فصل پنجم : خاطرات حجت ‌الاسلام و المسلمین اسماعیل فردوسی پور

مستشکل درس امام

‏حاج آقا مصطفی وقتی که در درس امام اشکال می کردند آن حضرت ساکت شده و ‏‎ ‎‏تمام بیانات ایشان را تا آخر استماع می فرمودند سپس با کمال دقت پاسخ می دادند. ‏‎ ‎‏بسیاری از اوقات، ایشان قانع نمی شدند و بحث ادامه پیدا می کرد. حتی اتفاق می افتاد که دو یا سه بار اشکال تکرار می شد و امام با شکیبایی تمام پاسخ می فرمودند. در مقام بحث طرفین کمال متانت و اخلاق را داشتند و هیچ وقت از حالت عادی خارج ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 116
‏نمی شدند. البته چون امام به وسیله بلندگو صحبت می کردند و حاج آقا مصطفی بدون ‏‎ ‎‏بلندگو می خواستند صدایشان را همه بشنوند، مجبور بودند که بلند حرف بزنند. چنان که ‏‎ ‎‏یک روز، ایشان با صدای بلند اشکال کردند و امام به شوخی فرمودند: چه خبره؟ برای ‏‎ ‎‏هر مطلبی که آدم این قدر داد نمی زند، فریاد نمی زند.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 117