امام به قشر جوان ـ و به اصطلاح آقایان نجف، قشر جوان کم علم و کم تجربه ـ دل بسته بودند. این بود که بیشتر بزرگان نجف با خشم و ناراحتی میگفتند که خمینی افکار بزرگان و علما را نتوانست به خود جلب کند و با یک مشت بچه میخواهد انقلاب نماید. حتی پدران این طلاب جوان در محافل و مجالس به ان حضرت دشنام و ناسزا میگفتند! مخصوصا وقتی که آن بزرگوار بحث ولایت فقیه را شروع کردند خیلیها با تمسخر میگفتند که: خمینی چه کار میخواهد بکند، آیا با یک مشت بچه میتوان دنیا را گرفت؟! با امریکا جنگید؟! صهیونیسم را از بین برد؟! آیا با یک مشت بچه میشود شاه را از ایران بیرون کرد و حکومت اسلامی برقرار نمود؟!
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 177