فصل نهم : خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین محمد رضا ناصری

دفتر امام در نجف و فعالیت های سیاسی

‏در دفتر امام در نجف یکی ـ دو نفر بیشتر حضور نداشتند. یک مدتی آقای قرهی و ‏‎ ‎‏سپس آقای رضوانی فعالیت داشتند که ایشان کارهای داخلی دفتر ـ مثل پاسخ به ‏‎ ‎‏سوالات و پرداخت وجوهات ـ را انجام می‌داد.‏

‏دوستان ما در نجف دو گروه بودند: بعضی نظرشان این بود که ما کارهایی را که ‏‎ ‎‏برای انقلاب مفید و موثر می‏‏‌‏‏دانیم انجام می‏‏‌‏‏دهیم و گاهی اوقات ضرورتی ندارد که امام ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 201
‏در جریان باشد، به طور مثال در مورد اطلاعات و اخبار و مقالاتی که در رادیو، با کمک ‏‎ ‎‏حجت‏‏‌‏‏الاسلام سید محمد دعایی خوانده می‏‏‌‏‏شد. ما به امام مطلبی عرض نمی‏‏‌‏‏کردیم و ‏‎ ‎‏لزومی هم نداشت. ایشان از کلیات جریان مطلع بودند.‏

‏گروه دوم دفتر معتقد بودند که امام سمبل مبارزه است و ما باید مبارزه را از دید ‏‎ ‎‏ایشان انجام بدهیم و هر کاری را که می‏‏‌‏‏کنیم بایستی با جزئیاتش به اطلاع ایشان رسیده باشد. گاهی اختلاف بین دو دیدگاه و پیروانش پیش می‏‏‌‏‏آمد که جدا از اختلافاتی بودکه در میان گروه‏‏‌‏‏های مختلف نجف بود و اگر یادتان باشد حضرت امام طی یک سخنرانی نیز به جناح‏‏‌‏‏های مختلف نجف ـ و نه خطاب به ما ـ فرمودند که سر چی با هم دعوا دارید؟ در میان دوستان ما در دفتر امام دو دیدگاه نسبت به مبارزان ضد حکومت ‏‎ ‎‏پهلوی ـ از جمله کمونیست‏‏‌‏‏ها ـ وجود داشت. گروهی می‏‏‌‏‏گفتند می‏‏‌‏‏شود از نیروهای ‏‎ ‎‏ضد شاه استفاده کرد و کمونیست‏‏‌‏‏ها نیز همین اعتقاد را داشتند که تا رسیدن به مقصد ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏شود همکاری کرد و بعد جدا شد، دسته دیگر چنین اعتقادی نداشتند.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 202