کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)

توسعه، فرهنگ و دیدگاههای امام خمینی (س)

توسعه، فرهنگ و دیدگاههای امام خمینی(س) 

‏ ‏

 قربانعلی دری نجف آبادی

‏ ‏

‏بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد‏‎ ‎‏فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل‏‎ ‎‏می دهد، و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و‏‎ ‎‏نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ، پوک و میان تهی است. ‏

امام خمینی(س)

ر. ک: صحیفۀ امام، ج 15، ص 243

‏اهمیت و ضرورت توسعه: ‏

‏از مطالعۀ تاریخ و شرایط کنونی جهان و تحولاتی که پیش آمده و در حال شکل‏‎ ‎‏گرفتن است، و سرعت دگرگونیها و تحولات اجتماعی و اقتصادی بخوبی این معنا استفاده‏‎ ‎‏می شود که امت بزرگ اسلامی عموماً و ملت بزرگوار و انقلابی ایران اسلامی خصوصاً باید‏‎ ‎‏هرچه سریعتر در شرایط نوین جهان در جهت حاکمیت ارزشهای، اسلامی و معنوی نقشی‏‎ ‎‏کارآمد و سازنده و محوری ایفا کند؛ و ایران اسلامی به عنوان ام‏‏ ‏‏القرای جهان اسلام و‏‎ ‎‏حامی محرومان و مظلومان، سرنوشت ملتهای دربند را رقم زند، و راه مجد و عظمت را هم،‏‎ ‎‏خود بپیماید و هم، برای دیگران الگو و اسوه باشد. بعلاوه حیات انسانها در سایۀ رشد و‏‎ ‎‏حرکت و پویایی است؛ و مرگ هر فرد و یا جامعه و ملتی در سایۀ سهل‏‏ ‏‏انگاری، سستی،‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 126
‏بی تفاوتی و عدم تحرک است. ‏

‏تحولات اخیر اروپا و بلوک شرق و بلند پروازی و خیالگرایی غرب و امریکای غارتگر‏‎ ‎‏مبنی بر رهبری جهان و نظم نوین جهانی از یک طرف، و امید و نشاط صدها میلیون‏‎ ‎‏مسلمان زنده و با تحرک، و میلیاردها انسان مظلوم و مستضعف و حرکت عظیم انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی و امواج خروشان آن، از طرف دیگر، بشریت را به مبارزه ای سرنوشت‏‏ ‏‏ساز و حیاتی‏‎ ‎‏فرا می خواند. بدیهی است برای تحقق این آرمانها و ارائه الگویی نیرومند و ارزنده از اسلام‏‎ ‎‏و ارزشهای اسلامی و آزادی و عدالت و فضیلت‏‏ ‏‏پروری و رفاه و آسایش و اخلاق و‏‎ ‎‏معنویت، باید جمهوری اسلامی پیشقدم باشد؛ و راه خود اتکایی و استقلال و رشد و‏‎ ‎‏توسعه و رفاه و عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را در قول و عمل ارائه نماید. ‏

‏ما باید در داخل کشور و در سطوح گوناگون جامعه، با استمداد از روح بزرگ امام و‏‎ ‎‏شهدای اسلام، و امکانات و منابع عظیم و غنی خدادادی، و تلاش و جهاد گسترده، و با‏‎ ‎‏تکیه بر استعدادهای خدادادی و نعمتهای الهی، آرمانهای آن امام عزیز را اجرا کنیم.‏‎ ‎‏همان گونه که مفهوم توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی نسبت به مناطق گوناگون جهان صادق‏‎ ‎‏است؛ نسبت به قاره های مختلف، بلکه نسبت به شرایط اقلیمی یک کشور و یک منطقۀ‏‎ ‎‏کوچک و خاص نیز حاکم است. و همان طور که در میان کشورهای جهان، مسألۀ‏‎ ‎‏کشورهای صنعتی و شمال - شمال از یک سو و کشورهای گروه 77 و جنوب - جنوب از‏‎ ‎‏سوی دیگر مطرح است، گاهی در چارچوب یک شهر و یک کشور و بلکه یک منطقۀ‏‎ ‎‏محدود نیز این عدم تعادل، ناهماهنگی، اختلاف، بیعدالتی؛ و به عبارت دیگر عدم تعادل‏‎ ‎‏و تناسب در روابط گوناگون اجتماعی و اقتصادی نیز حاکم است. لذا ما باید نخست این‏‎ ‎‏تناسب و تعادل را در نظام داخلی و بافت و ساخت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعۀ‏‎ ‎‏خود حاکم کنیم، سپس نمونه ای عینی و ارزشمند از تحقق مفاهیم اسلامی و رهنمودهای‏‎ ‎‏امام امت را ارائه نماییم، تا سرمشقی برای جهانیان و راه هدایتی برای آیندگان باشد‏‎ ‎‏قرآن کریم؛ این منبع حیات و حرکت، و این سرچشمۀ نور و هدایت، چه زیبا فرموده و چه‏‎ ‎‏درس بزرگ و آموزنده‏‏ ‏‏ای به ما داده است؟ قرآن از امت بزرگ اسلام خواسته است تا همواره‏‎ ‎‏و در همۀ زمینه ها و زوایای زندگی مادی و معنوی اسوه و الگو باشد و مثل اعلای کمال و‏‎ ‎‏انسانیت گردد و نقش امت نمونه را ایفا کند از جمله در آنجا که با بیان بسیار اعجاب انگیز‏‎ ‎‏و ژرف و زندگی‏‏ ‏‏ساز مثل پیروان حضرت محمد(ص) و مؤمنان راستین و جامعۀ بزرگ‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 127
‏اسلامی را با استعاره و کنایه و در لطافت کلمات حکیمانه و مثلهای آموزنده می فرماید:‏‎ ‎ذالِک مَثَلُهُمْ فِی التَّورایةِ و مَثَلُهُمْ فِی اْلإِنْجیلِ کَزَرْعٍ اَخْرَجَ شَطْئََهُ فآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی ٰٰ‎ ‎عَلیٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّٰاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الْکُفّٰارَ.‏ ‏‎[1]‎

‏براستی آن نهال برومند پابرجا و استوار و ثابت قدم، آن شجرۀ طیبۀ اسلام و انقلاب، آن‏‎ ‎‏درخت حیات و صبر و مقاومت، در آن هنگام که به بار نشست و غرق شکوفه و میوه شد؛ و‏‎ ‎‏از اعماق جان انسانها و هستی نشات گرفت و بر افق سرافراز آسمان سرکشید، و در دامان‏‎ ‎‏رسالت تربیت شده از چشمه های شیرین و دلپذیر قرآن و عترت و معرفت سیراب گشت،‏‎ ‎‏می تواند مثل یک جامعۀ نمونه و الگوی سازنده برای دیگران باشد. امتی زنده، سازنده،‏‎ ‎‏سربلند، الهامبخش و اسوه برای دیگران، امتی بپا ایستاده و... (سورۀ آل عمران آیۀ 100 به‏‎ ‎‏بعد) در سایه انقلاب و  در سایه اسلام، استعدادهای خدادادی احیا می شود و به ثمر‏‎ ‎‏می رسد؛ آرمانها الهی خواهد شد. ‏

‏در همین راستا و از همین رهگذر است که امام بزرگوار همواره بر استقلال فرهنگ،‏‎ ‎‏فرهنگ دین، استقلال فرهنگی و اقتصادی، احیای فرهنگ اسلامی، مبارزه با وابستگی و‏‎ ‎‏طرد و نفی کامل استعمار و استکبار و عدم پذیرش سلطۀ بیگانگان تأکید می فرمودند. و‏‎ ‎‏یکی از مقدسترین، زیباترین و پرشکوه ترین شعارهای ملت بزرگ ما در جریان انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی شعار «استقلال، آزادی...» و شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بوده و‏‎ ‎‏هست. ‏

‏امام بزرگوار می فرمانید: «در مسألۀ بازسازی و سازندگی، من اطمینان دارم که‏‎ ‎‏شخصیتهای ردۀ بالای نظام و مسئولان محترم و نیز مردم وفادار و انقلابی کشورمان چون‏‎ ‎‏گذشته هرگز قبول نمی کنند که نیل به این هدف به قیمت وابستگی ایران اسلامی به شرق و‏‎ ‎‏یا غرب تمام شود». ‏

‏بنابر آنچه ذکر شد، پیمودن راه توسعه ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ هم بدان جهت‏‎ ‎‏که ایران به عنوان یک کشور از بند رسته باید از یکسو، به خود متکی باشد، و زمینۀ حاکمیت‏‎ ‎‏مجدد طاغوتیان را از بین ببرد؛ و از سوی دیگر، به عنوان محور معنوی محرومان جهان و‏‎ ‎‏امت اسلامی الگوی امید بخشی از حاکمیت نظام و ارزشهای اسلامی ارائه دهد.‏

‏اگر چه مفهوم توسعه دارای شمول زیادی است؛ اما در این مقاله از محورهای اساسی‏‎ ‎‏توسعه به اشاره سخن گفته شده، و بر نقش فرهنگ در توسعه تأکید بیشتری رفته است. در‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 128
‏آخرین بخش مقاله، جایگاه رفیع باورها و ارزشهای دینی و اهمیت نقش امام راحل در‏‎ ‎‏احیا و استفادۀ صحیح از این باورها در توسعۀ فرهنگی کشور اسلامی بازشناسی شده‏‎ ‎‏است. ‏

‏ ‏

‏روش تحقیق و بررسی: ‏

‏نحوۀ القای مطلب این است که نخست اینجانب با توجه به شواهد و قراین و استفاده‏‎ ‎‏از مفاهیم دینی، علمی، تجربی و بیانات حکیمانۀ حضرت امام(ره) و سخنان معصومین‏‎ ‎‏- علیهم السلام - مطلب را تقریر نموده و به توضیح و تشریح آن می پردازیم. آنگاه کلمات و‏‎ ‎‏سخنان و نوشته های امام(ره) را به عنوان شاهد و سند ذکر کرده و یا بر آن منطبق می کنم.‏

‏تذکر چند نکه نیز لازم است: ‏

اولاً:‏ آنچه توسط اینجانب بیان شده گوشه ای از مجموعه سخنان آن حضرت و تنها از‏‎ ‎‏برخی زوایا و جهات است؛ ولی بحث کامل دربارۀ سخنان آن بزرگوار و بررسی همه‏‏ ‏‏جانبه‏‎ ‎‏نیاز به گروههای تحقیقاتی و فرصتهای فراوان و تلاش مستمری دارد تا بتوان به صورت‏‎ ‎‏جامع و کامل کتابهایی در این رابطه نگاشت و ابعاد و دیدگاههای وسیع آن عزیز را بازگو‏‎ ‎‏کرد. ‏

ثانیاً:‏ باید توجه داشت که حضرت امام قدس سره باهوش سرشار و استعداد کم‏‏ ‏‏نظیر‏‎ ‎‏الهی خود و تجربۀ یک قرن پرفراز و نشیب از تاریخ بشریت و تحولات بسیار ژرف و عمیقی‏‎ ‎‏که در جهان و کشور و منطقه اتفاق افتاد؛ و با الهام از تعالیم عالیۀ اسلام به عنوان یک‏‎ ‎‏رهبر بزرگ و انقلابی عظیم‏‏ ‏‏الشأن همواره در القای مطالب، همانند حکیمی فرزانه به بیان‏‎ ‎‏دردها و درمانها و روشها و متدهای مطلوب و سرنوشت‏‏ ‏‏ساز می پرداخت؛ و غالباً از ذکر‏‎ ‎‏مقدمات و استدلالهای منطقی و عبارت‏‏ ‏‏پردزای و پیچ و خم عبارات پرهیز می کرد و به روح‏‎ ‎‏و محتوای مطلب اشاره می فرمود؛ و با ذکر شواهد و مثالها اهداف و نتایج و سیاستهای‏‎ ‎‏کلی را ارشاد و هدایت می کرد و ارائه طریق می‏‏ ‏‏فرمود. اما شیوه های اجرایی و سازماندهی و برنامه ریزی و انتخاب تکنیکهای مناسب را به عهدۀ مسئولان و دست اندرکاران نظام‏‎ ‎‏می سپرد؛ و خود بر هدایت کلی و سیاستگذاری عالی نظام بسنده می فرمود. بنابراین آنچه‏‎ ‎‏توسط آن بزرگمرد ارائه شده سیاستهای کلان و استراتژی کلی است که باید مسئولان نظام‏‎ ‎‏راه را برای تحقق آن هموار سازند. ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 129
ثالثاً:‏ در بحث از روشهای توصیفی، تحلیلی و تجربی استفاده شده، ولی اساس بحث‏‎ ‎‏را تحلیل و تطبیق دیدگاههای مرحوم امام(ره) و دیدگاههای گوناگون دیگر در زمینه توسعه‏‎ ‎‏تشکیل می دهد. ‏

رابعاً:‏ توجه به این نکته لازم است که برماست تا زمینۀ عملی و عینی تحقق رهنمودها و‏‎ ‎‏دستورات آن بزرگوار را فراهم نماییم و الگویی سازنده و زنده و پوینده و پرقدرت‏‎ ‎‏و امیدبخش و ارزشمند از افکار و اندیشه ها و آرمانهای آن روح ملکوتی را - که در ملکوت‏‎ ‎‏اعلا شاهد و حاضر بر اعمال ما ناظر است - ارائه کنیم؛ تا دعاهای بیشتر او و همه‏‎ ‎‏ملکوتیان و شهدای گرانقدر انقلاب و محرومان و مستضعفان مظلوم بدرقۀ راه ما باشد و‏‎ ‎‏الطالف الهی بر ما شامل شود. شکر نعمتها باعث افزایش و ارزانی بیشتر نعمتها خواهد شد‏‎ ‎‏«‏وَ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاَزیدَنََّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُم اِنََّ عَذابی لشَدید».‏ ‏

‏پس بر ماست تا با درک صحیح و عمیق نسبت به شرایط اسلام و انقلاب و ایران‏‎ ‎‏اسلامی با توجه به اهمیت همه‏‏ ‏‏جانبه مسأله و آگاهی و شناخت کامل دربارۀ آن، راههای‏‎ ‎‏مناسب و الگوهای مطلوب را ارائه نموده و راه را برای تحقق و پیاده کردن آن هموار‏‎ ‎‏سازیم؛ و با انتخاب بهترین و کوتاهترین و زاهدانه ترین راهها دسترسی به اهداف بلند و‏‎ ‎‏ملکوتی امام را هموار سازیم، و با استقامت و گامهای استوار بندگان شایستۀ خدا و علم و‏‎ ‎‏آگاهی و اتخاذ سیاستهای مؤثر و کارساز و امیدبخش و نشاط‏‏ ‏‏آفرین این مهم را کفایت‏‎ ‎‏نماییم و راه خیر و برکت و عزت را برای ملت خود و ملتهای دیگر بگشاییم؛ بفضله و کرمه‏‎ ‎‏ان شاء الله، آمین. ‏

‏عنایت به این مطلب لازم است که اینجانب در این بررسی به احیا و توسعۀ فرهنگی‏‎ ‎‏بویژه احیای هویت و فرهنگ دینی و ابعاد جدیدی از نگرش نسبت به توسعه و فرهنگ توجه‏‎ ‎‏نموده ام که امید است زمینۀ بحثهای عمیقتر و سازنده تری را توسط اندیشمندان فراهم‏‎ ‎‏نماید. ‏

‏حضرت امام قدس سره در مناسبتهای گوناگون، ایده ها، خط‏‏ ‏‏مشیهای کلی، اصول و‏‎ ‎‏سیاستهای کلان و استراتژی درازمدت کشور و امت اسلامی بلکه مستضعفان جهان را‏‎ ‎‏مطرح می فرمودند؛ و راه مجد و عزت و عظمت را به ملتهای دربند می آموختند. آن‏‎ ‎‏شخصیت بزرگ به عنوان یک رهبر دینی و الهی انسانها را هدایت می فرمودند؛ و راه مبارزه‏‎ ‎‏با سلطه و استکبار جباران و زورگویان را تبیین می کردند. مجموعۀ کلمات و سخنان و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 130
‏پیامها و دستورات آن بزرگوار، اینک به صورت کتاب شریف صحیفۀ امام و دیگر یادگار های‏‎ ‎‏گرانقدر آن رهبر فقید در اختیار ما و توشه راه ماست، تا بتوانیم با دیدگاهها و نظرات ایشان‏‎ ‎‏آشنا شویم. (کلیۀ استنادات این نوشته از آن دوره کتاب نقل شده است). ‏

‏ ‏

‏تاریخچۀ بحث توسعه: ‏

‏نگاهی به سیر تحول تعاریف توسعه روشن می کند که ابتدا تأکید عمده بر هدفها و‏‎ ‎‏نتایج اقتصادی بوده و اهداف فرهنگی و اجتماعی مورد غفلت قرار می گرفته است. این‏‎ ‎‏اشتباه از آنجا ناشی شده بود که ثروت را غالباً با سعادت برابر می دانستند. در تحلیلهای‏‎ ‎‏گونارمیردال، این عقیده ترویج می شد که فرهنگ نه تنها در توسعه نقشی ندارد بلکه یکی از‏‎ ‎‏موانع توسعه است و باید به نفع تحولات تکنولوژیک متحول شود. به عقیدۀ آنان، جوامع‏‎ ‎‏سنتی بدون تغییر در نهادها، باورها و ارزشهای قدیمی نمی توانستند مدرن و امروزی شوند.‏‎ ‎‏لرنر با تحلیل مفهوم لغوی توسعه یعنی خروج از لفاف، جامعه سنتی و ارزشهای آن را به‏‎ ‎‏عنوان لفاف و پوششی که باید از آن عبور کرد، معرفی کرد. در ذهن این نظریه پردازان،‏‎ ‎‏توسعه عبارت بود از نیروی مخالف سنتگرایی، ساختهای فئودالی و ادیان آخرتگرا. ‏

‏بتدریج عدم کارایی این نظریه اثبات شد؛ در نتیجه مورخان، جامعه شناسان،‏‎ ‎‏انسانشناسان، فیلسوفان و حتی اقتصاددانان به انتقاد از آن پرداختند. گروهی از عالمان‏‎ ‎‏علوم اجتماعی مسیحی با ارائه هدف جدیدی از توسعه مفهوم آن را متحول کردند. در نظر‏‎ ‎‏اینها توسعه عبارت بود از «توسعۀ انسانی کامل برای همه». ‏

‏در امریکای لاتین، مطالعه درباره توسعه نیافتگی جهت دیگری داشت. گروهی از‏‎ ‎‏جامعه شناسان و اقتصاددانان امریکای لاتین توسعه نیافتگی را پیامد سنتها، یا کمبود نیروی‏‎ ‎‏انسانی آموزش یافته یا حتی نتیجۀ فقدان سرمایه نمی دانستند. به نظر آنان، توسعه نیافتگی‏‎ ‎‏یکی از عواقب وابستگی بسیار شدید به غرب و ماهیت استعماری آن تلقی می شد. راه حل‏‎ ‎‏این گروه که به مکتب وابستگی مشهور شد، قطع مناسبات بین المللی با جهان خارج بود تا‏‎ ‎‏امکان پیش بردن توسعۀ مطلوب فراهم شود. ‏

‏اما در خاورمیانه، مفهوم توسعه بتدریج با غربی شدن یکسان انگاشته شد؛ و تقلید‏‎ ‎‏مو به مو از ارزشها و روشهای زندگی غربیان به عنوان یگانه راه توسعه مورد توجه قرار‏‎ ‎‏گرفت. شکست این توسعه ساختگی با تجدید حیات فرهنگی اسلام و ظهور اندیشمندانی‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 131
‏چون سید جمال، نائینی، اقبال لاهوری، میرزای شیرازی، مدرس، سید قطب و روشنفکران‏‎ ‎‏مسلمان دهه های اخیر و در نهایت رهبری مذهبی و مرجعی آگاه چون امام خمینی(ره)‏‎ ‎‏همراه بوده است. ‏

‏امام خمینی(ره) از آغاز نهضت و انقلاب اسلامی سالهای 1341 و 1342 هـ. ش‏‎ ‎‏مسائل مربوط به خودکفایی، استقلال و قطع ایادی استعمار و استکبار و امریکای‏‎ ‎‏جهانخوار را به کرات گوشزد می فرمودند و با هرگونه سلطه پذیری و... با قاطعیت برخورد‏‎ ‎‏می نمودند. نمونۀ بارز و روشن آن در جریان کاپیتولاسیون و آزادی مستشاران سیاسی و‏‎ ‎‏نظامی امریکا در ایران است که منجر به تبعید حضرت امام از ایران به ترکیه و پس از آن به‏‎ ‎‏عراق شد. این معنا در حرکت نهایی انقلاب اسلامی در سالهای 56 و 57 و آرمانهای‏‎ ‎‏بزرگ امام و ملت عزیز و سرفراز ایران اسلامی اوج بیشتری گرفت و ابعاد تازه تر و‏‎ ‎‏گسترده تری یافت؛ و اصولی مانند استقلال، حاکمیت فرهنگ اسلام، قطع وابستگی،‏‎ ‎‏احیای شخصیت و هویت ملی و اسلامی جامعه رنگ و شکل سازنده تر و ژرفتری یافت؛ و‏‎ ‎‏مسائل فرهنگی و ابعاد گسترده آن و تهاجم و اسارت و فرار مغزها و رمز حاکمیت اسلام و‏‎ ‎‏احیای فرهنگ غنی اسلام به صورت زنده و سازنده مورد عنایت قرار گرفت؛ و در پی فتح‏‎ ‎‏لانه جاسوسی و تسخیر سفارت امریکا و قطع رابطه امریکا با ایران و مسدود کردن و بستن‏‎ ‎‏داراییها و حسابهای ایران در بانکهای خارجی، مفاهیم جدیدی از استقلال، حاکمیت‏‎ ‎‏ملی، دشمن‏‏ ‏‏ستیزی و استقامت در برابر مصایب و مشکلات، توطئه های استعماری و‏‎ ‎‏استکباری، وابستگی و سلطه و شیطنتهای مستکبران به وسیله امام(ره) تشریح و ترویج‏‎ ‎‏شد. این مفاهیم در دوران هشت سالۀ جنگ تحمیلی نیز همواره مورد توجه، تذکر، توصیه و‏‎ ‎‏عنایت بود؛ و امام(ره) به صورتهای گوناگون آن را بازگو می فرمود، صبر و مقاومت‏‎ ‎‏همه‏‏ ‏‏جانبۀ مردم و نظام در طول دفاع مقدس بتدریج فرهنگ ویژه ای را ایجاد کرد که تعمیق‏‎ ‎‏و ترسیخ درونی و پایه دار شدن مفاهیم بالا را به دنبال داشت. ‏

‏اما با پذیرفته شدن قطعنامۀ 598 و پدید آمدن شرایط جدید برای کشور و ضرورت‏‎ ‎‏تجدی قوای کشور و ملت، و عزم و تصمیم قاطع و سرنوشت ساز برای بازسازی ویرانیهای‏‎ ‎‏ناشی از جنگ تحمیلی و دوران انقلاب، شرایط نوین و فرصت مناسب جدیدی به وجود‏‎ ‎‏آمد تا یک بار دیگر ندای ملکوتی و روحبخش رهبر فقید انقلاب در قالب پاسخ به نامۀ‏‎ ‎‏رؤسای سه قوه در مورد کسب تکلیف برای بازسازی کشور فضای ایران را معطر سازد و راه‏‎ ‎

‏ ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 132
‏تجدید حیات و تجدید قوا و رشد و حرکت را بیاموزد. این پیام ارزشمند که شاید بهترین‏‎ ‎‏اسم برای آن منشور بازسازی باشد حرکت به سوی سازندگی و ایجاد قسط و عدل را نوید‏‎ ‎‏می داد. پیام در تاریخ 11 / 7 / 67 صادر شد و بر محورهای عمده و حیاتی در دهۀ‏‎ ‎‏بازسازی تأکید می فرمود؛ و بر همین اساس دهۀ دوم انقلاب دهۀ بازسازی و سازندگی نام‏‎ ‎‏گرفت. ‏

‏این پیام، اصلیترین محورهای توسعه و اصول اساسی آن را برمی شمارد. در این پیام‏‎ ‎‏محورهای زیر به عنوان کلیترین پایه های برنامه ریزی آیندۀ کشور مورد تأکید قرار گرفته بود: ‏

‏1 - کلیدی بودن سیاست «نه شرقی و نه غربی» به عنوان رمز عزت و اعتبار کشور. ‏

‏2 - بازسازی نباید به قیمت وابستگی تمام شود. ‏

‏3 - بسیار پیچیده بودن شرایط سیاسی و اقتصادی نظام و لزوم رعایت این شرایط در‏‎ ‎‏برنامه ریزی و موضعگیری. ‏

‏4 - همکاری همه‏‏ ‏‏جانبۀ کارشناسان و صاحبنظران با مسئولین اجرایی در بازسازی. ‏

‏5 - قدرشناسی مادی و معنوی نسبت به ایثارگران. ‏

‏6 - توجه ویژه به تقویت بنیۀ دفاعی و نظامی کشور. ‏

‏7 - اصالت و اولویت دادن به خودکفایی کشاورزی در مقابل بازسازی مراکز صنعتی. ‏

‏8 - توسعۀ مراکز علمی و تحقیقاتی و تشویق نیروهای خلاق و سازنده. ‏

‏9 - توجه به رفاه مردم با رعایت شعایر و ارزشهای اسلامی و انقلابی. ‏

‏10 - بها دادن به حضور اقشار مختلف مردم در صحنه های بازسازی، کشاورزی، صنعت و تجارت. ‏

‏11 - تأکید بر حفظ ارزشها و شئون اخلاقی در جامعه. ‏

‏پس از صدور این پیام روحبخش و روشنگر، مجمع مشورتی بازسازی کشور تشکیل‏‎ ‎‏شد. این مجمع در طول فعالیت خود، اصول کلی سیاستها و خط مشی بازسازی را تعیین و‏‎ ‎‏به مسئولین سه قوه ارائه کرد. ‏

‏ ‏

‏تعریف توسعه از دیدگاههای گوناگون: ‏

‏نخست باید این معنا را یادآور شد که در کلیۀ تعاریف موجود، توسعه یک مفهوم‏‎ ‎‏اقتصادی صرف نیست؛ و تنها به پیشرفت صنعت و تکنولوژی و یا تغییر و افزایش نرخ رشد‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 133
‏اقتصادی و افزایش درآمد ملی محدود نمی شود، بلکه در بعد گسترده تری مسائل مربوط به‏‎ ‎‏فقر، نابرابری، شهرگرایی، بیکاری توزیع درآمد ملی و شرایط بهینۀ زندگی و مناسبات‏‎ ‎‏اجتماعی ... را نیز در بر می گیرد. ‏

‏بعلاوه مسائل مربوط به بحران انرژی، کمبود مواد غذایی در جهان سوم (یا به تعبیر‏‎ ‎‏دیگر جهان مستضعفین) بحران تراز پرداختهای کشورهای در حال توسعه و صادرکنندۀ‏‎ ‎‏مواد غیرنفتی، تلاش و مبارزه کشورهای در حال توسعه برای خودکفایی و خوداتکایی‏‎ ‎‏جمعی در مقابل کشورهای به اصطلاح توسعه یافته، فروریزی تصور آسیب ناپذیری‏‎ ‎‏کشورهای توسعه یافته در مقابل کشورهای در حال توسعه، و بالاخره تغییر نظام اقتصادی‏‎ ‎‏بین المللی کنونی و ایجاد تعادل در روابط بازرگانی و تجاری، پولی و مالی، اقتصادی و‏‎ ‎‏صنعتی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و انسانی، هر دو قطب شمال و جنوب را شامل‏‎ ‎‏می شود. ‏

‏دانشمندان گوناگون دربارۀ تعریف توسعه به جهات مختلفی اشاره کرده اند که نمونۀ آن‏‎ ‎‏را ذیلاً می بینیم. لیکن تعاریف ذکر شده شاید چندان کامل و جامع نباشد؛ زیرا هر یک از‏‎ ‎‏دیدگاه خاص و زاویه ویژه ای به این امر مهم پرداخته و چه بسا از زوایا و ابعاد دیگر غفلت‏‎ ‎‏کرده اند. علت اساسی نقایص موجود در تعریفات این است که انسان را آنچنان که بایست‏‎ ‎‏نشناخته و به همه نیازها و ضرورتها و تمایلات و تقاضاهای او پاسخ مثبت نداده اند، و‏‎ ‎‏حداکثر او را از چند زاویۀ محدود یک منطقه و یک کشور و یا یک ملیت و حداکثر فلان‏‎ ‎‏منطقه و فلان بلوک و قارۀ جهانی، ارزیابی و... بررسی نموده اند. نمونه ای از این تعریفها به‏‎ ‎‏قرار ذیل است: ‏

‏دیوید کوشمن کویل دربارۀ توسعه و تعریف آن چنین می گوید: ‏

‏ «توسعه تنها یادگرفتن چگونگی استفاده از رادیو و اتومبیل و چگونگی ساختن آنها‏‎ ‎‏طی زمان نیست؛ توسعه با تمامی جنبه های حیات ملی تماس دارد. جنبه های سیاسی -‏‎ ‎‏اجتماعی و حتی مذهبی حیات ملی را در برمی گیرد. هرچیز کهن نباید منسوخ گردد؛ بلکه‏‎ ‎‏مردم بین اندیشه های کهن و نو باید عادات قدیمی و شیوه های انجام دادن کارها، عقاید‏‎ ‎‏دیرین و نظریه های جدید علمی، ترتیبات تازه ای برقرار سازند». ‏‎[2]‎

‏تودارو نیز اشاره می کند که: توسعه صرفاً پدیده ای اقتصادی نیست. توسعه نهایتاً باید‏‎ ‎‏علاوه بر جنبه های مادی و پولی زندگی مردم، سایر جنبه ها را نیز در برگیرد. لذا باید به‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 134
‏عنوان جریانی چند بعدی که مستلزم تجدید سازمان و تجدید جهتگیری مجموعۀ نظام‏‎ ‎‏اقتصادی و اجتماعی کشور است مورد توجه قرار گیرد. ‏‎[3]‎‏ ‏

‏دادلی سیرنر، سه پرسش اصلی را در توسعه طرح می کند: 1 - فقر چه تغییری کرده‏‎ ‎‏است؟ 2 - بیکاری چه تغییری کرده است؟ 3 - نابرابری چه تغییری کرده است؟ در نتیجه‏‎ ‎‏عامل درآمد سرانه هرگز نمی تواند به عنوان شاخص توسعه مورد توجه قرار گیرد. ‏‎[4]‎‏ ‏

‏گولت معتقد است که برای درک معنای توسعه باید حداقل سه ارزش اصلی به عنوان‏‎ ‎‏پایۀ فکری و رهنمود عملی در نظر گرفته شود: 1 - معاش و زندگی 2 - اعتماد به نفس‏‎ ‎‏3 - آزادی انتخاب. ‏‎[5]‎‏ در یک جمعبندی کلی می توان گفت در این دیدگاهها توسعه‏‏ ‏‏جویان به‏‎ ‎‏دنبال فراهم کردن امکان دسترسی مردم به کالاهای اساسی، افزایش سطح زندگی مادی و‏‎ ‎‏فرهنگی و بالاخره گسترش دامنۀ انتخاب اقتصادی و اجتماعی افراد و رهایی آنان از قید‏‎ ‎‏بردگی و وابستگی به افراد، کشورها، و عقاید بی پایه هستند. ‏

‏اندیشه های بشری در نیم قرن اخیر و پس از جنگ جهانی دوم در این رابطه، تحولات‏‎ ‎‏فراوانی یافته و برخی نظریه ها مراحل تاریخی را در آن مؤثر دانسته، و بسیاری، نظریات‏‎ ‎‏ساختاری را عنوان نموده اند و برخی آن را صرفاً کمی دانسته و بسیاری تعمیم داده و گروهی‏‎ ‎‏تنها به رشد صنعتی یا رشد تجاری بسنده نموده اند، در حالی که گروههای دیگر به‏‎ ‎‏گونه های دیگر بحث کرده اند. و شاخصهای فراوانی در این باره ذکر کرده اند که به تفصیل‏‎ ‎‏باید آن را در کتابهای مربوط ملاحظه کرد. ‏

‏ ‏

‏مفاهیم مورد توجه در توسعه: ‏

‏برای اینکه تعریف و مفهوم توسعه از دیدگاه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بهتر‏‎ ‎‏روشن شود و ان شاء الله مورد توجه قرار گیرد توجه به جهات ذیل لازم است: ‏

‏الف) توسعه یک مفهوم گسترده عمیق، زنده و پوینده دارد؛ و به عبارت دیگر، فرهنگ،‏‎ ‎‏یک محتوا و یک حرکت همه‏‏ ‏‏جانبه و رشد و شکوفایی جوهری زنده و سازنده، جهتدار و‏‎ ‎‏بالنده است، و تا زمانی که یک ملت، یک کشور، یک جامعه و یا امت بزرگ اسلامی در‏‎ ‎‏راستای رشد و تزاید و بالندگی مادی و معنوی قرار دارد؛ و هر مرحله از آن مقدمه و‏‎ ‎‏زمینه ساز مرحلۀ دیگر است، مفهوم توسعه صادق است. در نتیجه توسعه، به رشد و تحول‏‎ ‎‏عمیق و پایه ای و بنیادین جامعه و بافتها و مناسبات و روابط فرهنگی و فکر و اندیشه و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 135
‏بینش و منش و شخصیت انسانی و الهی انسانها و جوامع مربوط می شود. ‏

‏ب) توسعه، یک امر تک بعدی و تک ساختی نیست؛ بلکه به همۀ زوایا و شئون زندگی‏‎ ‎‏انسانها مربوط می شود. و روند آن باید یک روند نظام یافته، سیستماتیک و هدفدار باشد. و‏‎ ‎‏به عبارت دیگر، باید یک حرکت تکاملی را دنبال کند و همۀ ابعاد حیات انسانی را شامل‏‎ ‎‏شود. ‏

‏ج) توجه به استعدادهای انسانی و عوامل مادی و طبیعی و به فعلیت رساندن ظرفیتها‏‎ ‎‏و منابع، یا بهره بردای بهینه و مطلوب؛ و استفاده از شرایط مثبت و موثر داخلی و در هر‏‎ ‎‏منطقه، کشور و سرزمینی، پیوندی ناگسستنی دارد، و جز با به کارگیری همۀ استعدادها و‏‎ ‎‏ظرفیتها و امکانات و استفاده از همۀ عوامل مؤثر و کارساز میسر نیست. بنابراین، تکیه بر‏‎ ‎‏عوامل، منابع، استعدادها و امکانات داخلی هر جامعه و هر ملت، از اهرمهای اساسی در‏‎ ‎‏راه رشد و ارتقای مادی و معنوی و گسترش فرهنگ و اقتصاد و مفاهیم اجتماعی آن جامعه‏‎ ‎‏است. ‏

‏د) دو مسألۀ مهم در اینجا هست که باید هر یک از دیگری تفکیک شود. یکی‏‎ ‎‏پسندیده و مطلوب است و دیگر ناپسند و نامطلوب. اما آنچه پسندیده و مطلوب است؛‏‎ ‎‏استفاده از علوم و فنون و تجربه ها و ابتکارات بشری است. کشورهای پیشرفتۀ جهانی دهها‏‎ ‎‏سال تجربه های غنی و ارزشمندی را تحصیل نموده اند. که تکرار آن تجربه ها و از صفر‏‎ ‎‏شروع کردن، کاری بس عبث و جاهلانه است. اسلام نیز دستور می دهد تا ما از علوم و‏‎ ‎‏دانش دیگران تا جایی که در جهت مصالح اسلام و مسلمین و به نفع بشریت باشد‏‎ ‎‏استفاده کنیم؛ و دانش و علوم خود را تقویت و تکمیل نماییم، و برای مبادلۀ اطلاعات و‏‎ ‎‏معلومات و کسب دانش و تجربه، پلهای ارتباطی برقرار سازیم و از علوم و فنون دیگران‏‎ ‎‏بهره مند شویم. این یک اصل مهم است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز‏‎ ‎‏بدان اشارت رفته و مورد عنایت قرار گرفته است. ‏

‏ ‏

‏قطع وابستگی: ‏

‏بحث دیگر، مسالۀ وابستگی، اسارت، بردگی و تمکین در برابر اجانب و سلطه پذیری‏‎ ‎‏است. بدیهی است اسلام با چنین روحیه و اخلاق و رفتاری به طور قاطع و صد درصد‏‎ ‎‏مخالف است؛ و مسلمانان را از نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بیگانگان‏‎ ‎‏ ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 136
‏برحذر می دارد. و قرآن کریم سختترین و قاطعترین موضعگیریها را در این رابطه بیان فرموده‏‎ ‎‏است. ‏

‏بنابراین، مسأله ارتباط حسنه؛ ارتباط بر اساس حقوق و احترام متقابل، تفاهم و‏‎ ‎‏همکاری، مبادلات فرهنگی، علمی، فنی، تجربی و تکنولوژیکی یک امر است؛ و سلطۀ‏‎ ‎‏بیگانگان را پذیرفتن و آلت دست آنها قرار گرفتن و تسلیم زور و قدرتهای استکباری شدن‏‎ ‎‏و سرنوشت فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و معنوی جامعه را به دست‏‎ ‎‏آنها دادن، حرف دیگری است. و در همین رابطه است که می بینیم امام رضوان الله تعالی‏‎ ‎‏علیه در پیام بسیار ارزنده و آموزنده شان نسبت به امر بازسازی که به منشور بازسازی معروف‏‎ ‎‏است چه زیبا می فرمایند: ‏

‏ «به مسئولان و دست اندرکاران در هر رده نیز می گویم که شرعاً بر همۀ شما واجب است‏‎ ‎‏که همت کنید تا آخرین رگ و ریشه های وابستگی این کشور به بیگانگان را در هر‏‎ ‎‏زمینه ای قطع نمایید. که ان شاء الله خواهید کرد». ‏‎[6]‎

‏ ‏

‏رشد و توسعۀ درون گرا، خود اتکا: ‏

‏در بحث توسعه این معنا مورد بحث است که آیا توسعه یک امر درونی است برای‏‎ ‎‏جوامع، و یا یک امر برونی است و یا ترکیب و تلفیقی از هر دو است؟ کدام کشور را باید‏‎ ‎‏الگوی توسعه قرار داد و از آن تقلید و پیروی کرد؟ آیا کشورهای غربی یا ژاپن یا هند، یا کرۀ‏‎ ‎‏جنوبی و یا کشورهای عضو گروه «آسه آن» و یا ... ؟ ‏

‏چون موضوع و مدار بحث توسعه، بیشتر در مورد پیشرفتها و تحولات صنعتی و تکنیک‏‎ ‎‏و تکنولوژی مربوط به بخش صنعت است؛ و غالب کشورهای یاد شده با غارت جهان و‏‎ ‎‏کشورهای جهان سوم و یا با سرمایه گذاری و حمایت و پشتیبانی کشورهای صنعتی و غربی‏‎ ‎‏توانسته اند در زمینۀ صنعت و صادرات صنعتی و تبدیل مواد خام به مواد قابل مصرف و یا‏‎ ‎‏کالاهای واسطه ای، گامهای مثبتی بردارند. لذا غالباً وقتی در کشورهای دیگر صحبت از‏‎ ‎‏توسعه می شود، کشورهای یاد شده به عنوان مدل و الگو مطرح می شوند. ‏

‏اما حقیقت چیز دیگری است؛ زیرا نخست باید توسعه را تعریف کرد و شناخت و در‏‎ ‎‏ثانی باید به قدرت، امکانات، منابع، استعدادها، نیروها و سرمایه ها و ظرفیتها و ارادۀ ملی‏‎ ‎‏و عزم عمومی و انگیزه ها و تواناییهای انسانی و علمی خود واقف بود. و ثالثاً باید این‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 137
‏ظرفیتها و منابع بالقوه را با فکر و اندیشه و تلاش و کوشش و جهاد و فداکاری به فعلیت‏‎ ‎‏تبدیل نمود. و رابعاً باید در ایجاد زمینه های رشد و توسعه و تحول و دگرگونی بین بخشهای‏‎ ‎‏گوناگون، تحول و دگرگونی لازم را ایجاد کرد و همۀ بخشها با همراهی و هماهنگی با‏‎ ‎‏یکدیگر و همۀ امکانات در جهت اهداف از پیش تعیین شده و با برنامه ریزی و نظم و‏‎ ‎‏انضباط و صبر و استقامت باید در جهت تعالی حرکت کنند. بدیهی است در این راستا‏‎ ‎‏مسأله این نیست که ما با دیگران ارتباط نداشته باشیم، و از امکانات و تجربه ها و‏‎ ‎‏پیشرفتهای دیگران استفاده نکنیم و از صفر شروع کنیم بلکه ارتباط حسنه و بر اساس‏‎ ‎‏حقوق متقابل، مطلوب است، و عاقل کسی است که از تجربه ها درس بیاموزد. اما این‏‎ ‎‏ما هستیم که باید انتخابگر باشیم، این ما هستیم که باید در جهت عزت و استقلال کشور و‏‎ ‎‏ملت حرکت کنیم و حاکمیت اسلام و کشور را حفظ کنیم. و فرق است بین ارتباط علمی،‏‎ ‎‏فنی، فرهنگی، اطلاعاتی، سیاسی با کشورهای دیگر، بویژه کشورهای اسلامی و جهان سوم‏‎ ‎‏و تقلید کورکورانه از الگوهای پیش ساخته و نامنطبق بر شرایط ملی. ‏

‏و در تعریف رشد و توسعه، «رشد» یک مقولۀ کمی است، اما «توسعه» یک مقولۀ‏‎ ‎‏کیفی. توسعه معمولاً رشد را به دنبال دارد؛ اما رشد الزاماً توسعه را به همراه ندارد. رشد را‏‎ ‎‏غالباً با عدد و رقم می توان ترسیم کرد؛ و مثلاً با افزایش درآمد سرانه بین 5 - 7 و یا افزایش‏‎ ‎‏تولید ناخالص ملی تعریف کرد. اما کیفیت و مکانیزم وصول بدین درآمد و رابطۀ آن با‏‎ ‎‏توزیع و هزینه و کیفیت آن کمتر مورد توجه است. در توسعه، کیفیت تحصیل درآمد و هزینه‏‎ ‎‏و ارتباط بخشهای گوناگون اقتصادی - اجتماعی یک جامعه با یکدیگر و با خارج کاملاً‏‎ ‎‏مورد توجه است. ‏

‏تفاوت اساسی در سیاستها و سیاستگذاری در این دو مقوله است؛ در خلاصه بودجۀ‏‎ ‎‏سالانۀ هر کشور، و بعد در زیر مجموعه های آن، و نیز گزارشهای اقتصادی سالیانه و یا‏‎ ‎‏حسابهای ملی هر کشور و جامعه می توان با عدد و رقم و عملکرد سالیانۀ اقتصادی و روند‏‎ ‎‏بخشهای گوناگون عمومی، اجتماعی، اقتصادی، امنیت داخلی و امور نظامی و... پیشرفت‏‎ ‎‏امور عمرانی و خدمات را جستجو کرد. و انسان آگاه و آشنا به نظام اقتصادی هر جامعه با‏‎ ‎‏مشاهدۀ تابلوها و نمودارها و یا گزارشها و انعکاس اعداد و ارقام به راحتی می تواند تا حدود‏‎ ‎‏زیادی بر وضعیت و شرایط هر بخش واقف شود. ‏

‏اما اعداد و ارقام غالباً همه مطلب نیست؛ اگر چه نمایانگر بسیاری از واقعیتها و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 138
‏نشاندهندۀ ابعاد گوناگون و ترسیم کنندۀ اوضاع بخشها و امور مختلف است، اما به طور‏‎ ‎‏کامل نمی تواند حقایق و روابط اجتماعی و اقتصادی را نشان بدهد؛ چرا که عوامل بسیار‏‎ ‎‏دیگری در جریان و روند تحولات جامعه مؤثر است. ‏

‏رشد و توسعه از دیدگاه اسلامی مفهوم وسیعتر و عمیقتر دارد؛ و کلیۀ زوایای مادی و‏‎ ‎‏معنوی جامعه و انسانها را شامل می شود، و معنایی گسترده تر از حیات مادی و اقتصادی‏‎ ‎‏را در بر می گیرد. و در قرآن کریم و روایات اسلامی، واژه های متناسب با آن زیاد به کار رفته‏‎ ‎‏که خود بحث دیگری است. ولی اساساً به استقلال، عدم وابستگی، انگیزه های الهی و‏‎ ‎‏معنوی با هدفهای والای الهی، ارزشهای اخلاقی، خدمت و عبادت، معرفت و شناخت‏‎ ‎‏عمیق از هستی، ارتباط سالم و سازنده با جامعه و انسانها و محیط، و گذشته و حال و‏‎ ‎‏آینده و بینش و بصیرت نسبت به انسان و جهان و آینده‏‏ ‏‏نگری و برقراری ارتباط حسنه و‏‎ ‎‏صادقانه با همۀ ذرات عالم هستی و احساس وظیفه و مسئولیت در قبال همۀ نظام متقن و‏‎ ‎‏حکیمانۀ آفرینش است. شاخصها در این رابطه تنها شاخصهای مادی و اقتصادی و‏‎ ‎‏اجتماعی نیست؛ و تنها به شاخصهای علمی و فرهنگی به معنی رایج اکتفا نمی کند. و‏‎ ‎‏صرفاً به رفع فقر، جهل، بهداشت و درمان عمومی، تأمین و رفاه اجتماعی، رشد و افزایش‏‎ ‎‏سواد و همگانی شدن دانش و امکانات عمومی و رفاهی و فرهنگی و ... خلاصه‏‎ ‎‏نمی شود. بلکه شامل ابعادی بس وسیعتر و حیاتی تر و سازنده تر است و تحول و دگرگونی‏‎ ‎‏در همۀ ابعاد و زوایای زندگی انسانها را در برمی گیرد؛ و جهان  و انسان را یک جا می نگرد‏‎ ‎‏و سفرۀ آفرینش را سفرۀ رحمت و لطف خداوند می داند، و هدف را کمال و قرب می شناسد‏‎ ‎‏و... این مدل همۀ ابعاد حیات را شامل می شود و مدینۀ فاضله انسانی و الهی را نوید‏‎ ‎‏می دهد. ‏

‏در اینجا باید اشاره کرد که واژه های به کار رفته در این زمینه در قرآن کریم و فرهنگ‏‎ ‎‏اسلام بسیار ظریف، حساس و جالب، و نشان دهندۀ عمق بینش و دیدگاه ژرف و همه‏‏ ‏‎ ‎‏جانبه و الهی اسلام است. ‏

‏و حتی آنچه در فرهنگ غرب آمده که رشد را بر پیشرفتها و ارتقای کمی و توسعه را بر‏‎ ‎‏مسائل کمی و کیفی هر دو اطلاق می کند، از نظر فرهنگ دینی به گونه ای دیگر باید کالبد‏‎ ‎‏شکافی شود. و رشد، خود مفهوم توسعه را در بر دارد؛ و تنها و صرفاً بر افزایش مقداری و‏‎ ‎‏کمی (کمیات اقتصادی و عدد و رقم و تزاید و کثرت و قلت عددی) اطلاق نمی گردد،‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 139
‏بلکه واژۀ رشد و واژه های مشابه آن بر افزایش جوهرۀ وجودی انسانها و موجودات و‏‎ ‎‏بهره برداری بیشتر آنها از کمال و سعۀ وجودی و توسعۀ ظرفیتها و حفظ ذاتی و تحول و‏‎ ‎‏پویایی درونی اشیا اطلاق گردیده است. و به اصطلاح مدرسه و فلسفۀ رشد، نشان از‏‎ ‎‏حرکت ذاتی و جوهری و توسعه وجودی موجودات دارد. درحالی که رشد در اصطلاح‏‎ ‎‏غرب یک امر کمی و عرضی است نه ذاتی و جوهری. ‏

‏ ‏

‏اهمیت منابع انسانی در توسعه: ‏

‏در دیدگاه ما، منابع هر کشور و ملت به طور طبیعی از دو بخش خارج نیست:‏‎ ‎‏الف) منابع انسانی ب) منابع غیر انسانی. ‏

‏در بحث توسعه، مهمترین، کلیدیترین، و کارسازترین بخش، منابع انسانی است؛ و‏‎ ‎‏توسعه و رشد و ارتقای کمی و کیفی را باید از نیروی انسانی و منابع شروع کرد و بخشهای‏‎ ‎‏دیگر به طور طبیعی و خودکار تابع تحول و دگرگونی در منابع انسانی است؛ و منابع‏‎ ‎‏انسانی نه تنها محور توسعه بلکه هدف غایی از توسعه نیز هست. سرمایه گذاری در زمینۀ‏‎ ‎‏نیروی انسانی پربازده ترین و کارسازترین نوع سرمایه گذاری است؛ چرا که هدف و اساس‏‎ ‎‏همۀ تلاشها رشد دانایی، آگاهی، توانایی، فکر و اندیشه، خلاقیت و ابتکار انسانهاست.‏‎ ‎‏توسعه را باید از تصحیح نگرش انسان نسبت به خود، جامعه و جهان آغاز کرد، و برای‏‎ ‎‏وجود خود انسان و حیات معنوی و معقول و گسترش ظرفیتها و ابعاد وجودی او نقشی‏‎ ‎‏محوری قایل شد. ‏

‏در حقیقت، مدار و محور و کلید و اساس تحول مغزها، اندیشه ها، رشد بیداریها و‏‎ ‎‏آگاهیهای وسیع و همه جانبۀ گوناگون در همین نکتۀ اساسی نهفته است. در اینجا بر یک‏‎ ‎‏نکته تأکید می شود که بویژه از دیدگاه اسلام و امام(ره) هدف از توسعه، رشد و شکوفایی‏‎ ‎‏معنوی جامعه و حرکت هماهنگ در جهت قرب الی الله و تعالی معنوی و کمال واقعی و‏‎ ‎‏گسترش ظرفیت وجودی و ابعاد حیات الهی انسانهاست. امام امیرالمؤمنین(ع) در‏‎ ‎نهج البلاغه‏ شریف در جملات معروف و گرانبهایش می فرماید: ‏«الناس ثلاثة: عالم ربانی‎ ‎و متعلم علی سبیل النجاة و همج رعاع».‏ ‏

‏تا آنجا که فرمود: ‏«ان هذه القلوب اوعیه فخیرها اوعاها»‏ از توسعۀ دلها و قلبها و‏‎ ‎‏گسترش دانه، آگاهی کشف و شهود و علم و معرفت بصری سخن می گوید، و آن را از‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 140
‏بهترینها می داند و از بهترینها معرفی می کند... و آنگاه در مقام مقایسۀ ثروت مالی و رشد‏‎ ‎‏معرفت و علم و دانش و ابعاد وجودی انسانها به مقایسۀ زیبا و حکیمانه ای می پردازد و در‏‎ ‎‏پایان، نوع رشد و آگاهی و معرفت و هدف از آن و انسانهای گوناگون را در این میدان‏‎ ‎‏ارزیابی می فرماید؛ که خود کتاب بزرگی در زمینۀ معرفت شناسی و رشد و آگاهی است؛ و‏‎ ‎‏اهمیت رشد و توسعه معنوی و فرهنگی و... را نشان می دهد. ‏

‏در اینجا فرازهایی از بیانات حکیمانۀ امام(س) را نقل می کنیم تا اهمیت این بخش‏‎ ‎‏روشن شود. اهمیت فرهنگ، تعلیم و تربیت، قطع وابستگی فرهنگی، رشد و تربیت انسانی،‏‎ ‎‏مبارزه با جهل و نادانی و تلاش در راه معنویت و تربیت و تهذیب نفس و ساختن‏‎ ‎‏جامعه ای آگاه و دانا و دانشمند و با فرهنگ در بیانات و کلمات امام(ره) آن قدر فراوان و‏‎ ‎‏حساس است که خود به کتاب مستقلی نیاز دارد. ولی در اینجا چند جمله از آن امام‏‎ ‎‏بزرگوار نقل می کنیم: ‏

‏اصلاح و ادارۀ مملکت با تعلیم و تربیت صحیح نسل آینده است. ‏‎[7]‎

‏ «لکن جهاد اکبر، جهاد در راه سازندگی خودتان است». ‏‎[8]‎

‏امام(ره) تعلیم و تعلّم را تنها نمی دید؛ بلکه آن را توأم با تربیت و تهذیب نفس و‏‎ ‎‏خودسازی و مهار غرایز چموش و سرکش حیوانی می دانست. ‏‎[9]‎‏ ‏

‏براستی توسعه به انسان برمی گردد؛ و برای شناخت مفهوم واقعی توسعه باید انسان و‏‎ ‎‏ابعاد وجود و کارآیی و عظمت او را شناخت. و رشد کمی و کیفی به انسان برمی گردد؛ و‏‎ ‎‏محور همه انسان و انسانها هستند و اصلاح و ادارۀ مطلوب جامعه به اصلاح و رشد‏‎ ‎‏انسانها وابسته است، و هرگونه توسعۀ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره را باید در رابطه‏‎ ‎‏با انسان یافت. ‏

‏ ‏

‏فرهنگ؛ محور توسعه: ‏

‏از توضیحات گذشته اهمیت توسعۀ فرهنگی و نقش سازنده و محوری آن تا حدودی‏‎ ‎‏روشن شد که الحق راه اصلاح یک مملکت اصلاح فرهنگ آن مملکت است. فرهنگ،‏‎ ‎‏فرصتی فراهم می آورد تا انسانها هویت و جوهره وجودی خود را برای عرضۀ توانایی و‏‎ ‎‏آفرینندگی و ابتکار و خلاقیت و ایجاد روابط حسنه و عدالت‏‏ ‏‏خواهانه اجتماعی فراهم‏‎ ‎‏نمایند، و شخصیت انسانی و الهی و خلاق خود را بازیابند، و جایگاه خود را در جهان‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 141
‏بیابند. فرهنگ می تواند به زندگی انسان مفهوم، معنا و کیفیت ببخشد و رشد و آگاهی و‏‎ ‎‏بصیرت و اندیشه او را متحول کند. فرهنگ هر ملت و جامعه پایه و مبنای سعادت و عزت‏‎ ‎‏و استقلال و شرف آن جامعه است؛ و عزّت و ذلّت هر ملت را باید در فرهنگ جستجو‏‎ ‎‏کرد. بیانات امام در این باره بسیار آموزنده و روشنگر است. ‏

‏دانشمندان نیز در سطح بین المللی خواستار بذل توجه دوباره به از دست رفتن دانش‏‎ ‎‏فرهنگی و خسارتهای سنگین وارده بر آن شده اند در سطح بین المللی نیز دعوتی برای خلق‏‎ ‎‏یک نظم نوین جهانی - که از نظر فرهنگی ایجاد شده - صورت گرفته است همچنین یک‏‎ ‎‏اصل مسلم فرهنگی قایل بر حق تقدم برای منابع انسانی در سیاستهای توسعه و مدل‏‎ ‎‏توسعه انسانی است که اخیراً در گفتگوهای شمال - جنوب پیشنهاد شده است. ‏‎[10]‎

‏به عبارت روشن، هیچ ملتی نمی تواند به اهداف توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی‏‎ ‎‏برسد و جامعۀ خود را متحول و دگرگون سازد و کاستیها و کمبودها و ضعفها و نقصها را‏‎ ‎‏برطرف کند و عدالت و روابط عادلانۀ انسانی را حاکم کند، و حق ضعیف و مستضعف و‏‎ ‎‏محروم و ستمدیده را تأمین نماید، و شرایط مناسب برای رشد و توسعه و پیشرفت و عزت‏‎ ‎‏و سربلندی را ایجاد کند، مگر آن که پیش از آن، شرایط و زمینه های مناسب و لازم را برای‏‎ ‎‏توسعۀ فرهنگی و برقراری روابط سالم اجتماعی و رشد و تقویت بینش و بصیرت و علم و‏‎ ‎‏آگاهی و ادراک جامعه فراهم نماید. پیشرفت علمی مدیون فرهنگ جامعه است. برقراری‏‎ ‎‏نظم و انضباط، کار و کوشش و تلاش صادقانه ، مبارزه با جهل و خرافات و استعمار و‏‎ ‎‏استکبار و... همه و همه در سایۀ رشد و توسعه فرهنگی جامعه فراهم خواهد شد. بنابراین،‏‎ ‎‏پایه و اساس هرگونه تحول، تحول فرهنگی است. بدترین نوع وابستگی و اسارت، وابستگی‏‎ ‎‏فرهنگی است. لذا فرهنگ به مفهوم وسیع کلمه و با دامنه بسیار گسترده ای که دارد از‏‎ ‎‏مهمترین و کیفی ترین زمینه ها و عوامل تحول و رشد در یک جامعه است؛ و تحول در‏‎ ‎‏بخشهای دیگر تابعی از این متغیر اصلی است. ‏

‏فرهنگ، نشانۀ هویت و استقلال و حیات همه جانبه یک ملت است. کسب و حفظ‏‎ ‎‏استقلال فرهنگی و فکری نشانه حیات و قدرت یک جامعه است. ویرانی و انهدام یک‏‎ ‎‏فرهنگ، ویرانی یک ملت است. برخورد کشورهای گروه سه جانبۀ شمال - شمال با کشورهای‏‎ ‎‏گروه 77 و جنوب - جنوب، بیشتر در جهت اضمحلال و انهدام فرهنگی این کشورهاست،‏‎ ‎‏تا در برابر بیگانگان و سیاستهای استعماری و استکباری، خودباخته و بی اراده باشند؛ و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 142
‏سلطۀ فرهنگی زمینه ساز سلطه ای دیگر و غارت مغزها و اندیشه ها و... عامل غارت سایر‏‎ ‎‏منابع و امکانات است. ‏

‏توسعه از دیدگاه امام(س) پیش از آنکه یک امر اقتصادی و اجتماعی باشد، ابعادی‏‎ ‎‏وسیعتر از نظر سیاسی، فرهنگی و اخلاقی و تربیتی و معنوی دارد. و محور توسعه، انسان و‏‎ ‎‏پرورش استعدادهای درخشان انسانی است. در بیانات امام بیش از هر چیز مسألۀ فرهنگ‏‎ ‎‏و ویژگیهای آن از یک سو و وابستگی و استعمار و تهاجم و فساد فرهنگی از سوی دیگر‏‎ ‎‏مورد توجه و عنایت قرار گرفته؛ و به نکات فراوان و ارزشمندی در این رابطه اشاره شده‏‎ ‎‏است. ‏

‏ ‏

‏تعریف توسعه فرهنگی: ‏

‏مفهوم توسعۀ فرهنگی عبارت است از: دسترسی هرچه بیشتر آحاد ملت به دستاوردهای‏‎ ‎‏فرهنگ و معارف الهی و بشری؛ و بهره برداری از امکانات جامعه در راستای اهداف‏‎ ‎‏فرهنگی. و به عبارت دیگر، اولویت بخشیدن و اصالت دادن به اهداف فرهنگی در توسعه،‏‎ ‎‏و بها دادن به عامل فرهنگ به عنوان عامل و متغیر اصلی و سرنوشت ساز و پیروی از‏‎ ‎‏اهداف و برنامه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، از اهداف توسعۀ فرهنگی است؛ و‏‎ ‎‏اینکه برنامه ها در جهت تحقق اهداف و آرمانهای فرهنگی باشد و راه را برای وصول و‏‎ ‎‏تکمیل هدفهای فرهنگی هموار نماید. به عبارت دیگر، ایجاد شرایط و امکانات مناسب‏‎ ‎‏برای مردم و جامعه در جهت شناخت جایگاه خود و ایجاد فضا و زمینه های مناسب برای‏‎ ‎‏کلیۀ آحاد ملت جهت جابجایی اجتماعی و رشد و افزایش آگاهی. ‏

‏در حقیقت، توسعۀ فرهنگ به معنای رشد و پرورش و افزایش آگاهی و دانش و‏‎ ‎‏معرفت انسانها و آمادگی آنان برای تحول و پیشرفت و قانون پذیری و نظم و انضباط و‏‎ ‎‏بهبود روابط اجتماعی، انسانی و افزایش تواناییهای علمی و اخلاقی و معنوی و... است. ‏

‏ ‏

‏توسعۀ فرهنگی، فرهنگ توسعه: ‏

‏در اینجا تذکر این نکته مناسب است که دو مفهوم و اصطلاح فرهنگ توسعه و توسعۀ‏‎ ‎‏فرهنگی با یکدیگر تفاوت دارند؛ و توجه به اختلاف این دو مفهوم نیز جالب است. فرهنگ‏‎ ‎‏توسعه این است که جامعه را برای پذیرش اصول و اهداف و توسعه آماده کنیم و راه را برای‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 143
‏حاکمیت آن فراهم نماییم. در حقیقت توسعه تعریف شده است؛ و اکنون باید راه و زمینه را‏‎ ‎‏برای تحقق و پیاده کردن آن هموار ساخت و جامعه را برای درک و شکل دادن به آن‏‎ ‎‏ساخت، و فرهنگ توسعه را به او آموزش داد تا در بخش و سطح و قشر و بُعدی از ابعاد‏‎ ‎‏زندگی و حیات و حرکت انسانها و نظامات گوناگون اجتماعی و سیاسی و اداری و روابط‏‎ ‎‏مختلف انسانها، آثار و تأثیر و نقش توسعه روشن شود و مورد توجه قرارگیرد؛ و جامعه به‏‎ ‎‏لوازم و آثار و برکات آن واقف شود و آگاهانه و دانسته پا در میدان بگذارد و به عواقب آن‏‎ ‎‏ملتزم و متعهد باشد. و شئون یک جامعۀ پیشرفته و در حال تحول، آگاه، آینده نگر و در‏‎ ‎‏حال تکامل و با هدف را رعایت نماید؛ و در معنا به لوازم یک زندگی توسعه یافته، متمدن و‏‎ ‎‏در حال تعالی و کمال و ارتقا پایبند باشد. ‏

‏اما توسعۀ فرهنگی به افزایش سهم بهره وری و بهره مندی از فرهنگ و مسائل و وسایل‏‎ ‎‏و امکانات فرهنگی و رشد و آگاهی و بینش و دانش آحاد جامعه و رونق بازار علم و هنر و‏‎ ‎‏ادب و همگانی شدن آن از نظر کمیت و وسعت و ارتقای آن از نظر کیفیت برمی گردد. و‏‎ ‎‏همان گونه که سهم اشخاص در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی افزایش می یابد و درآمد ملی‏‎ ‎‏رشد می یابد، و سهم خانواده ها و افراد اضافه می شود، و درآمد ملی در سطح گسترده تری‏‎ ‎‏توزیع می گردد، و رفاه و بهبود نسبی زندگی اجتماعی برای فرد فرد ملت تأمین می گردد، و‏‎ ‎‏جوانه های امید و رفاه و آسایش و امنیّت و عدالت و... همگان را نوید می دهد و امیدوار‏‎ ‎‏می سازد؛ توسعۀ فرهنگی نیز بهینه سازی شرایط فرهنگی و رشد کمی و کیفی مسائل‏‎ ‎‏فرهنگی را نوید می‏‏ ‏‏دهد، و همه در جهت مسائل فرهنگی و اخلاقی و آداب و سنن حسنه و‏‎ ‎‏تعلیم و تعلم و بهره وری از امکانات و نهادهای فرهنگی و رونق بازار علم و دانش و آگاهی‏‎ ‎‏و بصیرت به پیش حرکت خواهند کرد. شاید بتوان گفت فرهنگ توسعه، مقدمۀ توسعۀ‏‎ ‎‏جامعه و توسعۀ فرهنگی یکی از نتایج توسعۀ جامعه است. ‏

‏ ‏

‏هدف از توسعۀ فرهنگی: ‏

‏با توجه به آنچه بیان شد، هدف از توسعۀ فرهنگی و نقش و تأثیر آن در سایر بخشها و‏‎ ‎‏زیرساختها و رفتارهای اجتماعی و اقتصادی و حقوقی و سیاسی و اداری بخوبی روشن‏‎ ‎‏می شود، و تأثیر بسیار عمیق و ریشه دار آن در دگرگون‏‏ ‏‏سازی سایر بخشها واضح می گردد.‏‎ ‎‏هدف از توسعۀ فرهنگی در درجۀ اول، اعتلای فرهنگی، ایجاد محیط سالم و متناسب با‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 144
‏رشد فضایل بگونه ای است که افراد جامعه همانند اعضای یک پیکر و فرزندان یک پدر و‏‎ ‎‏مادر در جهت سیر الی الله و حیات مطلوب انسانی و قرب الی الله بسیج شوند، و در‏‎ ‎‏خدمت به خلق خدا بکوشند؛ و خدمت به بندگان خدا را، عبادت و اطاعت بدانند و برآن‏‎ ‎‏ببالند، و از عشق و مسئولیت پذیری و نشاط، کار و خدمت و بندگی سرشار باشند. برای‏‎ ‎‏پیشرفت جامعه و شرایط مطلوب و خداپسندانۀ جامعه دل بسوزانند؛ و در جهت رفع فقر و‏‎ ‎‏محرومیت و ایجاد امنیت و رفاه و آسایش و تأمین شرایط مناسب زندگی برای یکدیگر‏‎ ‎‏کوشا باشند، و استثمار و استعمار را طرد و نفی کنند. و قدرت و حیات ملی و اسلامی‏‎ ‎‏جامعه را تقویت کنند، و برپای خود استوار بایستند و از بردگی و بندگی غیر خدا رهایی‏‎ ‎‏یابند و آزادی و آزادگی و شرف و فضیلت را پاس بدارند. بیانات امام در بخش فرهنگ و‏‎ ‎‏اهمیت و نقش و تأثیر آن و ضرورت استقلال فرهنگی و هدف از فرهنگ و تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏و تهذیب نفس از روشنترین بخش بیانات آن بزرگوار(ره) در طول عمر پربرکت و گرانبهای‏‎ ‎‏آن فقیه راحل بوده است. ‏

‏تذکر این مطلب بجاست که اختلاف اساسی از دیدگاه اسلام و امام رضوان الله تعالی‏‎ ‎‏علیه با آنچه در دنیا و در نظر دانشمندان این مباحث مطرح است بسیار زیاد و عمیق است‏‎ ‎‏از جمله دربارۀ مقولۀ فرهنگ، تعریف آن اهداف، مبانی اصول، روشها و شیوه ها، ظرفیتها،‏‎ ‎‏منابع و امکانات، شاخصهای توسعۀ فرهنگی، برنامه ریزی فرهنگی، زمینه ها و استعدادها،‏‎ ‎‏محتوا، نحوۀ توزیع امکانات، که به دو جهت آن اشاره می شود: ‏

‏الف) هدف از توسعۀ فرهنگی ب) مبانی توسعۀ فرهنگی ‏

‏وقتی غربیها از توسعۀ فرهنگی در جهان سوم بحث می کنند بیشتر تعریف و هدف از‏‎ ‎‏آن را یک قدم به جلو گذاشتن در بهره بردای از امکانات فرهنگی جامعه ذکر می کنند؛ و‏‎ ‎‏اینکه فرهنگ از اختصاصی بودن و قشری و طبقاتی بودن خارج می‏‏ ‏‏شود، و به طبقۀ ویژه و‏‎ ‎‏مرّفه و متمکن اختصاص نداشته باشد و در اختیار همگان قرار گیرد. چنانچه اگر بحث از‏‎ ‎‏توسعۀ سیاسی باشد معنایش سهیم کردن مردم و مشارکت عمومی در رقم زدن سرنوشت‏‎ ‎‏سیاسی خویش است. ‏

‏اما توسعۀ فرهنگی در اسلام، مفهوم بسیار عمیقتر، ظریفتر و گسترده تری دارد. در‏‎ ‎‏اسلام، مسأله تعالی معنوی انسانها و جامعه، تهذیب نفس، مبارزه با فساد، رشد فضیلتها و‏‎ ‎‏تقوا، بهره برداری عمومی از تقوا و عدالت اجتماعی، حاکمیت روح اخوت اسلامی و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 145
‏ انضباط و قانون، رشد و بینش و بصیرت دینی و الهی، حاکمیت ارزشهای دینی و خلاصه‏‎ ‎‏بارور شدن و شکوفایی استعدادهای علمی و افزایش خودآگاهی تمام افراد جامعه و‏‎ ‎‏بیداری وسیع و همه جانبۀ ملت مطرح است. ‏

‏بدیهی است اهدافی با این وسعت و عمق، هرگز در فرهنگهای بشری مورد توجه قرار‏‎ ‎‏نگرفته و نخواهد گرفت. در اینجا توجه به این معنا لازم است که اسلام به ابعاد وجودی‏‎ ‎‏انسان، عمق و وسعت می دهد و او را در حصار محدود مادیات زنجیر و زندانی نمی سازد.‏‎ ‎‏و این بدان معنا نیست که اسلام با توجه به حیات معقول و معنوی انسانها از حیات مادی‏‎ ‎‏و دنیوی آنها غافل شود؛ و آنها را به عزلت و گوشه نشینی و گوشه گیری فراخواند. بلکه‏‎ ‎‏تحول در حیات و بینش انسانها مقدمه ای است برای تحول در زندگی انسانها و زندگی‏‎ ‎‏آخرت؛ و حیات معقول و الهی انسانها در جهان واپسین تابعی است از زندگی معقول و‏‎ ‎‏حسنۀ آنان در این جهان، که ‏«الدنیا مزرعة الاخرة».‏ و همۀ ما از خداوند می خواهیم: ‏«رَبَّنا‎ ‎آتِنا فی الدّنیا حسنة»‏ - الخ -. ‏

ب) مبانی توسعۀ فرهنگی:‏ عناصر، اصول و مبانی رشد و توسعۀ فرهنگی و بررسی زوایا‏‎ ‎‏ابعاد هریک از جهات یاد شده می تواند موضوع مباحث ظریف، آموزنده و قابل توجهی‏‎ ‎‏قرار گیرد که در این مختصر، پرداخت و تجزیه و تحلیل و بررسی همه جانبه آنها امکانپذیر‏‎ ‎‏نیست. منتهی فهرست وار به چند مسأله اشاره می کنیم و تفصیل آن را به عهدۀ اندیشمندان‏‎ ‎‏و فرصتهای دیگر واگذار می نماییم. ‏

‏الف) مسالۀ بیداری، رشد و افزایش معرفت انسانها و ایجاد تحول در بینش و برداشت و‏‎ ‎‏بصیرت تمامی افراد جامعه نسبت به همۀ زمینه های عالم وجود، و درک عمیق و‏‎ ‎‏روشن نسبت به جهان آفرینش و آفریدگار جهان و هدف از خلقت و آفرینش در بیان امام‏‎ ‎‏سجاد(ع) به: ‏«رَاَیْتُ عِلْمُ النّاس قَدْ جُمِعَ فی اَرَبعِ کَلَمٰاتٍ اَوَلَّهٰا اَنْ تَعْرِفَ رَبّکَ، ثانِیَهٰا اَنْ‎ ‎تَعْرِفَ مٰا صُنِعَ بِکَ ثالِثها اَنْ تَعْرِفَ مٰا اَرادَ مِنْکَ، رابعها اَنْ تَعْرِفَ مٰا یُخْرِجُکَ مِنْ دینِکَ»‏ تعبیر‏‎ ‎‏شده است.‏

‏یا به بیان حضرت سیدالشهدا(ع): ‏«المعروف بقدر المعرفة»‏ یا به سخن‏‎ ‎‏امیرالمومنین(ع) ‏اذا ارذل الله عبداً خطر عیله العلم‏. یا به سخن امام باقر(ع): ‏«الکمال کل‎ ‎الکمال التّفقه فی الدین...»

‏ب) ایمان و اعتقاد به خداوند (خداخواهی و خداگرایی) ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 146
 «آدمی کاندر طریق معرفت ایمان ندارد

شخص انسان دارد و شخصیت انسان ندارد»

‏ج) ایجاد انگیزه های الهی و معنوی. ‏

‏د) تقویت پایه ها و بنیادهای اخلاقی و ارزشهای روحی. ‏

‏ه) هدفداری و هدفگرایی و آخرت‏‏ ‏‏خواهی در کارها. ‏

‏و) توکل و اتکال به نیروی لایزال الهی. ‏

‏ز) شکرگزاری در برابر نعمتها و صرف نعمتها در جهت الهی و در راه تحصیل‏‎ ‎‏رضوان‏‏ ‏‏الله. ‏

‏ح) جلوگیری از تضییع عمر و جوانی و استعدادهای خداوندی و تخدیر و تخریب و‏‎ ‎‏هدر دادن سرمایه ها. ‏

‏ط) استفاده از روشهای مطلوب و تشویق و توبیخ در جهت حداکثر بهره برداری بهینه‏‎ ‎‏از نعمتها و الطاف الهی. ‏

‏ی) آینده‏‏ ‏‏نگری. ‏

‏ک) احیای شخصیت حقیقی انسانها. ‏

‏ل) ارائۀ الگوها و اسوه های والای مکتبی و انسانی در راه هدایت انسانها. ‏

‏در این رابطه یکی از حساسترین الگوها و محورها، ولایت فقیه و نقش و تأثیر سازندۀ‏‎ ‎‏آن و هدایت و رهبری استعدادها، انگیزه ها، بینشها و اندیشه ها و بسیج کلیۀ امکانات و‏‎ ‎‏سرمایه ها در جهت سیر الی‏‏ ‏‏الله و متحول نمودن جامعه، و تعلیم و تربیت و تزکیۀ انسانها و‏‎ ‎‏برقراری روابط حسنه و سالم و سازنده در جامعه است. ولایت فقیه، محور اصلی در تمرکز‏‎ ‎‏نیروها، هدایت و بسیج استعدادها، انسجام و ایجاد وحدت در جامعه و وحدت کلمه و‏‎ ‎‏توحید کلمه و کلمۀ توحید، بیداری ملت، رشد و تقویت بنیادهای انقلابی و اسلامی‏‎ ‎‏جامعه، احیای شخصیت دینی مردم، احیای تفکر و اندیشه اسلام ناب محمدی(ص)، رشد‏‎ ‎‏و شکوفایی استعدادها، مقابله با توطئه ها و خنثی‏‏ ‏‏سازی خطرات و تهاجم و توطئه ها و‏‎ ‎‏جلوگیری از اتلاف و هدر رفتن نیروهاست. ‏

‏ ‏

‏ابعاد توسعۀ فرهنگی: ‏

‏تا اینجا روشن شد محور اصلی توسعه از دیدگاه اسلام و امام(س) خود انسان است؛‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 147
‏و هدف از  توسعه نیز رشد و تعالی و تکامل انسانهاست. در این قسمت اشاره ای خواهیم‏‎ ‎‏داشت به ابعاد توسعۀ فرهنگی؛ و این نکته که توسعه دارای ابعاد گوناگونی است و یکی از‏‎ ‎‏ابعاد آن توسعۀ فرهنگی است. توسعۀ فرهنگی نیز دارای ابعاد گوناگون، گسترده و ظریفی‏‎ ‎‏است که در این مختصر به سه بعد اساسی از ابعاد توسعه فرهنگی مطلوب اشاره می شود. ‏10

‏ ‏

‏1 - گسترش علم و دانش و مبارزه با جهل و بی سوادی: ‏

‏اسلام برای علم، ارزش فراوان والایی قایل شده، بلکه آن را هدف از خلقت و‏‎ ‎‏آفرینش به حساب آورده است ‏«لِتَعْلَمُو اَنَّ اللهَ عَلیٰ کُلِ شَیءٍ قَدیرٌ»‏ ‏‎[11]‎‏ و ملاک فضیلت و‏‎ ‎‏ ‏‏برتری آدم سلام الله علیه بر ملائکه مقربین را علم و دانش به شمار آورده و آنجا که ندای‏‎ ‎‏رحمانیت الهی را سر می‏‏ ‏‏دهد، از نوای دلنشین علم و دانش سخن می‏‏ ‏‏گوید و به مقام قلم‏‎ ‎‏سوگند یاد می کند‏‎[12]‎‏  و... ‏

‏در اسلام برای علم و دانش، حدّ و مرزی نیست؛ و همۀ دورانها و فصول عمر، دوران‏‎ ‎‏علم و تلاش و سازندگی و حرکت و تعالی به شمار می آید. به عبارت دیگر، جوامع‏‎ ‎‏اسلامی باید از نظر شاخص علمی در جهان، دارای برترین و بالاترین شاخصها و‏‎ ‎‏عملکردهای علمی باشند، و از لحاظ رشد دانش و تحقیق و ابتکار در سطح اعلی باشند.‏‎ ‎‏متأسفانه عوامل گوناگون استکبار و استبداد دست به دست هم داده و وضعیت مسلمانان‏‎ ‎‏را تا حد جهان سوم تنزّل داده است. ‏

‏در نهج البلاغه امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: ‏الاوان من البلاء الفاقه و اشد من الفاقه‎ ‎مرض البدن و اشد من مرض البدن مرض القلب.‏ بیماری جهل و نادانی و بیسوادی‏‎ ‎‏خطرناکترین، تلخترین بیماریهاست؛ و مقدمه و زمینۀ هر نوع رشد و تحول و توسعه؛ علم و‏‎ ‎‏دانش و ریشه کن کردن فقر علمی و جهل و نادانی و بیسوادی است2 - رشد پژوهش و‏‎ ‎‏تحقیقات 3 - عزم ملی و بسیج امکانات ‏

‏ ‏

‏تعلیم و تربیت نیروی انسانی ‏

‏الف) یکی از کلیدیترین بخشها در رشد و توسعه و خودکفایی و استقلال هر جامعه،‏‎ ‎‏بخش آموزش و تربیت نیروی انسانی، و رشد و هدایت و مدیریت و سازماندهی افراد هر‏‎ ‎‏جامعه برای تحقق اهداف و آرمانهای ملی و مذهبی است. امروزه تربیت نیروی انسانی و‏‎ ‎‏پرورش و شکوفایی استعدادهای ملی و ایجاد شور و انگیزه و آگاهی در نسل جوان، به‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 148
‏منزلۀ فتح بزرگترین قله‏‏ ‏‏های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر جامعه است. و سهل‏‏ ‏‏انگاری‏‎ ‎‏در این امر مهم و سرنوشت‏‏ ‏‏ساز و حیاتی، نادیده گرفتن آرمانهای یک ملت و یک انقلاب‏‎ ‎‏است. اهمیت نظام تعلیم و تربیت و رشته های گوناگون آموزش و تربیت از سطوح ابتدایی‏‎ ‎‏و آمادگی تا سطوح عالیۀ تخصصی و فنی و علمی، و تبدیل استعدادهای ساده و آماده به‏‎ ‎‏استعدادهای فنی و علمی و تحقیقاتی و تجربی، و برنامه‏‏ ‏‏ریزی کیفی آن قدر روشن است که‏‎ ‎‏نیازی به توضیح و تفصیل ندارد؛ و در حقیقت، رشد و توسعه و خوداتکایی جز در سایۀ‏‎ ‎‏تربیت نیروی انسانی میسر نیست. و محور تحول در بخشهای دیگر، تحوّل در آموزش و‏‎ ‎‏پرورش و فرهنگ آن جامعه است. ‏

‏به تعبیر یکی از دانشمندان – پروفسور فردریک هاریبسون – منابع انسانی، پایۀ اصلی‏‎ ‎‏ثروت ملتها را تشکیل می دهد. سرمایه و منابع طبیعی، عوامل تبعی تولیدند، در حالی که‏‎ ‎‏انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند. از منابع طبیعی بهره‏‏ ‏‏برداری‏‎ ‎‏می‏‏ ‏‏کنند، سازمانهای اقتصادی و سیاسی را می‏‏ ‏‏سازند، و توسعۀ ملی را به جلو می برند. به‏‎ ‎‏وضوح کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمش را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به‏‎ ‎‏نحو مؤثری بهره برداری کند قادر به توسعۀ هیچ چیز دیگری نخواهد بود. ‏‎[13]‎

‏در حقیقت، شروع و ایجاد هرگونه تحولی در نظامهای گوناگون جامعه، بلکه در نظام‏‎ ‎‏منطقه ای و جهانی به آموزش و تربیت نیروی انسانی وابسته است. و پیشرفت و انحطاط هر‏‎ ‎‏ملت مدیون نیروی انسانی است؛ و راه مجد و عظمت یا ذلت و سقوط ملتها را نیروی‏‎ ‎‏انسانی فراهم و هموار می کند. و یکی از علل بزرگ نارسایی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی‏‎ ‎‏و غیره در  کشورهای جهان سوم را باید در فرهنگ و نظام تعلیم و تربیت این ملتها جستجو‏‎ ‎‏کرد. ‏

‏بدیهی است بحث دربارۀ مقوله تعلیم و تربیت، یک کتاب مستقل است؛ بلکه به‏‎ ‎‏کتابها و بحثها و تحقیقات فراوان نیاز دارد که در این گفتار کوتاه مقدور نیست؛ و دهها بُعد‏‎ ‎‏و محور دارد و بسیار وسیع و گسترده است، و همۀ دوران حیات انسانها  را شامل می شود،‏‎ ‎‏و از قبل از ولادت تا پس از مرگ را زیر پوشش قرار می دهد. و اهداف مربوطه بسیار مهم و‏‎ ‎‏مقدس است و سیاستگذاری در این باره امر بسیار مهمی است، و روشهای آموزش و‏‎ ‎‏پرورش در دورانهای گوناگون بسیار کارساز است و در یک کلمه، سرمایه گذاری در این‏‎ ‎‏بخش، حیات‏‏ ‏‏بخش و جان‏‏ ‏‏آفرین است؛ و هدف کلان و کلی نیز تربیت شخصیت الهی و‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 149
‏انسانی انسانها و افراد جامعه است. ‏

‏ ‏

‏مروری‏‏ ‏‏بر سخنان امام راحل قدس سره: ‏

‏سخنان حکیمانۀ امام راحل در این رابطه، خود کتاب بزرگ زندگی و تعلیم و تربیت‏‎ ‎‏است؛ بلکه سیره و روش علمی و آثار و رفتار آن بزرگوار در طول عمر پر برکاتشان و کلاس‏‎ ‎‏درس و تفسیر و فقه و اخلاقشان همه و همه، می‏‏ ‏‏تواند به عنوان یک الگوی زنده و سازنده‏‎ ‎‏برای جامعۀ ما مفید باشد. ما در این جا تنها به سخنان کوتاهی از آن بزرگوار بسنده می کنیم‏‎ ‎‏و تفصیل آن را به مقالۀ دیگری وا می گذاریم. ‏

‏اصلاح و اداره مملکت با تعلیم و تربیت صحیح نسل آینده... ‏‎[14]‎

‏امام(ره) در وصیتنامۀ الهی – سیاسی خود می فرمایند: «از امور بسیار با اهمیت و‏‎ ‎‏سرنوشت‏‏ ‏‏ساز، مسأله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاههاست.» ‏‎[15]‎‏                                  «اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامه های  اسلامی و ملی در راه‏‎ ‎‏منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوان و جوانان جریان داشتند هرگز‏‎ ‎‏میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن امریکا و شوروی فرو نمی رفت». ‏‎[16]‎

‏مقولۀ فرهنگ و تعلیم و تربیت در سخنان امام راحل و رهنمودهای آن بزرگوار خود‏‎ ‎‏کتاب بزرگ زندگی است. ‏

‏امام(ره) در فرصتهای گوناگون به مسأله تعلیم و تربیت و برنامه ریزی برای نیروی‏‎ ‎‏انسانی و تربیت و پرورش و هدایت استعدادها و رشد و شکوفایی مغزها و اندیشه ها‏‎ ‎‏پرداختند؛ و به صورتهای گوناگون بر آن تأکید نمودند، و به عنوان یک هدف، یک سیاست‏‎ ‎‏و یک استراتژی مادر و اصلی بر آن تأکید داشتند، و به ابعاد تئوری و عملی و ارتباط آموزش‏‎ ‎‏با کار و کوشش و مشارکت جدی مردم در این میدان اشاره کردند. ایشان در رهنمودهای‏‎ ‎‏خود بر فرهنگ کار و تولید، نظم و انضباط، پشتکارو تحقیق، جهاد و اجتهاد و ارتباط و‏‎ ‎‏پیوند مدرسه و دانشگاه با محیط کار و صنعت و کارخانه و مزرعه تأکید نمودند. ‏

‏ ‏

‏2 - ‏‏پژوهش و تحقیقات:‏

‏یکی از عوامل مهم و اصلی در جهت رشد و ارتقای ملت ما و ملتهای دیگر مسألۀ‏‎ ‎‏پژوهش، تحقیقات و نوآوری، ابتکار و خلاقیت است؛ که نقش کلیدی و اساسی آن در‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 150
‏رشد و استقلال و خودکفایی و پیشرفت هر جامعه بر کسی پوشیده نیست. هر سال‏‎ ‎‏کشورهای پیشرفته و توسعه یافتۀ غربی و غیره صدها کار تحقیقاتی نو عرضه‏‎ ‎‏می کنند، و در بخش اختراعات و اکتشافات و ثبت و ضبط انواع اختراع و اکتشافات و‏‎ ‎‏پیشرفت علمی و فنی و تکنولوژیکی صدها مسأله جدید را کشف می کنند و به ثبت‏‎ ‎‏می رساند. دهها کتاب جدید و صدها مقاله علمی نیز در سطح جهان منتشر می سازند و‏‎ ‎‏چه بسا به کشورهای دیگر صادر می کنند این در حالی است که کشورهای اسلامی و جهان‏‎ ‎‏سوم - یا به تعبیر صحیح‏‏ ‏‏تر جهان دوم - دهها برابر کمتر کارهای تحقیقاتی و نوآوری دارند.‏‎ ‎‏به این جهت که بسیاری از اندیشمندان، کارشناسان و صاحبان مغز و استعدادهایی که با‏‎ ‎‏امکانات ملتهای ضعیف و تحت سلطه تربیت شده‏‏ ‏‏اند به کشورهای سرمایه داری غرب‏‎ ‎‏کوچ می کنند؛ به گونه‏‏ ‏‏ای که متأسفانه فرار مغزها و مهاجرت نیروهای متخصص و در‏‎ ‎‏حقیقت سرمایه های با ارزش ملتهای ضعیف و مستضعف به کشورهای به اصطلاح‏‎ ‎‏پیشرفته، هر روز ابعاد گسترده تری می یابد، و این مسأله خلائی بزرگ و یکی از نقاط ضعف‏‎ ‎‏عمدۀ کشورهای مظلوم و تحت سلطه است. ‏

‏دانشمندان و استعدادهای ارزشمند کشورهای فقیر جهان سومی، خود باید‏‎ ‎‏سررشته های گوناگون علم و تحقیق و ابتکار و تکنولوژی را رأساً به دست بگیرند و سازنده‏‎ ‎‏و مبتکر باشند و خود، مالک و صاحب اختیار تکنیک و تکنولوژی کشورشان باشد؛ چون تا‏‎ ‎‏از درون جامعه مغزها و اندیشه ها نجوشند و ابتکار و خلاقیت به کار نیفتد و استعدادها‏‎ ‎‏ندرخشند، سخن از استقلال واقعی و توسعۀ ملی بحث از خوداتکایی، امری غلط و‏‎ ‎‏نابجاست، چون سرنخهای اصلی و کلیدهای فتح و حرکت در دست دیگران و در اختیار‏‎ ‎‏بیگانگان است. لذا باید روحیۀ تحقیق و ابتکار در جامعه گسترش یابد؛ و مراکز علمی و‏‎ ‎‏تحقیقاتی رشد یابد و به تحقیقات بنیادی و پایه ای و کاربردی توجه شود، و جوانان و‏‎ ‎‏دانش‏‏ ‏‏پژوهان به امر تحقیق اشتیاق پیدا کنند، و انگیزه‏‏ ‏‏های رشد و خلاقیت به اضافۀ‏‎ ‎‏انگیزه‏‏ ‏‏های عمیق مذهبی توأم با عشق به کار و روحیۀ فداکاری و سازندگی تقویت شوند. ‏

‏ملل اسلامی  و مستضعفان جهان باید هر روز از دیروز و هر سال از سال قبل زنده تر و‏‎ ‎‏پویاتر حرکت کنند و بر شعاع بینش و دانش و معرفت و ابتکار و خلاقیت خود بیفزایند و‏‎ ‎‏مرزهای علم و دانش را گسترش دهند، و بر قله های جدیدی از معرفت بشری و الهی فایق‏‎ ‎‏آیند و زنجیرها را یکی پس از دیگری پاره کنند و طبیعت و منابع عظیم الهی را با پنجۀ افکار‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 151
‏و اندیشه ها و تلاش و کار تسخیر نمایند، و آخرین اطلاعات جهانی را در اختیار بگیرند، و‏‎ ‎‏هاضمۀ علمی و تحقیقاتی آنها آنچنان قوی و نیرومند باشد که نه تنها در روش نگه داشتن‏‎ ‎‏چراغ دانش بشریت سهیم باشند بلکه به عنوان مشعلدار علم و فضیلت در سایر نقاط‏‎ ‎‏گیتی شناخته شوند؛ و با آمادگی علمی و فنی و تحقیقاتی و نوآوری، راه آینده‏‏ ‏‏ای با عظمت‏‎ ‎‏و درخشان را هموار سازند. باید مراکز علمی و دانشگاههای ما محقق‏‏ ‏‏پرور باشند و‏‎ ‎‏نیروهای مستعد را برای تحقیق و ابتکار هدایت کنند. ‏

‏تاکید امام و بیداردلان عصر حاضر بر ضرورت بیداری، آگاهی، خودباوری ملی، عزم‏‎ ‎‏و اراده، تحول، اصلاح مغزها، تحول در دانشگاهها، اهمیت مغزها، اهمیت دانشگاهها،‏‎ ‎‏تأمین نیازهای کشور توسط خود ما، قطع وابستگی از اجانب، انزجار از غرب، اعتماد به‏‎ ‎‏نفس و دهها مسألۀ دیگر تأکید داشتند و همۀ آنها در راستای اجرای هدفهای فوق و رشد‏‎ ‎‏ابتکار و خلاقیت و پرورش استعدادها تلاش داشتند. ‏‎[17]‎

‏و اینک نمونه‏‏ ‏‏ای از بیانات آن بزرگوار را که در منشور بازسازی فرمودند، در اینجا‏‎ ‎‏می آوریم: ‏

‏«مهمترین عامل در کسب خودکفایتی و بازسازی، توسعۀ مراکز علمی و تحقیقات و‏‎ ‎‏تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبۀ مخترعین و مکتشفین و نیروهای‏‎ ‎‏متعهد متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاک نگرش انحصاری‏‎ ‎‏علم به غرب و شرق به در آمده و نشان داده اند که می توانند کشور را روی پای خود نگه‏‎ ‎‏دارند. ان شاء الله این استعدادها در پیچ و خم کوچه های اداره ها خسته و ناتوان نشوند». ‏‎[18]‎

‏در بیان شریف امام در «منشور بازسازی» این بخش به عنوان مهمترین عامل به‏‎ ‎‏حساب آمده و این خود نشان دهندۀ عمق بینش امام رضوان الله تعالی نسبت به مسائل‏‎ ‎‏کشور اهمیت تحقیقات و توسعۀ مراکز علمی است. امام رضوان الله تعالی علیه در این‏‎ ‎‏بخش، سیاست بسیار روشنی را ارائه فرموده و حرف آخر را زده اند و به مشکل یا مشکلات‏‎ ‎‏نظام تحقیقاتی کشور اشاره فرموده و راه درمان را نیز ارائه نموده‏‏ ‏‏اند. جالب اینجاست که‏‎ ‎‏امام(ره) به مشکلات نظام اداری ما نیز واقف بودند و به بوروکراسی و تشکیلات اداری نیز‏‎ ‎‏که به جای راهگشا بودن گاهی مانع تراشی می کنند اشاره فرموده اند.‏

‏در اینجا به تذکر و تأکید این نکته ناگزیرم که با توجه به رشد و پیشرفت سریع علم و‏‎ ‎‏دانش و ابتکارات بشری و اینکه پیوسته دریچه های تازهای از علوم و معارف به روی‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 152
‏دانشمندان گشوده می شود، و قله های جدیدی از علم و معرفت فتح می گردد، و جهان هر‏‎ ‎‏روز شاهد تحول و تکامل علوم و فنون و ابزار و ادوات علمی است، و علم و دانش و‏‎ ‎‏دانایی کلید موفقیت و پیروزی است و دستاوردهای علمی، فنی، تکنیکی و تکنولوژیکی و‏‎ ‎‏ارتباطات و اطلاعات هر روز راه جدیدی را برای بشریت می گشاید و بر دامنۀ فرهنگ و‏‎ ‎‏تمدن و پیشرفت و علم و تکنولوژی و قدرت سیاسی و اقتصادی ملتها می افزاید جوامع‏‎ ‎‏اسلامی و کشورهای جنوب – جنوب و گروه 77 و در رأس آنها ملت بزرگوار و انقلابی‏‎ ‎‏ایران باید با یک بسیج عمومی راه را برای رشد و توسعۀ علم و دانش هموار نمایند و بر‏‎ ‎‏قدرت ملی و بین المللی خود بیفزایند، با این امید که نه تنها موقعیت نیرومند علمی و فنی و‏‎ ‎‏اطلاعاتی، تکنولوژی خود را در دنیا تثبیت کند بلکه بر ملتهای دیگر نیز پیشی بگیرد. زیرا‏‎ ‎‏رمز موفقیت ما در گروی بهره برداری و استفاده و کشف و اختراع و خلاقیت و ابتکار توأم با‏‎ ‎‏اخلاق و معنویت و ایمان و فضیلت است. بدیهی است خداوند متعال، سرمایه های فراوان‏‎ ‎‏انسانی و استعدادهای سرشار معنوی و مادی و قدرت لایزال و نیروی الهی و نیروی توکل‏‎ ‎‏و امید بیحسابی در اختیار ما قرار داده؛ و راه مجد و عظمت را به ما آموخته است. کلید‏‎ ‎‏فتح دانشها و بهره‏‏ ‏‏برداری و استفاده از همۀ نعمتها و منابع علم و دانش از طریق تلاش و‏‎ ‎‏کوشش و شناخت و آگاهی و کار و حرکت به دست می آید. ‏

‏در مقایسه بین سرمایه های مادی و منابع طبیعی با سرمایه های انسانی و معنوی باید‏‎ ‎‏سرمایه های انسانی و معنوی را جایگزین کرد؛ زیرا سرمایۀ انسانی خود سرمایه‏‏ ‏‏ساز،‏‎ ‎‏پول‏‏ ‏‏ساز، قدرت‏‏ ‏‏ساز و مایه عزّت و شکوه و حیات و شکوفایی منابع دیگر است. بدین‏‎ ‎‏جهت باید دانایی، پژوهش، تحقیقات و سرمایۀ انسانی و رشد و ارتقای نیروی انسانی را‏‎ ‎‏جایگرین سرمایه های دیگر کرد. گرچه زمان حاضر را، «عصر کامپیوتر» می‏‏ ‏‏نامند و وسایل و‏‎ ‎‏امکاناتی همانند مینی کامپیوتر و میکروکامپیوتر و اطلاعات و ماهواره و انرژی و تکنولوژی‏‎ ‎‏و طرّاحی و ابتکار و مدیریت جدید و تخصصهای پیچیده و توسعۀ تکنولوژی و نوآوری و‏‎ ‎‏موج سوم و محیط زیست و جنگ اطلاعات و برنامه ریزی و استراتژی اطلاعاتی و‏‎ ‎‏تخصّصها و خدمات مربوطه در اختیار کشورهای پیشرفته است، اما همۀ اینها به انسانها و‏‎ ‎‏مغزها وابسته اند و سازندۀ این همه وسایل، امکانات، ابتکارات و ابزار، انسانها هستند، و‏‎ ‎‏برنامه ریزی و مدیریت و طراحی و بهره برداری از امکانات نیز به رشد مغزها وابسته است. از‏‎ ‎‏آنجا که تحقیقات، تکنولوژی، دانش فنی، علم و مدیریت کلید رشد و توسعه است،‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 153
‏نیروهای مؤمن و انقلابی و دلسوز جهان باید در این راستا مشعل پر قدرت علم و دانش‏‎ ‎‏بشری را به دست گیرند و آن را در راستای اهداف انبیا هدایت کنند و بالنده سازند، و بر‏‎ ‎‏علم و دانش حاکم باشند؛ و بشریت را از راه علم و دانش به سمت رفاه و عدالت و عزت و‏‎ ‎‏فضیلت سوق دهند. ‏

‏باید ره صد ساله را یکساله بلکه یکشبه پیمود و بدین ترتیب، مالک و صاحب اختیار‏‎ ‎‏تکنولوژی و ابزار و ادوات علم و تحقیق شد؛ و از تجربۀ بشریت در این رابطه استفاده کرد.‏‎ ‎‏باید فرهنگ تحقیق و علم‏‏ ‏‏پروری و دانش دوستی و بها دادن به تحقیقات و پژوهش در‏‎ ‎‏جامعه رشد کند و تحقیق و تکنولوژی مناسب به دست خود ما ساخته شود و مورد‏‎ ‎‏بهره‏‏ ‏‏برداری قرار گیرد. مراکز علمی و تحقیقاتی به معنای واقعی کلمه رشد و توسعه یابد و‏‎ ‎‏به صورت مغزهای اصلی هدایت و دانش رشد یابد و شکوفا شود. بدیهی است در سایۀ‏‎ ‎‏باروری مغزها صنعت و دانش فنی به معنی صحیح و واقعی کلمه ارتقا خواهد یافت. و‏‎ ‎‏ملاک پیشرفت و شاخص سنجش رشد و توسعه، رشد ابتکارات علمی و فنی و ابتکارات و‏‎ ‎‏خلاقیتها و به کارگیری اطلاعات و ابزار نوین و نوآوری در جهت تحقق هدفهای والای‏‎ ‎‏الهی و انسانی و عدالت‏‏ ‏‏خواهانۀ جامعه است. ‏

‏ ‏

‏3 - ‏‏مشارکت مردم (عزم ملی و بسیج امکانات): ‏

‏از مفاخر رهبری امام رضوان الله تعالی علیه اعتبار و اهمیتی است که آن بزرگوار در‏‎ ‎‏طول جریان نهضت عظیم اسلامی برای مردم قایل بودند، و نه اینکه تنها به نفع مردم شعار‏‎ ‎‏بدهند بلکه با همۀ وجود، مردم را ولینعمت خود و صاحبان اصلی انقلاب می دانستند. ‏

‏مسأله بسیار مهمی که در این رابطه باید مورد توجه قرار گیرد این است که: از‏‎ ‎‏مهمترین و عمده ترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی هر جامعه و کشور پس از انقلاب و‏‎ ‎‏جنگ مسأله سرمایه گذاری و تأمین منابع مالی و نیروی انسانی مطمئن جهت بازسازی و‏‎ ‎‏رشد تولید ملی و افزایش درآمد سرانه و ایجاد امکانات لازم برای کارهای زیربنایی و‏‎ ‎‏سرمایه‏‏ ‏‏گذاری و اشتغال و اصلاح و باز سازی ویرانیهاست. باید شرایطی به وجود آید که‏‎ ‎‏یک ملت و یک کشور بتوانند با سرعت و قدرت، تجدید قوا و کسب نیرو کند و بر ضعفها،‏‎ ‎‏کاستیها، و مشکلات فایق آید، به طوری که هیچ نیازی به بیگانگان و منابع خارجی نداشته‏‎ ‎‏باشد، و یا چنانچه نیاز هم داشت بتواند به احسن وجه و به اندازۀ ظرفیتی که دارد، استفاده‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 154
‏کند. ‏

‏ در این باره ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، یک الگوی جالب و آموزنده است. نکتۀ‏‎ ‎‏اصلی در ساختار اقتصادی و اجتماعی ژاپن پس از جنگ، مسألۀ مشارکت مردم و سهیم‏‎ ‎‏شدن اقشار گوناگون جامعه در آیندۀ کشور و پیشرفت به منظور ارتقای کیفی و کمی‏‎ ‎‏تولیدات و صنایع و آموزش و تربیت نیروی انسانی بود. ژاپنیها در سر کلاس درس ریاضی‏‎ ‎‏و فنی می‏‏ ‏‏خواهند از بردار نیروها مثال بزنند، به ملت ژاپن مثال می زنند که همه پشت سر‏‎ ‎‏یکدیگر و در یک جهت حرکت می کنند، و هنگامی که پای منافع ملی به میان می آید همه‏‎ ‎‏سرباز یک ملت و فرزند یک خانواده اند، که این مسأله‏‏ ‏‏ای مهم و آموزنده است. ‏

‏در نظام اسلامی ما نیز مشارکت همه جانبۀ مردم در تمامی زمینه های سیاسی،‏‎ ‎‏اجتماعی، اقتصادی، نظامی، آموزشی و غیره یک اصل بلکه یک ضرورت است؛ همان‏‏ ‏‏گونه‏‎ ‎‏که در انقلاب و جنگ، این مردم بودند که زمینه های پیروزی را فراهم ساختند و خود را در‏‎ ‎‏سازندگی و سرمایه گذاری و تولید و صرفه‏‏ ‏‏جویی و افزایش پس انداز ملی شریک دانستند. ‏

‏نکتۀ دیگر اینکه وحدت و یکپارچگی ملی و قدرت اقتصادی و رشد و پیشرفت، جز‏‎ ‎‏در سایۀ همکاری و مشارکت ملی و عمومی حاصل نمی شود؛ و در حقیقت افراد جامعه‏‎ ‎‏همان طور که در بیان رسول اکرم(ص) آمده باید مانند سلولهای زندۀ یک انسان به تلاش و‏‎ ‎‏کار و کوشش و وظیفه شناسی و مساعدت و همکاری و هماهنگی عمل نمایند و حرکت‏‎ ‎‏کنند، و هر بخشی و بافتی رسالت عظیم خود را به نحو نیکو انجام دهد، و کلیۀ نهادها و‏‎ ‎‏ارگانها و واحدهای خرد و کلان و بنگاههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باید‏‎ ‎‏پشتیبان و مددکار و هماهنگ با یکدیگر باشند و بر اساس نظام جمع عمل کنند. ‏

‏البته دولت باید نقش اصلی مدیریت، سیاستگذاری، هدایت، برنامه‏‏ ‏‏ریزی، پشتیبانی،‏‎ ‎‏هماهنگی و تنظیم و تمشیت امور را ایفا نماید و از هدر رفتن نیروها و سرمایه ها و هرز رفتن‏‎ ‎‏و ضایع شدن استعدادها و امکانات جلوگیری نماید؛ و بسیاری از کارهای زیر بنایی و‏‎ ‎‏اساسی را که از عهدۀ آحاد ملت ساخته نیست انجام دهد و هدفهای  اقتصادی را روشن‏‎ ‎‏سازد و زمینه های کار و سرمایه گذاری و رقابت سالم و جذب دانش و تکنولوژی را فراهم‏‎ ‎‏کند، و با اتخاذ سیاستهای ارزی و ریالی و پولی مناسب، قوانین و مقررات واردات و‏‎ ‎‏صادرات را تنظیم نماید، و در یک جمله بتواند آحاد جامعه را در جهت خاستگاه انقلاب و‏‎ ‎‏آرمانهای اسلام هدایت کند و به پیش ببرد. ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 155
‏بیانات امام در این باره از دقّت، بیداری و آگاهی و روشن‏‏ ‏‏بینی همه جانبه آن بزرگوار‏‎ ‎‏حکایت می کند؛ که اکنون نمونه هایی از آن سخنان را در اینجا ذکر می کنیم: «دولت‏‎ ‎‏چنانچه کراراً تذکر داده ام بی‏‏ ‏‏شرکت ملت و توسعۀ بخشهای خصوصی…الخ». ‏‎[19]‎

‏فرهنگ از دیدگاه اسلام یعنی جانمایۀ حیات، روح و محتوا و جوهرۀ زندگی و تمدن‏‎ ‎‏برخاسته و نشات گرفته از فرهنگ است. تمدن شکل ظاهری و تبلور یافتۀ فرهنگ است؛ و‏‎ ‎‏فرهنگ روحی است که بر کالبد کلیۀ روابط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، آداب و سنن،‏‎ ‎‏صنعت و تکنولوژی و ساختار اداری و اجتماعی و مظاهر بر جای ماندنی از یک جامعه و‏‎ ‎‏یا یک امت حکومت می کند. فرهنگ، مغز و روح و شکل دهندۀ زندگی و ابعاد گوناگون‏‎ ‎‏حیات انسانی و چهرۀ باطنی - معنوی آن است؛ و تمدن سیمای تجسّم یافته و از مظاهر‏‎ ‎‏برجای ماندنی و باقی آن است. ‏

‏فرهنگ از دیدگاه اسلام مفهومی بس وسیع، عمیق، ظریف، گسترده، الهام‏‏ ‏‏بخش و‏‎ ‎‏الهی دارد؛ و کلیه زوایا و شئون حیات و زندگی شامل می شود؛ و بر این اساس رشد و‏‎ ‎‏تعالی و گسترش علوم و معارف الهی و دینی و رشد و شکوفایی معرفت بشری اصل است.‏‎ ‎‏و البته این خود وسیله‏‏ ‏‏ای نیز هست تا زمینه را برای رشد و شکوفایی در بخشهای دیگر بر‏‎ ‎‏مبنای اهداف  عالی و متعالی ترسیم نماید؛ و راه را برای تلاش در جبهه های گوناگون‏‎ ‎‏زندگی میسّر و هموار نماید. و توسعۀ فرهنگی و توسعه در بخشهای دیگر حکم زیربنا و‏‎ ‎‏روبنا و دو متغیّر اصلی و فرعی را دارند که  فرهنگ متغیر اصلی و با لذات است؛ و سایر‏‎ ‎‏بخشها متغیّر فرعی و پیروی کننده. همواره فرهنگ و اندیشه های زنده و سازنده، موتور‏‎ ‎‏حرکت و رشد و حیات ملتها و جوامع است؛ و پویایی و تحول فکری و فرهنگی و بنیانها و‏‎ ‎‏نهادهای معرفتی و معرفت شناسی کلید و محور حرکت آن جوامع است. ‏

‏توسعۀ فرهنگی در اسلام و در سخنان امام رضوان الله علیه مفهوم بسیار وسیع و‏‎ ‎‏ارزنده ای دارد، و کلیۀ آداب و سنن، اخلاقیات، افکار و اندیشه‏‏ ‏‏ها، بینش و برداشتها،‏‎ ‎‏بصیرتها و دیدها، روابط اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، رفتارهای فردی و جمعی نظم و‏‎ ‎‏انضباط و ضابطه پذیری قانونی و اجتماعی، رشد و آگاهی اجتماعی، احساس مسئولیت و‏‎ ‎‏تعهد در همۀ زمینه‏‏ ‏‏ها، معرفت دینی، گسترش روابط فرهنگی با ملتهای دیگر و ارتباط با‏‎ ‎‏مبادلات فرهنگی، تحول در نظام اداری و مدیریت، به آن بستگی دارند. ‏

‏متدها و شیوه های ارتباط متقابل دستگاهها با مردم؛ و مردم با دستگاهها، رسانه های‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 156
‏گروهی، وسایل ارتباط جمعی، اندیشه ها و نظامات سیاسی و اجتماعی و دفاعی و همه و‏‎ ‎‏همه را شامل می شود و تحت تأثیر قرار می دهد، و به کلیۀ شئون زندگی فردی و اجتماعی و‏‎ ‎‏مادی و معنوی انسانها جهت و هدف می بخشد، و راه هدایت و الهی اندیشیدن و الهی‏‎ ‎‏عمل کردن را می آموزد، و همۀ امکانات را در جهت خداوند به کار می گیرد و بسیج می کند.‏‎ ‎‏و به انسانها هدف و انگیزه الهی و معنوی می دهد، و ایجاد روحیه و امید می نماید، و‏‎ ‎‏در حقیقت، انسانها و جوامع را در راستای ایدئولوژی الهی و جهان‏‏ ‏‏بینی توحیدی و اسلام‏‎ ‎‏ناب محمدی(ص)  به کار و تلاش و کوشش و فداکاری و عشق به حیات و خدمت و‏‎ ‎‏عبادت و ولایت و قرب الهی رهنمون می شود. ‏

‏متأسفانه آنچه در جهان و فلسفه های غربی و شرقی مطرح شده یا می شود، بر مبنای‏‎ ‎‏افکار و اندیشه های بشری در شکلهای گوناگون آن است؛ اعم از افکار ماتریالیستی و‏‎ ‎‏مارکسیستی و اومانیستی با پوزیتیویستی و یا دیگر اندیشه های بشری که جوامع بشری و به‏‎ ‎‏ویژه غرب را ملعبه و آلت دست خود ساخته اند و آثار سوء و شوم و انحرافی آن دامنگیر‏‎ ‎‏شرق و کشورهای جنوب نیز شده و می شود؛ بدون اینکه از یک مبنای راسخ و استواری‏‎ ‎‏نشأت گرفته باشد یا سرنوشت روشنی را برای بشریت رقم بزند، یا تجربه پسندیده ای  احیاناً‏‎ ‎‏- جز جلوه‏‏ ‏‏هایی از حیات ظاهری و زندگی حیوانی برای انسانها - را به ارمغان آورده باشد. و‏‎ ‎‏اساساً این قبیل اندیشه‏‏ ‏‏ها و ایسمها و مکتبهای ساختگی و دست‏‏ ‏‏پروردۀ بشری در برابر‏‎ ‎‏مکاتب الهی و اسلام و در جهت نفی و تضّاد کلی با راه و برنامه های انبیا(ع) قرار گرفته و‏‎ ‎‏بلکه برای نفی و طرد و مقابله با ادیان الهی که تبلور آن امروز در اسلام ناب محمدی(ص)‏‎ ‎‏است درست شده، و ریشۀ آن که رنسانس و برخورد با کلیسا به بعد است که در این مختصر‏‎ ‎‏فرصت بحث و بررسی آن نیست. و در حقیقت دو دیدگاه دربارۀ انسان و جهان و زندگی و‏‎ ‎‏هدف از آفرینش و خلقت است. ‏

‏1 - دیدگاه الهی و وحی و انبیا(ع) در طول تاریخ. ‏

‏2 - اندیشه های بشری و مادی با شیوه های گوناگون و اسمهای مختلف. ‏

‏در مکتب انبیا(ع)، انسان معجونی است الهی و ملکوتی؛ و به طور کلی هدف از‏‎ ‎‏خلقت و آفرینش اوست؛ و راه کمال تا بی‏‏ ‏‏نهایت برای او گشوده شده است، و ایمان و‏‎ ‎‏معرفت اساس و پایۀ زندگی و حرکت او را ترسیم می کند و به زندگی او معنا و مفهوم و‏‎ ‎‏شکل می دهد. اما انسان در دیدگاه فلاسفۀ غرب، موجودی است بی‏‏ ‏‏پناه و بی‏‏ ‏‏آرمان که خود‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 157
‏را باید با طبیعت همساز کند. ‏

‏علوم انسانی نیز بر مبنای همین دو دیدگاه شکل می گیرد و راه خود را می پیماید. در‏‎ ‎‏یک دیدگاه،  علوم انسانی صرفاً به مطالعۀ ابعاد گوناگون زندگی مادی و رفاه اجتماعی‏‎ ‎‏می پردازد؛ و در نظر دیگر، علوم انسانی از نظر مبنا و اصول، هدفها، روشها و جهات دیگر‏‎ ‎‏تفاوت کلی دارد. در یکی دانشگاه صرفاً جهت رشد علم و تکنیک و دانش است، و در‏‎ ‎‏دیگری دانشگاه مفهوم دیگر و والاتری دارد. در یکی علم تنها چراغ است - ولو در دست‏‎ ‎‏نا اهلان و نابخردان و یاغیان قرار گیرد - و در دیگری چراغ خدمت، عبادت، معرفت و‏‎ ‎‏هدایت است و تفاوت ره بسیار است. ‏

‏از آنچه گذشت این مطلب روشن شد که آنچه در بیانات امام(ره) تقدیر یافته، درست‏‎ ‎‏برعکس بسیاری از برداشتهای غلط و انحرافی و کج‏‏ ‏‏اندیشیها و کج سلیقه‏‏ ‏‏گیها و توطئه‏‏ ‏‏ها و‏‎ ‎‏تحریفهای غلط و انحرافی است که دانسته و ندانسته در داخل و یا از خارج بر امت‏‎ ‎‏اسلامی تحمیل شده و زمینه را برای لغزش، اشتباه، و انحراف فراهم نموده است. و در یک‏‎ ‎‏جمع بندی کلی می‏‏ ‏‏توان گفت راهی را که امام با الهام از اسلام پیموده اند نه با لائیسم‏‎ ‎‏فرهنگهای ضد دینی، مادیگری اومانیسم و پوزیتیویسیم و مانند آن سازگار است، نه با‏‎ ‎‏نوگرایی افراطی، تجدّدخواهی و تجددطلبی به اصطلاح روشنفکری دینی، پروتستانتیزم‏‎ ‎‏دینی و تطبیق دینی با سلیقه ها و نظرایات بشری و وارداتی و انحرافی و التقاطی و نه با‏‎ ‎‏تحجّرگرایی، تعصّب غلط و کورکورانۀ مذهبی، خرافه‏‏ ‏‏گرایی، جمود و قشری‏‏ ‏‏گرایی که دین‏‎ ‎‏را کاملاً در حصار محدودیت و مظلومیت قرار می دهد، بلکه امام(ره) راه چهارمی را‏‎ ‎‏برگزیدند و ارائه فرمودند. راهی که در عین حفظ اصالتها و ارزشها و مبانی دین (دین به‏‎ ‎‏معنی صحیح و اخص کلمه یعنی اسلام) و در عین پویایی و قدرت انطباق با شرایط زمان‏‎ ‎‏و مکان و در عین قدرت تحرک و سازندگی و امکان ادارۀ جامعه به نحو احسن،  و تشکیل‏‎ ‎‏نظام و حکومت، و در عین حفظ و گسترش معنویات و ارزشهای اخلاقی و فضیلت و‏‎ ‎‏تقوا، برای پاسداری از اسلام سنّتی – اسلام صاحب جواهری - اسلام شیخ انصاری(ره) و‏‎ ‎‏فقه سنتی و روش متداول اجتهاد و فقاهت و استنباط احکام در حوزه ها اهمیت ویژه ای‏‎ ‎‏قایل است. ‏

‏و این راهی است که امام(س) خود پیمودند و بر ادامۀ آن به ویژه نسبت به حوزهای‏‎ ‎‏علمی و دینی تأکید وافر داشتند. این همان شیوۀ فقهای بزرگ اسلام در طول چهارده قرن از‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 158
‏تاریخ پرافتخار نخبگان و برجستگان و شخصیتهای بزرگ اسلام است که امروز امت بزرگ‏‎ ‎‏اسلامی مدیون زحمات و خدمات آنهاست و از میراث گرانبهای آنها استفاده می کند و‏‎ ‎‏لذت می برد. و این همان تعبیر های زیبای امام(ره) است که گاهی به نام اسلام ناب‏‎ ‎‏محمدی(ص) از آن سخن می گفتند و زمانی از فقه سنتی تمجید می فرمودند؛ و بار دیگر بر‏‎ ‎‏سیرۀ سلف صالح شیوۀ فقاهتی مرحوم صاحب جواهر و شیخ انصاری(ره) تأکید می‏‏ ‏‏کردند.‏‎ ‎‏و در عین حال می فرمودند: اجتهاد مصطلح در حوزه ها امروز پاسخگوی نیازهای جامعه‏‎ ‎‏نیست و باید فقیه نسبت به شرایط زمان و مکان واقف باشد؛ و از نقش زمان و مکان در‏‎ ‎‏اجتهاد سخن می راندند. و از اسلام، جهاد و مبارزه، کار و حرکت، مقاومت و شهادت،‏‎ ‎‏حیات و حرکت، و عرت و استقلال سخن می گفتند. ‏

‏ ‏

‏جایگاه دین در توسعه: ‏

‏از آنچه گذشت تا حدودی ابعاد توسعۀ فرهنگی و گستردگی آن در زمینه‏‏ ‏‏های مادی و‏‎ ‎‏معنوی روشن شد. در این قسمت عنایت و تأکید بر یک اصل روشن، سازنده و نیرومند در‏‎ ‎‏مبانی و اصولی که امام رضوان‏‏ ‏‏الله تعالی علیه القا فرمودند لازم می نماید و می تواند کلید‏‎ ‎‏حل اندیشه های روشن و زندگی‏‏ ‏‏ساز امام(ره) باشد، بلکه می تواند توسعه را از زاویۀ دیگر و‏‎ ‎‏با بینش و برداشت صحیحتر عرضه و مطرح نماید و آن تو سعه از دیدگاه اسلام از یک سو و‏‎ ‎‏توسعه و گسترش فرهنگ و مفاهیم دینی از سوی دیگر و نقش و تأثیر دین در توسعه از بعد‏‎ ‎‏سوم است. و این سه مطلب هریک در جای خود بسیار قابل توجه و مهم و زمینه‏‏ ‏‏ساز‏‎ ‎‏تحقیق و بررسی توسط دانشمندان و کارشناسان و صاحبنظران آگاه و دلسوز است. ‏

‏1 - توسعه از نظر اسلام. ‏

‏2 - توسعۀ مفاهیم و فرهنگ دینی (احیا و گسترش فرهنگ دینی). ‏

‏3 - نقش و تأثیر دین در توسعه. ‏

‏بحث اول که توسعه از دیدگاه دین و اسلام باشد خود بحث جداگانه ای است که‏‎ ‎‏مقال و مجال دیگری را می طلبد و فعلاً از طرح آن صرف‏‏ ‏‏نظر می‏‏ ‏‏شود. اما دربارۀ بحث دوم‏‎ ‎‏و سوم که گسترش و احیای  فرهنگ دینی و نیز نقش دین در توسعه اجتماعی، سیاسی،‏‎ ‎‏اقتصادی جامعه باشد، در این نوشتار به توضیح مختصری خواهیم پرداخت. ‏

‏الف) در آغاز نظر خوانندگان گرامی و محترم را به این مطلب جلب می کنیم که در‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 159
‏تئوریهای گوناگون توسعه و اندیشۀ تئوری‏‏ ‏‏پردازان مربوط غالباً جایی برای فرهنگ دینی‏‎ ‎‏دیده نشده بلکه آن را منافی و در تضاد با توسعه به حساب می آورده اند. چون این مفاهیم در‏‎ ‎‏دهه های اخیر نوعاً از غرب سر برآورده و آن هم در برابر کلیسا و در اثر تحولات صنعت‏‎ ‎‏غرب و پس از رنساس. و جالب این است که بیشتر مفهوم مادی و صنعتی و تکنولوژیکی‏‎ ‎‏داشته و دارد و در برابر جهان سوم و کشورهای عقب افتاده یا در حال توسعه عنوان شده‏‎ ‎‏است و بر همین اساس جهان را به دو یا سه قطب توسعه یافته و در حال توسعه و توسعه‏‎ ‎‏نیافته تقسیم نموده اند و چه بسا ریشه‏‏ ‏‏های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اساساً‏‎ ‎‏استعماری به منظور غارت و سلطه و وابسته کردن کشورهای جهان سوم به کشورهای‏‎ ‎‏صنعتی غرب داشته و دارند.‏

‏و مع الاسف در میان ادیان الهی در معنای اصلی و واقعی خود و بدون تحریف و‏‎ ‎‏انحراف از اسلام به عنوان یک مکتب انسانساز و زندگیساز ذکر و نامی برده نشده از این‏‎ ‎‏زاویه مفاهیم والای اسلامی و فرهنگ غنی دینی مورد توجه قرار نگرفته، بلکه مورد بی‏‏ ‏‏مهری‏‎ ‎‏و دشمنی و شماتت نیز قرار گرفته است. ‏

‏ ‏

‏امام و توسعۀ فرهنگ دینی: ‏

‏در اینجاست که نقش شگرف و اعجاب انگیز امام(س) تجلّی می کند. او راه‏‎ ‎‏جدیدی را برای بینش و اندیشه و تفکرات بشری و غربی می گشاید؛ و اسلام را به عنوان‏‎ ‎‏یک مکتب، یک فرهنگ، یک ایدئولوژی، یک جهان‏‏ ‏‏بینی و یک شیوۀ نگرش به حیات و‏‎ ‎‏جامعه و جهان و زندگی و انسان و ارزشهای هستی و هستی‏‏ ‏‏آفرین و خلاصه به عنوان یک‏‎ ‎‏نظام مطرح می نماید؛ و بر قابلیت و قدرت جذب و تحول و انطباق آن با شرایط و محیط‏‎ ‎‏بلکه بر قدرت سازندگی و شکل‏‏ ‏‏دهی و راهگشایی اسلام تأکید می کند. و توانایی معنا و‏‎ ‎‏مفهوم بخشی اسلام به نظر، اندیشه و دیدگاه انسانها نسبت به جهان هستی و ارزشهای‏‎ ‎‏مطلوب را می نمایاند. ‏

‏این تصور غلط در اندیشۀ غربیها و غربزده‏‏ ‏‏ها و تئوری‏‏ ‏‏پردازان تو سعه شکل گرفته که‏‎ ‎‏دین اسلام را با توسعه چه کار؟ و دین دارای اصول و مفاهیم ثابتی است توسعه یک مفهوم‏‎ ‎‏فراگیر جدید و پویا دارد و بیشتر با تجدّدخواهی و نوگرایی و تغییرات و تحولات اجتماعی‏‎ ‎‏سروکار دارد و با مفاهیم و بنیادهای دینی ا رتباط ندارد بلکه ضدیت دارد و دین مفهومی‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 160
‏قدیمی و کهنه دارد – العیاذبالله - و توسعه، مفهومی متجدّد و نو. ‏

‏امّا امام(ره) با حرکت و عمل و بیان و ارائه تعریف صحیحی از دین و اسلام، همۀ‏‎ ‎‏این تصورات غلط و پوچ را نقش بر آب کرده و بر همه خط بطلان کشیدند. بلکه در میدان‏‎ ‎‏عمل ثابت کردند که تأثیر و نقش دین در این  رابطه بسیار عمیقتر و گسترده تر و سازنده تر از‏‎ ‎‏آن است که قابل تصو ر باشد. در این بخش از زندگی و سخنان امام رضوان الله علیه میدان‏‎ ‎‏وسیعی از سخن و مسائل بسیار و محورهای فراوانی به نظر می رسد که ذیلاً به برخی اشاره‏‎ ‎‏نموده و بر دو یا سه محور تأکید می نماید. ‏

‏1 - احیا و توسعه فرهنگ دینی 2 - نقش و تأثیر دین در توسعه 3 - عوامل توسعه‏‎ ‎‏4 - محتوا و اهداف 5 - وظایف و مسئولیتها 6 - روشها و متدها 7 - برنامه‏‏ ‏‏ریزی 8 - موانع و‏‎ ‎‏آفات 9 - تهاجم فرهنگی و مبارزه با آن 10 - انتقال فرهنگی 11 - مواریث فرهنگی 12 - شعایر،‏‎ ‎‏مراسم 13 - تربیت کادرهای شایسته  14 - ارتباط حوزه و دانشگاه 15 - نظام حوزه ای و فقه‏‎ ‎‏سنتی 16 - فرهنگ تحقیق، مطالعه، پژوهش 17 - ایجاد بنیادهای سالم و زنده 18 – ضرورت‏‎ ‎‏تحول در نهادهای فرهنگی. ‏

‏ ‏

‏امام و توسعه فرهنگ دینی: ‏

الف) احیای دین به عنوان یک مکتب،‏ یک نظام، یک ایدئولوژی پویا و متحرک و تأثیر‏‎ ‎‏آن بر سایر  بخشها و کلیه شئون زندگی و رفتارهای گوناگون جامعه، از جمله تأثیر دین بر‏‎ ‎‏روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، در استراتژیهای کوتاه مدت و درازمدت، در نظامهای‏‎ ‎‏گوناگون تولید، توزیع، و مصرف جامعه، در بهداشت و درمان، در آموزش و تربیت، در‏‎ ‎‏روابط و پیوندهای خانوادگی، ملی، در ساختارهای اداری و حکومت در حاکمیت آزادی و‏‎ ‎‏اراده مردم است. و به هر کیفیت نقش و تأثیر بنیادین دین در کلیۀ زیرساختها و پایه ها و‏‎ ‎‏اصول و روابط مختلف ملی و بین المللی و تحول در اندیشه و بینش جامعه در تعلیم و‏‎ ‎‏تربیت و تمدن در بهینه‏‏ ‏‏سازی روابط تولید کننده یا مصرف کننده. ‏

‏بدیهی است این شیوه برداشت از دین، راه جدیدی را برای بشریت می گشاید و کلیۀ‏‎ ‎‏فلسفه های بشری را دستخوش تحول و دگرگونی می نماید. و نقش دین را به صورت زنده‏‎ ‎‏در زندگی انسانها مطرح می سازد. چیزی که غرب به ویژه بعد از رنسانس به طور کلی با آن‏‎ ‎‏بیگانه بود و هر آنچه را مطرح نموده و خواست شرق را به دنبال خود بکشد، به توفیق کامل‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 161
‏دست نیافت. سردمداران رنسانس در پی این بودند که بر مبنای اندیشه های غیر دینی و‏‎ ‎‏لائیک. حرکتهای فردی و اجتماعی را توجیه و تبیین و تفسیر کنند و بر اساس آن برنامه ریزی‏‎ ‎‏نمایند و نظامها را به وجود آوردند. اما نقش و کار امام، همان تأثیر و تحول شگفت انگیزی‏‎ ‎‏که انبیا(ع) در طول تاریخ برای جامعه داشتند، برای امت کنونی اسلام داشت. امام امت با‏‎ ‎‏کلیۀ شرایط اجتماعی و سیاسی  حاکم برخورد کرده و فرهنگ جاهلی و ضد الهی را شدیداً‏‎ ‎‏به باد انتقاد گرفتند و راه فطرت و  و حی و توحید را برای انسانها گشودند. تحولی را که امام‏‎ ‎‏بر مبنای اندیشه های اسلامی ایجاد نمودند خود بهترین شاهد صادق بر این مدعاست.‏‎ ‎‏خود آن حضرت نیز مکرر می فرمودند که: «ملت ما یک ملت الهی شده است». ‏

ب) تحول در بینش و اندیشه جامعه:‏ بدون شک منشأ و ریشه انقلاب اسلامی و تحول‏‎ ‎‏عظیمی که در جهان بوجود آورد، برداشت صحیح نسبت به مفاهیم دینی و تحول در‏‎ ‎‏اندیشۀ جامعه بود که پیش از آن، توسط برداشتهای غلط و خرافی تحریف شده بود. زیرا‏‎ ‎‏عوامل استعمار کمتر اجازه می دادند تا دین به عنوان عامل حرکت  ملتها و امتها و انگیزه ای‏‎ ‎‏برای شورش و انقلاب مطرح شود. و احیاناً مسائلی مانند قضا و قدر و سرنوشت محتوم و‏‎ ‎‏یا نفی جهاد و مبارزه و کار و کوشش در عصر غیبت و یا جهل و خرافات   و تبلیغات‏‎ ‎‏مسموم استکبار جهانی و غرب، که مثلاً دین عامل رکود و توقف است، و یا فقر و‏‎ ‎‏محرومیت برای جهان سوم یک امر محتوم و مقدر است، و یا اینکه مبارزه و تشکیل‏‎ ‎‏حکومت در زمان غیبت بی‏‏ ‏‏فایده و بی‏‏ ‏‏نتیجه است، مطرح می شد. ‏

‏امام(ره) با گفتار و کردار خود همۀ این طلسمهای باطل و غلط و انحرافی را شکسته‏‎ ‎‏و این پندارهای غلط و باطل را رسوا ساختند و راه مجد و عظمت و حرکت را به ملت‏‎ ‎‏اسلام و ملتهای در بند نشان دادند و عامل اصلی نجات مسلمانان و مستضعفان جهان را‏‎ ‎‏جهاد و مبارزه و کار و کوشش و سازندگی و حرکت دانستند. (مسأله نفی تحریف و‏‎ ‎‏انحراف از دین و مفاهیم دینی در طول تاریخ، تلخیها، رنجها و مصایب فراوانی به بار‏‎ ‎‏آورده). ‏

ج) جامعیت و کاملیت اسلام‏ از نظر اعتقادی بلاشک، اسلام دین جامع، و کاملی‏‎ ‎‏است و پاسخگوی همه نیازهای بشری تا قیامت است. لذا طرح مسائل جدید و مستحدثه‏‎ ‎‏و پاسخگویی صحیح به آن و پیش‏‏ ‏‏بینی حوادث بلکه سیاستگذاری نسبت به آن، امر بسیار‏‎ ‎‏مهمی است. و سخنان امام را می بینیم که در همۀ این زمینه ها پیشتاز و راه گشاست. طرح‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 162
‏مسأله زمان و مکان در اجتهاد - منشور عظیم روحانیت، طرح مسأله بعد عملی فقه و‏‎ ‎‏حکومت و بیان امام در این رابطه؛ طرح مسائل اسلامی به صورت سیستماتیک و در‏‎ ‎‏راستای ادارۀ جامعه و حکومت، طرح نظام مدیریت، سازماندهی، برنامه‏‏ ‏‏ریزی، رابطۀ حوزه‏‎ ‎‏و دانشگاه در رابطه با مفاهیم دینی، طرح بسیاری از مسائل تازۀ دیگر در بیان امام بویژه در‏‎ ‎‏سالهای آخر عمر شریفشان همه در راستای حاکمیت عملی و تحقق عینی مفاهیم و فقه‏‎ ‎‏اسلامی است. ‏

د) نقش کلیدی رهبری و ولایت فقیه در هدایت امور جامعه‏ و در اداره شئون مردم و در‏‎ ‎‏تنظیم هدایت و تمشیت امور و شناخت حوادث و اظهارنظر نسبت  به آن و طرح این مسأله‏‎ ‎‏مهم که از امّهات مسائل اسلامی است، در بیانات  و دستورات و درسهای امام(س) یکی‏‎ ‎‏از بزرگترین عوامل و اسناد افتخار  و عزت اسلام و مسلمین است. امام(ره) در بحث خارج‏‎ ‎‏فقهشان در مکاسب مرحوم شیخ اعظم انصاری وقتی به این بحث رسیدند زمینه و دامنۀ‏‎ ‎‏بحث را گسترده و عمیق و اصولی مورد بررسی و تفحص قرار دادند و به ابعاد این مسأله‏‎ ‎‏پرداختند و در اطراف آن ارائه طریق فرموده و در تحریر الوسیله ابواب مناسب با آن را مانند‏‎ ‎‏کتاب امر به معروف و نهی از منکر و دفاع و... تحریر و تقریر نمودند که مبنای نظام مقدس‏‎ ‎‏اسلامی ما شد، و بعداً و در خلال سالها به ویژه سالهای اول انقلاب مکرر بر آن تأکید کرده‏‎ ‎‏و در سالهای آخر زوایای آن را گشودند که جای هیچ شبهه ای برای احدی باقی نماند. ‏

‏ ‏

‏جمعبندی، پیشنهادها و تذکرات: ‏

‏1 - رشد و توسعه از دیدگاه اسلام و امام مفهومی وسیع و همه جانبه دارد؛ و کلیۀ ابعاد‏‎ ‎‏وجودی انسان را فرا می گیرد و راه جدید و حیاتبخشی که همان راه انبیا و راه وحی الهی‏‎ ‎‏است فرا راه انسانها می گشاید، و انسانها را از تک بعدی و تک ساختی بودی و اسارت در‏‎ ‎‏برابر تمایلات پست مادی و لذایذ حیوانی و شهوات تمتعات نجات می دهد و به زندگی‏‎ ‎‏و حیات و روابط انسانی معنا و مفهوم  می بخشد، و معنویت و اخلاق و تهذیب نفس و‏‎ ‎‏قرب و سیر الی الله را در مسیر  اهداف و حیات او قرار می دهد، و فرهنگ، هم زیر بنای‏‎ ‎‏توسعه است و هم، هدف از توسعه و هم، عامل  است و پایه و هم، هدف و نتیجه است. ‏

‏بنابر آنچه ذکر شد، حیات فرهنگی، فکری، اعتقادی و مذهبی، اساس حیات و‏‎ ‎‏زندگی انسان را  تشکیل می دهد، و باورها  و اعتقادات دینی محور رشد و توسعه در ابعاد‏‎ ‎‏ ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 163
‏دیگر زندگی انسانها خواهد بود، و پیشرفت علم و صنعت و تمدن و فرهنگ  مادی منهای‏‎ ‎‏حیات معقول و معنوی انسانها در حقیقت مرگ انسانیت انسان است، و تن مرده و جان‏‎ ‎‏نادان و بی‏‏ ‏‏معرفت یکی است و محور باید فرهنگ به ویژه فرهنگ دینی و اسلامی باشد. ‏

‏2 - رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و سیاسی از آثار رشد فرهنگی است؛ و از نقش‏‎ ‎‏و تأثیر فرهنگ و انگیزه ها و باورهای دینی و اندیشه ها و مبانی اعتقادی در ایجاد تحول و‏‎ ‎‏دگرگونی در همۀ ابعاد و زوایای زندگی نباید غافل ماند؛ و امام در این رابطه تأکید فراوان‏‎ ‎‏دارند. البته توسعۀ اقتصادی نه تنها در اسلام و در دیدگاه امام مبتنی بر اعتقادات و ساختار‏‎ ‎‏فرهنگی و دینی و شناخت نسبت به انسان می باشد، بلکه حتی دریک نگرش وسیعتر‏‎ ‎‏می توان ادعا نمود توسعۀ اقتصادی و تکنولوژیک در دیدگاه بلوکهای غرب و شرق نیز مبتنی‏‎ ‎‏بر ساختار فرهنگی و شناخت و تعریف از انسان شکل گرفته است. لیکن در جایی این‏‎ ‎‏موضوع به صورت تئوریک مدون و اعلام شده (شرق) و در جایی مکتوم و مخفی مانده‏‎ ‎‏است، و یا حداقل کمتر اعلام شده است؛ اما مبنا و پایه های اصلی آن را بنیادهای فکری،‏‎ ‎‏فرهنگی غرب، تشکیل می دهد. و از نگرش غرب نسبت به انسان و جهان آفرینش نشأت‏‎ ‎‏می گیرد و روح فرهنگ مادی و تمایلات حیوانی و لذت‏‏ ‏‏جویی و سلطه‏‏ ‏‏گری و برتری‏‏ ‏‏طلبی‏‎ ‎‏غربی بر آن حاکم است. و در نتیجه، هر الگو و مدل از توسعه زیر بنای فرهنگی خاص خود‏‎ ‎‏را دارد که مبتنی بر تعریفش از انسان و جهان و هدف از خلقت و آفرینش و ارزشها و‏‎ ‎‏مبانی فکری، اعتقادی و فرهنگی آن است.‏

‏بدیهی است ما چون زیربناهای فکری و فرهنگیمان با زیربناها و بینشها و برداشتهای‏‎ ‎‏فرهنگی غرب تفاوت بنیادی دارد، نمی‏‏ ‏‏توانیم دنبال زیربناها و الگوهای غربی برویم و از‏‎ ‎‏آنها پیروی کنیم. ضمن اینکه بهره‏‏ ‏‏برداری از دانش بشری و تجربه‏‏ ‏‏های دیگران در راستای‏‎ ‎‏آرمانهای الهی جامعه‏‏ ‏‏مان یک امر مطلوب است.‏

‏3 - احیای فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) برای همۀ ما انسانهای آزاده عالم یک‏‎ ‎‏وظیفه و تکلیف است. امام با طرح این قبیل مسائل، مسیر تاریخ را دگرگون ساختند و‏‎ ‎‏سرفصل جدیدی در تاریخ و باورها و اندیشه های بشریت گشودند، و بر این اصل تأکید‏‎ ‎‏کرده و از اهمیت و نقش حوزه و دانشگاه و پیوند ارتباط این دو با یکدیگر و تأثیر آنها در‏‎ ‎‏سرنوشت ملت و کشور و امت اسلام سخن گفتند. و بر وحدت همۀ بخشها و نهادها و‏‎ ‎‏ارگانها عنایت داشتند، و بر تجدید دوبارۀ حیات و عزت و وحدت امت اسلامی دل‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 164
‏می‏‏ ‏‏سوزاندند و بر احیای ارزشهای دینی و نظام والای الهی و تحقق آرمانهای بزرگ انبیا و‏‎ ‎‏برافروختن چراغ سرخ شهادت و کربلا و زنده نگه داشتن مکتب عاشورا، و پاسداری از‏‎ ‎‏حریم امامت و ولایت عشق می ورزیدند.‏

‏4 - هشیاری و بیداری در برابر توطئه‏‏ ‏‏ها و تهاجم فرهنگی غرب و اسمها و ایسمهای‏‎ ‎‏دست پخت بشر و دسیسه‏‏ ‏‏ها و حیله های پشت  پردۀ استکبار جهانی لازم است، و هرگونه‏‎ ‎‏غفلت، خودباختگی، تسلیم و اطاعت بیچون و چرا عواقب خطرناک و ذلت باری برای‏‎ ‎‏ملتها و کشورها خواهد داشت که قابل جبران نیست. بلکه مقابله با تمایلات افسار‏‎ ‎‏گسیختۀ انسان غربی و غرب پس از رنسانس که زندگی خود را برمبنای لذت‏‏ ‏‏جویی و‏‎ ‎‏کامیابی و بهره‏‏ ‏‏وری هرچه بیشتر مادی و جنسی شکل داده اند و تنها به شکم و رفاه و‏‎ ‎‏مادیات می‏‏ ‏‏اندیشند و به نیازمندیها و غرایز مادی می نگرند و حیات انسانی را تا حد‏‎ ‎‏حیوانات تنزل داده اند و ملتها را به بردگی علم و تکنولوژی و صنعت و ثروت و سرمایه،‏‎ ‎‏تبلیغ و تهدید می کند و بلکه خود انسان غربی را نیز در زنجیر بندگی و بردگی اسیر و‏‎ ‎‏زندانی نموده اند، یک ضرورت بلکه یک تکلیف و وظیفۀ ملی و اسلامی است. امام‏‎ ‎‏رضوان‏‏ ‏‏الله تعالی علیه در منشور انقلاب می فرمایند: «سران کفر و شرک همۀ موجودیت‏‎ ‎‏توحید را به خطر انداخته و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملتها را بازیچۀ‏‎ ‎‏هوسها و شهوتها نموده اند. ما نیز باید کیان وجودی آنها را به خطر افکنیم و نترسید و‏‎ ‎‏نهراسید که خدا با ماست و...» ‏

‏لذا باید بر تجدید و احیای فرهنگ انبیا و وحی کوشید؛ و ندای ملکوتی توحید و‏‎ ‎‏عبودیت و ولایت را در دل و جان و عمق وجود انسانها زنده و بیدار ساخت. ‏

‏5 - آینده‏‏ ‏‏نگری، آگاهی و بیداری، جهاد و مبارزۀ همه جانبه برای حاکمیت مکتب، و‏‎ ‎‏انسانی، الهی دیدن حیات و جامعه، و جهانی دیدن ابعاد زندگی، و احیای هویت‏‎ ‎‏فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و استراتژیک دنیای اسلام و جهان مستضعفان و محرومان و‏‎ ‎‏کوخ‏‏ ‏‏نشینان در برابر مستکبران و کاخ‏‏ ‏‏نشینان و مترفان و توطئه های گوناگون آنان یکی از‏‎ ‎‏اصول استراتژیک و بنیادین و در اندیشه ها و دیدگاههای امام خمینی(ره) است، که باید‏‎ ‎‏همچنان  پرقدرت حفظ و پاسداری شود. و در حقیقت امام، راه را برای ما گشودند و‏‎ ‎‏زمینه‏‏ ‏‏ها را فراهم ساختند. اما وظیفۀ ما درک صحیح راه و خط امام و تبین روشن و دقیق‏‎ ‎‏نسبت به مواضع و مفاهیم ارزشمندی است که در سخنان و کلمات حکیمانۀ آن امام‏‎ ‎


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 165
‏بزرگوار دیده می شود و حفظ و پاسداری از آن است. امام(ره) علو درجات انسانی را نشانه‏‎ ‎‏گرفته و بر شرف و شخصیت انسانها تکیه کرده و رمز موفقیت را درغنای ذاتی جامعه از‏‎ ‎‏بیگانگان و جوشش و کوشش درونی همه با هم بیان نمودند، و همۀ بحثها را به صورت‏‎ ‎‏کامل و همه جانبه دیده و کلیه اهداف والا را نشان داده و نشانه رفته و همۀ عوامل پیش‏‎ ‎‏برنده و بازدارنده را پوشش داده اند. ‏

‏امام، فرهنگ کار و کارگری را به احسن وجه دیده که زیباتر از آن سراغ نداریم. و‏‎ ‎‏فرموده اند که: حق تعالی کارگر است و من بازوی کارگران را می بوسم و... امام، فرهنگ‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت را دیده و فرموه اند: «ایران را مدرسه کنیم». و گفتند: «معلمی شغل‏‎ ‎‏انبیاست». امام، کشاورزی و دامداری را دیده و فرموده اند کار انبیاست. ‏

‏ امام، انگیزه های لازم را برای توسعه  ایجاد نموده و وابستگی را تلخترین چیز دانستند؛‏‎ ‎‏و عشق و حرکت و سازندگی را در همۀ زوایا در جامعه زنده کردند. انقلاب امام، همه‏‏ ‏‏اش‏‎ ‎‏حرکت، تحول و توسعه و رشد است. امام بر مشارکت همه جانبۀ مردم «همه با هم بودن‏‎ ‎‏و همدست و همدستان شدن» تأکید بلیغ فرمودند. مشارکت سیاسی و آگاهانۀ مردم و‏‎ ‎‏ملت امور کشور و احساس مسئولیت و حضور یکپارچه مردم در صحنه های گوناگون‏‎ ‎‏انقلاب و جنگ، و حرکت و حیات و قدرت ملت، جزو اصلیترین محورهای بیانات و‏‎ ‎‏رهنمودهای امام رضوان الله تعالی علیه بود. و از مجالس فرمایشی و آلت دست بیگانه به‏‎ ‎‏شدت انتقاد می فرمودند. در دوران با شکوه آن بزرگوار، حیات سیاسی جامعه زنده شد و‏‎ ‎‏مردم در همۀ زوایای حکومت، احساس مشارکت و مسئولیت نمودند. شاید کمتر کشور‏‎ ‎‏و حکومتی در دوران انقلاب و جنگ توانسته باشد این همه بر مردم تکیه کند و از مردم‏‎ ‎‏استفاده کند و آنان را به پشتیبانی و تشریک مساعی فراخوانده باشد. وحدت همه با هم،‏‎ ‎‏وحدت ملت، وحدت مسئولین، وحدت ملت و دولت، وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت‏‎ ‎‏امت اسلام، وحدت همۀ مستضعفان  جهان در برابر مستکبران یکی از عناصر اصلی و‏‎ ‎‏عوامل مهم رشد و توسعه و قطع وابستگی از دیدگاه امام است؛ فکر وحدت، فرهنگ‏‎ ‎‏وحدت، حیات واحد، وحدت بر مبنای ایمان و اسلام و قرآن و در سایۀ امامت و ولایت و‏‎ ‎‏رهبری نظام اداری شایسته و کارگزاران لایق و ‏‏متعهد و مدیران با کفایت و دلسوز و‏‎ ‎‏تحقیقات خوداتکایی و خودباروری، اعتماد به نفس و در نهایت اتکال به خداوند به عنوان‏‎ ‎‏کلید موفقیت و رمز پیروزی.‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 166
‏اکنون آن مفاهیم والا نباید کمرنگ شود؛ و ارزشهای دوران انقلاب نباید سست گردد،‏‎ ‎‏و راه امام نباید فراموش گردد. امام، زمینه‏‏ ‏‏های واقعی را فراهم کرده و بنای عزت و عظمت را‏‎ ‎‏پایه‏‏ ‏‏گذاری فرموده، امّا همۀ بنا را نساخته بلکه زیربنا را ساخته و تکمیل بنا و استمرار آن به‏‎ ‎‏عهدۀ ماست. امام، تصویری روشن و ظریف از آرمانها ارائه فرموده و پتانسیلهای لازم را‏‎ ‎‏ایجاد نموده و محورهای اساسی را تذکر داده و خطوط کلی را با بینش عمیق و الهی خود‏‎ ‎‏ترسیم نموده‏‏ ‏‏اند بر ماست تا کاخ با عظمت و رفیعی را که آن ‏‏حضرت آرزو داشتند و وعده‏‎ ‎‏می دانند، عینیت بخشیم و برای تکمیل و تحقق و استواری آن بکوشیم. ‏

‏6 - تربیت و هدایت مغزها و احیای هویت فرهنگی ملت رشید ایران و امت بزرگ‏‎ ‎‏اسلام و فقرا و مستمندان جهان در برابر مستکبران و ثروتمندان و مترفان بی‏‏ ‏‏درد و تلاش در‏‎ ‎‏دگرگون‏‏ ‏‏سازی روابط ظالمانه جهانی در کلیه زمینه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی،‏‎ ‎‏نظامی، تبلیغاتی، اطلاعاتی، پولی، سازمانی و حقوقی و تکنولوژیکی، تجاری و صنعتی‏‎ ‎‏و... یک ضرورت و یک وظیفه است. ‏

‏ خوشبختانه کشور ما و کشور های اسلام و جهان سوم از نظر منابع و امکانات و نیروی‏‎ ‎‏انسانی   و زمینه های رشد و شکوفایی و قدرت و اراده و نیروی ایمان و معنویت از اعتبار و‏‎ ‎‏پتانسیلهای بالایی برخوردارند که باید با برنامه ریزی و تقویت بنیۀ علمی، تحقیقاتی و‏‎ ‎‏وحدت کلمه راه تحقق آرمانهای امام را هموار نمایند و دست چپاولگران و غارتگران‏‎ ‎‏بین المللی را از سر خود کوتاه نمایند. ‏

‏امید آنکه در درک هرچه بهتر و صحیح تر ابعاد و مفاهیم مورد نظر امام قدس سره‏‎ ‎‏الشریف در زمینه های توسعۀ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی موفق باشیم. و راه را‏‎ ‎‏برای تبیین و پیاده نمودن هرچه عمیقتر و دقیقتر سیرۀ علمی و عملی آن حضرت در این‏‎ ‎‏رابطه بگشاییم؛ تا نسل جوان و نوجوان جامعۀ ما و نسلهای آینده بشریت از آبشخور حیات‏‎ ‎‏معنوی و انسانساز آن بزرگوار بهره‏‏ ‏‏مند و برخوردار گردند. و بشریت شخصیت الهی خود را‏‎ ‎‏بازیابد و از چنگال دیو شهوت و گرایش به شهوات و لذات پست مادی و حیوانی آزاد‏‎ ‎‏شود. و راه جدیدی از رشد و توسعه و رفاه و تعالی و عظمت را فرا راه خود ببیند و بپیماید.‏‎ ‎‏در اینجاست که وظیفۀ همه علما و دانشمندان و فقیهان و محققان و دردمندان و دلسوزان‏‎ ‎‏و پاسداران حریم شرف و فضیلت و علم و انسانیت و تقوا و عدالت بسیار حساس و‏‎ ‎‏خطیر و گرانسنگ خواهد بود. و باید از خداوند توفیق خدمت خواست. ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 167
‏خداوندا، امام و معلم و مربی و احیا کنندۀ اسلام ناب محمدی(ص) را با اولیای‏

‏اسلام و پیامبر اکرم(ص) و ائمۀ هدی(ع) محشور فرما. و به همۀ ما توفیق معرفت و درک‏‎ ‎‏صحیح معارف اسلام و پیروی از خط امامت و ولایت و رهبری به ویژه پاسداری از راه‏‎ ‎‏امام(ره) را عطا بفرما. ‏

‏بار پروردگارا، رهبر معظم انقلاب و همۀ رهروان پاک و راستین خط امام و مرزبانان و‏‎ ‎‏سنگرنشینان مرزهای توحید را بیش از پیش موفق بدار، بارالها قلب تپندۀ عالم امکان‏‎ ‎‏حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را از همۀ ما خشنود بفرما. ‏

خدایا چنان کن سرانجام کار  تو خشنود باشی و ما رستگار

و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین  و السلام علیکم و علی عبادالله الصالحین

 

 

 مآخذ:

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 168

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 169
جدول شماره 1 - نرخ رشد متوسط محصولات کشاورزی 66 - 1358، 69 - 67 

‏ ‏

‏ ‏

‏66 - 58‏

‏69 - 67‏

‏66 - 58‏

‏69 - 67‏

‏گندم ‏

‏جو ‏

‏برنج‏

‏چغندرقند‏

‏پنبه‏

‏دانه های روغنی‏

‏1 / 3‏

‏3 / 10‏

‏4 / 5‏

‏1 / 2‏

‏8 / 0‏

‏4 / 2 - ‏

‏9 / 0     علوفه‏

‏7 / 8     گوشت قرمز‏

‏ن       گوشت سفید‏

‏ن       تخم مرغ‏

‏ن       شیر‏

‏ن‏

‏5 / 5‏

‏6 / 2‏

‏3 / 4‏

‏1 - ‏

‏2 / 3‏

‏ ‏

‏ن‏

‏ن‏

‏ن‏

‏ن‏

‏ن‏

‏ن: در دسترس نبود‏

‏مأخذ: سازمان برنامه و بودجه، پیوست برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و‏‎ ‎‏فرهنگی اول جمهوری اسلامی ایران (72 - 1368)، سازمان برنامه و بودجه برای ارقام مربوط‏‎ ‎‏به سالهای 66 - 58. ‏

‏ ‏

جدول شماره 2 - تغییرات قیمت تضمینی گندم، شاخص قیمتها

شاخص دستمزد و شاخص قیمت عمده فروشی محصولات کشاورزی 

‏ ‏

‏سال‏

قیمت خرید

‏گندم (1) کیلو ریال‏

شاخص قیمت

‏کالاهای مصرفی (2) ‏

‏شاخص قیمت کالاهای کشاورزی‏

شاخص دستمزد (4) 

‏ستون (2) (5) ‏

‏ستون (3) (6) ‏

‏1357‏

‏1358‏

‏1359‏

‏1360‏

‏1361‏

‏1362‏

‏1363‏

‏1364‏

‏1365‏

‏1366‏

‏1367‏

‏1368‏

‏1369‏

‏1370‏

‏1371‏

‏14‏

‏18‏

‏20‏

‏28‏

‏30‏

‏40‏

‏40‏

‏40‏

‏46‏

‏48‏

‏48‏

‏100‏

‏110‏

‏130‏

‏150‏

‏5 / 176‏

‏5 / 196‏

‏5 / 243‏

‏9 / 297‏

‏2 / 355‏

‏1 / 418‏

‏1 / 462‏

‏9 / 480‏

‏5 / 578‏

‏7 / 738‏

‏7 / 950‏

‏1116‏

‏1216‏

‏1434‏

‏171‏

‏1 / 225‏

‏6 / 309‏

‏386‏

‏7 / 437‏

‏523‏

‏5 / 645‏

‏697‏

‏883‏

‏1003‏

‏1129‏

‏1358‏

‏1427‏

‏ ‏

‏3 / 79‏

‏6 / 91‏

‏1 / 82‏

‏94‏

‏5 / 84‏

‏7 / 95‏

‏6 / 86‏

‏2 / 83‏

‏5 / 79‏

‏9 / 64‏

‏5 / 50‏

‏2 / 85‏

‏9 / 85‏

‏6 / 94‏

‏9 / 81‏

‏80‏

‏6 / 64‏

‏5 / 75‏

‏5 / 68‏

‏5 / 76‏

‏67‏

‏4 / 57‏

‏1 / 52‏

‏8 / 47‏

‏4 / 42‏

‏72‏

‏3 / 75‏

‏ ‏


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 170
جدول شماره 3 - تولید، سطح زیر کشت و عملکرد گندم و جو 1369 - 1358

گندم                                                                               جو

‏سال‏

‏سطح زیرکشت‏

‏تولید‏

‏عملکرد (کیلوهکتار) ‏

‏سطح زیرکشت‏

‏تولید‏

‏عملکرد (کیلوهکتار) ‏

‏1358‏

‏1359‏

‏1360‏

‏1361‏

‏1362‏

‏1363‏

‏1364‏

‏1365‏

‏1366‏

‏1367‏

‏1368‏

‏1369‏

‏5352‏

‏5952‏

‏6126‏

‏6190‏

‏6040‏

‏5959‏

‏6264‏

‏6409‏

‏6568‏

‏6553‏

‏6257‏

‏ن‏

‏5946‏

‏5744‏

‏6610‏

‏6660‏

‏5956‏

‏6207‏

‏6631‏

‏7556‏

‏7600‏

‏7265‏

‏6010‏

‏8200‏

‏110‏

‏970‏

‏1080‏

‏1080‏

‏990‏

‏1040‏

‏1070‏

‏1150‏

‏1158‏

‏1109‏

‏960‏

‏ن‏

‏1254‏

‏1577‏

‏1565‏

‏1840‏

‏2006‏

‏2163‏

‏2084‏

‏2140‏

‏2207‏

‏2576‏

‏2651‏

‏ن‏

‏1262‏

‏1265‏

‏1700‏

‏1903‏

‏2034‏

‏2293‏

‏2297‏

‏2505‏

‏2731‏

‏3394‏

‏2847‏

‏3360‏

‏1010‏

‏800‏

‏1090‏

‏1030‏

‏1010‏

‏1060‏

‏1100‏

‏1290‏

‏1237‏

‏1317‏

‏1074‏

‏ن‏

‏ن: در دسترس نبود‏

مأخذ: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران «گزارش اقتصادی و ترازنامه سالهای مختلف»


کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 171
جدول شماره4 - هزینه های تحقیقانی و عمرانی بخش کشاورزی 69 - 1360 (ارقام میلیون ریال) 

‏سال‏

‏هزینه تحقیق و بررسی‏

‏هزینه های عمرانی ‏

‏درص تخفیف به کل‏

‏1360‏

‏1361‏

‏1362‏

‏1363‏

‏1364‏

‏1365‏

‏1366‏

‏1367‏

‏1368‏

‏1369‏

‏902‏

‏978‏

‏2677‏

‏2678‏

‏5 / 3182‏

‏2 / 4431‏

‏6422‏

‏9458‏

‏14233‏

‏ن‏

‏43103‏

‏49715‏

‏71652‏

‏77762‏

‏2 / 53428‏

‏8 / 66649‏

‏2 / 71712‏

‏76194‏

‏432 / 185‏

‏000 / 165‏

‏09 / 2‏

‏96 / 1‏

‏73 / 3‏

‏46 / 3‏

‏6 / 6‏

‏6 / 6‏

‏9 / 8‏

‏4 / 12‏

‏5 / 13‏

‏ن‏

‏ ‏

‏ن: در دسترس نبود‏

مأخذ: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران «گزارش اقتصادی و ترازنامه سالهای مختلف»

‎ ‎

کتابمنتخبی از: مقالات اولین کنگره بررسی اندیشه های اقتصادی امام خمینی (س)صفحه 172

  • - سورۀ فتح، آیۀ 29.
  • - توسعۀ ملی و نحوۀ عمل آن، ترجمۀ منوچهر شجاعی، ص 5 / جدید.
  • - مایکل تودارو، توسعۀ اقتصادی در جهان سوم، ترجمۀ غلامعلی فرجادی، ج 1، ص 115.
  • - همان / ص 134.
  • - همان / ص 136.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 156.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 10، ص 439.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 8، صص 300 - 301.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 8، ص 513.
  • -
  • - سورۀ طلاق، آیۀ 13.
  • - سورۀ قلم، آیۀ 1 و 2.
  • - لوردس آریز به رئیس بخش مکزیکی انجمن بین المللی. روزنامۀ اطلاعات شماره: 1957 * متعادلتر باشد صورت گرفته است و در مدلهای جدید توسعه توجه زیادی به اولویتهای فرهنگی.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 14، ص 499.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 429.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 429.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 15، ص 309.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 21، ص 158.
  • - ر.ک: صحیفه امام، ج 19، ص 158