کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره)

جلوه های عرفان در دیدگاه های قرآن پژوهانۀ امام خمینی رحمه‌الله

‏ ‏

جلوه های عرفان در دیدگاه های قرآن پژوهانۀ امام خمینی رحمه الله

‏ ‏

حجة الاسلام و المسلمین محمدعلی تجری‎[1]‎

درآمد

‏اسلام در دامان خود شخصیت های بزرگی را پرورش داده است که یکی از‏‎ ‎‏برجسته ترین آن ها، حضرت امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏است.‏

‏امام خمینی از نوادر روزگار است. وی شخصیتی جامع و ذو ابعاد داشت؛ او فقیهی‏‎ ‎‏اصولی، فیلسوفی عارف، مجاهدی عابد و سیاست مداری وارسته بود. در این میان، بُعد‏‎ ‎‏اخلاقی و عرفانی امام ‏‏رحمه الله‏‏ از همان آغاز و از دوران جوانی تا کهنسالی، جلوه ای خاص‏‎ ‎‏داشت. او بخش مهمی از عمر پربرکت خود را به تحصیل، تدریس، تصنیف و تألیف در‏‎ ‎‏علوم مختلف اسلامی از جمله اخلاق و عرفان، گذراند و در این زمینه آثاری ارزشمند از‏‎ ‎‏خود بر جای نهاد؛ آثاری نظیر: ‏‏اربعین‏‏ یا ‏‏چهل حدیث‏‏، ‏‏شرح حدیث جنود عقل و جهل‏‏، ‏‏شرح دعای‏‎ ‎‏سحر‏‏، ‏‏مصباح الهدایه‏‏، حاشیه بر ‏‏مصباح الانس‏‏، ‏‏آداب الصلاة‏‏، ‏‏سرّ الصلاة‏‏ و جز این ها. این آثار‏‎ ‎‏به  همراه سیرۀ عملی و زندگانی عارفانه و به یادماندنی گواه روشنی بر پیشتاز بودن او‏‎ ‎‏در  سیر و سلوک و عرفان نظری و عملی است. اندیشه های عرفانی حضرت امام ‏‏رحمه الله‏‎ ‎‏در  مباحث مختلف علمی ایشان از جمله در تفسیر و علوم قرآن، بسیار در خور تأمل و‏‎ ‎‏درنگ است.‏


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 79
‏آنچه در پیش رو دارید نگاهی است به اندیشه های عرفانی امام در مهم ترین مباحث‏‎ ‎‏علوم قرآنی.‏

‏علوم قرآنی مباحث بسیار گسترده ای دارد. عمده ترین عناوینی که در این باره در‏‎ ‎‏لا به لای آثار گفتاری و نوشتاری امام مشاهده می شود و از مهم ترین مباحث علوم قرآنی به‏‎ ‎‏شمار می رود عبارتند از: ‏

‏1. نزول قرآن؛‏

‏2. اعجاز قرآن؛‏

‏3.تحریف قرآن.‏

‏اینک بر آنیم که با بررسی این مباحث از علوم قرآن به اختصار به تبیین اندیشه های‏‎ ‎‏عرفانی حضرت امام ‏‏رحمه الله‏‏ بپردازیم.‏

امام و نزول قرآن

‏در این که قرآن کریم در مدت بیست سال و اندی بر پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ نازل شد جای تردید‏‎ ‎‏نیست و همگان بر آن اتفاق نظر دارند و آیاتی از قرآن ‏‏[‏‏اسراء، 106؛ فرقان، 32‏‏]‏‏ نیز گواه آن‏‎ ‎‏است. این نزول را نزول تدریجی نامیده اند ولی آیا قرآن تنها تدریجاً نازل شده است؟ یا‏‎ ‎‏علاوه بر نزول تدریجی به گونۀ دیگری نیز نازل شده است؟ این موضوعی است که از‏‎ ‎‏دیر زمان مفسران و صاحب نظران را به بحث و گفت و گو مشغول کرده است.‏‎[2]‎‏ بسیاری از‏‎ ‎‏محققان‏‎[3]‎‏ بر این باورند که قرآن علاوه بر نزول تدریجی، نزول دیگری نیز، پیش از آن‏‎ ‎‏داشته است که از آن به عنوان «نزول دفعی» یاد می کنند و برخی‏‎[4]‎‏ مدعی اتفاق و اجماع‏‎ ‎‏امت اسلامی، از خاصه و عامه و تواتر نصوص در این باره شده اند که به نظر می رسد این‏‎ ‎‏ادعا مبالغه آمیز باشد. در هر صورت می توان تعدد نزول را نظریه مشهور صاحب نظران‏‎ ‎‏دانست. گو این که معتقدان به تعدد نزول نیز سخنانشان دربارۀ مراتب نزول و خصوصیات‏

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 80
‏آن یکسان نیست که طرح این مسأله مجال دیگری می طلبد.‏‎[5]‎

‏حال دیدگاه امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ را در مورد نزول وحی، در دو محور زیر پی می گیریم:‏

‏الف. مراتب و مراحل نزول؛‏

‏ب. عدم امکان درک حقیقت آن.‏

مراتب نزول

‏دربارۀ محور نخست، حضرت امام ‏‏رحمه الله‏‏ مانند بسیاری از محققان و بر خلاف نظر‏‎ ‎‏برخی‏‎[6]‎‏ ـ که تنها به نزول تدریجی آیات معتقدند ـ علاوه بر نزول تدریجی، نزول دفعی و‏‎ ‎‏یک بارۀ قرآن را پذیرفته است و برای اثبات آن به قرآن و روایات استناد کرده است.‏‎[7]‎

‏نکته ای که در کلام امام ‏‏رحمه الله‏‏ جلب توجه می کند، این است که ایشان مراحل نزول قرآن را‏‎ ‎‏منحصر به دو مرحلۀ یاد شده نمی داند. او با نگاهی عارفانه به موضوع و تحلیل آن معتقد‏‎ ‎‏است حقیقت قرآن قبل از تنزل به منازل خلقیه و تطوّر به اطوار فعلیه از شئون ذاتیه و‏‎ ‎‏حقایق علمیه در حضرت واحدیت است. این حقیقت، همان حقیقت کلام نفسی است که‏‎ ‎‏به تعبیر عرفا از جمله حضرت امام ‏‏رحمه الله‏‏ مقارعۀ ذاتیه و حقایق علمیه در حضرات اسمائیه‏‎ ‎‏است که درک و فهم آن با علوم رسمی و مکاشفات غیبی ممکن نیست جز به مکاشفۀ تام‏‎ ‎‏الهی، برای ذات مبارک رسول ختمی و اوصیای معصوم او ‏‏علیهم السلام‏‏. قرآن کریم در این مرحله‏‎ ‎‏بدون تنزّل به منازل و تطوّر به اطوار بر قلب پیامبر اکرم و ائمه معصومین ‏‏علیهم السلام‏‏ تجلّی کرده‏‎ ‎‏است ولی دسترسی دیگران به این حقیقت جز با تنزل آن از مقام غیب به موطن شهادت و‏‎ ‎‏تطور به اطوار ملکیّه و تکسّی به کسوت الفاظ و حروف دنیاویه ممکن نیست. به هر حال،‏‎ ‎‏چون به تعبیر حضرت امام:‏

‏قرآن سرّ است، سرّ سرّ است، سرّ مستتر به سرّ است، سرّ مقنع به سرّ است.‏

‏لذا برای استفاده ما انسان های محدود به حدود طبیعت و محبوس در زندان مادیت،‏‎ ‎‏چاره ای جز تنزّل آن به مرتبۀ پایین و درآمدن به صورت الفاظ نیست ولی این نزول به‏

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 81
‏یک باره صورت نگرفته است بلکه از نظر ایشان به اعتباری دارای مراتب هفت گانۀ نزول‏‎ ‎‏است، بدین معنا که این لطیفۀ ربّانی مواطن و نشئه های هفت گانه نزول را پیموده است؛‏‎ ‎‏مواطنی که از غیب مطلق آغاز و به شهادت مطلق ختم شده است، تا به کسوت الفاظ و‏‎ ‎‏حروف در این عالم که نازل ترینِ عوالم است، درآمده و در دسترس بشر قرار گرفته است‏‎ ‎‏و قرآنی که هم اکنون در دست ما است نازلۀ هفتم قرآن کریم است.‏‎[8]‎

‏استناد حضرت امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ در این نظریه ـ به گفتۀ خود ایشان ـ روایات می باشد.‏‎[9]‎‎ ‎‏از جملۀ این روایات، روایت معروف ‏«إنّ هذا القرآن أنزل علی سبْعة أحرف»‎[10]‎‏ می باشد که به‏‎ ‎‏نظر او، شاید نزول قرآن بر هفت حرف اشاره به مراتب هفت گانۀ نزول باشد و البته این‏‎ ‎‏برداشت، ارتباطی به اختلاف قرائاتی که برخی آن را‏‎[11]‎‏ از روایت مذکور دریافت کرده اند‏‎ ‎‏ندارد، همچنان که با روایات معتبر دیگری که می گوید: «قرآن یکی است و از سوی خدای‏‎ ‎‏یکتا نازل شده است».‏‎[12]‎‏ منافاتی ندارد. و به هر حال حضرت امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ مواطن‏‎ ‎‏هفت گانه نزول قرآن کریم را با بهره گیری از اصطلاحات عرفانی و بدون توضیح مطرح‏‎ ‎‏کرده است‏‎[13]‎‏ که فهم کامل آن منوط به آگاهی از مباحث عرفانی است. این مواطن و مراتب‏‎ ‎‏عبارت است از: حضرت علمیه؛ حضرت اعیان؛ حضرت اقلام؛ حضرت الواح؛ حضرت‏‎ ‎‏مثال؛ حس مشترک و شهادت مطلقه.‏‎[14]‎‏ که در ذیل به شرح اجمالی آن ها خواهیم پرداخت.‏

توضیح اجمالی مراتب هفت گانه نزول قرآن کریم

1. حضرت علمیه‏: همان مرتبه غیب الغیوب و الوهیت است.‏‎[15]‎‏ خوارزمی می گوید:‏

‏حضرت علمیه همان امّ الکتاب است که اصل کتب الهیه او است.‏‎[16]‎


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 82
‏قرآن کریم نیز می فرماید:‏

‏«‏وَ إنَّهُ فِی اُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ‏»‏‏؛‏‎[17]‎‏ و به راستی اصل کتاب نزد ما است که ارجمند و‏‎ ‎‏حکمت آمیز است.‏

2. حضرت اعیان‏: در کلمات عرفا به گفتۀ سید شریف عبارت است از حقایق‏‎ ‎‏ممکنات  در علم حق تعالی و یا به عبارت دیگر، صور ممکنات در علم حق تعالی را اعیان‏‎ ‎‏ثابته گویند.‏‎[18]‎

3. حضرت اقلام‏: نزول قرآن در این مرتبه از نزول در مرتبه علم تفصیلی است.‏

‏صدر المتألهین می گوید:‏

‏از هر یک از عقول مجرد طولیه و افلاک می توان تعبیر به قلم نمود و عقول را به اعتبار آن که‏‎ ‎‏واسطه در فیض صور علمیه بر نفوس کلیه فلکیه و موجب وجود آن ها هستند قلم گویند.‏‎[19]‎

4. حضرت الواح‏: شریف گوید:‏

‏الواح بر سه قسمند: الف. لوح عقل و آن عبارت است از: لوح قضاء سابقِ بر مجردات؛‏

‏ب. لوح قدر یا لوح محفوظ که لوح نفس ناطقه کلیه در مرتبه تفصیلِ لوح اول، یعنی لوح‏‎ ‎‏قضا  است؛‏

‏ج. لوح نفوس جزئیۀ سماویه که محل انتقاش کلیه موجوداتی است که در این عالم است با‏‎ ‎‏اَشکال و هیأت ها و تصاویر آن ها. این لوح را سماء دنیا نیز نامیده اند.‏‎[20]‎

5. حضرت مثال‏: حد فاصل میان مجردات و مادیات را حضرت مثال یا عالم خیال‏‎ ‎‏گویند.‏‎[21]‎

6. حس مشترک‏: که مرحله ششم تنزل قرآن است، همان لوح نفس می باشد و نزد‏‎ ‎‏حکما قوّه ای است که صور جزئیات در آن ترسیم می شود‏‎[22]‎‏ و به گفته ملاصدرا:‏


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 83
‏صور محسوسات ظاهری ابتدا همه بدان رسد. حس مشترک مجموع فرآورده های تمام‏‎ ‎‏حواس ظاهری و مخزن آن ها است.‏‎[23]‎

7. شهادت مطلقه‏: مقصود از آن، عالَم اجسام و ماده و مادیات است که گاه عالم مُلک یا‏‎ ‎‏عالَم ناسوت نیز گفته می شود.‏‎[24]‎

محال بودن فهم حقیقت نزول قرآن

‏دربارۀ محور دوم از نظر امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ اساساً انگیزۀ بعثت رسول اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ و‏‎ ‎‏نزول  قرآن بوده است. انگیزۀ نزول این بوده است که قرآن در دسترس همگان‏‎ ‎‏قرار  گیرد  و  هر کسی بتواند به اندازه سعه وجودی و فکری خود از آن بهره برد.‏‎[25]‎‎ ‎‏ولی  آیا  ابعاد بعثت و حقیقت و ماهیت وحی و نزول قرآن برای همگان قابل درک‏‎ ‎‏است؟  این پرسشی است که پاسخ آن از نظر امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏منفی است و امام آن‏‎ ‎‏را  مکرراً   و با بیان های متفاوت تأکید کرده است؛‏‎[26]‎‏ زیرا این موضوع از لطایف‏‎ ‎‏معارف  الهی  و اسرار حقایق دینی و علوم عالی است که درک و فهم حقیقت آن منوط‏‎ ‎‏به  خروج از حدود عوالم امکانی و وصول به عالم وحی است و این جز برای اولیا ـ که‏‎ ‎‏در  رأس آنان وجود مقدّس ختمی مرتبت است ـ برای دیگران امکان ندارد و جز آنان نه‏‎ ‎‏از  راه عقل و استدلال می توانند به حقیقت و ماهیت و ابعاد موضوع پی ببرند، و نه از‏‎ ‎‏طریق  ریاضت و کشف و شهود. البته ممکن است افراد اندکی بتوانند به گوشه ای‏‎ ‎‏از  ابعاد  آن دست یازند، ولی تمامی ابعاد آن در پردۀ ابهام است و کشف نشده‏‎ ‎‏خواهد  ماند.‏‎[27]‎

‏گواه سخن امام بحث های دامنه دار صاحب نظران، و تحلیل هایی است که عده ای در‏‎ ‎‏این باره اظهار داشته اند؛‏‎[28]‎‏ آرائی که با احتمال و گمان همراه است و به فرمودۀ فیض کاشانی‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 84
‏تکلّفات مفسران‏‎[29]‎‏ است و به عقیدۀ علامه طباطبائی‏‎[30]‎‏ برخی از آن ها بیش تر به گزافه گویی و‏‎ ‎‏بیهوده سرایی و به سخن راندن بی دلیل شبیه است تا بیان یک حقیقت. علامه طباطبائی‏‎ ‎‏می نویسد:‏

‏برخی از دانشمندان ناگزیر شده اند آیات مربوط به وحی، لوح محفوظ، ام الکتاب، نزول قرآن‏‎ ‎‏و... را به انواعی از استعاره و مجازگویی حمل کنند و با این عمل خود، قرآن را هم پایۀ یک‏‎ ‎‏کتاب شعری قرار داده اند.‏‎[31]‎

‏همچنین ایشان از پژوهشگری یاد می کند که در این مباحث به افسانه سرایی و‏‎ ‎‏برداشت های خنده آور و زشت دچار گردیده و لوح محفوظ را ـ که به تصریح قرآن‏‎[32]‎‎ ‎‏جایگاه قرآن مجید است ـ عبارت از عالم طبیعت و بیت المعمور را ـ که بر اساس برخی از‏‎ ‎‏روایات‏‎[33]‎‏ محل نزول قرآن پیش از نزول تدریجی بوده است ـ عبارت از کره زمین ـ که با‏‎ ‎‏سکونت بشر معمور و آباد شده ـ دانسته است.‏‎[34]‎‏ آری این است راز سخن امام ‏‏رحمه الله‏‏ که‏‎ ‎‏می فرماید:‏

‏در ماه مبارک رمضان قضیه ای اتفاق افتاد که ابعاد آن قضیه و ماهیت آن قضیه در ابهام‏‎ ‎‏الی الابد مانده است برای امثال ماها، و آن نزول قرآن است... باید بگویم غیر از خود رسول‏‎ ‎‏اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ و آن هایی که در دامن رسول اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ بزرگ شده اند و مورد عنایت خدای تبارک و‏‎ ‎‏تعالی ـ عنایات خاص او ـ بودند برای دیگران مطلقاً در حجاب ابهام است.‏‎[35]‎

اعجاز قرآن

‏امام مانند محققان دیگر، قرآن کریم را در تمامی ابعاد، معجزه می داند و بر این باور‏‎ ‎‏است که اعجاز این صحیفۀ آسمانی، منحصر به جنبۀ خاصی نیست.‏‎[36]‎‏ در نگاه او فصاحت‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 85
‏و بلاغت بی مانند قرآن، خبر دادن از امور غیبی، اتقان، جامعیت و همه جانبه بودن احکام و‏‎ ‎‏قوانین آن ـ به ویژه با توجه به وضع محیط و عصر نزول ـ هر یک معجزه و فراتر از توان‏‎ ‎‏بشر است.‏‎[37]‎‏ ولی مهم ترین جلوۀ قرآن کریم، در بُعد عرضۀ معارف، حقایق و مسائل دقیق‏‎ ‎‏عرفانی است. که در زمان و محیط نزول بی سابقه بوده است. با توجه به این که نزول این‏‎ ‎‏کتاب آسمانی با این همه معارف عمیق و حقایق شگفت در تاریک ترین شرایط محیطی و‏‎ ‎‏زمانی و در میان عقب افتاده ترین مردم صورت گرفته است.‏‎[38]‎

‏از نظر امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ قرآن در بردارنده مسائل دقیق و مهم عرفانی است که در روم آن‏‎ ‎‏زمان ـ که مهد علم و فلسفه و تمدن بوده است ـ و در نزد بزرگ ترین فلاسفۀ یونانی سابقه‏‎ ‎‏نداشته و حتی ارسطو و افلاطون نیز از رسیدن به آن ناتوان بوده اند و مهم تر از آن، این که به‏‎ ‎‏اعتقاد ایشان یکی از امتیازات این عطیۀ ربانی بر دیگر کتب آسمانی، این است که قرآن‏‎ ‎‏کریم از حق تعالی به مبدئیت تمامی شئون ذاتیه و صفاتیه و فعلیه و به جمیع تجلیات‏‎ ‎‏جمالیه و جلالیه صادر شده و دیگر کتاب های آسمانی را این مرتبت و منزلت نیست.‏‎[39]‎

‏و از سوی دیگر این مائدۀ آسمانی جامع تمامی معارف و حقایق اسماء و صفات و نیز‏‎ ‎‏جامع دعوت به مبدأ و معاد، اخلاق و زهد، ترک دنیا، رفض طبیعت، سبکبار شدن از عالم‏‎ ‎‏ماده و رهسپار شدن به سرمنزل حقیقت است به گونه ای که مثل آن قابل تصور نیست و‏‎ ‎‏هیچ کتاب آسمانی و غیر آسمانی را این ویژگی و امتیاز نیست.‏‎[40]‎‏ بی تردید این نگرش امام‏‎ ‎‏به قرآن کریم و اعجاز آن فرایند مقام معنوی و عرفانی آن عارف واصل است.‏

‏امام ‏‏رحمه الله‏‏ می فرماید:‏

‏مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است در کتاب دیگر نیست و این ها معجزه رسول‏‎ ‎‏اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ است که از مبدأ وحی، آن طور آشنایی دارد که اسرار وجود را برای او بازگو می نماید.‏‎ ‎‏و خود با عروج به قلّه کمال انسانیت، حقایق را آشکارا و بدون هیچ حجابی می بیند.‏‎[41]‎


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 86
‏امام ‏‏رحمه الله‏‏ معتقد است که تحدّی قرآن و دعوت او به همانندآوری، مختص به عصر‏‎ ‎‏رسالت نبوده و شامل همۀ اعصار و دوران ها می باشد. ایشان می فرماید:‏

‏امروز ملت اسلام، همین نشانۀ خدا را در دست دارند و به تمام عایله بشری از روی کمال‏‎ ‎‏اطمینان اعلان می کنند که این نشانۀ پیغمبریِ نور پاک محمّدی است ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ هر کس از دنیای‏‎ ‎‏پر آشوب علم و دانش مثل او را آورد ما تسلیم او می شویم و از گفته های خود برمی گردیم.‏‎[42]‎

مسأله تحریف

‏تحریف نیز از مهم ترین مباحث علوم قرآنی است. این واژه اطلاقاتی دارد که به آن‏‎ ‎‏خواهیم پرداخت ولی آنچه در علوم قرآنی مورد بحث است مصونیت قرآن از تحریف‏‎ ‎‏لفظی است؛ یعنی الفاظ قرآن کریم که بر پیامبر نازل شده و او آن ها را به مردم ابلاغ فرموده‏‎ ‎‏است، دچار تغییر و جا به جایی نشده است. به عبارت دیگر قرآنی که اکنون در دست‏‎ ‎‏است بی تردید همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده و هیچ گونه کاهش و افزایشی در آن‏‎ ‎‏راه نیافته است. در این راستا امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ از معتقدان جدّی و سرسخت عدم تحریف‏‎ ‎‏قرآن کریم است و بر آن است که صورت کتبی این کتاب آسمانی، پس از نزول غیبی اکنون‏‎ ‎‏بی کم و کاست در دست ما قرار دارد.‏‎[43]‎‏ و از قرآن کریم حتی یک حرف کم یا زیاد نشده‏‎ ‎‏است‏‎[44]‎‏ و با توجه به آیۀ شریفه، خداوند حفظ و صیانت قرآن را ـ از دستبرد شیاطین انس و‏‎ ‎‏جن ـ ضمانت فرموده است: ‏‏«‏إنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ‏»‏‏؛‏‎[45]‎‏ بی تردید، ما این قرآن را‏‎ ‎‏به تدریج نازل کرده ایم، و قطعاً نگهبان آن خواهیم بود.‏‎[46]‎

‏امام ‏‏رحمه الله‏‏ مصونیت قرآن از تحریف را مذهب محقّقان و دانشمندان خاصه و عامه‏‎ ‎‏می داند.‏‎[47]‎‏ و ضمن آن که نظریۀ تحریف قرآن را نظریه ای ناپسند و مردود می شمرد، آن را‏‎ ‎‏توهّم و پنداری می داند که برخی از محدّثان شیعه و سنی بدان دچار شده اند؛ محدّثانی که‏‎ ‎

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 87
‏به تعبیر امام فریب ظاهر برخی اخبار را خورده اند و نوشته های آنان در این زمینه فاقد‏‎ ‎‏ارزش علمی بوده و دانشمندان به اظهارات آنان اعتنایی ندارند.‏‎[48]‎

‏آشنایان به علوم قرآنی می دانند که مهم ترین دلیل معتقدان به تحریف، روایاتی است که‏‎ ‎‏آنان، آن ها را در نوشته های خود مطرح و بدان استناد جسته اند.‏‎[49]‎‏ از جمله این روایات،‏‎ ‎‏روایتی است که از ذکر صریح اسامی حضرت علی و امامان معصوم ‏‏علیهم السلام‏‏ و امامت آنان در‏‎ ‎‏قرآن سخن گفته است و سپس توسط تحریف گران حذف گردیده است.‏

‏امام ضمن خدشه دار دانستن سند این روایات و مردود شمردن آن ها‏‎[50]‎‏ به نقد محتوایی‏‎ ‎‏آن ها نیز پرداخته است.‏‎[51]‎‏ ایشان آن گروه از محدّثان که معتقد به تحریف هستند را نکوهش‏‎ ‎‏کرده و اظهار می دارد که اگر نام یکایک امامان معصوم ‏‏علیهم السلام‏‏ و امامت و وصایت آنان به‏‎ ‎‏صراحت در قرآن آمده پس چرا هیچ گاه امیرمؤمنان ‏‏علیه السلام‏‏ و حضرت زهرا ‏‏علیهاالسلام‏‏ و فرزندان‏‎ ‎‏ایشان و احتجاج گران و مدافعان امامت و ولایت به این آیات استناد نکرده اند؟‏

‏چرا با وجود چنین آیاتی در قرآن که در اختیار مردم نیز قرار داشته است. امام علی ‏‏علیه السلام‏‎ ‎‏به سفارش ها و بیانات نبوی استدلال نموده است؟ اگر قرآن مملوّ از نام معصومان و اثبات‏‎ ‎‏خلافت و امامت آنان بوده است چرا پیامبر در حجة الوداع در واپسین سال زندگی خود از‏‎ ‎‏اعلام حتی یک آیه که مربوط به ابلاغ ولایت علی بود نگران و بیمناک بوده است و اصولاً‏‎ ‎‏با بودن این آیات چه لزومی داشت که پیامبر هنگام رحلت، دوات و قلم بخواهد تا به نام‏‎ ‎‏علی ‏‏علیه السلام‏‏ تصریح کند؟‏‎[52]‎‏ آیا برای کسانی که شعارشان «حسبنا کتاب الله » است سخن‏‎ ‎‏پیامبر ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ اثری برتر از وحی الهی داشت؟‏

‏به هر حال از دیدگاه امام راحل، سیره عملی امامان ‏‏علیهم السلام‏‏ و یاران خاص ایشان در‏‎ ‎‏استدلال به امامت، دلیلی است بر بیهوده گویی مدعیان تحریف. به جا است دامنۀ این بحث‏‎ ‎‏را گسترش دهیم:‏


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 88
‏با مطالعه آثار امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ در می یابیم که در پژوهش های علمی ایشان، هم تأملات‏‎ ‎‏عقلی و هم واقعیت های تاریخی جایگاه ویژه ای دارند. علاوه بر آن، آثار عینی نیز‏‎ ‎‏مورد  توجه قرار می گیرد زیرا امام برای تأیید سلامتی قرآن از تحریف به قرآنی که‏‎ ‎‏به خط  حضرت امیر ‏‏علیه السلام‏‏ و خط امام سجاد ‏‏علیه السلام‏‏ هم اکنون در موزه ها موجود است نیز استناد‏‎ ‎‏کرده است.‏‎[53]‎

‏پیش تر از این بارها گفته شد که آنچه مورد انکار و نکوهش امام راحل است تحریف‏‎ ‎‏لفظی قرآن می باشد ولی تحریف معنوی به معنای برداشت های انحرافی و نادرست از‏‎ ‎‏قرآن کریم چیزی نیست که امام ‏‏رحمه الله‏‏ آن را انکار کند. تحریف بدین معنا از امور تلخی است‏‎ ‎‏که امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ از آن بارها شکوِه کرده است و نسبت به آن اعلام خطر نموده است:‏

‏از گفته ها و نوشته های بعضی از جناح ها به دست می آید، افرادی که صلاحیت تشخیص‏‎ ‎‏احکام و معارف اسلامی را ندارند تحت تأثیر مکتب های انحرافی، آیات قرآن کریم و متون‏‎ ‎‏احادیث را به میل خود تفسیر کرده و با آن تطبیق می نمایند... .‏‎[54]‎

‏از این رو امام به نویسندگان و متفکران هشدار داده و می فرماید:‏

‏لازم است تذکر دهم که نویسندگان و متفکران محترم از تأویل و تفسیر قرآن کریم و احکام‏‎ ‎‏اسلام با اراده خود، جداً خودداری کنند.‏‎[55]‎

‏و در جای دیگر همگان را از برداشت های نادرست سلیقه ای و دخالت آرای شخصی‏‎ ‎‏در فهم و برداشت از قرآن بر حذر داشته، می فرماید:‏

‏باید شما دانشجویان دانشگاه ها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای‏‎ ‎‏شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً‏‎ ‎‏خودداری فرمایید... .‏‎[56]‎

‏تحریف در مقام تنزل، که در آثار مکتوب عرفانی و در کلام امام خمینی ‏‏رحمه الله‏‏ آمده و مورد‏‎ ‎‏پذیرش ایشان است، هیچ ربطی به تحریف لفظی قرآن ندارد و مورد انکار امام و علمای‏

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 89
‏بزرگ است. و نباید میان این دو تحریف خلط و اشتباه شود. تحریف به این معنا به طور‏‎ ‎‏خلاصه عبارت است از: تنزل حقیقت قرآن از غیب مطلق به شهادت مطلق و عالم طبیعت‏‎ ‎‏که این تنزّل از حضرت اسماء آغاز و با طیّ منازل و عوالم مختلف در عالم ملک و طبیعت‏‎ ‎‏به کسوت الفاظ و حروف در آمده است.‏‎[57]‎‏ از این رو در نگاه عرفانی امام ‏‏رحمه الله‏‏ قرآن کریم با‏‎ ‎‏تحریف بلکه تحریف های بسیار به حسب منازل و مراحلی که از حضرت اسماء تا‏‎ ‎‏پایین ترین عوالم یعنی عالم طبیعت طی نموده، همراه بوده و در اختیار انسان ها قرار گرفته‏‎ ‎‏است. تحریف به این معنا، عدد مراتبش دقیقاً عدد مراتب بطون قرآن است یعنی چنان که‏‎ ‎‏قرآن هفت بطن، و به اعتباری هفتاد بطن دارد همچنین دارای مراتب هفت گانه و به‏‎ ‎‏اعتباری هفتادگانۀ تحریف است جز این که تحریف، چنان که اشاره شد، تنزل از غیب‏‎ ‎‏مطلق به طبیعت مطلق است با طیّ عوالم مختلف و بطونِ رجوع از شهادت و طبیعت‏‎ ‎‏مطلق به غیب مطلق. بدین ترتیب، مبدأ تحریف، غیب مطلق است و مبدأ بطون، طبیعت‏‎ ‎‏مطلق؛ چنان که فرجام تحریف مُلک و طبیعت و فرجام بطون، غیب مطلق است.‏

‏گفتنی است، در نگاه امام ‏‏رحمه الله‏‏ چون رسول اکرم ‏‏صلی الله علیه و آله‏‏ و امامان معصوم ‏‏علیهم السلام‏‏ همۀ مراحل‏‎ ‎‏بطون را در نوردیده و به مرحلۀ نهایی آن نایل گشته و احاطۀ علمی پیدا کرده اند بدین‏‎ ‎‏جهت از همۀ مراتب تحریف نیز رها و آزاد بوده و به حقیقت قرآنِ غیر محرَّف دست یافته‏‎ ‎‏و غیر آنان به هر مرحله ای از مراحل بطون راه پیدا کنند به همان مرحله و میزان از تحریف‏‎ ‎‏رها و به مرتبه ای از قرآن بدون تحریف نایل می گردند و کسی که در مرحلۀ ظاهر قرآن‏‎ ‎‏توقف کرده و به هیچ مرتبه ای از مراتب بطون راه پیدا نکرده باشد به هیچ مرتبه ای از قرآنِ‏‎ ‎‏غیر محرَّف نیز نایل نشده است. امام ‏‏رحمه الله‏‏ در این زمینه می فرماید:‏

‏ممکن است قرآن شریف برای کسی محرَّف به جمیع انواع تحریف باشد و برای کسی به‏‎ ‎‏بعض مراتب و برای کسی محرّف نباشد.‏


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 90

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب نامه

‏قرآن کریم.‏

‏1. ‏‏آداب الصلاة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1380 ش.‏

‏2. ‏‏الاتقان فی علوم القرآن‏‏، جلال الدین سیوطی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،‏‎ ‎‏1967 م.‏

‏3. ‏‏انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،‏‎ ‎‏1373 ش.‏

‏4. ‏‏بحار الانوار‏‏، محمدباقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403 ق.‏

‏5. ‏‏البیان فی تفسیر القرآن‏‏، سید ابوالقاسم خوئی، قم، انتشارات دارالثقلین، 1418 ق.‏

‏6. ‏‏تفسیر الصافی‏‏، ملا محسن فیض کاشانی، دارالمرتضی للنشر.‏

‏7. ‏‏تفسیر سورۀ حمد‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375 ش.‏

‏8. ‏‏تهذیب الاصول‏‏ (تقریرات درس اصول امام خمینی)، جعفر سبحانی، قم، مؤسسه نشر‏‎ ‎‏اسلامی، 1363  ش.‏

‏9. ‏‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1372 ش.‏

‏10. ‏‏شرح فصوص الحکم‏‏، تاج الدین حسین خوارزمی، تصحیح نجیب مایل هروی، انتشارات‏‎ ‎‏مولی، 1375  ش.‏

‏11. ‏‏صحیح بخاری‏‏، محمد بن اسماعیل بخاری، بیروت، دارالفکر، 1401 ق.‏

‏12. ‏‏صحیفۀ امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1379 ش.‏

‏13. ‏‏طلب و اراده‏‏، امام خمینی، ترجمه و شرح سید احمد فهری، انتشارات علمی و فرهنگی،‏‎ ‎‏1362 ش.‏


مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 91
‏14. ‏‏قرآن کتاب هدایت‏‏، تبیان، دفتر سیزدهم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،‏‎ ‎‏1378  ش.‏

‏15. ‏‏الکافی‏‏، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 ش.‏

‏16. ‏‏کشف الاسرار‏‏، امام خمینی، قم، انتشارات مصطفوی.‏

‏17. ‏‏مناهل العرفان‏‏، محمد عبدالعظیم زرقانی، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه.‏

‏18. ‏‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، سید محمدحسین طباطبائی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، 1371 ش.‏

‏ ‏

‎ ‎

مجموعه آثار کنگره اندیشه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی (ره) ـ جلد 6مقالات عرفانی (3)صفحه 92

  • )) عضو هیأت علمی دانشگاه قم، گروه علوم قرآن و حدیث.
  • )) الاتقان، ج 1، ص 146 ـ 147.
  • )) علوم القرآن عند المفسرین، ج 1، ص 230 به بعد؛ التمهید، ج 1، ص 87 ـ 91؛ مناهل العرفان، ج 1، ص 33.
  • )) مناهل العرفان، ج 1، ص 34.
  • )) الاتقان، ج 1، ص 148 ـ 149؛ مناهل العرفان، ج 1، ص 34.
  • )) الاتقان، ج 1، ص 148؛ التمهید، ج 1، ص 83 ـ 85؛ مناهل العرفان، ج 1، ص 34.
  • )) ر.ک: صحیفۀ امام، ج 19، ص 18؛ آداب الصلاة، ص 323؛ تفسیر سورۀ حمد، ص 139 و 140 و 165.
  • )) صحیفۀ امام، ج 17، ص 431.
  • )) همان، ج 2، ص 28.
  • )) بحار الانوار، ج 89، ص 83؛ البیان، ص 171 ـ 177.
  • )) البیان، ص 187.
  • )) کافی، ج 2، ص 630.
  • )) ر.ک: آداب الصلاة، ص 32.
  • )) آشنایی با این اصطلاحات هفت گانه در پایان این نوشتار خواهد آمد.
  • )) فرهنگ علوم عقلی، ص 288.
  • )) شرح فصوص الحکم، خوارزمی، ج 1، ص 104.
  • )) زخرف (43): 4.
  • )) فرهنگ علوم عقلی، ص 79.
  • )) همان، ص 470، به نقل از: اسفار، ج 6، ص 293.
  • )) همان، ص 506.
  • )) همان، ص 525.
  • )) کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 1، ص 664.
  • )) فرهنگ علوم عقلی، ص 224.
  • )) همان، ص 347.
  • )) صحیفۀ امام، ج 14، ص 387.
  • )) همان، ج 17، ص 250 ـ 251، و ج 18، ص 90، و ج 19، ص 143.
  • )) آداب الصلاة، ص 322؛ طلب و اراده، ص 23.
  • )) ر.ک: المیزان، ج 18، ص 75، و ج 15، ص 318 ـ 319.
  • )) تفسیر صافی، ج 1، ص 57.
  • )) المیزان، ج 15، ص 451 ـ 452.
  • )) همان، ج 2، ص 19.
  • )) «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ * فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ». (بروج: 21 ـ 22)
  • )) ر.ک: التمهید، ج 1، ص 87 ـ 90.
  • )) ر.ک: المیزان، ج 2، ص 20 ـ 24.
  • )) صحیفۀ امام، ج 17، ص 489.
  • )) آداب الصلاة، ص 263 ـ 264.
  • )) شرح چهل حدیث، ص 201 ـ 202.
  • )) قرآن کتاب هدایت (تبیان، دفتر سیزدهم)، ص 62.
  • )) ر.ک: همان، ص 17.
  • )) همان، ص 24.
  • )) همان، ص 63. (برای دستیابی به مآخذ از این کتاب استفاده بیش تری شده است)
  • )) کشف الاسرار، ص 47.
  • )) صحیفۀ امام، ج 20، ص 92.
  • )) همان، ج 18، ص 422.
  • )) حجر (15): 9.
  • )) ر.ک: صحیفۀ امام، ج 20، ص 312.
  • )) ر.ک: انوار الهدایه، ج 1، ص 243.
  • )) همان، ص 247؛ کشف الاسرار، ص 132.
  • )) ر.ک: البیان، ص 197 به بعد.
  • )) ر.ک: انوار الهدایه، ج 1، ص 244؛ تهذیب الاصول، ج 2، ص 96.
  • )) همان، ج 1، ص 245 ـ 247.
  • )) ر.ک: صحیح بخاری، ج 8، ص 161.
  • )) ر.ک: صحیفۀ امام، ج 4، ص 191.
  • )) صحیفۀ امام، ج 9، ص 309.
  • )) همان، ج 3، ص 205.
  • )) همان، ج 2، ص 18.
  • )) ر.ک: آداب الصلاة، ص 181.