فصل سوم : خاطرات آیت الله محمد رضا رحمت

ممانعت امام از تبلیغ مرجعیت خود

‏بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حکیم، امام بر اساس این که نمی‌خواست درباره مرجعیت ‏‎ ‎‏وی تبلیغ شود اجازه عکس‌برداری نمی‌داد. از طرفی عده‌ای از آقایان اصرار می‌کردند ‏‎ ‎‏که آقا در خارج از عراق مردم مقلد شما هستند و عکس شما را می‌خواهند. پس از ‏‎ ‎‏اصرار فراوان امام اجازه داد که عکسی گرفته شود. عکاسی آوردند که از امام عکس ‏‎ ‎‏بگیرد و آن را به لبنان فرستادند تا عکس رنگی چاپ شود. آیت الله دکتر محمد صادقی ‏‎ ‎‏یکی دو قطعه از این عکس‌ها را خدمت امام برده بود. وقتی امام عکس‌ها را دیده بود ‏‎ ‎‏گفته بود که بقیه عکس‌ها کجاست؟ آن‌ها را بیاورید. این عکس‌ها را به مدت شش ماه ‏‎ ‎‏نگه داشت و به کسی نشان نداد. حتی فرموده بود هر تعداد از این عکس‌ها را به افراد ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 42
‏داده‌اید آن‌ها را هم جمع کنید و بیاورید. شیخ نصرالله خلخالی چندین نوبت خدمت ‏‎ ‎‏امام رفت و گفت: آقا این عکس‌ها را از مال شخصی خودم چاپ کرده‌ام، این‌ها مال ‏‎ ‎‏خودم است. اما امام با همان بزرگواری که داشت می‌فرمود: حالا باشد تا بعد. پس از ‏‎ ‎‏شش ماه به شرط این که عکس‌ها در نجف پخش نشود و اگر کسانی در خارج برای ‏‎ ‎‏گرفتن عکس اصرار داشتند به آن‌ها داده شود، عکس‌ها از توقیف خارج شد. این قدر ‏‎ ‎‏امام در مسایل مرجعیت دقیق بود و با جرات می‌توان گفت که از جهت علمی از اکثر ‏‎ ‎‏قریب به اتفاق آقایان مطرح جلو بود و اعلمیت وی برای کسانی که در صحنه‌های ‏‎ ‎‏علمی وارد بودند که هیچ جای شک و تردید نبود. بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حکیم ‏‎ ‎‏تعدادی از طلبه‌ها نزد بزرگان می‌رفتند و درباره مرجعیت س‏‏و‏‏ال می‌کردند. از جمله ‏‎ ‎‏کسانی که مورد اعتماد طلاب بود آقای شیخ مجتبی لنکرانی از مدرسین به نام نجف ‏‎ ‎‏بود و راجع به مرجعیت از او س‏‏و‏‏ال کرده بودند. آقای شیخ مجتبی لنکرانی گفته بود: من ‏‎ ‎‏با آیت‌الله خوئی و آیت‌الله میلانی هم مباحثه بودم، آیت‌الله میلانی‏‎[1]‎‏از هر دو نفر ما بهتر ‏‎ ‎‏می‌فهمید و آیت‌الله خویی حاضر جواب بود. آقای شیخ مجتبی لنکرانی تا همان اواخر ‏‎ ‎‏عمر شریفش تنها سطح تدریس می‌کرد. بعد گفته بودند نسبت به امام چه می‌گویید؟ ‏‎ ‎‏آقای شیخ مجتبی لنکرانی گفته بود: اگر حاج آقا روح‌الله با ابزار علمی وارد میدان شود ‏‎ ‎‏هیچ کس نمی‌تواند در مقابل او ایستادگی کند. این نظر خبرگان حوزه بود. جواب‌های ‏‎ ‎‏عمیقی که امام از نظر علمی بیان می‌فرمود به تعبیر آقای شیخ مجتبی لنکرانی هیچ کس نمی‌توانست از جهت علمی در مقابل امام استقامت کند. درعین حال امام حاضر نبود مساله مرجعیت خودش را مطرح کند. آقای شیخ عبدالعلی قرهی مقداری ‏‎ ‎
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 43
‏توضیح‌المسایل‏‏امام را به پاکستان فرستاده بود ولی این رساله‌ها نرسیده بود. این خبر ‏‎ ‎‏وقتی به امام رسیده بود شدیدا به آقای قرهی اعتراض کرده بود. آقای قرهی می‌گفت: ‏‎ ‎‏من با خودم قرار گذاشته بودم پس از این که رساله‌ها را فرستادم به آقا بگویم، اگر آقا‏‎ ‎‏قبول کرد که هیچ وگرنه خودم هزینه آن‌ها را بپردازم. امام در مساله مرجعیت بسیار ‏‎ ‎‏حساس و دقیق بود.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 44

  • . آیت الله میلانی از مراجع تقلید بزرگ و آیات عظام بودند. وی در شب هفتم محرم 1313 قمری در خاندان  بزرگ علمی در نجف اشرف متولد شد. وی در دوران کودکی پدر خود را از دست داد. ولی از همان ابتدا  شوقی وافر به تحصیل علوم دینی داشت. وی به زودی مراحل تحصیل را پشت سر گذاشت و زمانی که عازم  زیارت حضرت امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس شد بنابر تقاضای بسیاری از بزرگان به تدریس  علوم دینی پرداخت و بانی بسیاری از کارهای عام المنفعه می باشد که مدرسه حقانی در قم از آن نمونه  می باشد. وی در آستانه مبارزات انقلابی مردم علیه پهلوی نقش مهمی را ایفا کرد. (شریف رازی؛ صص  105ـ 98)