مصاحبه با آیة الله شمس
نقش زمان و مکان در ساختار احکام
- با تشکر از جناب عالی، لطفاً بفرمایید مراد از تأثیر زمان و مکان در اجتهاد و در احکام چیست؟
استاد: زمان و مکان برای موجودات عالم ماده، جنبۀ «ظرفیّت» دارند؛ موجودات عالم ماده، زمانی و مکانی هستند نمی توانند فاقد زمان و مکان باشند. پس زمان و مکان برای موجودات عالم ماده به مثابۀ ظرف است. ما نیز که مکلَّف به احکام تکلیفی هستیم – همه زمانی و مکانی هستیم، زیرا خود از موجودات عالم ماده ایم.
حال باید دید که این زمان و مکانی که نسبت به ما ظرفیّت دارند، نسبت این دو با احکام، با متعلّقات احکام و با موضوعات احکام، چگونه است؟ باید این نکته را بررسی کرد که علاوه بر آنکه برای خودمان ظرف است آیا نسبت به احکام، متعلقات احکام و موضوعات احکام، نیز همواره ظرفیت دارد یا نه. ممکن است ظرف باشد و ممکن است که صرفاً دخالت داشته باشد در ا حکام، نه به عنوان ظرف. خوب وقتی که ظرف باشد معنایش چیست؟ مثلاً، نماز بر مکلّف واجب است. معنای اینکه زمان ظرف نماز است» آن است که چون مکلّف «زمانی» است، پس نماز در زمان واقع می شود . فرض کنید اگر امکان داشت که نماز را در خارج از زمان به جا آورد، دیگر زمان دخالت نداشت. مکان هم چنین است.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 161
زمان و مکان نسبت به احکام شرعیه، متعلقات احکام و موضوعات آنها، دو گونه هستند. گاهی جنبه ظرفیت دارند و گاهی علاوه بر ظرف بودن، در احکام و متعلقات آن هم دخالت دارند. مثالی را دقت کنید. واجب است نماز ظهر، نماز مغرب و عشا را باید در وقتش بخوانید نماز صبح را از طلوع فجر بخوانید. این زمانهای خاص، علاوه بر آنکه ظرف هستند، دخالت در وجوب هم دارند. یعنی نماز اگر در این ظرف واقع بشود مصلحت وجوبی دارد و اگر قبل از ظهر باشد مصلحت ندارد. این زمان دخالت در مصلحت عمل من دارد؛ نماز صبح من اگر بعداز طلوع فجر واقع بشود این مصلحت دارد؛ واجب است بر من؛ اما قبل از طلوع فجر، بر من واجب نیست و مصلحت وجوبی ندارد. اینجا علاوه بر اینکه ظرف هست، دخالت در خود وجوب هم دارد، زیرا ملاک عمل دخالت دارد، چون احکام – طبق مذهب عدلیۀ - که معتزله و شیعه هستند - روی افعال می رود. گاهی زمان در ملاک عمل دخالت دارد؛ به طوری که انجام عمل در آن زمان، ملاک دارد؛ قبل و بعد از آن ندارد. زوال ظهر در ملاک نماز دخالت دارد. قبل از این ندارد؛ ملاک وجوبی که مصلحت مُلزمه باشد در ظهر است و وجوب بر روی نماز در ظهر آمده است. این راجع به اصل حکم است که قید در وجوب دخالت دارد؛ به طوری که با بودن آن، وجوب هست و بدون آن، وجوب هم نیست.
گاهی زمان قید «وجوب» است و گاهی قید «واجب» که واجب معلق می شود. حج در روز عرفه واجب است. این زمانِ «روز عرفه» قید واجب (حج) است نه قید وجوب. گاهی نیز زمان، در «ملاک» دخالت ندارد؛ بدون آن، عمل دارای ملاک است؛ ولی در تحصیل ملاک دخیل است؛ مثل «روز عرفه» که قید واجب است. قید واجب در تحصیل ملاک و قید وجوب در اصل ملاک دخیل است، ...
- آیا مراد از تأثیر زمان و مکان، همین زمان و مکانی است که شارع عند
الجعل لحاظ کرده است یا نه...؟
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 162
استاد: گاهی سخن از موضوعات و متعلقات احکام است که در یک زمان دارای حکمی و در زمان دیگر دارای حکمی دیگر است و از آن به «مقتضیات زمان» تعبیر شده است. همین مسأله خون را مثال می زنیم، در یک زمان جایز نیست خرید و فروش آن در یک زمان جایز است. زمان واقعاً در تغییر حکم دخالت دارد. آن وقت جایز نبود، چون در آن زمان بود؛ حالا که جایز است چون در این زمان است.
آیا این زمان موجب جواز یا عدم جواز است یا آنکه فقط ظرف است و سبب جواز یا عدم آن، چیز دیگر است؟ خون در زمانی که نمی توانستند از آن بهره برداریهای مشروع کنند، منفعت محلّلة شرعی نداشت. آن زمان وسائل بهره برداری مشروع از آن نبود. نبود وسایل و کسانی که بتوانند بهره برداری کنند، باعث عدم مالیّت و عدم مالیت باعث عدم جواز بیع شده بود. چنین وضعی مقارن با آن زمان بود؛ زمان ظرفیت دارد، و دخالت ندارد. اما در این زمان، امکان بهره برداری مشروع از آن، باعث به وجود آمدن منفعت محلّله شد و از نظر شرعی مالیّت دارد؛ این تغییر احکامی الهی نیست؛ زیرا حکم جواز از ابتدا رفته روی چیزی که منفعت محلّله داشته باشد.
مسائل مستحدثه هم همین طور است. در واقع، مصادیقند که مستحدثه اند، نه عناوین کلیه هر موضوعی که تا روز قیامت پیدا شود باید تحت یکی از عناوینی که شارع گفته داخل شود؛ و الّا دین ناقص است؛ در حالی که «خاتم النبییین» یعنی کسی است که قانونی را آورده که تا دامنۀ قیامت بتوان به وسیلۀ آن نیازهای مردم را رفع کرد. البته باید دید که هر موضوع جدیدی – مثلاً بیمه - تحت چه عنوانی قرار می گیرد.
عده ای بین «تقارن زمان» و «شرطیّت زمان» اشتباه کرده اند؛ در حالی که نباید بین تقارنات زمانی با دخالت داشتن زمان اشتباه شود و در نتیجه گفته شود که احکام شرعی تغییر کرده است. خیر، احکام اولی و ثانوی تغییر پذیر نیست، بلکه مصادیق
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 163
تغییر پذیرند. احکام کلیة الهیه به نحو قضیۀ حقیقیۀ تا قیامت ادامه دارند؛ مصادق فرق می کند باید دنبال مصادیق و تشخیص مصادیق رفت و فهمید که موضوعات مستحدثه مصداق برای کدام عنوان هستند.
- اگر چه ملاک حکم تغییر کرده باشد... .
استاد: ما قادر به تشخیص ملاک نیستیم و نمی توانیم آن را احراز کنیم. مثلاً نمی توان فهیمد که ملاک حرمت خمر، صرفاً «اسکار» است. بله، ما از طریق ادلۀ احکام می توانیم «انّاً» کشف کنیم که این ملاک دارد، اما ملاکش به طور قطع چیست خبر نداریم. اگر در ادله هم دیدیم یک جایی معلّل است و صحبت از ملاکات می کنند، آن را حکمت می گویند و آن را می گویند جزء العله است. لذا فرق ما با سنی ها همین است. ما قائل به قیاس نیستیم، آنها هستند. ما می گوییم احراز ملاکات بر ایمان مشکل است و نمی توانیم احراز ملاک بکنیم. بعضی از آقایان ادعا می کردند که هفتصد روایت راجع به حرمت قیاس وجود دارد. همین هست که ملاکات را نمی توانیم احراز کنیم. راهی برای پیدا کردن علت غایی تامۀ ملاک، نداریم.
آقایان باید خیلی مواظب باشند. بعضی از اشخاص می خواهند مردم را از راه «فلسفۀ احکام» با احکام آشنا کنند؛ راه آشنا کردن مردم به احکام این است که آنها را به خدای حکیم و آگاه به مصالح بشر معتقد کنید.
هر کس بخواهد از طریق ملاک حکمی را به جای دیگر تسرّی بدهد، بر خدا افترا زده است. کیست که می تواند یقین پیدا کند که ملاک تام این است؟
بنا بر این، باید جایگاه زمان و مکان را شناخت که آیا جزو مقارنات هستند، جزو موضوع هستند و یا ... امام (ره) همین موضوعات را می خواستند بفرمایند.
قصدشان همین است مسلماً. اینکه مجتهد باید زمان و مکان را نگاه کند، معنایش این است . ایشان خودشان می گفتند که اگر کسی برود - در زمان طاغوت در رادیو حرف بزند حرام است؛ اما حالا واجب است. الان اگر کسی در رادیوی سعودی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 164
صحبت بکند حرام است ولی اینجا جایز است. چرا چنین است؟ زیرا شرایط مکان و زمان فرق می کند. آنجا ترویج اسلام آمریکایی و ترویج وهابیت است. چون مصداق ترویج وهابیّت است تحت عنوان حرام قرار می گیرد. اما اینجا مصداق ترویج اسلام است.
کلیاتی را که اسلام آورده است، قابل تغییر نیست، چه احکام اولیه و چه ثانویه باشد، خوردن میته در وقت اضطرار حلال است. آیا این حکم تغییر می کند؟
- نماز مسافر دو رکعت است
استاد: حالا آنکه اضطراری نیست فرض کنید) آن حکم اولی است، آدم میته نمی خورد درست شد؟ در حال فراموشی تصرف در مال غصبی کرد غاصب نبوده و این حرام نیست. تا روز قیامت هم همین طور است. کسی در مکان غصبی نسیاناً نماز خواند غیر غاصب، این جایز است؟ نماز درست است و تغییر پذیر نیست.
پس مصادیق تغییرمی کند. یک کس است که افتاده در جایی که غذا ندارد میته هم هست باید بخورد، همان آدم اگر از آنجا بیرون آمد به دهی، شهری رسید، همین آدم، که یک آدم بیشتر نیست، جایز نیست آنجا اینکار را بکند.
باید میان عناوین ثانویه و اولیه فرق گذاشت و اینها را واقعاً باید تحلیل کرد. اینها همه کارشناسی می خواهد.
آیا احکام اسلامی کارشناسی نمی خواهد؟ با وجود روایات جعلی بین روایات ائمه علیهم السلام ، اسلام شناسی یک کار خیلی مشکلی است. امام (ره) که قیام کردند ایشان اسلام شناسی شان با بقیه فرق داشت (بعضی از مجتهدین) که اسم نمی برم معتقد بود که اگر بنا باشد قطره ای خون از بینی کسی بریزد، من قیام یا اقدامی نمی کنم. این یک نوع اسلام شناسی است در حالی که امام می گفت باید قیام کرد، و لو بلغ ما بلغ...
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 165
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» ـ جلد 14نقش زمان و مکان در اجتهاد (مجموعه مصاحبه ها)صفحه 166