فصل نهم : خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین محمد رضا ناصری

نحوه ارتباط با ایران

‏در برقراری رابطه با ایران در چند محور فعالیت داشتیم: دریافت وجوهات، ارسال ‏‎ ‎‏نوارها، ارسال اعلامیه.‏

‏در قسمت اول، مساله وجوهات، حاج شیخ نصرالله خلخالی ـ که نمایندگی بیشتر ‏‎ ‎‏آقایان مراجع را داشت ـ نماینده حضرت امام هم بود. در نجف یک صرافی بود که با‏‎ ‎‏صرافی‏‏‌‏‏های تهران همکاری داشت. مقداری از وجوهات از طریق ایشان رد و بدل ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏شد. مقداری دیگر را زوار می‏‏‌‏‏آوردند و با اسم رمز تحویل می‏‏‌‏‏دادند و ما هم پس از ‏‎ ‎‏تحویل با رمز قبض‏‏‌‏‏های دریافتی را می‏‏‌‏‏فرستادیم. تعدادی از این موارد را من در جریان ‏‎ ‎‏بودم. البته گاهی اوقات آقای خلخالی می‏‏‌‏‏گفت فلان مقدار پول آمده و من می‏‏‌‏‏رفتم ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏گرفتم و به حضرت امام تحویل می‏‏‌‏‏دادم. مساله انتقال نوارها به این صورت بود که ‏‎ ‎‏ما به رابط‏‏‌‏‏های خود در تهران خبر می‏‏‌‏‏دادیم که مثلا آخر شب به خانه فلان کس، فلان ‏‎ ‎‏پیرزن، که نسبت به امور سیاسی حساس نیست بیاید و رابط ‏‏ما می‏‏‌‏‏آمد و پس از برقراری ‏‎ ‎

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 202
‏ارتباط او ضبط می‏‏‌‏‏کرد و پس از آن تکثیر و پخش دیگر به عهده دوستان ما در تهران ‏‎ ‎‏بود. گاهی اوقات نوارها را نیز جاسازی می‏‏‌‏‏کردیم. مثلا من چراغ‏‏‌‏‏های والور خریدم و ‏‎ ‎‏نوار حکومت اسلامی را دور گردنه داخل آن پیچاندم و بعد درش را بستم و فرستادم.‏

‏در مورد ارسال اعلامیه‏‏‌‏‏های حضرت امام به نوعی دیگر عمل می‏‏‌‏‏شد. گاهی اوقات ‏‎ ‎‏آنان را جاسازی می‏‏‌‏‏کردیم و می‏‏‌‏‏دادیم مسافران به ایران ـ تهران ـ می‏‏‌‏‏آوردند. به طور ‏‎ ‎‏مثال به او کتابی می‏‏‌‏‏دادیم و لابه‏‏‌‏‏لای صفحات ان اعلامیه را می‏‏‌‏‏چسباندیم و مثلا لای ‏‎ ‎‏صد کتاب دو برگ اعلامیه را می‏‏‌‏‏چسباندیم و می‏‏‌‏‏فرستادیم و بدین صورت اعلامیه‏‏‌‏‏ها با‏‎ ‎‏احتمال خطر کمتری به تهران می‏‏‌‏‏رسید.‏

خاطرات سال های نجـفج. 2صفحه 203