فصل نهم : خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین محمد رضا ناصری

امام خمینی در نجف

‏حوزه علمیه نجف چند ویژگی داشت. درس‌های حوزه همیشه یک ربع، بیست دقیقه تا‏‎ ‎‏سه ربع دیرتر از وقت مقرر تشکیل می‌شد. درس‌ها دارای مطالب تکراری بود، شهریه ‏‎ ‎‏طلاب کم بود و به همه طلاب ـ مثلا افغانی‌ها ـ هم نمی‌دادند، از درس‌ها هم امتحان ‏‎ ‎‏گرفته نمی‌شد.‏

‏امام که وارد نجف شدند، ابتدا یک دید و بازدیدی با علما و مراجع داشتند و طی ‏‎ ‎‏آن احترام افراد را متناسب با شان آنان به شدت رعایت می‏‏‌‏‏کردند. ورود ایشان چند ‏‎ ‎‏حُسن داشت.‏

‏ایشان تمام ویژگی‏‏‌‏‏های نجف را تحت‏‏‌‏‏الشعاع قرار داد. نظم و انضباط، کیفیت دروس ‏‎ ‎‏و نحوه تدریس آن‌ها، امور اخلاقی و مذهبی، مشکلات مادی طلاب، را متحول کرد.‏

‏وقتی تدریس امام آغاز شده بود، ایشان دوـ سه روز درس را با تاخیر ـ به علت ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 199
‏دیر رسیدن طلاب ـ شروع کرده بودند، پس از آن گفته بودند که آقایان اگر درس ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏خواهند بایستی منضبط باشند، باید سر وقت بیایند. ما اگر پنج دقیقه دیر می‏‏‌‏‏رسیدیم ‏‎ ‎‏امام بالای منبر رفته بود و ما خجالت می‏‏‌‏‏کشیدیم وارد شویم زیرا ایشان اعتراض می‏‏‌‏‏کرد ‏‎ ‎‏که چرا بی‏‏‌‏‏نظمی است و دیر آمدی؟ البته آن چنان هم دیر نشده بود و تازه امام ‏‎ ‎‏بسم‏‏‌‏‏الله‏‏‌‏‏الرحمن‏‏‌‏‏الرحیم را گفته بود. ایشان بی‏‏‌‏‏انضباطی را تا این حد هم تحمل نمی‏‏‌‏‏کرد و ‏‎ ‎‏نمی‏‏‌‏‏پسندید. در نتیجه درس‏‏‌‏‏ها سر ساعت برگزار شد، تعطیلی‏‏‌‏‏های بی‏‏‌‏‏خودی لغو شد و ‏‎ ‎‏کارها روی نظم و انضباط قرار گرفت. سبک تدریس دروس عوض شد، بخش‏‏‌‏‏های ‏‎ ‎‏زاید و تکراری حذف گردید و اساتید ـ از جمله مرحوم آقای صدر ـ مجبور شدند ‏‎ ‎‏سبک‏‏‌‏‏های جدیدی را بیابند و کار کنند. امام در طی یکی از جلسات، هنگام اشکال یکی ‏‎ ‎‏از نجفی‏‏‌‏‏ها، فرموده بودند که من تا کی این حرف‏‏‌‏‏ها را از کله شما در بیاورم؟‏

‏در امور اخلاقی، امام اصرار داشتند بسیاری از حرف‏‏‌‏‏ها و سخنرانی‏‏‌‏‏ها در درس ‏‎ ‎‏اخلاق گفته شود. در نجف، مراجع شهریه‏‏‌‏‏های محدودی ـ از نیم تا دو دینار ـ می‏‏‌‏‏دادند. ‏‎ ‎‏امام شهریه‏‏‌‏‏های طلاب را بالا برد و هنگامی که شروع به پرداخت شهریه کرد از 2 دینار ‏‎ ‎‏شروع و به 4، 15،10،6 و20 دینار هم رسید و هر دینار آن موقع برابر 20 تومان بود. با‏‎ ‎‏این اقدام، وضع مالی طلبه‏‏‌‏‏ها بهتر شد و علمای دیگر نیز مجبور شدند که شهریه‏‏‌‏‏هایشان ‏‎ ‎‏را بالا ببرند.‏

‏از میزان وجوهات که به دست امام می‏‏‌‏‏رسید ما خبر نداشتیم. این وجوهات دست ‏‎ ‎‏آقا شیخ نصرالله خلخالی بود، ولی امام به همه طلاب ـ بدون در نظر گرفتن ملیت‏‏‌‏‏شان ـ ‏‎ ‎‏یکسان شهریه می‏‏‌‏‏داد و میزان آن بستگی به نمره امتحان داشت، در صورتی که ‏‎ ‎‏همان گونه که عرض کردم در نجف امتحان گرفتن از دروس رسم نبود، ولی بعدها با‏‎ ‎‏این عمل امام رایج شد.‏

‏شاگردان امام در نجف گروهی قمی بودند و گروهی هم قبلا در نجف بودند. من و ‏‎ ‎‏مرحوم شیخ غلامرضا سلطانی ـ که در هواپیمای شهید محلاتی در اول اسفند سال ‏‎ ‎‏1364 با حمله صدامیان شهید شد ـ آقای محتشمی، حاج محسن زندیه ـ که در شط ‏‎ ‎‏کوفه غرق شد ـ آقا شیخ عبدالعلی قرهی، آقایان قدیری، خاتمی و رضوانی بودند. ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 200
‏کم‏‏‌‏‏کم طلاب دیگر نجف هم جذب درس امام شدند. ایشان درس بیع و مکاسب را‏‎ ‎‏آغاز کرده بود که من هم درسم را آغاز کردم. ما می‏‏‌‏‏خواستیم درس‏‏‌‏‏ها را ضبط کنیم ولی ‏‎ ‎‏پولی نداشتیم تا ضبط صوتی بخریم و ایشان هم برای این امور پولی پرداخت ‏‎ ‎‏نمی‏‏‌‏‏کردند، اگرچه شاگردان ایشان حدود 50 نفر بودند.‏

‏امام سعی داشت که تدریس و کارشان با مراجع دیگر برخوردی نداشته باشد اما‏‎ ‎‏گاهی بحث‏‏‌‏‏هایی که می‏‏‌‏‏کردند آن ‏‏‌‏‏قلت از جاهای مختلف شنیده می‏‏‌‏‏شد.‏

‏در بهمن 1348، ایشان درس ولایت فقیه را شروع کردند و گفتند که ضبط صوتی ‏‎ ‎‏تهیه شود. ما مطالب را ضبط می‏‏‌‏‏کردیم و از شب تا صبح مطالب را پیاده می‏‏‌‏‏کردیم و ‏‎ ‎‏صبح آن را ـ پس از رویت امام ـ تکثیر می‏‏‌‏‏کردیم که دوازده جزوه شد و بعدها‏‎ ‎‏تغییر و تحولی پیدا کرد.‏

‏درس ولایت فقیه ـ بخشی از مکاسب است ـ که شروع شد در ادامه بحث مکاسب ‏‎ ‎‏ایشان بود و در نجف سر و صدایی راه افتاد. این درس دو قسمت داشت و امام در ‏‎ ‎‏مقدمه بحث‏‏‌‏‏های علمی و سپس بحث‏‏‌‏‏های اجرایی آن را مطرح می‏‏‌‏‏کردند. اولش درس ‏‎ ‎‏طلبگی بود. امام روایات را می‏‏‌‏‏خواندند و بعد متناسب با موضوع مثال‏‏‌‏‏هایی را مطرح ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏کردند و مضرات عدم حضور ولآیت فقیه را عنوان می‏‏‌‏‏کردند. بعضی افراد برای درک ‏‎ ‎‏مطالب درس مشکل داشتند و ما مطالب درس را چاپ و پخش می‏‏‌‏‏کردیم و محدوده ‏‎ ‎‏پخش هم فقط حوزه نجف نبود، بلکه عراق و خارج از آن ـ از جمله تهران ـ را نیز ‏‎ ‎‏در بر می‏‏‌‏‏گرفت.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 201