کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر

تأثیر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر ادبیات داستانی

تأثیر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی بر ادبیات داستانی

□ غلامرضا مرادی

خلاصه ی مقاله

در این نوشتار پس از اشاره به تاریخچه ی داستان نویسی در غرب و ایران، رویکرد داستان نویسان محضر انقلاب به موضوع جنگ تحمیلی و تأثیر این پدیده ی شوم در آثار داستانی آنان مورد بررسی قرار گرفته است.

نگرش های منفی و مثبت به پدیده ی جنگ در آثار داستان نویسان موضوع دیگری است که این نوشتار سعی دارد با ذکر نمونه هایی به آن بپردازد. 

داستان واژه هایی که به خاطره نگاری دوران جنگ و اسارت رزمندگان می پردازد به عنوان نوع دیگری از داستان نویسی و به عنوان سفره ی گسترده ای جهت پردازش داستانهای عظیم جنگی در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است. 

‏اشاره‏

‏از آنجا که ادبیات داستانی چشم اندازی دلپذیر در عرصه هنر است و در حقیقت یکی از‏‎ ‎‏ماندگارترین و تأثیرگذارترین اشکال و انواع هنر ها به حساب می آید، رویکرد صاحبان قلم‏‎ ‎‏هر جای جهان به این هنر کاملاً طبیعی و به دور از هر گونه استبعادی است. ‏

‏در ایران نیز اگر چه قریب صد سال است که‏‎[1]‎‏ داستان نویسی – به شیوه ای که در غرب‏‎ ‎‏مرسوم و متداول است - رواج یافته و با اقبال عمومی مواجه شده، اما، جز در سال های اخیر‏‎ ‎‏که ادبیات داستانی هویت و حاشیه امنیت خاصی یافته و به جایگاه فکری نسبتاً مستقلی‏‎ ‎‏رسیده است، کمتر نشانه ای از این هویت و حاشیه ی امنیت در میان آثار داستان نویسان پیش‏‎ ‎‏از انقلاب اسلامی می توان یافت. ‏

‏موضوع و مقوله ی تازه ی جنگ – با ابعاد و گسترده ی فراوانش - چشم انداز جدیدی را‏‎ ‎‏پیش روی داستان نویسان، گشوده است و هر گوشه از آن ویژگی هایی در خود دارد که‏‎ ‎‏می تواند دستمایه ی بدیعی برای رمان و داستان های کوتاه باشد. کما اینکه در سال های اخیر‏‎ ‎‏اینگونه بوده و در راهی که انتخاب شده، دور از حقیقت نیست که منتظر آثار متفاوتی در‏‎ ‎‏داستان نویسی پس از انقلاب اسلامی باشیم. ‏

‏این نوشتار سعی دارد به طور مختصر، رویکرد ادبیات داستانی ایران را به موضوع جنگ‏‎ ‎‏چه در سالهای وقوع و چه بعد از آن مورد ارزیابی قرار دهد. ‏


مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 213
‏مقدمه‏

‏«گاستون بوتول» جنگ را پدیده ای هدفدار معرفی کرده و آن را کاملاً منظم و مستقل می داند‏‎ ‎‏و معتقد است که هرگاه در مطالعه ی جنگ از علیت و وقایع نگاری دور شویم، پای ادبیات‏‎ ‎‏به میان کشیده می شود. ‏‎[2]‎

‏تردیدی نیست که پای ادبیات دیر زمانی است در مقوله ی جنگ گشوده شده و همیشه‏‎ ‎‏یک تم اساسی برای داستان نویسان جهان بوده است. داستان های بسیاری را می شناسیم که‏‎ ‎‏جنگ اگر نه تمامی موضوع که بخش عمده ی اثر داستانی را شامل می شود. اما لزوماً همه‏‎ ‎‏نویسندگان داستان های جنگی از نزدیک شاهد وقایع جنگ نبوده اند. ‏

‏نوشتن دربارۀ جنگ، عرصه ی گسترده ای را پیش روی داستان نویس قرار می دهد که‏‎ ‎‏می تواند از طریق «ثبت هنرمندانه» وقایع، تصویرگر دلاوری ها، حماسه ها، پیکارها،‏‎ ‎‏شکست ها و پیروزی ها و نگارگر عوارض و تبلیغات آن باشد. با بررسی اندکی در سیر‏‎ ‎‏داستان نویسی دو قرن اخیر جهان، این نکته روشن می‏‏‎‏‏ شود که رمان ها و داستان های کوتاه‏‎ ‎‏بسیاری با بهره گیری از زمینه ی رویدادهای جنگی و مخاصمه های قومی، که گاه بین دو یا‏‎ ‎‏چند کشور، بین اقوام گوناگون از یک ملیت و یا بین طرفداران دو نحله فکری و عقیدتی‏‎ ‎‏صورت گرفته، نوشته شده است. جنگ های اول و دوم جهانی در این میان، به خصوص‏‎ ‎‏انگیزه ی خلق آثار ادبی بسیاری شده است. ‏

‏«همینگونی» ضمن اینکه در مبارزات داخلی اسپانیا حضور داشت و رمان – ناقوس ها‏‎ ‎‏برای که می نوازد - او برگرفته از این جنگ داخلی است، خود از زخمیان جنگ جهانی اول‏‎ ‎‏نیز بود. «تولستوی» نیز تصویرگر زوایای دقیق و صحنه های غریب جنگ های روسیه و‏‎ ‎‏فرانسه در رمان عظیم جنگ و صلح است. او در این رمان، گیراتر از هر مورخی جزئیات‏‎ ‎‏وقایع را نشان می دهد و داستان او ماندگارتر از هر اثر تاریخی، تصویر گر شرح رنجها و‏‎ ‎‏شادیها و پیروزی و شکست هاست. ‏

‏«بر باد رفته» اثر مارگارت میچل، «زنی تنها در میان جمع» اثر هاینریش بُل، «قربانی» و‏‎ ‎‏«پوست» دو اثر از مالا پارته و صدها اثر برجسته ی دیگر به نحوی شگرف و دلپذیر‏‎ ‎‏گوشه هایی از رویدادهای عظیم دو جنگ بزرگ جهانی را ترسیم کرده اند که به حقیقت تاریخ‏‎ ‎‏دقیق و راستین، از دل همین رمان ‏‏‎‏‏ها و داستان ها استخراج می شود. ‏

‏این سلسله ی طولانی تا امروز همچنان با شدت وضعیت ادامه دارد و نویسندگان‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 214
‏روزگاران اخیر نیز حتی اگر جنگ را از نزدیک لمس نکرده باشند، با شناخت موقعیتهای‏‎ ‎‏جنگ و عوارض و حواشی آن، گسترده ی تخیل خویش را تا دور دستهای تاریخ می برند و با‏‎ ‎‏بهره گیری از حوادث جنگ به جنگ به خلق آثار داستانی می پردازند. بیان موضوع جنگ در‏‎ ‎‏قالب داستانی و گزارشهای ادبی طی سالهای متمادی از گذشته ی دور تا امروز استمرار‏‎ ‎‏داشته و این رشته هیچگاه انقطاع نیافته است و این همه نشان می‏‏‎‏‏ دهد که موضوع جنگ‏‎ ‎‏هیچگاه از زندگی انسان و بالطبع از زندگی صاحبان اندیشه و قلم خارج نشده است و‏‎ ‎‏استمرار آن تا امروز چندان عجیب و غیر عادی نیست. ‏

‏بازار ادبیات جنگ همیشه گرما و حرارت خاصی داشته است. به قول مؤلف‏‎ ‎‏جامعه شناسی جنگ «جنگ آفریننده ی تاریخ است، و در واقع تاریخ صرفاً با شرح‏‎ ‎‏کشمکش های مسلحانه آغاز شده و بعید است که این پدیده، زمانی کاملاً از میان برود؛ زیرا‏‎ ‎‏جنگ ها به هر حال مشخص ترین مبادی تاریخ و در عین حال مرز هایی هستند که مراحل مهم‏‎ ‎‏موارث را از یکدیگر متمایز می کنند. تقریباً تمام تمدنهای معروف در اثر جنگ از بین‏‎ ‎‏رفته اند. تمام تمدنهای جدید نیز با جنگ پا به عرصه ی وجود نهاده اند.»‏‎[3]‎

‏ادبیات داستانی و جنگ تحمیلی‏

‏در عرصه ی قابل تأمل ادبیات داستانی امروز ایران، اگر از چند مورد اثر داستانی که در اوایل‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از شروع جنگ هشت ساله چاپ و نشر یافته بگذریم و از سر‏‎ ‎‏حوصله و دقت به داستان های بلند و کوتاه چاپ شده ی ایام جنگ تحمیلی و پس از آن‏‎ ‎‏بنگریم، عمده ترین آثار داستانی ایران را متأثر از این جنگ می یابیم که نویسندگان این آثار‏‎ ‎‏عموماً یا به طور مستقیم از جنگ تأثیر پذیرفته اند و یا به طور غیر مستقیم از این پدیده تأثیر‏‎ ‎‏پذیرفته اند. از این میان عده ای نگرش مثبت و عده ای نیز نگرش منفی به جنگ داشته و‏‎ ‎‏برخی نیز نگاه بینابینی به جنگ و موضوع و مسائل آن داشته اند. ‏

‏تا آغاز سالهای هفتاد، بیش از یکهزار و یکصد و شصت داستان کوتاه دربارۀ جنگ‏‎ ‎‏تحمیلی در مطبوعات چاپ شده که نویسندگان آنها - چه آنها که در جنگ بودند و جنگ را‏‎ ‎‏تجربه کردند و چه آنان که از دور شاهد صحنه های جنگ بوده اند - عموماً صادقانه و خالصانه و‏‎ ‎‏گاه با نگاهی منتقدانه، به بیان احساس خویش پرداخته اند.‏‎[4]‎‏ در همین زمان نیز از‏‎ ‎‏مجموع قریب به دویست و ده داستان بلند چاپ شده، 33 رمان و داستان بلند به طور‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 215
‏مستقیم به موضوع جنگ پرداخته اند که 21 مورد از این 33 رمان و داستان بلند با دیدگاه‏‎ ‎‏مثبت به مقوله ی جنگ پرداخته‏‏‎‏‏ اند. در چهار مورد دیگر نوعی نگرش حد وسط و بینابینی‏‎ ‎‏وجود دارد و تنها در 8 رمان و داستان بلند با موضوع جنگ با دید منفی برخورد شده است‏‎ ‎‏که نویسندگان آنها با گذشتن از بیشترین مواهب و وجوه مثبت جنگ و دفاع هشت ساله، تنها‏‎ ‎‏به بر شمردن و بزرگ نمایی وجوه منفی احتمالی - که هیچ جنگی از این وجه خالی نیست – و‏‎ ‎‏یا اصولاً جستجوی آسیب ها، ناگواریها و زوایای تاریک جنگ پرداخته اند.‏‎[5]‎

‏نخل های بی سر نوشته ی قاسمعلی فراست، عروج نوشته ی ناصر ایرانی، سرود مردان‏‎ ‎‏آفتاب نوشته ی غلامرضا عیدان و اسماعیل اسماعیل نوشته ی محمود گل بدره ای، به عنوان‏‎ ‎‏نمونه های برجسته رمان مثبت نگر است که شخصیت های آنها برای رضای خدا می جنگند و‏‎ ‎‏همسو با دولت و انقلاب و توده های عظیم مردم هستند و مرگ را در این جنگ شهادت‏‎ ‎‏می دانند. دفاع از میهن را دفاع از حدود و ثغور ایمان خود قلمداد می کنند و حضور در جبهه‏‎ ‎‏را آگاهانه پذیرفته اند. رمان های باغ بلور نوشته محسن مخملباف و زمین سوخته نوشته ی‏‎ ‎‏احمد محمود از نمونه های شاخص رمان های بینابینی و تقریباً خالی از جهت گیری ویژه‏‎ ‎‏مثبت یا منفی است که گاهی غلبه ی نگرش های مثبت و مردمی در آن به چشم می خورد.‏‎ ‎‏رزمندگان در این داستان ها آگاهانه رزم را بر می گزینند، دفاع از حریم و حدود خانه و کوچه و‏‎ ‎‏خیابان و شهر برای آنها الزامی است ضمن اینکه در کلیت داستان ها نیز می توان توجه و‏‎ ‎‏تمایلی به ویرانی ها و خرابی ها داشت و پی آمدهای اجتماعی و تألمات روحی و جسمی را‏‎ ‎‏در آدم ها یافت که گاهی با نوعی اغراق و بزرگ نمایی همراه است. ‏

‏زمستان 62 و ثریا در اغما نوشته ی اسماعیل فصیح و آداب زیارت نوشته‏‏‎‏‏ ی تقی مدرسی‏‎ ‎‏و بحث ملخ نوشته ی جواد مجابی، از نمونه های شاخص رمان های منفی نگر است که‏‎ ‎‏شخصیت های آنها اغلب از مرگ می ترسند، کمتر با شهادت آشنایند و اهل غارت و فرارند. ‏

‏کنجکاوی در هر یک از این سه بخش داستان بلند که بن مایه ی اولیه ی آنها جنگ و‏‎ ‎‏شهادت و آسیب شناسی و تبعات اجتماعی جنگ است، گذشته از نوع نگرش نویسندگان‏‎ ‎‏آنها، گویای این حقیقت است که ادبیات جنگ می رود تا در جامعه ی ایران اسلامی جای‏‎ ‎‏شایسته ی خود را پیدا کند و امید می رود که تحول داستان نویسی ما از همین نقطه شروع‏‎ ‎‏می شود. ‏

‏از داستانها که بگذریم نوع ادبی دیگری که گاه شکلی داستان واره دارد، خاطره نگاری‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 216
‏از جنگ است و یا نگارش های ویژه ای که برخاسته از حوادث اردوگاههای جنگی است.‏‎ ‎‏نویسندگان مخلص این آثار ضمن اینکه دقایق بسیاری از رویدادهای مناطق جنگی و‏‎ ‎‏جزئیات حوادث را بر بال بلند کلام خود تصویر کرده اند، لحظه های ناب ایام اسارت و‏‎ ‎‏مقاومت های دلاورانه را نیز به شکل خاطره هایی گاه حتی شیرین تر و دلپذیر تر از داستان‏‎ ‎‏روایت می کنند. ‏

‏«لزوم دقت در میان جزئیات حوادث قصه و نزدیک کردن آن به واقع امر، موجب‏‎ ‎‏وسواسی خستگی ناپذیر در نویسنده ی واقع بین می شود که در بیان مطلب اگر کمترین‏‎ ‎‏تسامحی ببیند خود را نخواهد بخشید و نبودن روشنی کافی در ظرائف موضوع او را به‏‎ ‎‏کوششی چند برابر در رسیدن به حقیقت وادار خواهد کرد. روایت می کنند که: تولستوی‏‎ ‎‏برای نوشتن رمان عظیم جنگ و صلح  در بخش توصیف نبرد (برودینو) برای اینکه دقت‏‎ ‎‏عینی کافی داشته باشد، سوار بر اسب و  نقشه ی ستاد کل در دست، دو روز دورو بر این‏‎ ‎‏آوردگاه جولان می کند، فرسنگ ها و فرسنگ ها راه آهن را در می نوردد، تا از زبان یکی از‏‎ ‎‏بازماندگان جنگاوران آن زمان، شرح جزئیاتی را بشنود که برای آرایش نوشته ی خود لازم‏‎ ‎‏داشت. او نه تنها کتابها را می کاود و همه ی کتابخانه های خصوصی را زیر و رو می کند، بلکه‏‎ ‎‏با پرس و جو از خانواده های اشراف و بیرون کشیدن سندهای گمنام و نامه های شخصی از‏‎ ‎‏لای پرونده ها، نکات بسیاری بیرون می کشد، تنها برای به دست آورد یک ذره ی بیشتر‏‎ ‎‏واقعیت.»‏‎[6]‎

‏اما اکنون که بسیاری از ناگفته های هشت سال دفاع بی امان و سالها اسارت دلاور مردان ما‏‎ ‎‏به شکل خاطرات و یادداشتهای شیرین و خواندنی در دست است، برای نویسنده های‏‎ ‎‏کنجکاو و هوشیار فرصتی کم مانند است که ایده های ناب آنها را برگیرند و با پیوستن‏‎ ‎‏حوادث و رویدادهای فرعی در قالب و فرم رمان و قصه ی کوتاه، به خلق آثار ماندگار‏‎ ‎‏بپردازند. ‏

‏در شرایط امروز، قصه ها و رمان های جنگ، خوانندگان فراوانی دارد مشروط بر اینکه از‏‎ ‎‏قالب و فرم و تکنیک و زیبایی بیانی شایسته ای برخوردار باشند و پرورش درستی از‏‎ ‎‏حادثه ی جنگ و به کارگیری متناسبی از تمهیدات لازم داستان پردازی محمل داستان قرار‏‎ ‎‏گرفته باشد. تعداد زیادی از رمانهای بزرگ دنیا که دم از جنگ زده اند امروز هم کم و بیش‏‎ ‎‏خوانندگان خود را دارد. جی. بی. پریستلی در کتاب «سیری در ادبیات غرب» می نویسد:‏‎ ‎

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 217
‏«پس از جنگ جهانی اول مردم نمی خواستند چیزی درباره اش بخوانند، اما پس از جنگ‏‎ ‎‏دوم، مردم جز درباره ی آن، نوشته ی دیگری را نمی خواستند.»‏‎[7]‎

‏گذشته از جاذبه ی خاص موضوع جنگ که هم اکنون جای خاص خود را در ادبیات‏‎ ‎‏داستانی گشوده است، با توجه به شرایط اجتماعی ما، دین باوری و باورهای معنوی یکی از‏‎ ‎‏موضوعات مهمی است که در اغلب نوشته های داستانی، در کنار ادبیات ویژه جنگ جلوه ی‏‎ ‎‏خاص یافته است و در حقیقت بخشی از بطن و متن هر داستان نویسی امروز ما با دین باوری‏‎ ‎‏به نوعی «هنر قدسی» نزدیک شده است. هنری که ابعاد معنوی و الهی آن گستره ی غیر قابل‏‎ ‎‏وصفی یافته و به نوعی پالودگی زبان و موضوع دست پیدا کرده است. ‏

‏اما آنچه در این نوشته ها به عنوان یک نقطه قابل تعمق وجود دارد و موجب شده تا‏‎ ‎‏حاصل کار داستان نویسان انقلاب اسلامی قابل عرضه و رقابت در سطوح جهانی نباشد و‏‎ ‎‏جای شایسته ای در ادبیات داستانی جهان پیدا نکند، بیان و نگرش شعار گونه آنهاست.‏‎ ‎‏داستان نویسی امروز ما باید خود را از این مرحله بیرون بکشد و داستان نویس باید با‏‎ ‎‏تکنیک های مختلف و سبکهای گوناگون داستان نویسی آشنا باشد و آنچه که عرضه می کند‏‎ ‎‏از هزار توی فرم هایی بگذرد که زیباترین و مورد توجه ترین شکل های داستان نویسی جهان‏‎ ‎‏است. در این صورت جای رقابت خواهیم داشت و مجال خواهیم یافت که دوش به دوش‏‎ ‎‏نامداران ادبیات داستانی جهان بایستیم. بیان تعلقاتی همچون عشق به میهن، دفاع از ناموس‏‎ ‎‏و شرف و دین و صفاتی همچون شجاعت و ایثار و فداکاری نه تنها عیب نیست که بسیار هم‏‎ ‎‏پسندیده است، اما چگونگی گفتن است که تأثیر آن را چند برابر می کند و ولع خواندن را‏‎ ‎‏فزونی می بخشد. ‏

‏مسلم است که آثار بیرونی جنگ و مظاهر آسیب شناختی آن؛ ساختمان ها، راهها،‏‎ ‎‏شهر ها و حتی آسیب های جسمی و روحی به مرور از ذهن فراموشکار انسان ها پاک خواهد‏‎ ‎‏شد. ولی آنچه که باقی می ماند ساختمانهای داستانی است، به شرط آن که از توانمندی فنی‏‎ ‎‏و تکنیکی و زیبایی صورت و سیرتی اثر گذار بهره داشته باشد. ‏

‏آنچه که از مجموعه ی داستان های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دست است؛ چه‏‎ ‎‏داستانهای بلند و چه داستانهای کوتاه مؤید این نظر است که: ‏

‏1 - رمان انقلاب اسلامی هنوز - آنگونه که شایسته ی شأن و منزلت این انقلاب عظیم‏‎ ‎‏الهی باشد - نوشته نشده است. ‏


مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 218
‏2 - رمان جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس - آنگونه که در خور شأن ایثارگارن و‏‎ ‎‏شهیدان ماست - آفریده نشده است. ‏

‏ ‏

‏3 - هنوز کتاب شایسته ای در جامعه شناسی جنگ تحمیلی و آسیب شناسی آن نوشته‏‎ ‎‏نشده و جایگاه این مقوله در جامعه ی ما از نگاه یک جامعه‏‏‎‏‏ شناس مورد بررسی قرار نگرفته‏‎ ‎‏است. ‏

‏ ‏

‏4 - هنوز ادبیات انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و فرهنگ جبهه و جنگ در مدارس و‏‎ ‎‏دانشگاههای ما جای قابل توجهی ندارد و این بسیار تأسف آور است. ‏

‏ ‏

‏البته نباید تلاشهای آن تعداد از نویسندگان و پژوهشگران را، که حاصل سالها نوشتن آنها‏‎ ‎‏آثار ارزشمندی است که طی بیست ساله اخیر به دامن انقلاب اسلامی هدیه شده، نادیده‏‎ ‎‏گرفت و از آنها به آسانی گذشت. ‏

‏گفتنی است که بی تردید داستان انقلاب اسلامی موضوع خود را پیدا کرده است، اما‏‎ ‎‏هنوز شکل نهایی آن با قلم نویسندگان معتقد و مسؤول آنگونه که بایسته است ترسیم نشده‏‎ ‎‏و در جایگاه جهانی راه نجسته است. اما ادبیات انقلاب اسلامی میراث آزادی ماست و‏‎ ‎‏پاسداری از این میراث عظیبم به عهده ی نویسندگانی است که معنویت و اخلاق و حقیقت را‏‎ ‎‏در شکلی برتر و قالبی سنجیده و زبانی زیبا و اثرگذار، به ساحت انقلاب و وارثان حقیقی آن‏‎ ‎‏هدیه می کنند. ‏

‏به قول یکی از داستان نویسان معاصر: «خلق یک داستان برابر با تولد یک کودک است؛‏‎ ‎‏دهن و قلب داستان نویس همچون رحم مادر از جهانی که در آن می زید، باردار می شود و‏‎ ‎‏کودک داستان تا لحظه ی خلق، در این رحم پرورده می شود تا به مرحله زایمان برسد. ‏

‏چه کسی می تواند ادعا کند که این خلقت کم از آن خلقت دارد؟ مگر چیزی در این جهان‏‎ ‎‏به تفنن آفریده شده که داستان تفنن باشد؟»‏‎[8]‎

‏اگر پذیرفتیم که «هیچ اندیشه و تفکری تا زمانی که به شکل هنری شایسته ای عرصه‏‎ ‎‏نشده است ماندگار نخواهد بود»‏‎[9]‎‏ آنگاه هیچ استبعادی نخواهیم داشت که در عرصه ادبیات‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی به داستان هایی بیاندیشیم که زمانه را شگفت زده کند. ‏

‏* * *‏

‏ ‏

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 219

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 220
پی نوشتها

مجموعه مقالات کنگره بررسی تأثیر امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی بر ادبیات معاصر ـ جلد 1ادبیات انقلاب، انقلاب ادبیاتصفحه 221

  • - صد سال داستان نویسی در ایران 1 و 2، حسن عابدینی، نشر تندر، 1369 و مجموعه سخنرانیها و مقالات نخستین سمینار بررسی رمان در ایران، نقد مطالعات ادبیات داستانی، اردیبهشت 74، مقاله نگاهی به رمان فارسی، نوشته ی عبدالعلی دستغیب، ص 141
  • - جامعه شناسی جنگ، ترجمه هوشنگ فرخجسته، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 1 و 125
  • - جامعه شناسی جنگ، ترجمه هوشنگ فرخجسته، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ص 1 و 125
  • - فهرست داستان های کوتاه جنگ تحمیلی در مطبوعات ایران - مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی - وزارت ارشاد اسلامی، 1372
  • - مجموعه مقالات سمینار بررسی رمان جنگ در ایران و جهان، بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی، 1372، ص 85
  • - تصویر تولستوی در آیینه ای دیگر، نوشته ی غلامرضا مرادی، ماهنامه ادبی آوای شمال، شماره 163، اردیبهشت 75
  • - ترجمه ابراهیم یونسی، امیر کبیر، چ3، 1372
  • - مجموعه مقالات ... پیشین، مقاله علی موذنی،. ص 476
  • - روایتی تقریباً نقل به مضمون از حضرت آیت الله خامنه ای