کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)

اخلاق کارگزاران در نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام براساس اندیشه های امام خمینی (س)

اخلاق کارگزاران در نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام براساس اندیشه های امام خمینی(س) 

 

 مریم معینی

بسم الله الرحمن الرحیم

‏مقدمه: ‏

‏در ضرورت پژوهش و بررسی عمیق و همه جانبۀ ابعاد فکری و شخصیتی‏‎ ‎‏امام خمینی(س)، یک نکته بس؛ این است که این عصر، «عصر امام خمینی(س)» نام‏‎ ‎‏گرفته است، عصری که بنیانش، بهجت و تحول و آرمانخواهی است، و تشنگان حق، در‏‎ ‎‏کشمکش با ترفندهای آشکار و پنهان مستکبران به انتظار در آغوش کشیدن اسلام ناب‏‎ ‎‏محمدی(ص)، قهرمانانه تلاش و مبارزه می کنند، و در آرزوی تحقق عملی اسلام در‏‎ ‎‏تمامی ابعاد و زوایای زندگانی بشرند. عصری که انسانیّت از ره‏‏ ‏‏آوردهای شوم و ویرانگر‏‎ ‎‏سرمایه داری، بخصوص در بُعد اخلاقی و معنوی، زیانهای جبران ناپذیری را دیده است و‏‎ ‎‏در جستجوی برنامه ها و معیارهای صحیح اقتصادی و اجتماعی است تا بتواند دوباره در‏‎ ‎‏طریق فطرت قرار گیرد. ‏

‏اکنون در برابر این خواسته ، باید معیارهای اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و غیره‏‎ ‎‏اسلام، که در قرآن و احادیث ارائه شده، نیک شناخته گردد؛ و با تکیه بر آن اصول،‏‎ ‎‏دیدگاههای معمار بزرگ انقلاب اسلامی در این عصر، با تفسیر و تبیینی زنده و درست،‏‎ ‎‏عرضه شود تا شناختی خالص و به دور از تحریف، به همگان بدهد. در پرتو این هدف،‏‎ ‎‏جهت تبیین اندیشه های اقتصادی امام خمینی(س) از دیدگاه اخلاقی، و اثرات مثبت و‏‎ ‎‏منفی تعلقات روحی در عملکرد و جهتگیریهای اقتصادی مسئولان و کارگزاران جامعۀ‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 437
‏اسلامی، نخستین موضوعاتی که قابل طرح و بررسی است این است، که آیا نظام اسلامی یک‏‎ ‎‏نظام صرفاً معنوی و اخلاقی است یا یک نظام اقتصادی، اجتماعی یا غیره است، یا جامع‏‎ ‎‏مابین همۀ جهات؟ و این که در اسلام اقتصاد و اخلاق چه تعریفی دارند و اصولاً چه‏‎ ‎‏نسبتی میان آن دو وجود دارد؟ جامعیت اسلام در برآورده نمودن کلیۀ احتیاجات بشری در‏‎ ‎‏جهات گوناگون، از جمله احتیاجات مادی و اقتصادی، امری بدیهی است. «اسلام علاوه‏‎ ‎‏بر این که بشر را در روحیات غنی می کند، در مادیات غنی می کند... اسلام همان طوری که‏‎ ‎‏به معنویات نظر دارد و همان طوری که به روحیات نظر دارد و تربیت دینی می کند و تربیت‏‎ ‎‏نفسانی می کند و تهذیب نفس می‏‏ ‏‏کند، همان طور به مادیات نظر دارد، و مردم را تربیت‏‎ ‎‏می کند در عالم که چطور از مادیات استفاده کنند و چه نظر داشته باشند در مادیات».‏‎[1]‎

‏ ‏

‏اقتصاد‏

‏اقتصاد در لغت به معنای اعتدال و میانه‏‏ ‏‏روی است؛ و موضوع کلی آن را اموال تشکیل‏‎ ‎‏ی دهد. قرآن «اموال» را مایۀ قوام زندگانی می داند؛ آنجا که می فرماید: ‏«ولا تؤتوا السّفهاء‎ ‎اموالکم الّتی جعل الله لکم قیاماً»‏.‏‎[2]‎‏ بنابراین احتیاجات اقتصادی انسان از جمله احتیاجات‏‎ ‎‏اوّلیه و ضروری است که بدون تأمین آن، بشر قادر به ادامۀ حیات نیست. به دلیل مشترک‏‎ ‎‏بودن این نیازها بین تمامی انسانها، آنان مجبور به برقراری ارتباط با یکدیگرند، و در این‏‎ ‎‏راستا، مفاهیم و اصطلاحات اعتباری و قانونی پیرامون تولید، توزیع، عرضه و تقاضا و از‏‎ ‎‏این قبیل در جهت برقراری روابط اقتصادی وضع شده است، و تعاریف متفاوتی در باب‏‎ ‎‏اقتصاد و سیر تحولات و دگرگونیهای مکاتب اقتصادی طرح گردیده که موضوعات علم‏‎ ‎‏اقتصاد را تشکیل می دهند. هدف از تحریر این مقاله، نقد و بررسی تعاریف و سیر‏‎ ‎‏اندیشه های اقتصادی نیست ،بلکه قصد، دستیابی به نحوۀ ارتباط اخلاق با اقتصاد و‏‎ ‎‏تأثیرات متقابل این دو بر یکدیگر است. ‏

‏ ‏

‏اخلاق و نسبت آن با اقتصاد‏

‏اخلاق یعنی خلق و خوی و خصلت روحی انسانی؛‏‎[3]‎‏ که این حالت درونی و شخصی‏‎ ‎‏را می توان از کردار و رفتار فرد کشف نمود. تحولاتی که در نفس انسان ایجاد می شود در‏‎ ‎‏سلوک او اثر گذاشته و به صورت فضایل یا رذایل اخلاقی نمودپیدا می کند. یک فضیلت یا‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 438
‏رذیلت اخلاقی، مادامی که در درون شخص است اخلاق فردی محسوب می شود، ولی به‏‎ ‎‏محض بروز آن در جامعه، تبدیل به اخلاق اجتماعی می شود. بنابراین، ظهور انسان در‏‎ ‎‏عرصه های گوناگون زندگی اقتصادی و اجتماعی، ملازم با ظهور حالات و سجیّه های‏‎ ‎‏روحی و اخلاقی اوست. ‏

‏در جوامع مختلف به فراخور بینش و تفکر حاکم بر آنجا، از اخلاق و آنچه بایدها و‏‎ ‎‏نبایدها را تعیین می کند، تعاریف متفاوتی شده است. اما در نظام اسلامی، اخلاق  موردنظر،‏‎ ‎‏اخلاقی است که مذهب و اعتقادات مذهبی پشتوانۀ آن باشد. از آنجا که، یکی از مهمترین‏‎ ‎‏فواید اخلاق مذهبی، تعدیل خواسته ها و نیازهای بشری است؛ و اقتصاد نیز، طریق اعتدال‏‎ ‎‏و رعایت حد وسط را توصیه می کند، به ارتباط نزدیک و تنگاتنگ اخلاق و اقتصاد پی برده‏‎ ‎‏می شود، و نتیجۀ رابطۀ متقابل این دو چنان است که، «اسلام، مادیات را همچو تعدیل‏‎ ‎‏می کند که به الهیات منجر می شود. اسلام در مادیات به نظر الهیات نظر می کند و در‏‎ ‎‏الهیات به نظر مادیات نظر می کند».‏‎[4]‎

‏نظام اسلامی پس از شکل گیری، با اجرای سیاستهای عادلانۀ اقتصادی می تواند‏‎ ‎‏الگوی ملتهای جهان قرار گیرد، این امر، فقط از طریق داشتن یک اقتصاد سالم، اقتصادی‏‎ ‎‏که قائم به ذات و بی‏‏ ‏‏نیاز از دیگر جوامع باشد، میسر است. بنابراین از نظر اسلام،‏‎ ‎‏«هدفهای اسلامی بدون داشتن یک اقتصاد سالم، تأمین نخواهد شد».‏‎[5]‎‏ برای رسیدن به نظام‏‎ ‎‏عادلانۀ اقتصادی، جامعه نیازمند کارگزاران شایسته و امینی است که بتوانند وظیفۀ مهم‏‎ ‎‏رسیدگی به وضع محرومین و صیانت از اموال و دارایی مسلمین را عهده‏‏ ‏‏دار شوند. ‏

‏ ‏

‏نقش و اهمیّت کارگزار در جامعۀ اسلامی‏

‏در کلیه نظامهای مردمی، جامعه، نمایندگان یا کارگزارانی را جهت ادارۀ امور جامعه،‏‎ ‎‏برمی‏‏ ‏‏گزیند که، آنان در واقع مظهر ارادۀ مردم می باشند. آنچه که نظام اسلامی را از سایر‏‎ ‎‏نظامها جدا می سازد، نحوۀ انتخاب کارگزاران براساس اصول و معیارهای اخلاقی است که‏‎ ‎‏اسلام برای آنان ترسیم نموده است. کارگزاران جامعۀ اسلامی از آن رو که مسئولیت پیاده‏‎ ‎‏نمودن اهداف مقدس و متعالی اسلام در متن جامعه و مناسبات بین افراد را بردوش دارند،‏‎ ‎‏و همچنین از جهت حُسن سلوک و رفتار با مردم، معرّف نظام اسلامی به شمار می روند،‏‎ ‎‏براین اساس، نقش و وظیفۀ مهم و عظیمی را در قبال اجتماع و تقویت روحیۀ ملت برعهده‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 439
‏دارند. تأثیر عملکرد و نفوذ روحی و اخلاقی زمامداران بر مردم و جامعه به قدری است که‏‎ ‎‏جملۀ معروف ‏«النّاس باُمرائهم اشبه منهم بآبائهم»‏ را در آن مورد مثال می زنند. این که مردم‏‎ ‎‏به زمامداران خود بیشتر شبیه هستند تا به پدران خود. تأثیر این عامل آن اندازه قوی است‏‎ ‎‏که می تواند سبب دگرگونی در دیدگاهها، ارزشها، برداشتها، و سرانجام در رفتار، یا ترکیبی‏‎ ‎‏از تمامی این متغیرها را در ملت ایجاد کند. بنابراین، نظام اسلامی نیازمند کارگزاران عالم‏‎ ‎‏و آگاه، و متعهد و متخلق به اخلاق اسلامی است، و ضعیف و کمرنگ بودن بُعد روحی و‏‎ ‎‏اخلاقی، از جمله مشکلات کارگزاران در پیاده کردن قوانین در جامعه است. قوانین‏‎ ‎‏اجتماعی جدای از اخلاق، مظهر حاکمیت ملّی است و تخلف از آن نیز، مستوجب‏‎ ‎‏عقوبتهای خاصی است که در آن پیش‏‏ ‏‏بینی و تعیین شده است. اما این قوانین هر اندازه که‏‎ ‎‏متقن و کامل وضع شده باشند، به ضمانت اجرایی محکمی نیاز دارند. در نظام اسلامی،‏‎ ‎‏ضمانت اجرایی قانون و پایبندی به آن در عمل، ایمان به خدا، اعتقاد به قیامت، و مقید‏‎ ‎‏بودن به اخلاق و صفات حسنه است، که میزان توجه و تقویت این شاخصهای مهم در‏‎ ‎‏کارگزار، موجب می شود که احترام بیشتری به قوانین الهی گذاشته و از اختیارات خود در‏‎ ‎‏جهت رسیدگی به مردم و اجتماع، استفاده نماید. بنابراین، حضور اخلاق در نظام اسلامی،‏‎ ‎‏علاوه بر این که خواسته های اقتصادی و مادی انسان را تعدیل نموده و بُعد معنوی و روحی‏‎ ‎‏انسان را تقویت کرده و پرورش می دهد؛ مهمترین ضامن اجرای قوانین الهی و اجتماعی نیز‏‎ ‎‏می باشد. ‏

‏ ‏

‏ویژگیهای اخلاقی کارگزاران از دیدگاه امام خمینی(س): ‏

‏- امانت دانستن مسئولیت - در نظام اسلامی افراد به محض قبول مسئولیت،‏‎ ‎‏همان گونه که یک حقی بر مردم می یابند (حق رهبری)، یک وظیفه ای را هم در قبال مردم و‏‎ ‎‏جامعه عهده‏‏ ‏‏دار می شوند که این وظیفه را؛ هم قوانین الهی و هم قوانین اجتماعی تعیین‏‎ ‎‏می کند. در اسلام از مسئولیت به عنوان «امانت الهی» نام برده شده است. در این باره قرآن‏‎ ‎‏می فرماید: ‏«انّ الله یأمرکم ان تؤدوا الأمانات الی اهلها»‏،‏‎[6]‎‏ و حاکم را امانتدار مردم می داند،‏‎ ‎‏«و بدیهی است که امانت الهی را نمی توان به دست هر کسی داد. آن آدمی که می خواهد‏‎ ‎‏چنین منصب مهمی را به عهده بگیرد و ولی امر مسلمین و نایب امیرالمؤمنین باشد و در‏‎ ‎‏اعراض، اموال و نفوس مردم، مغانم، حدود و امثال آن دخالت کند باید منزه بوده، دنیا طلب‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 440
‏نباشد. آن کسی که برای دنیا دست و پا می کند - هرچند در امر مباح باشد - امین‏‏ ‏‏الله نیست‏‎ ‎‏و نمی توان به او اطمینان کرد».‏‎[7]‎‏ بنابراین، یکی از ویژگیهای اخلاقی کارگزاران در جامعۀ‏‎ ‎‏اسلامی «امانتداری» است. در این باره حضرت علی(ع) خطاب به کارگزار خود در‏‎ ‎‏آذربایجان می نویسد: «مبادا بپنداری حکومتی که به تو داده شده، لقمه ای جلویت انداخته‏‎ ‎‏شده و رشوه ای به تو داده شده، و شکاری در اختیارت قرار داده شده است، بلکه امانتی به‏‎ ‎‏تو سپرده شده و از جانب مافوقت (امیرالمؤمنین)، رعایت و نگهبانی آن از تو خواسته‏‎ ‎‏شده، تو را نرسد که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار کنی».‏‎[8]‎‏ حفظ این امانت الهی از‏‎ ‎‏گزند خیانت و آسیب تجاوز، از دستورات لازم‏‏ ‏‏الاجرای الهی است. ‏

‏ ‏

‏ - توجه به اصل خدمت در جامعه‏

‏در نظام حکومتی اسلام، کسانی که در رأس جامعه قرار می گیرند با مردم تفاوتی‏‎ ‎‏ندارند؛ و این مسأله، بیانگر بینش اسلام در امر حکومتداری است، و آن را از سایر مکاتب‏‎ ‎‏منفک می سازد. اسلام، حکومت در جامعه را، حکومت دیکتاتوری نمی داند، و رابطۀ میان‏‎ ‎‏مسئولین و مردم را، رابطۀ حاکم و محکوم نمی خواند، بلکه «اسلام حکومتها را موظف به‏‎ ‎‏خدمت کرده است... حکومتها در خدمت مردم باید باشند. اگر یک چنین برنامه ای تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند، محیط رعب از بین می رود، محیط دوستی پیش می آید، مبدل به محیط برادری‏‎ ‎‏می شود. یک چنین محیطی که محیط برادری باشد، ملت پشتیبان دولت است».‏‎[9]‎‏اسلام‏‎ ‎‏محیط جامعه را محیط خدمت دانسته است و به مجریان و کارگزاران توصیه می کند، موافق‏‎ ‎‏امیال صحیح ملت، عمل بکنند و خویش را همیشه خادم مردم بدانند نه سرور و آقای‏‎ ‎‏مردم. ‏

‏ ‏

‏ - زهد و ساده زیستی‏

‏زهد حالتی است روحی و زاهد از آن نظر که دلبستگیهایی معنوی و اخروی دارد، به‏‎ ‎‏مظاهر مادی زندگی بی‏‏ ‏‏اعتناست. این بی‏‏ ‏‏اعتنایی و بیتوجهی، تنها در فکر و اندیشه و‏‎ ‎‏احساس و تعلق قلبی نیست و در مرحلۀ ضمیر پایان نمی یابد. زاهد در زندگی عملی‏‎ ‎‏خویش، سادگی و قناعت را پیشه می سازد و از تنعم و تجمل و لذت‏‏ ‏‏گرایی پرهیز‏‎ ‎‏می نماید.‏‎[10]‎‏ این خصلت، از ویژگیهای مهم اخلاقی کارگزاران جامعه اسلامی است.‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 441
‏چنان که سیرۀ پیامبر اکرم(ص)، ائمه(ع) و بزرگان و رهبران اسلام نیز چنین بوده است.‏‎ ‎‏«رسول اکرم(ص) نوشته وضعش در زندگی کمتر بوده است از این مردم عادی که آن وقت‏‎ ‎‏در مدینه زندگی می کردند، اتاق گلی اینها داشتند توی مسجد»،‏‎[11]‎‏  «وقتی که تو مجلس،‏‎ ‎‏توی مسجد نشسته بود و مردم و اصحاب هم نشسته بودند، می آمدند، می گفتند کدامیکی‏‎ ‎‏از شما پیغمبر است».‏‎[12]‎‏ همچنین «حضرت امیر، سلام‏‏ ‏‏الله علیه، همان روزی که بیعت با وی‏‎ ‎‏کردند، بیعت به خلافت رسول‏‏ ‏‏الله، همان روز بیل و کلنگش را برداشته و رفت سراغ یک‏‎ ‎‏جایی که کار می کرد، خودش کار می کرد، دستش پینه داشت».‏‎[13]‎

‏در نظام اسلامی، شیوۀ زندگی کارگزاران باید در سطح زندگی نازلترین اقشار جامعه‏‎ ‎‏باشد، که این امر، اثرات غیرقابل انکاری را در جهت تقویت، یا تزلزل افکار و روحیۀ ملت‏‎ ‎‏در اجتماع باقی می گذارد. چنان که حضرت علی(ع) می فرمایند: «اگر من لباس فاخر‏‎ ‎‏بپوشم، چرب و شیرین بخورم، در خانۀ مجلل زندگی کنم، همه کارگزاران من در سراسر‏‎ ‎‏سرزمینهای دولت اسلام، از من تقلید کرده، به تجمل‏‏ ‏‏پرستی و خودپردازی روی می آورند و‏‎ ‎‏در نتیجه مردم برهنه و گرسنه و خانه خراب می شوند».‏‎[14]‎

‏زهد و ساده‏‏ ‏‏زیستی، مختص رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) نبوده است. بلکه این ویژگی‏‎ ‎‏مهم، شیوۀ زندگی همۀ انبیا بوده است، «نه فقط آنهایی که در زمان اسلام بودند، قبل از‏‎ ‎‏اسلام هم انبیا و اولیایی که بودند راهشان همین بوده، این طور نبوده است که آنها در رفاه‏‎ ‎‏مادی باشند... وقتی که تاریخ انبیا را ملاحظه کنید، می بینید که سرتاسر تاریخ انبیا،‏‎ ‎‏مجاهده و زحمت و تعب بوده است. لکن آنها خوش بودند به این که در خدمت آن هدفی‏‎ ‎‏که دارند بودند».‏‎[15]‎

‏حضرت امام(س) علاوه بر این که مکرّر به دوری از رفاه و دنیاطلبی و برگزیدن رویۀ‏‎ ‎‏زهد و ساده‏‏ ‏‏زیستی علما و مسئولان جامعه تأکید می کنند، خطرات بزرگ رفاه طلبی و‏‎ ‎‏تجمل گرایی را متذکر شده و می فرمایند: «هرچه بروید سراغ این که یک قدم بردارید برای‏‎ ‎‏این که خانه‏‏ ‏‏تان بهتر باشد، از معنویتتان به همین مقدار، از ارزشتان به همین مقدار کاسته‏‎ ‎‏می شود. ارزش انسان به خانه نیست، به باغ نیست، به اتومبیل نیست. اگر ارزش انسان به‏‎ ‎‏اینها بود، انبیا باید همین کار را بکنند»،‏‎[16]‎‏ «باید توجه کنید که همه متوجۀ شما هستند،...‏‎ ‎‏امروز سعی کنید زندگیتان از زیّ آخوندی تغییر نکند. اگر روزی از نظر زندگی از مردم‏‎ ‎‏عادی بالاتر رفتید، بدانید که دیر یا زود مطرود می‏‏ ‏‏شوید. برای این که مردم می گویند، ببینید‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 442
‏آن وقت نداشتند که مثل مردم زندگی می کردند، امروز که دارند و دستشان می رسد از مردم‏‎ ‎‏فاصله گرفتند».‏‎[17]‎‏ در نتیجه از این رهنمودها می توان دریافت که، عامل بقا و پایداری و‏‎ ‎‏عزّت و محبوبیّت زمامداران در نزد مردم و اجتماع، متّصف بودن به خصوصیات بزرگی‏‎ ‎‏چون: قناعت، زهد و پارسایی، ساده‏‏ ‏‏زیستی و مسئولیت در برابر توده های محروم و‏‎ ‎‏مستضعف است. ‏

‏هر زمان که سخن از زهد و ساده بودن مسئولان و مجریان نظام، و طرد تشریفات و‏‎ ‎‏تجمّل گرایی در برخوردها و روابط داخلی و بین المللی، به میان می آید، بیدرنگ یک عدۀ‏‎ ‎‏قلیلی در صدد توجیه این رویّه برمی آیند و به عناوین مختلف سعی می کنند این فکر را به‏‎ ‎‏جامعه تزریق نمایند که، ما نیز باید به شیوۀ غربیان عمل کنیم، در غیر این صورت، انگ‏‎ ‎‏ارتجاعی و دور بودن از قافلۀ تمدن و تجدد می خوریم و این امر موجب تحقیر جامعۀ ما‏‎ ‎‏در میان سایر جوامع می شود! حضرت امام(س) در ردّ چنین تفکری می فرمایند: «شما‏‎ ‎‏گمان نکنید که اگر چنانچه به طور ساده عمل بکنید و سفارتخانۀ شما یک جای ساده ای‏‎ ‎‏باشد، یک مرکزی باشد که از آنجا علم و دانش و اخلاق صادر بشود، شما تحقیر خواهید‏‎ ‎‏شد. خیر این حرف، حرف غربزده‏‏ ‏‏هاست».‏‎[18]‎‏ ایشان خیلی دقیق به ریشۀ این طرز فکر که‏‎ ‎‏همان ضعف نفس است اشارت دارند و روح حاکم بر این سخنان را چنین بیان می کنند:‏‎ ‎‏«می‏‏ ‏‏ترسند که مبادا یک وقت میهمانی از اجانب بیاید در کاخ دادگستری یا در کاخ‏‎ ‎‏نخست‏‏ ‏‏وزیری و اینجا ببیند که یک چیز محقری است؛ باید حتماً به فرم غرب باشد.‏‎ ‎‏ضعیفید آقا، تا ضعیفید زیر بار اقویا هستید. آن وقتی که نفس شما قوی شد و اعتنا نکردید،‏‎ ‎‏اعتنا به این زخارف نکردید، آن وقت است که از شما حساب می برند».‏‎[19]‎‏ ‏

‏اینک، اسلامی که داعیۀ رهایی مظلومین و مستضعفین را از قید هرگونه ظلم و ستم و‏‎ ‎‏محرومیت دارد؟! اسلامی که می خواهد تفکر ناب محمدی(ص) را بر سرزمین افکار و‏‎ ‎‏اندیشۀ مسلمانان جهان جاری سازد؟! اسلامی که مخالف هر گونه برتری و امتیاز قشری بر‏‎ ‎‏قشر دیگر در استفاده از مواهب الهی است، اسلام مخالف با دنیاخواهی و زراندوزی و‏‎ ‎‏کاخ‏‏ ‏‏نشینی، چگونه می تواند مجریان نظام خویش را رها ساخته تا به دلخواه هر کاری را‏‎ ‎‏انجام دهند؟!! و چنین نیست. چنان که حضرت علی(ع) در دوران خلافتش، چون خبر‏‎ ‎‏خانه خریدن قاضی منصوب خویش، شریح بن حارث را می شنود، او را طلبید، و‏‎ ‎‏می فرمایند: «به من خبر رسیده که تو خانه ای را به هشتاد دینار خریده و برای آن قباله‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 443
‏نوشته و در آن چندین تن را گواه گرفته ای. شریح عرض کرد، یا امیرالمؤمنین چنین بوده.‏‎ ‎‏حضرت نگاه خشمگین نموده فرمود: ای شریح بدان بزودی عزرائیل نزد تو می آید که‏‎ ‎‏قباله ات را نگاه نکند و از گواهت نپرسد تا این که تو را از آن خانه، چشم باز و حیران بیرون‏‎ ‎‏ببرد و از همه چیز جدا، به گورت بسپارد، پس ای شریح، بنگر مبادا این خانه را از مال غیر‏‎ ‎‏خریده باشی، یا بهای آن را از غیر حلال داده باشی که در این صورت زیان دنیا و آخرت‏‎ ‎‏برده‏‏ ‏‏ای».‏‎[20]‎‏ ‏

‏ ‏

‏ - ابراز محبت واقعی به مردم‏

‏قلب کارگزاران نظام اسلامی باید کانون عشق و محبت به مردم باشد، و همانند پدری‏‎ ‎‏مهربان با تمام وجود نسبت به کسانی که مسئولیت و سرپرستی و اداره‏‏ ‏‏شان را پذیرفته اند مهر‏‎ ‎‏بورزند. زیرا نیروی محبت از نظر اجتماعی، نیروی عظیم و مؤثری است و چه بسا امور‏‎ ‎‏شگرفی که با نیروی عقل و منطق انجام نشدنی است، لکن به وسیلۀ نیروی محبت و‏‎ ‎‏عاطفه، انجام پذیر است. محبت عامل پرقدرتی در هدایت و رهبری مردم یک جامعه، و‏‎ ‎‏مؤثرترین شیوه در منضبط و قانونی بارآوردن یک ملت است. حضرت علی(ع) در این باره به‏‎ ‎‏مالک اشتر چنین توصیه می کند: «احساس مهر و محبت به مردم را، و ملاطفت با آنها را در‏‎ ‎‏دلت بیدار کن».‏‎[21]‎‏  بنابراین بهترین جوامع، جامعه هایی هستند که با نیروی محبت اداره‏‎ ‎‏می شوند و نظام اسلامی به عنوان الگوی جامع و کامل اجتماعی، اصل محبت به مردم را به‏‎ ‎‏عنوان یکی از ویژگیهای مهم اخلاقی کارگزاران، ذکر می نماید. با ملاحظۀ صدر اسلام نیز‏‎ ‎‏مشاهده می شود، «پیغمبر اسلام(ص) با مردم چطور رفتار می کرد در عین حالی که با‏‎ ‎‏کفار... با خشونت رفتار می کرد، با ملت چطور رفتار می کرد. یک پدر مهربان بود و بالاتر از‏‎ ‎‏یک پدر مهربان بود».‏‎[22]‎‏ ‏

‏محبّت به مردم، فاصله ها را ازمیان می برد، به طوری که مسئولان جامعه «می‏‏ ‏‏گویند،‏‎ ‎‏کابینۀ ما خود این مردم هستند و واقع هم همین است. مردم خودشان حاضرند در صحنه و‏‎ ‎‏نه مردم اینها را یک جنس ممتاز و یک افراد والا مقام می دانند، از خودشان می بینند و از‏‎ ‎‏خودشان می دانند، با مردم هم می روند و صحبت می کنند و توی مردم هستند».‏‎[23]‎‏ ‏

‏عشق و محبت به مردم، جلوه های گوناگونی دارد. یکی از مهمترین جلوه های آن‏‎ ‎‏«رسیدگی و حمایت از محرومین و مستضعفین» است. با این که اسلام، عدلی فراگیر و‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 444
‏احسانی گسترده دارد، اما رسیدگی به محرومین جامعه را در اولویت قرار داده است.‏‎ ‎‏کارگزاران نظام باید در جهتگیریهای اقتصادی، محرومین را مورد توجه و عنایت خاص قرار‏‎ ‎‏بدهند، و شرط بقای یک جامعه نیز، بستگی به احقاق حق مظلومین و محرومین دارد.‏‎ ‎‏چنان که حضرت علی(ع)، خطاب به کارگزار خویش مالک اشتر، به نقل از پیامبر‏‎ ‎‏اکرم(ص) می فرمایند: «هرگز امّتی که حق ضعیفان در میان آنان پایمال می شود از قداست‏‎ ‎‏برخوردار نخواهد شد، زیرا ملتی محترم و امّتی مقدس است که به عدل و امن حرمت نهد و‏‎ ‎‏به پاس احترام آن قیام کند و به استرداد حق محروم، قیام نماید و به محکوم ساختن ظلم و‏‎ ‎‏تعدی مبادرت کند».‏‎[24]‎‏ ‏

‏رسیدگی و حمایت از محرومین، اصل خدشه ناپذیر انقلاب و نظام است و حضرت‏‎ ‎‏امام(س) علاوه بر این که مکرّر به مسئولین تذکر داده اند که تمام همّ و غم خویش را، در‏‎ ‎‏جهت کمک به فقرا و مستمندان به کار گیرند، به آنان گوشزد می‏‏ ‏‏کنند که در طیّ این طریق‏‎ ‎‏از انگ خوردن و متهم شدن به کمونیست و التقاطی نترسند.‏‎[25]‎

‏مسئولین نظام اسلامی، همان گونه که اخلاقاً حمایت از محرومین را سرلوحۀ‏‎ ‎‏برنامه‏‏ ‏‏هایشان قرار می دهند، و به وسیلۀ قوۀ جاذبه، ملت را اداره می کنند، در مقابل باید‏‎ ‎‏دافعه داشته و بغض و کینۀ خویش را، متوجه زراندوزان و ستمگران نمایند. چرا که خداوند‏‎ ‎‏از مسئولین پیمان گرفته تا، مدافع مظلومان و کوبندۀ ستمگران باشند. و جلوۀ دیگر محبت‏‎ ‎‏به مردم، «مبارزه با اغنیا و ثروت‏‏ ‏‏اندوزان» است تا، «لکۀ ننگ دفاع از مرفهین بیخبر از خدا را‏‎ ‎‏بر دامن مسئولین نچسبانند».‏‎[26]‎‏ ‏

‏اسلام علاوه بر مخالفت با کاخ‏‏ ‏‏نشینی، با خلق و خوی کاخ‏‏ ‏‏نشینی و روحیه رفاه‏‏ ‏‏طلبی‏‎ ‎‏نیز مخالف است، و به کارگزاران نظام اسلامی توصیه می‏‏ ‏‏کند، ابتدا با سختی دادن به‏‎ ‎‏خویش و ایجاد روحیۀ تعب و زحمتکشی، با خوی کاخ‏‏ ‏‏نشینی مبارزه کنند، سپس با جلوۀ‏‎ ‎‏ظاهری و بیرونی آن، یعنی مبارزه با کاخ‏‏ ‏‏نشینان. چنان که «جنگهای پیغمبر(ص) همه اش با‏‎ ‎‏همین اشراف بود و با همین باغدارها و با همین سرمایه‏‏ ‏‏دارها».‏‎[27]‎‏ ‏

‏حضرت امام(س) دربارۀ کاخ‏‏ ‏‏نشینان و مرفّهان بیدرد که از دور نیز دستی بر آتش‏‎ ‎‏ندارند، مسئولین را همواره تذکر داده اند که نگذارند آنان به مسئولیتهای کلیدی و حساس‏‎ ‎‏دست یابند، چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند و حاصل همۀ زحمات ملت را بر باد دهند.‏‎[28]‎‎ ‎‏و روحیۀ بی‏‏ ‏‏تعهدی در این افراد، ریشه در رفاه‏‏ ‏‏زدگی دارد. ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 445
‏متأسفانه در جامعه، عده ای تصور می کنند که سرمایه داران و مرفهان بیدرد، با‏‎ ‎‏نصیحت و پند و اندرز، متنبه می شوند و به مبارزان راه آزادی می پیوندند و یا به آنان کمک‏‎ ‎‏می کنند. حضرت امام(س)، تلاش این عده را بیهوده خوانده و این عمل را به مثابۀ آب در‏‎ ‎‏هاون کوبیدن ذکر می کنند،‏‎[29]‎‏ و می فرمایند: «بحث مبارزه رفاه و سرمایه، بحث قیام و‏‎ ‎‏راحت‏‏ ‏‏طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‏‏ ‏‏جویی دو مقوله ای است که هرگز با هم جمع‏‎ ‎‏نمی شوند».‏‎[30]‎

‏از دیگر ویژگیهای اخلاقی زمامدار، که خود جلوه ای از محبت به مردم است، متصف‏‎ ‎‏بودن به صفت «عدل و عدالت‏‏ ‏‏خواهی» است. کارگزار باید عادل باشد و عدالت را در‏‎ ‎‏خویش ایجاد نماید. کارگزاری که در درون عادل نیست و هواهای نفسانی بر عقلش غلبه‏‎ ‎‏دارد، در بیرون پشتیبان عدل نخواهد بود، و «عدالت به معنای واقعی این است که در ارتباط‏‎ ‎‏با دول و معاشرت با مردم و معاملات با مردم و دادرسی و قضا و تقسیم درآمد عمومی،‏‎ ‎‏مانند حضرت امیرالمؤمنین(ع) رفتار کند».‏‎[31]‎‏ بنابراین، کارگزاران جامعۀ اسلامی، علاوه بر‏‎ ‎‏عدالتخواهی، باید عدالت‏‏ ‏‏گستر باشند، زیرا عدالت شرط بقای نظام است، چنان که پیامبر‏‎ ‎‏اکرم(ص) می فرمایند: ‏«الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم».‎[32]‎‏ جامعه با کفر و الحاد باقی‏‎ ‎‏می ماند لکن با ظلم و بیعدالتی پایدار نمی ماند. ‏

‏کارگزاران جامعۀ اسلامی، حافظان اموال و دارایی و نفوس مردم هستند و «حفظ‏‎ ‎‏بیت‏‏ ‏‏المال» از جمله تعهدات اخلاقی و وظایف اجتماعی آنان است. چون نظام اسلامی،‏‎ ‎‏نظامی است که، باید اخلاق و ارزشهای معنوی در آن حاکمیت داشته، و زمامداران آن نیز‏‎ ‎‏متصف به صفات حسنه و عادات پسندیده باشند و به مردم مهر و محبت واقعی داشته‏‎ ‎‏باشند. بنابراین، برخورد آنان با اموال ملت، یک برخورد صِرف قانونی و وظیفه ای نباید باشد،‏‎ ‎‏بلکه ورای آن، باید دلسوزانه و با تمامی وجود، از هدر رفتن سرمایه های مادی و معنوی‏‎ ‎‏آنان جلوگیری کنند و در صَرف این اموال، نهایت دقت و سختگیری را مبذول دارند. طبق‏‎ ‎‏بینش مأخوذ از اسلام، ما امروز می خواهیم حکومتی پیدا کنیم، «که مال مردم را این قدر‏‎ ‎‏نخورد، این قدر نچاپد، این قدر ندهد به مردم. ما دنبال این هستیم که حالا یک حکومتی‏‎ ‎‏پیدا کنیم که این طور نباشد که اموال مسلمین را خرج خودش و عایله اش بکند و یک‏‎ ‎‏مقداریش را، زیادترش را هم بدهد به امریکا، بدهد به شوروی و بدهد به سایر ممالک‏‎ ‎‏دیگر، تا آن که تخت و تاجش محفوظ بماند».‏‎[33]‎‏ «ما طالب حکومتی نظیر حکومت حضرت‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 446
‏علی(ع) و حاکمانی همچو او هستیم که در رعایت بیت‏‏ ‏‏المال مسلمین، چراغ را خاموش‏‎ ‎‏می کند که آن چراغ به قدر دو دقیقه که با این شخص می خواهد صحبت عادی کند،‏‎ ‎‏صحبت رفاقتی مثلاً بکند این دیگر روشن نباشد».‏‎[34]‎‏ ‏

‏از دیگر ویژگیهای کارگزاران در نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام، «برقراری ارتباط‏‎ ‎‏ساده با مردم» است. «مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل‏‎ ‎‏موظف اند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه‏‎ ‎‏و رفاقت داشته باشند.‏‎[35]‎‏» تا از نزدیک به مسائل و مشکلات و کمبودهای مادی و معنوی آنان‏‎ ‎‏پی ببرند و با لمس و درک محرومیت آنان، در رفع آن بکوشند. مجریان نظام باید در کلیۀ‏‎ ‎‏مراکز و وزارتخانه ها و مؤسسات، در برخورد با مردم و مراجعین، شیوه های متداول‏‎ ‎‏بوروکراسی را حذف کنند، به‏‏ ‏‏طوری که، «مردم باز احساس نکنند که در این وزارتخانه هم،‏‎ ‎‏وقتی ما بخواهیم کارمان را به وزیر بدهیم، باید یک مدتی دم در بایستیم و یک مدتی آن‏‎ ‎‏مأمور و آن مأمور و آن مأمور تا برساند ما رابه آنجا، آنجا هم پشت در بایستیم».‏‎[36]‎‏ ‏

‏برقراری ارتباط ساده با مردم، موجب قوّت قلب و تقویت ارادۀ آنان، در فعالیتهای‏‎ ‎‏مختلف اجتماعی و اقتصادی می شود. سیره و روش پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) نیز بدین‏‎ ‎‏منوال بود. به طوری که، «درِ مسجدش باز بود و همه می آمدند. غنی و فقیر و درویش و‏‎ ‎‏مسکین و همه می آمدند پیش ایشان، حرفهایشان را می زدند و جوابهایشان را می شنیدند و‏‎ ‎‏مسائلشان را گوش می کردند».‏‎[37]‎

‏در برقراری یک ارتباط سالم و صحیح میان مردم و مسئولین، جهت انعکاس واقعی‏‎ ‎‏مشکلات به سمع کارگزاران نظام، بایستی خود آنان، نسبت به اطرافیان و زیردستان‏‎ ‎‏خویش، حساسیّت و دقت خاصی را مبذول دارند تا افراد تنگ‏‏ ‏‏نظر و معاند، متملّق و‏‎ ‎‏چاپلوس، مانع از رسیدگی به امور مردم نشوند. پس از ایجاد این ارتباط، مسئولین باید‏‎ ‎‏بر نحوۀ رسیدگی و حُسن اجرای خواسته های صحیح ملت، نظارت دقیق داشته باشند؛ و‏‎ ‎‏این کار، از طریق گماردن بازرسان امین، صادق و قاطع عملی است، تا از نحوۀ عملکرد‏‎ ‎‏زیردستان به کارگزار گزارش دهند. چنان که حضرت علی(ع) به مالک اشتر می فرمایند: ‏«ثمّ‎ ‎تفقد اعمالهم و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم‏...‏‎[38]‎‏»، کارهای کارمندان را‏‎ ‎‏بررسی کن، ببین با مردم چگونه رفتار می کنند، بازرسانی راستگو و باوفا برآنها بگمار تا‏‎ ‎‏اعمال آنها را زیرنظر داشته باشند و برایت گزارش کنند. نظارت و مراقبت از کار کارکنان و‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 447
‏آگاهی از شیوۀ برخورد آنان با مردم، از جمله وظایف کارگزاران نظام، جهت برقراری آرامش‏‎ ‎‏و امنیت عمومی است. ‏

‏ ‏

‏شجاعت‏

‏از خاصیتهای بزرگ نظام مردمی،‏‏ ‏‏ شجاعت و در پرتو آن، بی‏‏ ‏‏توجهی و نهراسیدن از‏‎ ‎‏تهدیدات بیگانگان و دشمنان داخلی و خارجی است. «امروز خاصیت حکومت محرومین‏‎ ‎‏این است که خوف به دلشان راه نمی دهند. امریکا از آن طرف دریاها نشسته و فرمان‏‎ ‎‏می دهد برحکومتهای قلدری، همه فرمان می برند، حکومت ایران که حکومت مستضعفین‏‎ ‎‏است هیچ اعتنا به او نمی کند.‏‎[39]‎‏» در چنین حکومتی، رهبران و مسئولان جامعه نیز بایستی،‏‎ ‎‏از این ویژگی بارز اخلاقی و قدرت روحی برخوردار باشند تا بتوانند قاطعانه در برابر هرگونه‏‎ ‎‏تهدید و تطمیع داخلی و خارجی ایستادگی و مقاومت کنند، و اشخاصی چون شهید‏‎ ‎‏مدرس را الگوی خویش قرار دهند که در شجاعت، قاطعیت و صراحت، همه از او‏‎ ‎‏حساب می بردند، زیرا او «یک آدمی بود که نه به مقام اعتنا می کرد و نه به دارایی و‏‎ ‎‏امثال ذالک هیچ اعتنا نمی کرد، نه مقامی او را جذبش می کرد».‏‎[40]‎‏ ‏

‏اصولاً، تطمیع در داخل و از سوی اغنیا، سرمایه داران و ثروت‏‏ ‏‏اندوزانی است که‏‎ ‎‏برنامه های اصلاح‏‏ ‏‏طلبانه و عدالت‏‏ ‏‏خواهانۀ کارگزاران نظام اسلامی بویژه پیاده نمودن نظام‏‎ ‎‏صحیح اقتصادی اسلام را، برخلاف منافع مادی و سودهای نامشروع خویش می دانند و‏‎ ‎‏سعی می کنند به انحای گوناگون، از طریق به کارگیری پول و ثروت، مانع از تحقق اهداف‏‎ ‎‏اقتصادی و اجتماعی اسلام در عمل بشوند. در مقابل کارگزاران نظام نیز باید همواره‏‎ ‎‏مراقب نفس، از افتادن به ورطۀ وسوسه انگیز زر و پول و ثروت باشند. ‏

‏ ‏

‏خضوع و فروتنی در برابر قانون‏

‏ «حکومت اسلام، حکومت قانون است‏‎[41]‎‏»، و حاکم و زمامداری می خواهد «که‏‎ ‎‏مجری قانون باشد، نه مجری هوسها و تمایلات خویش، افراد مردم را در برابر قانون مساوی‏‎ ‎‏بداند و آنها را دارای وظایف و حقوق اساسی متساوی. بین افراد امتیاز و تبعیض قایل‏‎ ‎‏نشود، خاندان خود و دیگری را به یک نظر نگاه کند، اگر پسرش دزدی کرد دستش را قطع‏‎ ‎‏کند، برادر و خواهرش هروئین فروشی کردند آنها را اعدام کند. نه این که عده ای را برای‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 448
‏ده گرم هروئین بکشند و کسان آنها، باند هروئین داشته باشند و خروارها هروئین وارد کنند».‏‎[42]‎‏ ‏

‏کارگزاران نظام اسلامی، علاوه بر خضوع و فروتنی در برابر قانون، باید بیش از دیگران‏‎ ‎‏به قوانین احترام بگذارند و آن را در تمامی جهات زندگی شخصی و اجتماعی رعایت کنند‏‎ ‎‏و کلیۀ سیاستگذاریها و برنامه‏‏ ‏‏ریزیهای نظری و عملی را، به لحاظ قانونی بودن کنترل‏‎ ‎‏نمایند تا مردم در پرتو چنین نظامی، امنیت یافته و رشد و ترقّی کنند. البته «اسلام، به قانون‏‎ ‎‏نظر آلی دارد، یعنی آن را آلت و وسیلۀ تحقق عدالت در ‏‏ ‏‏جامعه می داند، وسیلۀ اصلاح‏‎ ‎‏اعتقادی و اخلاقی و تهذیب انسان می داند. قانون برای اجرا و برقرار شدن نظم عادلانۀ‏‎ ‎‏اجتماعی، به ‏‏ ‏‏منظور پرورش انسان مهذّب است».‏‎[43]‎‏ ‏

‏معنای خضوع و فروتنی مسئولین جامعه در مقابل قانون چنین است که در صورت‏‎ ‎‏بروز تخلف از سوی خویش و خویشاوندان، بیدرنگ آمادۀ عقوبت شوند و در اجرای حکم‏‎ ‎‏از سوی نظام اسلامی، هیچ امتیاز و برتری را نخواهند. ‏

‏ ‏

‏توجه به اصل مشورت و دوری از استبداد رأی‏

‏کارگزاران نظام اسلامی، بایستی در پدید آوردن محیط مشاوره بکوشند و با افراد تحت‏‎ ‎‏سرپرستی خود به‏‏ ‏‏ طور مستقیم و غیرمستقیم مشورت نمایند. چرا که از طریق مشورت،‏‎ ‎‏می توان به آراء و عقاید مختلف پی برد و از آنان در برنامه‏‏ ‏‏ریزیها بهره گرفت. مشورت خطای‏‎ ‎‏ذهن و اندیشه را پاک کرده و نتیجه گیریهای غلط و ناصحیح را برطرف می کند. مقابل‏‎ ‎‏مشورت، استبداد رأی است که حضرت علی(ع) در نکوهش آن می فرمایند: ‏«من استبد‎ ‎برأیه هلک‎[44]‎»‏، هر کسی در رأی خود مستبد باشد و نظر خود را حتمی بداند، سبب هلاکت‏‎ ‎‏خویش را فراهم کرده است. و برائت از استبداد رأی در تدبیر و تنظیم امور، از سوی‏‎ ‎‏زمامداران نظام، با به کار بستن رویۀ ‏«و امرهم شوریٰ بینهم»‏ امکان پذیر است. ‏

‏ ‏

‏داشتن روحیۀ انتقادپذیری‏

‏انتقاد یعنی نقد، به ارزش‏‏ ‏‏یابی کشیدن یک کار، و انتقاد پذیری یعنی با روحیۀ باز، انتقاد‏‎ ‎‏را تحمل کردن و در برابر آن عکس‏‏ ‏‏العمل منفی نشان ندادن. کنترل و بازجویی عملکرد‏‎ ‎‏کارگزاران در جامعه و انتقاد کردن، از دیگر خصوصیات یک نظام مردمی است و اسلام به‏‎ ‎‏طُرق صحیح آن را توصیه می کند. در جامعۀ اسلامی، مردم فرصت انتقاد و اعتراض دارند و‏‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 449
‏مسئولین جامعه نیز باید این حق را محترم شمارند تا در پرتو آن، از اجحاف در حق ملت‏‎ ‎‏جلوگیری شود و در صورت مظلوم واقع شدن کسی، یا افرادی، آنان مورد حمایت و‏‎ ‎‏پشتیبانی قرار گیرند تا حقشان ستانده شود. لازم است کارگزاران نظام روحیۀ انتقادپذیری را‏‎ ‎‏در خویش ایجاد، و ظرفیت روحی و اخلاقی خود را افزایش دهند، تا تحمل شنیدن هر گونه‏‎ ‎‏انتقادی ولو از سوی مخالفان را داشته باشند، و از اعتراض، مؤاخذه و استیضاح، ناراحت‏‎ ‎‏و خشمگین نشوند و عکس العمل منفی نشان ندهند. چنان که در صدر اسلام خود رهبران‏‎ ‎‏جامعه، از مردم می خواستند در صورت انحراف از معیارهای قرآنی، آنان را راست کنند و‏‎ ‎‏طریق صحیح را بدانان متذکر شوند. ‏

‏ ‏

‏نتیجه ‏

‏بدون تردید دستیابی به عمق اندیشه و افکار حضرت امام خمینی(س) کاری است‏‎ ‎‏بس مشکل، لکن با مورد مدّاقه قرار دادن فرازهایی از بیانان ایشان در خصوص موضوع‏‎ ‎‏مقاله، می توان به طور اجمال به برخی از نظرات معظم‏‏ ‏‏له، پیرامون جایگاه و اهمیت نقش‏‎ ‎‏کارگزاران در نظام اقتصادی و اجتماعی اسلام پی برد و با ویژگیهای اساسی اسلام که به‏‎ ‎‏لحاظ اخلاقی و روحی در انتخاب کارگزاران ترسیم شده، آشنا شد و این که تعلقات روحی‏‎ ‎‏و خصلتهای معنوی، چه اثرات غیرقابل انکاری در عملکرد کارگزاران نظام، در ابعاد‏‎ ‎‏مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می گذارد. با قبول این اصل که اخلاق بر چنین‏‎ ‎‏نظامی حاکمیت دارد. امام خمینی(س) با ترسیم رابطۀ تنگاتنگ اخلاق و اقتصاد، با دقتی‏‎ ‎‏خاص به بیان ویژگیهای اخلاقی کارگزاران، کسانی که سرپرستی و ادارۀ ملت را برعهده‏‎ ‎‏دارند، می پردازند و سپس در چنین نظامی، برجهتگیریهای اقتصادی به نفع محرومین و‏‎ ‎‏مستضعفین و طرد و منزوی نمودن مرفهین بیدرد اشارت دارند و مکرّر بر شیوۀ زندگی‏‎ ‎‏کارگزاران به لحاظ برگزیدن رویۀ زهد و ساده‏‏ ‏‏زیستی و دوری از دنیاطلبی و تجمل‏‏ ‏‏پرستی،‏‎ ‎‏توصیه می نمایند و خصوصیات دیگری را نیز برای آنان ذکر می کنند که در یک جمع بندی‏‎ ‎‏اجمالی، می توان خصوصیات و ویژگیهای زیر را برای مسئولین و علما و کارگزاران جامعه‏‎ ‎‏برشمرد: ‏

‏1 - کارگزاران نظام اسلامی مسئولیت را امانت دانسته و از این امانت الهی به نحو‏‎ ‎‏شایسته ای نگهداری کنند. ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 450
‏2 - آنان باید به اصل خدمت در جامعه توجه نموده و همواره خویش را خادم مردم‏‎ ‎‏بدانند نه آقای مردم. ‏

‏3 - در تمامی جهات زندگی، زهد و ساده‏‏ ‏‏زیستی را رعایت نموده و از تکاثر ثروت و‏‎ ‎‏گرایش به تجمل و تشریفات بپرهیزند. ‏

‏4 - نسبت به مردم مهر و محبت واقعی داشته باشند که جلوه های آن از طریق: حمایت‏‎ ‎‏از محرومین و مستضعفین، مبارزه با اغنیا و مرفهین، ایجاد روحیۀ عدل و عدالتخواهی در‏‎ ‎‏خود و عدالت‏‏ ‏‏گستری در جامعه، حفظ و نگهداری دلسوزانه اموال و دارایی مسلمین،‏‎ ‎‏برقرار نمودن ارتباط راحت و ساده با مردم محروم به دور از تشریفات مرسوم و زاید اداری،‏‎ ‎‏جلوگیری از تنگ‏‏ ‏‏نظریها و تملق‏‏ ‏‏گوییهای اطرافیان و نیز قرار دادن بازرسان امین و صالح‏‎ ‎‏جهت نظارت بر حُسن اجرای امور و غیره، مشخص می شود. ‏

‏5 - کارگزاران باید شجاع بوده و با قاطعیت عمل نمایند؛ و در این راه از تهدید و‏‎ ‎‏تطمیع دشمنان داخلی و خارجی بیمی به خود راه ندهند و نهراسند. ‏

‏6 - مجری قانون باشند نه هوی و هوس؛ و در برابر قانون خاضع و خاشع باشند. ‏

‏7 - در زندگی روزانه، برای خود امتیازی قایل نشوند و از غرور و خودپسندی و حبّ‏‎ ‎‏جاه و مقام دوری کنند. ‏

‏8 - رویۀ آنان در زمامداری، خودخواهانه و مستبدانه نباشد و دقیقاً به آرای عمومی‏‎ ‎‏مردم در همه جا احترام بگذارند. ‏

‏9 - به مردم فرصت انتقاد و اعتراض بدهند و روحیۀ انتقاد پذیری را در خود ایجاد کنند‏‎ ‎‏و موارد دیگری که بحث و توضیح هر یک از آنها کاری است بس گسترده که در این مقال‏‎ ‎‏نمی گنجد. ناگفته نباید گذاشت که، ارائه این تحقیق به منزلۀ ادای دین در نمایاندن جزء‏‎ ‎‏بسیار کوچکی از ابعاد وسیع فکری حضرت امام خمینی(س) بوده است و بدون تردید،‏‎ ‎‏هیچ کس نمی تواند مدعی شناخت عمیق اقوال و اندیشه های آن حضرت شود. ‏

والسلام - 10 / 4 / 71 

‏ ‏

‏ ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 451
‏مآخذ:‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 452

  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 6، صص 467 - 468.
  • . سورۀ نساء، آیۀ 5.
  • . مطهری، مرتضی - تعلیم و تربیت در اسلام – ص 146 - انتشارات صدرا - چاپ هفدهم، پاییز 1369.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 468.
  • . مطهری، مرتضی - نظری به نظام اقتصادی اسلام – ص 21 - انتشارات صدرا - چاپ اوّل، بهار 1368.
  • . سورۀ نساء، آیۀ 59 - 58.
  • . امام خمینی – ولایت فقیه، حکومت اسلامی – ص 199 - انتشارات آزادی (قم).
  • . فیض الاسلام، علینقی - ترجمه و شرح نهج البلاغه – مجلد6 - 1 - ص839(نامه5) - انتشارات فیض الاسلام، چاپ مکرر.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 8، صص 86 - 87.
  • . مطهری، مرتضی - سیری در نهج البلاغه – ص 214 - انتشارات صدرا - چاپ پنجم، پاییز  1367.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 203.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 327.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 9، صص 116 - 117.
  • . انصافپور، غلامرضا - ساخت دولت در ایران – ص 79 - انتشارات چاپخانۀ سپهر - چاپ اول، 1356.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 13، ص 167.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 252.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 17، صص 452 - 453.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 13، ص 487.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 6، ص 329.
  • . ترجمه و شرح نهج البلاغه – مجلد 6 – 1 – ص 836 (نامه 3).
  • . ترجمه و شرح نهج البلاغه – مجلد 6 - 1 – ص 994 (نامه 53).
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 9، ص 329.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 14، ص 321.
  • . ترجمه و شرح نهج البلاغه – مجلد 6 - 1 - (نامه 53).
  • . برداشتی از سخنان امام خمینی در پیام استقامت، ص 17.
  • . پیام فریاد برائت، ص 21.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 9، ص 398.
  • . برداشتی از سخنان امام خمینی در پیام برائت، ص 21.
  • . برداشتی از سخنان امام خمینی در پیام استقامت، ص 16.
  • . پیام استقامت، ص 16.
  • . ولایت فقیه، حکومت اسلامی – ص 63 - انتشارات آزادی (قم).
  • . مطهری، مرتضی - بیست گفتار – ص 77، انتشارات صدرا - چاپ پنجم، خرداد 1358.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 5، ص 27.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 4، صص 180 - 181.
  • . پیام فریاد برائت، ص 27.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 16، ص 447.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 4، ص 178.
  • . ترجمه و شرح نهج البلاغه - مجلد 6 - 1 – ص 1012 (نامه 53).
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 18، ص 30.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 16، ص 452.
  • . ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ص 80.
  • . ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ص 179.
  • . ولایت فقیه، حکومت اسلامی، ص 82.
  • . ترجمه و شرح نهج البلاغه، مجلد 6 - 1، ص 1165 (حکمت 152).