فصل چهارم : خاطرات آیت الله سید محمد سجادی

سیره عملی حضرت امام ، سیره انبیاء

‏آن روزها، جو حاکم بر حوزه علمیه نجف مثل سایر حوزه ها عدم دخالت روحانیت در ‏‎ ‎‏سیاست و جدایی دین از سیاست بود. در یک چنین جوی و با چنین طرز فکرهایی چه ‏‎ ‎‏باید کرد؟ حضرت امام در ضمن سخنرانی ها، گاهی خطاب به آن ها می فرمودند بروید ‏‎ ‎‏سیره انبیا را مطالعه کنید و ببینید آن ها چطور عمل می کردند، سیره پیغمبر اکرم(ص) و ‏‎ ‎‏حضرت امیرالمومنین (ع) چگونه بود!؟ و اینگونه بود که حضرت امام در ضمن ‏‎ ‎‏مبارزاتشان با رژیم شاه، عملا، در سیره عملی خویش نسبت به تفکر علما و ‏‎ ‎‏طلاب جوانی که در حوزه ها بودند، مبارزه فرهنگی هم داشتند.‏

‏آن قسمتی که بیشترین تاثیر را در نفوس می‏‏ ‏‏کرد و علما و طلبه‏‏ ‏‏ها را جذب معظم له ‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏نمود، سیره عملی ایشان بود. مثلا حضرت امام در برخورد با همه این‏‏ ‏‏ها، ‏‎ ‎‏حلم عجیبی داشتند و علی‏‏ ‏‏رغم آن همه صحبت‏‏ ‏‏ها، تهمت‏‏ ‏‏ها و فحاشی‏‏ ‏‏ها و ‏‎ ‎‏برخوردهای زشتی که بود، حضرت امام حتی ذره‏‏ ‏‏ای عکس‏‏ ‏‏العمل نشان نمی‏‏ ‏‏دادند. اصلا‏‎ ‎‏دیده نشد که یک وقت حرفی بزنند یا گله‏‏ ‏‏ای بکنند و یا شکایتی داشته باشند و یا حتی ‏‎ ‎‏کسی بیاید و غیبتی بکند و چیزی بگوید و امام گوش بدهند. در طول این مدت ‏‎ ‎‏طولانی هیچ موردی از ایشان، در این باره دیده نشد و عکس‏‏ ‏‏العملی مشاهده نگردید. ‏‎ ‎‏حلمی داشتند عجیب، مثل حلم انبیا.‏

‏دیگر از اقدامات ارزنده حضرت امام اصلاح شهریه و حقوقی بود که به طلاب ‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏پرداختند. آن روزها در حوزه نجف اشرف رسم بر این بود که ملاحظاتی را‏‎ ‎‏در نظر می‏‏ ‏‏گرفتند و تبعیضاتی بین طلاب قائل می‏‏ ‏‏شدند. مثلا بین کسانی که در درسشان ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 93
‏حاضر می‏‏ ‏‏شدند و کسانی که حاضر نمی‏‏ ‏‏شدند، یا بین عرب و عجم و بین طلبه‏‏ ‏‏های ‏‎ ‎‏ایرانی و افغانی و بالاخره بین کسانی که خط‏‏ ‏‏مشی موافق را داشتند و... خلاصه ‏‎ ‎‏ملاحظاتی از این قبیل در نظر گرفته می‏‏ ‏‏شد. ولی حضرت امام(س) وقتی وارد صحنه ‏‎ ‎‏مرجعیت نجف شدند، این تبعیض را از بین برده و فرمودند که هر کس که شرایط ‏‎ ‎‏طلبه بودن را دارد و مشغول تحصیل علوم دینی است، استحقاق لازمه را دارد و سایر ‏‎ ‎‏مسایل نباید مورد ملاحظه قرار بگیرد و دستور دادند که شهریه طلاب را بالسویه ‏‎ ‎‏پرداخت کنند. و فرمودند فرقی بین عرب و عجم و ایرانی و غیر ایرانی و کسی که در ‏‎ ‎‏درس من حاضر می‏‏ ‏‏شود یا نمی‏‏ ‏‏شود، نیست. اگر طلبه است باید به او شهریه داد و این ‏‎ ‎‏کار را شروع کردند. نه این‏‏ ‏‏که فقط صحبت کنند، بلکه عملا این کار را انجام دادند و ‏‎ ‎‏این عمل در روحیه طلاب خیلی اثر مثبت داشت و موجب شد که هم ایمانشان به ‏‎ ‎‏مرجعیت بیشتر و محکم‏‏ ‏‏تر شود و هم جذب امام و روحیات امام و مشی امام شوند. و ‏‎ ‎‏در این مورد حتی ده، بیست نفری که دور و بر امام بودند، با بقیه از نظر شهریه فرقی ‏‎ ‎‏نداشتند و حتی نسبت به مرحوم شهید حاج آقا مصطفی خمینی، ‏‏رحمة الله‏‏ علیه که از ‏‎ ‎‏علمای بزرگ اسلام بود هم مثل یک طلبه زندگانی می‏‏ ‏‏کردند.‏

‏علاوه بر سیره عملی امام در توزیع عادلانه شهریه و حقوق طلبه‏‏ ‏‏ها، در برخوردهای ‏‎ ‎‏اخلاقی و انسانی هم بین کسانی که به درسشان می‏‏ ‏‏آمدند یا نمی‏‏ ‏‏آمدند، فرقی ‏‎ ‎‏نمی‏‏ ‏‏گذاشتند. مثلا اگر یکی از آن ها مریض می‏‏ ‏‏شد، از او عیادت می‏‏ ‏‏کردند، دلجویی ‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏کردند و حتی نسبت به کسانی که با امام بد بودند، اگر حادثه‏‏ ‏‏ای یا بیماری عارض ‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏شد، حضرت امام کسی را می‏‏ ‏‏فرستادند تا از آن ها دلجویی کنند. در مواقعی که ‏‎ ‎‏بعثی‏‏ ‏‏ها فشار می آوردند و طلبه‏‏ ‏‏ها را بیرون می‏‏ ‏‏کردند، امام هم مرتب شهریه را زیاد ‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏کرد، بقیه آقایان هم مجبور می‏‏ ‏‏شدند که زیاد کنند ولی طلبه‏‏ ‏‏ها می‏‏ ‏‏دانستند که آن ها که زیاد می‏‏ ‏‏کنند، به خاطر امام است که زیاد کرده و لذا شهریه آقایان را می‏‏ ‏‏گرفتند ولی می‏‏ ‏‏گفتند: درود بر خمینی!‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 94