فصل چهارم : خاطرات آیت الله سید محمد سجادی

همراه با استغفار دائم

‏یادم می آید که حضرت امام همیشه در پایان جلسه درس آهسته ذکر استغفرالله ربی ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 90
‏و اتوب الیه را بر زبان می آوردند و این برای سالکین الی الله و طلاب حقیقت و برای ‏‎ ‎‏همه، یک درس بود؛ چون همین توجه به کثرت و انصراف از وحدت، گرچه ‏‎ ‎‏به حساب وظیفه و جزئی هم باشد، آینه دل را کدر می کند و آن وقت است که استغفار ‏‎ ‎‏کانّه برای انسان قرب می آورد و آدم به یاد حدیث شریف نبوی می افتد که حضرت ‏‎ ‎‏پیامبر اکرم(ص) می فرمودند: ‏لیغان علی قلبی لاستغفرالله فی کل یوم سبعین مره‎[1]‎‏ یعنی من ‏‎ ‎‏گاهی برایم کدروت پیدا می شود و هر روز هفتاد مرتبه استغفار می کنم و خود حضرت ‏‎ ‎‏امام خمینی رحمة الله علیه در تفسیر همین حدیث فرمودند که: به لحاظ همین ‏‎ ‎‏نشست و برخاست ها با غیر اولیاء خدا و مردمی که محجوب هستند، کدورت حاصل ‏‎ ‎‏آمده، آینه دل حضرت کدر می شد و حضرت استغفار می فرموده است. همین طور در ‏‎ ‎‏صلوات بر حضرت موسی بن جعفر(ع) که: حلیف السجدۀ الطویلة و ملازمة الاستغفار ‏‎ ‎‏یعنی حضرت موسی بن جعفر(ع) سجده های طولانی داشتند و ملازم استغفار بودند و ‏‎ ‎‏این از حالات م‏‏و‏‏منین است که دائما ملازم با استغفارند، گرچه همیشه در حال انجام ‏‎ ‎‏وظیفه هستند و کار ناشایسته هم انجام نمی دهند، اما استغفار می کنند. حضرت امام ‏‎ ‎‏خمینی رحمةالله علیه هم همیشه در آخر جلسه درس استغفار می کردند و بعد ‏‎ ‎‏برمی خاستند و به حرم مطهر مشرف می شدند.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 91

  • . مستدرک الوسائل؛ ج5، ص 320، «کتاب الصلاﺓ»، «ابواب الذکر»، باب 22، حدیث 2.