کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین معادیخواه

‏حجةالاسلام والمسلمین معادیخواه‏

‏شناخت حادثه عاشورا در گرو بررسی تحلیلی تاریخ اسلام‏

‏حادثه عاشورا را مجرد از تاریخ اسلام نمی توان تحلیل کرد، زیرا تحلیل درست و عمیق رویداد عاشورا مستلزم سرمایه گذاری درست به اندازۀ سرمایه گذاری ای که برای تحلیل یک قرن از تاریخ اسلام و تحلیل درست پیامدهای آن قرنها لازم است، می باشد. مگر می توان عاشورا را تحلیل کرد، در حالی که تحلیل همه سویه ای از فتنۀ بنی امیه نداشت؟ و مگر شناخت فتنۀ بنی امیه جز به مفهوم شناخت یک و بلکه دو قرن از تاریخ جاهلیت پیش از بعثت و فتنه های پس از بعثت است؟ در حال حاضر بینش بیگانگان بر تاریخ و تاریخنگاری حاکم است و مفهوم تمدن اسلامی به گونه ای است که تاریخ قرنهای اول اسلام مساوی با تاریخ بنی امیه و بنی عباس می باشد که در واقع زیربنای شکل گیری بنی عباس، بنی امیه اند. در این زمینه در محافل روشنفکری زمزمه هایی مطرح است که تصور آن هم برای حوزیون دشوار است. تا حدودی هم حق دارند چون در جهت تفکیک اسلام بعثت از اسلام خلافت، هیچ کار اساسی- که بتواند با کار دیگران رقابت کند- انجام نشده است. از تاریخ بعثت جز تابلوهایی پراکنده در روایات چیزی در اختیار ما نیست که تابلوشناسی درستی هم از آن نداریم. در چنین وضعی ما می خواهیم عاشوراشناسی کنیم؛ در فضایی که هیچ تحلیلی از تاریخ اسلام نداریم. حتی یک کرونولوژی درست هم از تاریخ اسلام نداریم. در چنین شرایطی به سادگی می توان مشکلات دست اندرکاران برگزاری این کنگره را دانست.‏

‏مهجوریت علم تاریخ و ضرورت توجه جدی به آن‏

‏واقعیت این است که به هر دلیل، تاریخ و تاریخ اسلام مورد غفلت بوده است. من در مقالۀ خود به این نکته اشاره کرده ام. در نشریه یاد نیز بارها این بحث مطرح شده است که در ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 204
‏قرآن مجموع آیات الاحکام بیش از 500 آیه نیست در حالی که بیش از چهار هزار آیۀ قرآن مربوط به تاریخ و مباحث تاریخی است: تاریخ جهان، تاریخ انسان، تاریخ انبیا، تاریخ اسلام، فلسفۀ تاریخ و... . در دانشگاه نیز وضع جالبی وجود ندارد در حالی که در دنیا کرسی تاریخ کرسی معتبری است، در دانشگاه ما برای رشتۀ تاریخ ارزش و اعتباری به چشم نمی خورد در حالی که دنیا واقعاً این چنین به تاریخ نگاه نمی کند. آن موقع که شوروی بود- البته الآن هم آکادمی علومش هنوز هست- شنیده می شد که بزرگترین بخش آکادمی علوم شوروی، تاریخ است. تمام تبلیغات مارکسیست ها از کرسی تاریخ و از تریبون تاریخ بود. مثلاً اسلام در ایران را یک طور می نوشتند، اسلام برای عربستان و برای عراق و برای... را طور دیگر می نوشتند و به هرحال خیلی از تبلیغاتشان از این تریبون بود. قرآن هم همین طور است؛ پیام قرآن نوعاً از تریبون تاریخ شنیده می شود: ابراهیم و نمرود، موسی و فرعون، بنی اسرائیل، آل عمران و... . کشورهای اروپایی برای شرق شناسی و ایران شناسی خیلی سرمایه گذاری می کنند. تعداد زیادی از کسانی که بعد از انقلاب به دانشکده های کشورهای خارجی مثل اروپا راه یافته اند، موضوع رساله شان را انقلاب اسلامی گرفته اند که اگر بررسی شود رقم خیلی بالایی را تشکیل می دهد. من از نزدیک با افرادی برخورد کرده ام که موضوع رسالۀ آنها در دانشگاههای خارج از کشور موضوعاتی مربوط به انقلاب اسلامی ایران است مثل: ولایت فقیه، اندیشه های استاد مطهری، فیضیه و... در حالی که دانشگاه خودمان این مسایل را به رسمیت نمی شناسد که ریشه یابی علل آن موضوع پژوهش مستقلی است. بنابراین من از مجموعه این مطالب نتیجه می گیرم که اگر ما بخواهیم این گونه تحقیقات اساسی داشته باشیم، باید در رشته تاریخ تجدیدنظر شود و این خود مستلزم یک تجدیدنظر اساسی در کل سیاستهای آموزشی و تحقیقاتی ماست. رشته های دانشگاهی ما هیچ ارتباطی با مسائل مورد نیاز جامعه ندارد. تنها چند رشته مثل پزشکی و رشته های مهندسی کاربرد دارند، ولی صدها هزار دانشجو به دانشگاه می روند فقط برای اینکه مدرک بگیرند و هیچ بهره ای برای زندگی خود و جامعه شان ندارد. شاید بیان این مطالب با موضوع کنگره بی ارتباط به نظر بیاید ولی فکر می کنم در این جور فرصتها باید تلنگری زد ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 205
‏و از بهانه و فرصتی برای طرح آن مسائل که اساس این گونه فقرها و گرفتاریهای ماست استفاده کرد.‏

‏روش شناسی تحقیق در عاشورا‏

‏به نظر می رسد که بیانات شما در خصوص روش شناختی نگاه به عاشورا متمرکز است که به هرحال حادثۀ عاشورا پدیده ای است تاریخی و ما اگر بخواهیم این حادثه یا فرهنگ روییده از آن را بشناسیم، راهی نداریم جز اینکه از مجرای تاریخ به آن نگاه کنیم. حال دو پرسش از شما مطرح است: 1- اگر بخواهیم از منظرهای دیگر به عاشورا نگاه کنیم مثلاً از منظر جامعه شناسی و یا روانشناسی اجتماعی- که اسطوره شناسی از جمله مباحث آن است- آیا باز هم نیازمند نگرش تاریخی به حادثه عاشورا هستیم و برای تحقیق در این زمینه ها نیز بررسی تاریخی به عنوان یک کار مقدماتی ضروری است و یا مستقل از نگرش تاریخی می توان به تحقیق در این زمینه ها پرداخت؟ 2- برای نگرش تاریخی به حادثه عاشورا، طرح جامعی که شما به آن می اندیشید کدام است؟‏

‏من در این گفتگو به عاشورا صرفاً به عنوان یک پدیدۀ تاریخی نگاه کردم. حال اگر بخواهیم از منظرهای دیگر به این موضوع بنگریم آنها بحث خاص خود را می طلبد و به آمادگیهای مرتبط با آن زمینه خاص نیازمند است. مثلاً وقتی انسان می بیند که شخصیتی چون امام حسین همه موجودی خود را در طبق اخلاص گذاشته و با چنین منطقی: ‏منّی ما یلیق بلومی و منک ما یلیق بکرمک‏... حرکت می کند، شناخت چنین فداکاری و چنین منطقی نیاز به بینش عرفانی مناسب آن دارد؛ عرفانی زنده و حرکت آفرین، نه عرفان انزوا و بی تفاوتی و... . عاشورا را به فقه و قالبهای فقهی موجود هم که عرضه کنیم- با همۀ حرمتی که برای فقه قایلیم-به هرحال نارساییهایی نمودار می شود. مقصود از اشاره به این نارساییها، بیان ضرورت کار در همۀ این زمینه ها است. نه این که گرفتار نومیدی و دلسردی ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 206
‏شویم.‏

‏با توجه به نارساییهای مورد اشاره در زمینه های گوناگون، در حال حاضر در مورد فرهنگ عاشورا در جامعۀ ما چه می توان گفت؟‏

‏به هرحال عاشورا چون خون جامعه ما را با همۀ سلولهایش تحت تاثیر قرار داده است؛ ظلم ستیزی، عدالت خواهی، غرور مقدس و ذلت ناپذیری با تکیه بر کرامت اسلامی و انسانی، شهادت طلبی و... ویژگیهایی است انکارناپذیر ولی ارزیابی چند و چون آن نیاز به بررسی، تتبع و تحقیق دارد.‏

‏آیا برای تحقیقاتی از این دست می توانید الگوی مشخصی ارائه کنید؟‏

‏باید در هر زمینه و محور، طرح تحقیقاتی تهیه شود و فراخور اهمیت آن محور و زمینه، نیروها تقسیم شوند. در حال حاضر هزاران نیروی جوان و کارآمد در حوزه و دهها هزار در دانشگاه داریم. برنامه ریزی برای تقسیم این نیروها در زمینۀ تتبع و تحقیق، اساسی ترین و زیربنایی ترین کار فرهنگی است. مثلاً در زمینۀ تاریخ اسلام اگر بخشی از نیروهای حوزه به کار گرفته شوند و منابع بر اساس برنامه ریزی درست میان آنها توزیع شود و با هماهنگی، منابع نمایه سازی شود و از سویی موضوعات تحقیق و نیازهای تحقیقاتی تاریخ اسلام روشن گردد و هر طلبۀ فاضلی مکلف به رساله نویسی شود و نیازهای رساله نویسان را نظام اطلاع رسانی مناسبی پاسخگو باشد، در این صورت تحولی صورت خواهد گرفت و...‏

‏نگاه کردن به عاشورا هم به عنوان یک مقولۀ زمینی امکان پذیر است و هم عاشورا واقعاً یک مقولۀ آسمانی است؛ یعنی اگر کسی بخواهد عاشورا را صرفاً تحلیل مادی کند خیلی بی معنا می شود. مسئله را پیگیری کنید؛ روایات فراوان هست دال بر اینکه اصلاً آفرینش و تولد امام حسین و سایر معصومین جنبه های ملکوتی ناشناخته ای دارد. بنابراین آن بعد قضیه به هیچ وجه قابل انکار نیست و اینکه انسان مثلاً قائل شود به اینکه امام حسین به این قصد حرکت کرد که به اتکای مردمی چون کوفیان حکومت یزید و دستگاه بنی امیه را ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 207
‏براندازد به این معناست که امام حسین از نظر بینش و تحلیل سیاسی در حدّ ابن عباس نبوده است.‏

‎ ‎

مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 208