کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورا

مصاحبه با دکتر گرجی

‏دکتر گرجی‏

‏تاثیر عاشورا بر حوزه علوم و معارف دینی‏

‏تاثیر نهضت عاشورا بر حوزه علوم و معارف دینی به طور کلی چه بوده است و به طور خاص رابطه اندیشه های امام خمینی(س) با فرهنگ عاشورا را چگونه تبیین می کنید؟‏

‏آنچه در مورد رفتار و عمل حضرت سیدالشهدا و تاثیر آن در درک و فهم علوم و معارف اسلامی به اختصار می توانم بیان کنم این است که آن حضرت غایت کمال خود را در عبودیت مطلقه خداوند و عمل به تکالیف و وظایف الهی می دانست و همۀ فداکاریها و از خود گذشتگیهایی که در روز عاشورا در کربلا از خود نشان داد بر همین مبنا بود.‏

‏امام حسین(ع) اسوه ایثار و جانفشانی در راه ادای تکلیف‏

‏بدیهی است ما پیروان آن حضرت اعم از عالم و جاهل، فقیه و عامی همگی باید آن بزرگوار را با آن همه عظمت و جلالت الگو و اسوه خود بدانیم و چنین مپنداریم که:‏

‏1- انجام وظیفه تنها تصدیق به جنان، اقرار به زبان و عمل به ارکان است، بلکه علاوه بر اینها احیاناً فداکاری، جان نثاری و بخشیدن هستی خود و همه نزدیکان و یاران را نیز لازم دارد. متاسفانه تا این تاریخ یعنی تا عصر حاضر، هیچکس حتی پیشوایان و رهبران بزرگ عالم تشیع به آزمایش این درس آن امام معصوم نپرداختند و پیوسته به عذرهای ناموجهی از قبیل: عمل امامان دیگر (بدون توجه به اینکه امام حسین هم امام مفترض الطاعه است. معصومین(ع) همه از آدم تا خاتم و از خاتم انبیا تا خاتم اولیا همه نگین یک خاتم بودند، همه اجزای یک مجموعه بودند و همه خلیفۀ خداوند واحد احد در زمین بودند و نمی توان تنها به عمل یکی با غفلت از عمل دیگری استناد کرد)، فقد امکانات، عدم استقبال مردم، تقیه و امثال این امور متشبث می شدند با اینکه همۀ این امور در آن زمان و سایر زمانها‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 104
‏ مشترک بود. اگر کسی گهگاه فی الجمله حرکتی از خود نشان می داد دیگران تخطئه اش می کردند، به مخالفت و دسته بندی بر ضد او می پرداختند، به نادانی و نابخردی، جاه طلبی و هواپرستی و بالاخره کمک به اجانب و دشمنان اسلامش متهم می نمودند و چنانچه توفیق نمی یافتند رسماً به مبارزه با او برمی خاستند. این بود وضعیت مبارزات در قرن اخیر. تنها کسی که بدون توجه به همۀ این امور قیام کرد و از هیچ چیز نهراسید و با کمال درایت و هوشیاری توانست به یاری خداوند همگان را بر ضد طاغوت و دشمنان اسلام و قدرتهای بزرگ بسیج کند و همۀ توطئه ها اعم از داخلی و خارجی را نقش بر آب کند، همانا امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران بود که بحمدالله توفیق کامل هم یافت. امید است پیروان او بتوانند راهش را ادامه دهند.‏

‏حرکت امام(ع) بیانگر اهمیت حکومت و احکام حکومتی در اسلام‏

‏     2- و نیز مپنداریم که احکام اسلام تنها همین احکام خصوصی مانند احکام نماز، روزه، خرید و فروش، ازدواج و غیره است تا چنانچه احیاناً به آنها عمل کنیم کار تمام باشد، بلکه از آنها مهمتر احکام عمومی (یعنی حکومتی) اسلام است از قبیل: ادارۀ امور جامعه در مورد فرهنگ، بهداشت، حمل و نقل، رفت و آمد، راه و جاده، خانه و مسکن، نان و آب و آذوقه، جنگ و صلح بسیاری از امور دیگر. بدیهی است اجرای این دسته از احکام، بلکه حتی قسمتی از احکام دستۀ اول از قبیل عقود و ایقاعات و برخی از احکام دیگر نیز جز از طریق حکومت امکان پذیر نمی باشد. از اینرو امام حسین با آن علم بسیار وسیع که از منبع وحی سرچشمه می گرفت و با آن پاکی و وارستگی و عصمتی که دارا بود نه تنها به طور دقیق و کامل در مقام اجرای احکام دستۀ اول بود، بلکه با همت والا و کوشش بسیار زیادی که داشت در صدد اجرای احکام دستۀ دوم نیز بود؛ بدین روی در آغاز در مقام محو طاغوت و جایگزینی حق محض به جای آن بود؛ در صدد بود که بار دیگر حکومت جد بزرگوار و پدر گرامی خود را در جامعه زنده کند و مجال ندهد حکومت طاغوت استحکام یابد و استمرار پذیرد. متاسفانه امام در ظاهر شکست خورد، اما نتیجۀ این شکست میمون و مبارک بود. به عقیده من اگر امام در ظاهر پیروز می شد بیقین این تاثیر جهانگیر که در اعماق وجود هر ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 105
‏عارف و عامی جایگیر شده، یعنی رویارویی حق محض با باطل محض تحقق نمی یافت. محو و فنای کامل دودمان بنی امیه و هر ستمگر دیگر، بلکه حتی پیروزی قیام امام ما بر طاغوت زمان خود دستاورد میمون همان حرکت بود.‏

‏مغفول ماندن احکام عمومی اسلام‏

‏متاسفانه از این پس حکام جور پیشوایان معصوم شیعه را کنار زدند و نگذاشتند مقامی را که شایستۀ آنند به دست آوردند تا اینکه بتدریج فقها و پیشوایان شیعه بکلی فراموش کردند که احکام عمومی هم جزء احکام اسلام است و باید در آن باب هم فتوی دهند؛ متصدی اجرای آن باشند؛ حکام نالایق را کنار زنند و بر جای خود نشانند و آن زمان که از خواب غفلت بیدار شدند، استحکام موقعیت حکام اعم از خودی و غیرخودی و پشتیبانی قدرتها از آنان اجازه نمی داد که شخصیتهای شایسته مقام خود را احراز کنند.‏

‏امام خمینی(س) نمونه کامل تاسی به سیره امام حسین(ع)‏

‏وضع بر همین منوال ادامه داشت تا به عصر حاضر یعنی زمان زندگی امام امت خمینی کبیر رسید ایشان به علت هوش و استعداد سرشار و نیز به علت آگاهی از مسائل روز اعم از مسائل داخلی و خارجی و آگاهی از مسائل بسیار پشت پرده و عدم اتکا به هیچ چیز و هیچکس جز قدرت و مشیت خداوندی و پشت پازدن به زخارف مادی، با علم و آگاهی به مسائل و احکام اعم از خصوصی و عمومی و با دعوت مردم به اتفاق و اتحاد دست به کار شد و بدون لحظه ای تامل و درنگ به کمک مردم خصوصاً مستضعفان، در آغاز طاغوت را به دیار نیستی رهسپار کرد و سپس در مقام تمشیت امور برآمد. دشمنان داخلی و خارجی خاصه ابرقدرتها بویژه  آمریکا که تازه بهوش آمده بودند به دسیسه و توطئه پرداختند، چنانکه تا کنون هم که بیش از 16 سال از آغاز انقلاب می گذرد پیوسته از راههای گوناگون در مقام توطئه چینی و حیله گری اند: از طریق تحریک ضدانقلاب، کودتا، جنگ و خونریزی، ترور و ایجاد وحشت، بمب گذاری، تبلیغات سوء و تهاجم فرهنگی، حصر و تضعیف اقتصادی، ایجاد جوّ و فضای رعب و ترس، و... . امام خمینی هیچگاه به خود ترس راه نمی داد و بزرگترین موفقیت را انجام وظایف خاصه وظایف اجتماعی می دانست. اینجانب ‏


مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 106
‏چندان مطالعه تاریخی ندارم، ولی در آن حد که دیده و شنیده یا به مطالعۀ تاریخ پرداخته ام امام خمینی را نمونۀ کامل تاسی به آن حضرت می دانم. چنانکه اشاره شد ایشان همانند آن بزرگوار بزرگترین پیروزی و موفقیت را انجام تکلیف می دانست. مکرراً قاطعانه اظهار می داشت ما پیروزیم؛ بسیاری تصور می کردند منظور، پیروزی در جنگ یا پیروزی انقلاب است، اما به نظر من پیروزی در انجام تکلیف مراد ایشان بود.‏

‏استناد امام خمینی(س) به افعال و سیرۀ ائمه(ع) و نه تنها اقوال آنا‏‏ن‏

‏با اینکه سیرۀ رسول الله یا سایر معصومین فعل و قول و تقریر آن بزرگواران است، فقها رضوان الله تعالی علیهم در کتب فقهی خود بیشتر به ظواهر اقوال آنان استناد می کنند. در علم اصول هم بابی را به حجیّت ظواهر اقوال اختصاص داده اند؛ حتی برخی از آنان در حجیّت ظواهر افعال تردید کرده اند، اما امام خمینی(س) نه تنها به ظواهر اقوال استناد می کرده، بلکه چنانکه عملاً بسیار برخورده ایم به افعال معصومین(ع) بویژه حضرت سیدالشهدا نیز استناد نموده است و حتی اسوۀ امام و پیروان او در این انقلاب تنها اعمال و حرکات آن حضرت و یاران باوفای او در واقعۀ عاشورا بود که حضرت دربارۀ آنان فرمود: من نیکو کارتر و باوفاتر از شما یارانی ندیده ام!! الحق در مورد یاران امام خمینی(س) هم همین سخن صادق است.‏

‏3- سومین مطلبی که پیروان حضرت اباعبدالله الحسین باید از مکتب عاشورا بیاموزند این است که نباید گمان برند که در همۀ موارد می توان به استناد تقیه یا حرمت دماء از مسائل بزرگی چون حرمت دین، مذهب و حتی تصدی منصب ولایت بر جان و مال و عرض مسلمین از ناحیۀ فرد نالایق، هوسباز و بی بندوباری چون یزید و مانند او دست برداشت. امام خمینی(س) از این جهت هم آن حضرت را الگو و اسوۀ خود قرار داد. به طور خلاصه امام خمینی(س) درس فداکاری و ستیز با دشمنان داخلی و خارجی اسلام را از فرهنگ عاشورا گرفت و از آن مکتب آموخت که اولیای واقعی جامعه نباید در مقابل ظلم و جور طاغوتیان سکوت اختیار کنند.‏

‎ ‎

مجموعه مصاحبه های کنگره بین المللی امام خمینی (س) و فرهنگ عاشورااندیشه عاشورا (مجموعه مصاحبه ها) ـ دفتر 2صفحه 107