فصل سوم : خاطرات آیت الله محمد رضا رحمت

خواب آیت الله سید مصطفی خمینی

‏در آخرین مرتبه دستگیری من آیت الله سید مصطفی ظاهرا خواب دیده بود که من از ‏‎ ‎‏زندان آزاد شده ام و در عالم خواب دست مرا گرفته نزد امام برده و جوراب های مرا‏‎ ‎‏در آورده و پاهایم را نشان امام داده بود. این خواب را هم برای امام نقل کرده بود. من ‏‎ ‎‏بعد از آزادی وقتی خدمت امام رفتم، دیدم امام س‏‏و‏‏الاتی رامطرح می کند و از روش ‏‎ ‎‏شکنجه می پرسد. من هم شکنجه هایی را که دیدم، نقل کردم. امام پس از شنیدن دعا‏‎ ‎‏فرمود. البته من از خواب آیت الله سید مصطفی اطلاع نداشتم چون قبل از این که با وی ‏‎ ‎‏ملآقات کنم خدمت امام رسیده بودم، بعد متوجه شدم که س‏‏و‏‏الات امام به خاطر همان ‏‎ ‎‏خواب بوده است.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 60