حوزه علمیه نجف چند ویژگی داشت. درسهای حوزه همیشه یک ربع، بیست دقیقه تا سه ربع دیرتر از وقت مقرر تشکیل میشد. درسها دارای مطالب تکراری بود، شهریه طلاب کم بود و به همه طلاب ـ مثلا افغانیها ـ هم نمیدادند، از درسها هم امتحان گرفته نمیشد.
امام که وارد نجف شدند، ابتدا یک دید و بازدیدی با علما و مراجع داشتند و طی آن احترام افراد را متناسب با شان آنان به شدت رعایت میکردند. ورود ایشان چند حُسن داشت.
ایشان تمام ویژگیهای نجف را تحتالشعاع قرار داد. نظم و انضباط، کیفیت دروس و نحوه تدریس آنها، امور اخلاقی و مذهبی، مشکلات مادی طلاب، را متحول کرد.
وقتی تدریس امام آغاز شده بود، ایشان دوـ سه روز درس را با تاخیر ـ به علت
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 199
دیر رسیدن طلاب ـ شروع کرده بودند، پس از آن گفته بودند که آقایان اگر درس میخواهند بایستی منضبط باشند، باید سر وقت بیایند. ما اگر پنج دقیقه دیر میرسیدیم امام بالای منبر رفته بود و ما خجالت میکشیدیم وارد شویم زیرا ایشان اعتراض میکرد که چرا بینظمی است و دیر آمدی؟ البته آن چنان هم دیر نشده بود و تازه امام بسماللهالرحمنالرحیم را گفته بود. ایشان بیانضباطی را تا این حد هم تحمل نمیکرد و نمیپسندید. در نتیجه درسها سر ساعت برگزار شد، تعطیلیهای بیخودی لغو شد و کارها روی نظم و انضباط قرار گرفت. سبک تدریس دروس عوض شد، بخشهای زاید و تکراری حذف گردید و اساتید ـ از جمله مرحوم آقای صدر ـ مجبور شدند سبکهای جدیدی را بیابند و کار کنند. امام در طی یکی از جلسات، هنگام اشکال یکی از نجفیها، فرموده بودند که من تا کی این حرفها را از کله شما در بیاورم؟
در امور اخلاقی، امام اصرار داشتند بسیاری از حرفها و سخنرانیها در درس اخلاق گفته شود. در نجف، مراجع شهریههای محدودی ـ از نیم تا دو دینار ـ میدادند. امام شهریههای طلاب را بالا برد و هنگامی که شروع به پرداخت شهریه کرد از 2 دینار شروع و به 4، 15،10،6 و20 دینار هم رسید و هر دینار آن موقع برابر 20 تومان بود. با این اقدام، وضع مالی طلبهها بهتر شد و علمای دیگر نیز مجبور شدند که شهریههایشان را بالا ببرند.
از میزان وجوهات که به دست امام میرسید ما خبر نداشتیم. این وجوهات دست آقا شیخ نصرالله خلخالی بود، ولی امام به همه طلاب ـ بدون در نظر گرفتن ملیتشان ـ یکسان شهریه میداد و میزان آن بستگی به نمره امتحان داشت، در صورتی که همان گونه که عرض کردم در نجف امتحان گرفتن از دروس رسم نبود، ولی بعدها با این عمل امام رایج شد.
شاگردان امام در نجف گروهی قمی بودند و گروهی هم قبلا در نجف بودند. من و مرحوم شیخ غلامرضا سلطانی ـ که در هواپیمای شهید محلاتی در اول اسفند سال 1364 با حمله صدامیان شهید شد ـ آقای محتشمی، حاج محسن زندیه ـ که در شط کوفه غرق شد ـ آقا شیخ عبدالعلی قرهی، آقایان قدیری، خاتمی و رضوانی بودند.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 200
کمکم طلاب دیگر نجف هم جذب درس امام شدند. ایشان درس بیع و مکاسب را آغاز کرده بود که من هم درسم را آغاز کردم. ما میخواستیم درسها را ضبط کنیم ولی پولی نداشتیم تا ضبط صوتی بخریم و ایشان هم برای این امور پولی پرداخت نمیکردند، اگرچه شاگردان ایشان حدود 50 نفر بودند.
امام سعی داشت که تدریس و کارشان با مراجع دیگر برخوردی نداشته باشد اما گاهی بحثهایی که میکردند آن قلت از جاهای مختلف شنیده میشد.
در بهمن 1348، ایشان درس ولایت فقیه را شروع کردند و گفتند که ضبط صوتی تهیه شود. ما مطالب را ضبط میکردیم و از شب تا صبح مطالب را پیاده میکردیم و صبح آن را ـ پس از رویت امام ـ تکثیر میکردیم که دوازده جزوه شد و بعدها تغییر و تحولی پیدا کرد.
درس ولایت فقیه ـ بخشی از مکاسب است ـ که شروع شد در ادامه بحث مکاسب ایشان بود و در نجف سر و صدایی راه افتاد. این درس دو قسمت داشت و امام در مقدمه بحثهای علمی و سپس بحثهای اجرایی آن را مطرح میکردند. اولش درس طلبگی بود. امام روایات را میخواندند و بعد متناسب با موضوع مثالهایی را مطرح میکردند و مضرات عدم حضور ولآیت فقیه را عنوان میکردند. بعضی افراد برای درک مطالب درس مشکل داشتند و ما مطالب درس را چاپ و پخش میکردیم و محدوده پخش هم فقط حوزه نجف نبود، بلکه عراق و خارج از آن ـ از جمله تهران ـ را نیز در بر میگرفت.
خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 201