آیت الله محمد رضا رحمت

سید صالح حسینی

‏سید صالح حسینی داماد مرحوم شیخ حسین تهرانی است که مرحوم تهرانی نیز داماد ‏‎ ‎‏آقا بزرگ تهرانی صاحب کتاب ارزشمند ‏‏الذریعه‏‎[1]‎‏ بود؛ سید صالح جزو شاگردان مرحوم ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 39
‏سید محمد روحانی بود و ارتباط آقای روحانی با سفارت ایران تنگاتنگ بود. این ‏‎ ‎‏مطلب مبرهنی بود. از طرف دیگر پسر مرحوم آقا بزرگ تهرانی، دایی خانم سید صالح، ‏‎ ‎‏یکی از کمونیست ها بود. سید صالح، شیخ طالقانی و برادر سید صالح به نام سید صدر ‏‎ ‎‏تعدادی از طلبه ها را فریب داده بودند و در کلاس های منزوی شرکت می کردند. منزوی ‏‎ ‎‏هم با تدریس مبانی کمونیستی مرتب زیر بنا و ریشه ایمانی افراد را متلاشی می کرد.‏

‏طلبه ای تازه از ایران آمده بود که به این جلسات کشیده شد. او چند جلسه رفته و ‏‎ ‎‏مطالب و گفته های منزوی را نوشته بود. بعد از چند جلسه با من در میان گذاشت که ‏‎ ‎‏جریان این گونه است. خلاصه مساله به حاج آقا مصطفی‏‎[2]‎‏ گفته شد و وی نیز اقدام به ‏‎ ‎‏بیرون کردن منزوی از نجف کرد. وی چون کمونیست بود به راحتی با اطلاعات و ‏‎ ‎‏امنیت عراق ارتباط برقرار کرد و علیه طرفداران امام گزارش های دروغ می داد. ‏‎ ‎‏مخصوصا علیه بنده و آقایان سید حمید روحانی، فردوسی پور، محتشمی پور، حسن ‏‎ ‎‏کروبی و رفقای دیگر. جریان دستگیری من توسط وی طراحی شده بود. من خود مکرر ‏‎ ‎‏سید صالح را در شارع الرسول نجف، یعنی خیابان قبله حرم امیرالمومنین علیه السلام به ‏‎ ‎‏همراه حکیم که شکنجه گر ما در سازمان اطلاعات و امنیت بغداد بود، دیده بودم که در ‏‎ ‎‏کنار خیابان ایستاده و مشغول صحبت با یکدیگر بودند. هر وقت سر و کله سید صالح ‏‎ ‎‏در نجف پیدا می شد ما می فهمیدیم که یکی از ما دستگیر خواهد شد. آقایان شیخ ‏‎ ‎‏محمد طاووسی و شیخ ابراهیم کازرونی بعد از این قضایا دستگیر شدند و همین طرح ‏‎ ‎‏ترور حاج آقا مصطفی را به چند نفر آموزش داده بودند که شیخ ابراهیم کازرونی پرده ‏‎ ‎‏از توطئه آنان برداشت و علیرغم تمرینات زیاد، خداوند در آن موقعیت نخواست ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 40
‏وموفق به این کار نشدند.‏

‏من احتمال می دهم کسانی هم که گفتند: این سید صالح در آخرین لحظات حاج آقا‏‎ ‎‏مصطفی را به شهادت رسانده شاید اشتباهشان در همین نکته بود که این ها از قبل ‏‎ ‎‏طرح توطئه به شهادت رساندن او را داشتند و حاج آقا مصطفی پس از مسافرتی که به ‏‎ ‎‏سوریه و لبنان داشت چند مرتبه بعد از آن مسافرت خون استفراغ کرد و بعد به شهادت ‏‎ ‎‏رسید. من یقین دارم که او مسموم شده است و احتمال زیاد دارد که این دو مساله خلط ‏‎ ‎‏شده باشد. ولی به نظر من یکی از جنایت کاران تاریخ سید صالح است البته من این ‏‎ ‎‏احتمال را بعید نمی دانم که سید صالح و دوستان کمونیست او در خارج از عراق مقدمه ‏‎ ‎‏این جنایت را فراهم آورده باشند، و مسوولین باید به نوشته های وی دقت کنند، چون ‏‎ ‎‏نوشته های او مسموم و موجب انحراف تاریخ است.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 41

  • . آقا بزرگ تهرانی در 11 ربیع الاول سال 1293 متولد و در سال 1329 تألیف کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه را  آغاز کرد این موسوعه بزرگ در 26 مجلد محتوی معرفی حدود 54 هزار کتاب نایاب یا دیریاب از آثار  شیعه می باشد و انجام این عمل شاق از یک فرد سالخورده با فقدان وسائل و ابزار کار از تأییدات خاص← →  ربانی است. (واعظ خیابانی؛ صص 408 ـ 406)
  • . آیت الله سید مصطفی خمینی در 21 آذر 1309 در شهر مقدس قم متولد شد و بعد از اتمام دروس ابتدایی در  حوزه علمیه قم به فراگیری علوم اسلامی از محضر استادانی چون؛ آیات عظام صدوقی و محمدجواد اصفهانی  بهره برد. در پی آن سطوح عالیه را نزد مرحوم آیت الله بروجردی، امام خمینی(س) و علامه طباطبایی آموخت.  در سن 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید و به مدت 10 سال در حوزه نجف اشرف تدریس کرد. در سال  1343 شمسی در پی تبعید امام خمینی به ترکیه دستگیر و زندانی شد، سپس به ترکیه و عراق تبعید شد و  سرانجام در سال 1356 شمسی به طرز مرموزی به شهادت رسید. (راعی گلوجه؛ ص 8)